پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۶۹۱
تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۸
افراد با تبلیغات غیر رسمی و سینه به سینه سر از مکانهایی در می آورند که کسانی تنها به مدد تجربه و معمولا فارغ از هرگونه بار علمی، اختصاصا در خصوص درمان همین مشکل با خارج کردن ظاهرا ماهرانه ی جسم خارجی از ناحیه حلق موجب بهبود حال بیمار می شوند
شعارسال: از دیرباز ” پزشکی نوین و طب سنتی ” در یک تقابل خاموش با یکدیگر بوده اند اما کمتر اوقات، صدایی از جنگ بین طرفداران هرکدامشان به گوش می رسد. جایی که طب نوین با غوطه ور شدن در تشخیص های بالینی مبتنی بر مهندسی تجهیزات، داروهای شیمایی، جراحی های پیچیده، ایمپلنت ها، پروتزها و‌مواردی از این دست، کمتر جایگاهی برای طبی قائل است که تنها به درمان گیاهی مبتنی بر داشته های موجود آنهم در طبیعت هر اقلیم می پردازد و حتی به اقلیم جهانی نیز تکیه ای ندارد. جایی که طب کهن اعتقادی به جراحی ها متداول و خوراک های دارویی شیمیایی ندارد که با سرکوب عوامل بیماریزا تا آخر عمر همراه بیمار است و تنها راه تشخیص را دیالوگهای بیمار و رویت علائم امراض میداند تا با کلی نگری بر قدرت بازسازی عمومی بدن او را به طور همیشگی درمان نماید. تقابلی که هرکدامشان طرفداران خاص خود را دارند، یکی بسیار کم هزینه، دارای عوارض کمتر و کم بهره از تحقیقات به روز اما دیگری بسیار پر هزینه ولی سهل الوصول، به روز، کارآمد،تحقیق محور و در دسترس همگان که البته نقطه اشتراک هر دوی آنها ناتوانی صد درصدی در درمان قطعی بیماریهایی است که کماکان نسل بشر را می آزارد و می آزارد.

اما موضوع بحث ما هیچ کدام از این تقابل ها نیست و به تیتر مقاله باز می گردیم.

روی آوری مجدد برخی از مردم به طب کهنی که حجامت، زالو درمانی، گیاه درمانی و مواردی از این دست، معروفترین روشهای درمانی آن به حساب می آیند و در همین بینابین شاخه هایی مانند خدمات ارتوپدی، گوش و حلق و بینی نیز ارائه می دهند. درمان این بخش از امور و همانطور که عنوان گردید تنها دستگاه تشخیصی، چشمان طبیب است که عمدتا مسلح به تجربه می باشد و لاغیر.

” چوکا بندی ” و اصطلاحا درمان بیماریهای ناشی از ضربات فیزیکی به سیستم اسکلتی بدن انسان، نوعی از خدمات مذکور است که در مناطق شمالی کشورمان رواج دارد اما موضوع بحث ما دقیقا خدمات گوش و حلق و بینی است که توسط فعالان طب تجربه عرضه می گردد و این روزها اخبار فراوانی از رونق مجدد بازارشان به گوش می رسد و البته نیازمند کنکاش بیشتری است که بررسی آن در این تلنگر کوتاه نمی گنجد.

شاید همگان خبرهای جسته و گریخته ای از پیرامونمان شنیده ایم که دردهای ناحیه گلو، حنجره یا عفونت های همان نواحی ،مشکلات چشمی، متورم شدن تارهای صوتی خصوصا در کودکان، گیر کردن جسم خارجی در نواحی حلق،سرفه های طولانی مدت و غیره برای اطرافیانمان رخ داده که این افراد با مراجعه به تعداد زیادی از پزشکان، دریافت خدمات پرهزینه و زمان بر مانند رادیولوژی، دارو تراپی های معمول و غیره مشکلشان مرتفع نشده است. جایی که افراد با تبلیغات غیر رسمی و سینه به سینه سر از مکانهایی در می آورند که در استان های شمالی به نام ” گالی گیر ” و در دیگر مناطق با اسامی مشابه مشغول به انجام کارند. کسانی که تنها به مدد تجربه و معمولا فارغ از هرگونه بار علمی، اختصاصا در خصوص درمان همین مشکل با خارج کردن ظاهرا ماهرانه ی جسم خارجی از ناحیه حلق موجب بهبود حال بیمار می شوند، با پیدا کردن منشاء عفونت بدن وی او را به بهبودی رسانده و تبلیغات کارشان صد چندان می شود. کاری که ظاهرا دهها پزشک متخصص و غیر متخصص با استفاده از انواع دستگاههای تشخیصی قادر به آن نبوده اند و می تواند از دلایل اقبال دوباره برخی مردم برای امتحان حتی یک باره ی این گونه درمانها باشد که در ادامه به مراتب آن نیز خواهیم پرداخت.

قدر مسلم آن است که این همه ی ماجرا نیست. جایی که در درمان های این چنینی حتما موارد خرافی، یک کلاغ چهل کلاغ های مرسوم در فرهنگ شرقی، مبالغه گویی های متداول، بازار گرمی های هدف دار و مهمتر از همه ” خود تلقینی و دیگر تلقینی ” هم وجود دارد که وظیفه ما نیست در این مقاله کوتاه به بررسی مراتب صحت و سقم اینگونه درمان ها بپردازیم بلکه این امر دارای متولیان دیگری است که به آن اشاره خواهیم نمود.

چند کوچه آن طرفتر آن دسته از اعمال صحیحی است که با خارج کردن ساده اما متبحرانه ی همین جسم خارجی و همان گالی گیری معروف، مشکل یک بیمار حل می گردد، با ماساژ و داروهای ساختنی، فلان درد موضعی بهبود می یابد،دمنوشی دردهای گوارشی را مرتفع می سازد. مرتبه دیگری که مریض در اثر” خود تلقینی” با ایمان به تبلیغات شنیده شده خود را تلقین کرده و بهبود می یابد و یا آنکه طبیب، قدرت تلقین به وی را داشته و توانسته دردهایش را درمان کند که در هر صورت ظاهرا مطلوبی فراهم شده و رنج درد از جان کسی رخت بر بسته است بنابراین جا دارد جامعه به هر شکل ممکن سری به زیر لایه های چنین رفتارهای اجتماعی بزند تا بداند بالاخره آنجا چه خبر است و قطعا رها کردن اوضاع و نادیده گرفتن یا قهر با آنچه رخ می دهد رفتار مناسبی نیست.

روی دیگر سکه آن است که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متولی رسمی سلامت مردم کشور است و این گروه از افراد نیز در هر صورت وارد مباحث سلامت افراد جامعه می شوند. افرادی که حتی از درجات پایینتری نسبت به فعالین رسمی طب سنتی برخوردارند و بدون هیچ گونه مجوز و نظارتی به ارائه خدمات سلامت می پردازند اما این مطلب به هیچ عنوان به آن معنا نیست که وزارت بهداشت در کنار فعالیت های گسترده ی اجرایی و نظارتی خود بتواند اشراف همه جانبه ای بر این موضوع مهم داشته باشد بلکه لازم است دیگر دستگاههای اجرایی کشور و مهمتر از همه وزارت کشور، نیروی انتظامی،صدا و سیما و بیشتر از همه مردم در رفتار اینگونه افراد که برخی سودجویان نیز در آن فعالند با چشمانی بازتر اوضاع را پیگیری نمایند. جایی که حتما انتظار عمومی آن است متولی رسمی دستگاه سلامت کشور نیز با تبیین آنچه وجود دارد اطلاعات مناسبی را در اختیار مردم قرار دهد و با هدایت قسمت صحیح این گونه خدمات درمانی به کانال های قانونی تمهیداتی فراهم سازد که اگر تبحر برخی افراد با تجربه می تواند کمک حال پزشکی نوین باشد بنابراین مردم با فراق بال، آرامش خیال و علم و آگاهی بتوانند از این خدمات که اکنون شکل غیر رسمی و نیمه زیر زمینی دارند بهره مند شوند.

در پایان، سخن جمع بندی آن است که خدمتی در جامعه وجود دارد که در ارتباط مستقیم با جان مردم است. چنانچه ارائه دهندگان این گونه خدمات دارای تبحر لازمند می بایست قانونمند شوند و در غیر این صورت ضمن ” آگاهی بخشی ” به مردم در خصوص عواقب پیدا و پنهان آن با متخلفین برخورد گردد تا اوضاع از این نابسامانی و اصطلاحا ” دو به شک بودن "خارج شود.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری کاسپین، تاریخ انتشار: چهارشنبه 4 آذر 1395، کدخبر: 171178، www.caspress.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین