پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۱۰۰۰
تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۴
صحنه‌گردانان واقعی ایالات‌متحده در عصر ترامپ چه کسانی هستند؟ بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند آمریکای کنونی بیش از آنکه ازسوی دولتمردان انتخابی ترامپ اداره شود، از سوی چهره‌های سایه هدایت می‌شود. چهره‌هایی که عقایدشان برای ترامپ، از وزیران رای اعتماد‌گرفته از سنا اهمیت بیشتری دارد. اما در این میان نقش و وزن یک نفر با سایرین متفاوت است؛ زیرا اکثر آنان موازی با وزیران کابینه تعریف شده‌اند، اما او هم‌ردیف با رئیس‌جمهور آمریکا توصیف می‌شود.

شعارسال: این شخص استیفن بانن است؛ چهره‌ای که رسانه‌ها از او به‌عنوان رئیس‌جمهوری سایه ایالات‌متحده نام می‌برند و ترامپ را مجری افکار و عقاید او می‌دانند. بانن به‌قدری روی رئیس‌جمهوری جدید نفوذ دارد که در پشت صحنه تمامی تصمیم‌گیری‌های اخیر وی بوده؛ حتی ترامپ در بسیاری از سخنرانی‌ها عقاید او را نطق کرده است. بانن خودش را یک ناسیونالیست می‌داند و سخنان ملی‌گرایی اقتصادی ترامپ نیز تحت‌تاثیر همین عقیده ارزیابی می‌شود. او به اندازه‌ای دیدگاه‌های ضددولتی دارد که با شخصیت‌های منفی فیلم‌های هالیوودی همچون دارت ویدر همذات‌پنداری می‌کند. ارتباط بانن با ایران نیز متاثر از عملیات شکست‌خورده طبس است. او یکی از فرماندهان آمریکایی در این عملیات بوده است. واشنگتن‌پست این شکست را ریشه کینه‌ورزی وی با ایران می‌داند.

سایه‌ها کاخ سفید را اداره می‌کنند. سایه‌هایی که ترسناک‌تر از مستاجر فعلی کاخ سفید هستند. برخی می‌گویند ترامپ تنها یک نفر نیست و در اینکه او با سایه‌هایش تکثیر شده جای شک و شبهه‌ای نیست اما پرسش اصلی این است که کدام سایه قد بلندتری در بخش اداری کاخ سفید (West Wing) دارد. در این خصوص اختلاف‌نظر در مورد برخی اسامی وجود دارد اما در مورد یک اسم اتفاق نظر وجود دارد او کسی جز استیفن بانن نیست. برخی می‌گویند قدرت استیفن بانن به قدری افزایش یافته است که باید او را رئیس‌جمهوری واقعی ایالات‌متحده بدانیم. به نوشته تایمز هرالد، مردم کم‌کم متوجه پشت پرده کاخ سفید شده‌اند و دوست دارند تا هر چه زودتر عوامل پشت صحنه را مشاهده کنند.

مردم دوست دارند بدانند کارگردان این صحنه کیست و چه کسی در عمل رئیس‌جمهوری واقعی ایالات‌متحده است. برای پاسخ به این پرسش‌ها باید گفت که این مرد می‌تواند کسی باشد که در دو هفته گذشته پشت بسیاری از کارها بوده اما کمتر در مجامع عمومی ظاهر شده تا بگوید در کاخ سفید چه خبر است. مردی که سکوت پیشه کرده و کمتر در انظار عمومی ظاهر می‌شود، استیفن بانن است. بانن دارای روحیه نظامی است. او بازنشسته نیروی دریایی ارتش ایالات‌متحده است. او از سال 2011 مسوولیت سایت «breitbart» را که اساسا یک سایت نژادپرستانه است به عهده گرفت. اگر در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا عمده رسانه‌های تاثیرگذار آمریکا علیه ترامپ بودند و او را یک شوخی تلخ در عرصه سیاست تلقی می‌کردند اما این سایت به رهبری بانن یک تنه پشت او ایستاد و از ترامپ دفاع کرد. البته سرمایه‌گذاری بانن بدون التفات باقی نماند و برای قدرشناسی به وی پست مشاور ارشد ریاست‌جمهوری اعطا شد.

از دیرباز در تاریخ آمریکا مشاوران نفوذ زیادی در کاخ سفید داشتند و اگر لقب «همکار» برای کابینه ندهیم، بی‌شک رقبای سرسختی برای اعضای کابینه هستند. آنها نیازی به تایید سنا ندارند و به‌طور مستقیم با دستور رئیس‌جمهوری در بخش غربی کاخ سفید مشغول به کار می‌شوند اما اعضای کابینه مجبورند از صافی سنا رد شوند. حتی این شرایط ناعادلانه در زمان پدید آمدن یک مشکل ادامه پیدا می‌کند و شکاف به‌وجود‌آمده تنها مختص دوران ترامپ نیست. در ادوار مختلف آمریکا همیشه چالش بین اعضای مشاور و کابینه دیده می‌شده است. در این راستا در سال 2011، همزمان با بهار عربی گزارش شد که بین هیلاری کلینتون به‌عنوان وزیر امور خارجه آمریکا با مشاوران باراک اوباما بر سر حمایت از مبارک، دیکتاتور مصری اختلاف به‌وجود آمد. هیلاری کلینتون معتقد به حمایت از مبارک بود اما تیم مشاوره‌ای اوباما می‌گفتند باید از روند انقلاب دفاع کرد و در نهایت نیز پیروز این میدان مشاوران بودند نه اعضای کابینه.

با این حال چیزی که روند امروزی را غریب‌تر از گذشته کرده حضور قدرتمندانه مشاوران ترامپ، به‌ویژه بانن است. به گفته سایت خبرگزاری آلمان بانن تبدیل به دومین فرد قدرتمند جهان شده است. برخی حتی مدعی شده‌اند که رئیس‌جمهور واقعی آمریکا اوست و نه دونالد ترامپ. نامش استیفن بانن است و استراتژیست بلندپایه و ایدئولوگ دولت دونالد ترامپ. او روز 12 نوامبر سال 2013 در یک اظهارنظر عجیب گفت وی یک «لنینیست» است و خواهان «نابودی ماشین دولتی» است. البته او یک کمونیست نیست و در این راستا با محافظه‌کاران اصیل در یک قاب قرار می‌گیرد و در واقع آنها خواهان کم کردن نقش دولت هستند. بانن خود را نه پوپولیست می‌داند و نه یک ناسیونالیست سفیدپوست، آنگونه که منتقدانش درباره او می‌گویند. بلکه خود را لنینیست می‌خواند. لنینیستی که بیشتر به الزام‌های اقتصاد توجه دارد و از این راه بر آن است، نظم جدیدی برپا کند.

اگر تا پیش از انتخاب هیلاری کلینتون به‌عنوان نامزد دموکرات‌ها، این شعارها از سوی برنی سندرز داده می‌شد جای تعجب نداشت. او یک سوسیالیست افراطی و ساختارشکن بود که به‌دنبال احیای سیستم آمریکا بر پایه‌های سوسیالیسم بود. برای همین است که در بیشتر نظرسنجی‌ها اعلام می‌شد یقه آبی‌ها (طبقه کارگر) در آمریکا به برنی سندرز متمایل هستند. اما با کنار رفتن سندرز از انتخابات اصلی آمریکا، شعارهای به‌جا مانده از سندرز از سوی تیم ترامپ دزدیده شد.

هر چند در آن زمان نقش بانن زیاد مشخص نبود اما ریشه تمایل تیم ترامپ به این شعارها را می‌توان در شعارهای بانن ردیابی کرد که از لنین الگو گرفته بود. شعارهای «صلح برای مردم»، «زمین برای کشاورزان» و «همه قدرت در دست شهروندان» دقیقا همان شعارهایی بود که لنین با طرح آنها اقشار محروم جامعه روسیه را به سمت خود جلب کرد و با اتکا بر این نیروی اجتماعی پرشمار قدرت سیاسی را به چنگ آورد.

«انتقال قدرت به توده‌ها»، «احیای عظمت از دست رفته آمریکا» و «اولویت با آمریکا است» شعارهایی است که مطابق الگوی لنینی برای تصرف قدرت در کارزار انتخاباتی آمریکا از سوی دونالد ترامپ مطرح شدند. ایدئولوگ پنهان این سیاست، استیفن بانن بود. همچنین متن سخنرانی دونالد ترامپ در مراسم سوگند ریاست جمهوری آمریکا را براساس شواهد استیفن بانن نوشته است. سخنرانی که خلق و توده در آن نقش محوری ایفا می‌کردند. ترامپ در این سخنرانی گفته بود فراموش‌شدگان دیگر هرگز فراموش نخواهند شد و زمان آن رسیده است که «همه به ندای آنها گوش دهند». ترامپ در این سخنرانی گفته بود که هزینه اصلی بر دوش مردم بوده حال آنکه اقلیت کوچکی از قدرت سیاسی موجود سود می‌برند. ترامپ گفته بود که مردم آمریکا هیچ بهره‌ای از ثروت این کشور نبرده و از این‌رو، او بر آن است تا «قدرت را به خلق بازگرداند». ترامپ روز ۲۰ ژانویه را یک «لحظه تاریخی» خوانده بود. لحظه‌ای که جنبش جدیدی عملا پدید آمده و قرار است نظم آمریکا و جهان را از نو تعریف کند. از همین روست که بسیاری از تحلیلگران از «انقلاب» و «موقعیت انقلابی» در آمریکا سخن گفته‌اند و قدرت‌گیری ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ را با قدرت‌گیری لنین در اکتبر ۱۹۱۷ مقایسه کرده‌اند.

پیش‌تر نیز سایت Quartz Media مقاله‌ای درباره قدرت‌گیری ترامپ در آمریکا منتشر کرده و آن را یک «درس تاریخی» نامیده بود. عنوان این مقاله چنین است: «می‌خواهید بدانید ترامپ و بانن چه برنامه‌ای در سر دارند؟ نگاهی به روسیه سال ۱۹۱۷ بیندازید.» لنین یکصد سال پیش تصرف ادارات و مراکز تلفن و تلگراف را برای پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ تعیین‌کننده ارزیابی کرده بود و تیم ترامپ پیروزی در انتخابات را وامدار شبکه‌های اجتماعی و نشر اخبار کذب بود. الگویی که مو به مو از سوی ترامپ به اجرا درآمد، پیش‌تر از سوی لنین به نمایش درآمده بود اما قاطعانه گفته می‌شود که برای احیای نمایش روسی ترامپ، کارگردانی جز استیفن بانن وجود نداشته است.

*«دارت ویدر» در شهر گاتم!

چندی پیش فیلمی از مراسم تحلیف دونالد ترامپ در شبکه‌های اجتماعی پخش شد که یک جمله از رئیس‌جمهوری آمریکا عینا از فیلم «بتمن؛ شوالیه شب برمی‌خیزد» کپی شده بود. آنجا که شخصیت بد داستان یعنی «بین» به مردم وعده و وعید می‌دهد که همه چیز را به خود آنها بازمی‌گرداند. با روشن‌تر شدن نقش بانن در کاخ سفید و اینکه وی سخنرانی مراسم تحلیف را نوشته، بیراه نیست که گفته شود این جمله از آن فیلم نه بر حسب اتفاق، بلکه عامدانه کپی شده است. بانن به شخصیت‌های بد داستان‌های تخیلی علاقه دارد. او خود را با دارت ویدر

(Darth Vader) شخصیت بد داستان‌های جنگ ستارگان هم مقایسه کرده است. دارت ویدر سمبل پلیدی است که به جلوه‌های نامقدس قدرت باور دارد و بر آن است تا در پیوند با نیروهای پلید و اهریمنی، امپراتوری کهکشانی خود را برپا کند و به آن دوام و قوام ببخشد. گزینش لنین و دارت ویدر به‌عنوان الگو، پدیده‌ای تصادفی نیست. یک موضوع لنین و دارت ویدر را به هم پیوند می‌زند و آن میل به قدرت است و تمایل به کسب قدرت سیاسی. استیفن بانن ۹ روز پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نخستین گفت‌وگو پس از انتصاب خود به‌عنوان مشاور ارشد ترامپ گفته بود: «دیک چنی. دارت ویدر. شیطان. این یعنی قدرت.»

بانن در مصاحبه با «سالن» نشان داد که دوست دارد عنوان دارت ویدر را از دیک چنی برباید. دیک چنی پیش‌تر مفتخر به این لقب شده بود. این دو در استفاده از راهکارهای شیطانی در قدرت باور عمیقی دارند و همین امر موجب می‌شود این دو در یک نقطه به هم برسند. بانن در این مصاحبه خود را یک ناسیونالیست آمریکایی، یک ناسیونالیست اقتصادی معرفی کرده است. بانن در همان روزهای نخست پس از پیروزی ترامپ از سیاست «جهانی‌گردانی» انتقاد کرده و مدعی شده بود که این سیاست عملا باعث خانه‌خرابی طبقه کارگر آمریکا شده و در مقابل یک قشر متوسط مرفه در آسیا ایجاد کرده است. بانن گفته بود اگر ما بتوانیم جلوی این روند را بگیریم می‌توانیم تا ۵۰ سال بر این کشور حکومت کنیم. حالا اما قدرت استیفن بانن، در کاخ سفید لحظه به لحظه در حال افزایش است. او از مشاور ارشد تا استراتژیست و ایدئولوگ دولت ترامپ آغاز به کار کرده و در حال حاضر نیز به‌رغم اینکه پست‌های سابق را هم دارد به‌عنوان عضو ثابت شورای امنیت ملی آمریکا نیز انجام وظیفه می‌کند. گویی هر لحظه سایه او در حال قد کشیدن است و برخی می‌گویند دور نیست آن زمانی که سایه‌ وی بر کل کاخ سفید سنگینی کند.

در این‌باره برخی تحلیلگران از او به‌عنوان مرد پشت صحنه دولت ترامپ یاد می‌کنند. برخی حتی او را دومین مرد قدرتمند جهان نامیده‌اند و هستند کسانی که معتقدند رئیس‌جمهوری اصلی آمریکا استیفن بانن است و نه دونالد ترامپ. به‌عنوان نمونه ترِوُر نوآ (Trevor Noah)، مجری برنامه دیلی‌شو که گفته بود رئیس‌جمهوری واقعی آمریکا بانن است و نه ترامپ جزو کسانی است که باور دارد همه‌کاره اوست. استیفن بانن دیگر آن بازیگر پنهان کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ نیست. در این هفته مجله تایم بر روی جلد خود عکسی از وی منتشر کرد که بر روی آن نوشته بود وی کنترل‌کننده اصلی کاخ سفید است. این مجله به نقل از افراد نزدیک به کاخ سفید گفته بود که باید بانن را همان پدرخوانده دانست، همه‌جا هست اما ردی از وی دیده نمی‌شود. برخی می‌گویند اما با ردیابی دقیق دستور اخیر ترامپ می‌توان به بانن رسید. روزنامه صهیونیستی «تایم آو اسرائیل» می‌گوید که بانن در صدر این فرمان اجرایی از سوی ترامپ نقش اصلی را داشته است. همچنین وی در انتصاب نیل گورسوچ در دادگاه عالی آمریکا نقش اصلی را داشته است. یکی از نزدیکان کاخ سفید که خواسته نامش فاش نشود گفته است: «شک نکنید که استیوی (استیفن بانن) در انتخاب گورسوچ نقش اصلی را داشته است.»

زمانی که ترامپ برای محدودیت‌های مهاجرتی فرمان اجرایی را به وزارت امنیت داخلی ابلاغ کرد، بانن یک قدم جلوتر از این موضوع را می‌دید. برخی می‌گویند بانن می‌دانست که فرمان اجرایی ممکن است با رای دستگاه قضایی آمریکا ملغی شود، برای همین در انتخاب گورسوچ بسیار عجله داشت. زیرا اگر قرار بر این باشد که دادگاه تجدیدنظر رای به تعلیق فرمان اجرایی صادر کند، تیم ترامپ بیکار نخواهد نشست و موضوع را به دادگاه عالی خواهد کشاند. انتخاب گورسوچ در اینجا می‌تواند وزنه را به سود تیم ترامپ تغییر دهد. کریستوفر رودی، مدیر اجرایی نیوزمکس می‌گوید: استیوی اصلی‌ترین ایدئولوگ تیم ترامپ است. او همه‌کاره است و از ‌‌نظر ایدئولوژیکی فردی قوی محسوب می‌شود.

برخی می‌گویند یکی از راهکارهای بانن در دوره انتخابات ریاست‌جمهوری این بوده است که خشم عمومی را علیه ساختار فعلی آمریکا افزایش دهد. این در شرایطی است که او همین سیاست را در داخل کاخ سفید هم ادامه می‌دهد. کریستوفر رودی می‌افزاید: اگر رینس پیربوس، رئیس کارکنان کاخ سفید حافظ نظم و انضباط در کاخ سفید است، در مقابل او بانن قرار دارد که نان او در جنگ‌طلبی است. مجله پولیتیکو نزدیک به جمهوری‌خواهان به نقل از یک فرد ناشناس که به کاخ سفید نزدیک است، می‌گوید: «بانن کتاب خواندن را دوست دارد به عکس آنکه ترامپ اصلا اهل مطالعه نیست برای همین باید وی را «نژادپرست باهوش» خطاب کرد.» این منبع تصریح می‌کند که بانن به شدت تحت تاثیر کتاب هنر جنگ نوشته «سون تسه» است. دیوید بوزی، معاون سابق کمپین انتخاباتی ترامپ می‌گوید که بانن یک «گوشتخوار کتاب» است. به گفته وی او به کتاب‌هایی در زمینه تاریخ، یونان قدیم، جنگ‌های داخلی آمریکا و جنگ جهانی دوم به‌شدت علاقه‌مند است برای همین وی را زیرک خطاب می‌کنند. اما ترامپ با نابغه نژادپرست چگونه آشنا می‌شود و چه هدفی دارند، سوالاتی است که پاسخ دادن به آنها می‌تواند زوایای تاریک حضور فردی چون بانن در کاخ سفید را از بین ببرد.

دیوید بوزی می‌گوید که وی در سال 2011 ترامپ را به بانن معرفی می‌کند. ترامپ پس از این آشنایی چندین‌بار در رادیو «Breitbart» حضور پیدا می‌کند و از این طریق رفاقت این دو بیشتر می‌شود. بوزی می‌گوید: این دو برنامه کاری مشترکی دارند که طی این سال‌ها دنبال کرده‌اند. نیوت گینگریچ، رئیس سابق مجلس نمایندگان هم می‌گوید: او می‌خواهد به یک روشنفکر طبقه عام تبدیل شود. او مثل یک بمب ساعتی است که سبک گفتمان سیاسی‌اش روی عوام‌فریبی استوار است. از نظر گینگریچ بانن یک شریک عالی برای ترامپ به‌حساب می‌آید و دست در دست یکدیگر می‌توانند ساختار موجود را نابود کنند.

این دو همچون توپ‌های خانه خراب‌کن بر ساختار موجود آمریکا آوار خواهند شد. بیراه نیست که برخی می‌گویند در دل کاخ‌سفید اپوزیسیون در حال قد کشیدن است. این قدکشی اما با نگرانی‌هایی همراه است. جمهوری‌خواه و دموکرات نگران آثار تخریبی بانن هستند. برنی سندرز می‌گوید که بانن فردی «خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی» است. مک‌کین سناتور جمهوری‌خواه حضور بانن را در کاخ سفید «یک انحراف شدید و رادیکالی» می‌خواند و رابرت ریش، مشاور سابق کلینتون وی را «مخرب و دیوانه» می‌نامد. اما بن هووی، فیلمساز و وبلاگ‌نویس محافظه‌کار آمریکایی می‌گوید: بانن ترامپ را به‌عنوان یک وسیله برای سواری می‌بیند تا با سواری گرفتن از ترامپ به مقصدش برسد.

*کینه بانن از ایرانی‌ها

استیفن بانن، مشاور ارشد ترامپ جزو کسانی بوده است که در حمله به طبس حضور داشته است. به نوشته روزنامه واشنگتن‌پست بانن به دلیل شکست در طرح آزادسازی 52 آمریکایی که در سفارت این کشور در ایران به گروگان گرفته شده بودند کینه زیادی نسبت به ایرانیان دارد. او جزو نیروی دریایی آمریکا بوده و پس از شکست تحقیرآمیز آمریکایی‌ها در این ماجرا، ساختار نیروی دریایی آمریکا تغییر پیدا می‌کند. کشتی جنگی بانن در ماجرای طبس در دریای عمان بوده که خبر شکست را دریافت می‌کند و به پرل‌هاربر باز می‌گردد.

*سایه‌ای کم‌رنگ اما موثر

اگر از بانن عبور کنیم قطعا نفر بعدی تیم ترامپ یک زن قرار دارد که از وزن قابل‌توجهی برخوردار است. ترامپ برای اینکه به کلیان کان‌وی برسد، کسی که گفته می‌شود نقش موثری در پیروزی ترامپ داشته است، مسیر سختی را پشت‌سر گذاشت. نخستین مدیر کارزار وی، یعنی «کوری لواندوفسکی» از تیم کنار گذاشته شده بود و جای وی را پل مانافورت، فردی که به لابی‌گری معروف است، گرفت اما داستان پل مانافورت به ضد خود تبدیل و مشخص شد وی در کارزار انتخاباتی ریاست‌جمهوری اوکراین به نامزد نزدیک به روسیه کمک کرده است. بهانه این‌بار به دستان دموکرات‌ها افتاده بود و دموکرات‌ها تیم ترامپ را متهم به نزدیکی با روسیه می‌کردند. محرز شدن اتهام مانافورت در کنار سخنان ترامپ که هر از گاهی از پوتین تعریف و تمجید می‌کرد موجب شد تا این اتهام متوجه کارزار میلیاردر نیویورکی شود که تیم آنها اساسا طرفدار مسکو است و دموکرات‌ها نیز باد به آتش این اتهام می‌دمیدند تا در رسانه‌های نزدیک به دموکرات‌ها بیش از پیش شعله‌ورتر شود. از این‌رو مانافورت، برای اینکه فشار را بر روی کارزار ترامپ کمتر کند، از تیم وی کناره گرفت تا تیم چند صباحی خلأ وی را احساس کند.

تیم ترامپ درست زمانی که رو به افول بود توانست به همراه کلیان کان‌وی اوج بگیرد. حضور کان‌وی به قدری در این کارزار موثر بود که حتی انتشار سخنان مستهجن ترامپ درخصوص زنان که مانند بمب در رسانه‌ها ترکید، نتوانست در میان عامه‌مردم تاثیر زیادی بگذارد. کلیان‌وی زمانی که در رسانه‌ها ظاهر می‌شد، رسانه‌ها سعی می‌کردند با برجسته کردن اظهارات سخیف ترامپ وی را مغلوب کنند اما وی در پاسخ به این قبیل سوالات لبخندی می‌زد و می‌گفت: آقای ترامپ نگاه مثبتی به آمریکایی‌ها دارد. نزدیکان وی می‌گویند که هیچ‌چیزی او را به‌هم نمی‌ریخت، حتی زمانی که نامزد جمهوری‌خواهان از سند پیش‌نوشته شده (دستور کار انتخاباتی) تبعیت نمی‌کرد، کان‌وی سعی می‌کرد خونسردی خود را حفظ کند. کان‌وی که گاردین از او به‌عنوان سلاح مخفی ترامپ یاد کرده بود، می‌نویسد ترامپ به‌شدت وی را باور دارد. کلیان‌وی ناجی ترامپ بوده و برای قدرشناسی هم که شده از سوی رئیس‌جمهوری آمریکا یک نقش موثر در کاخ سفید به وی محول شده است. او حالا با انتخاب ترامپ نقش یکی از مشاوران ارشد ریاست‌جمهوری را بر عهده گرفته است، اما دیگر به پر رنگی بانون نیست. حتی نقش وی به مایکل فلین هم نمی‌رسد. با این وجود می‌گویند که کلیان‌وی یک ضلع مهم در میان مشاوران ارشد ترامپ به‌حساب می‌آید.

*استاد تئوری توطئه

مشاور امنیت ملی ترامپ هم یک نظامی دیگر است. نظامیان در تیم ترامپ جایگاه ویژه‌ای دارند؛ هم در تیم مشاوران و هم در کابینه.تیم ترامپ آمیزه‌ای از میلیاردرها و نظامیان است. مایکل فلین، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز یک نظامی است که این اواخر با رویکردهای ضدایرانی‌اش بیش از پیش شناخته شده است. در واقع تیم مشاوران ترامپ گفته می‌شود با هماهنگی بانن انتخاب شده‌اند. این انتخاب بر این اساس صورت گرفته است که کمترین چالش را برای وی ایجاد کنند. واشنگتن‌تایمز درخصوص انتخاب مایکل فلین می‌نویسد: ترامپ کسی را به‌عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب کرده است که سوخت حرکتی وی تئوری توطئه است.

از همان زمان که زمزمه‌ها برای حضور فلین در بخش غربی (اداری) کاخ سفید قوت گرفت، این نگرانی به‌وجود آمد که او می‌تواند اساسا پاشنه آشیل دولت ترامپ در حوزه امنیتی باشد. او به شدت به تئوری‌های توطئه علاقه‌مند است و همواره در توییتر خود نیز اخبار جعلی را نشر و بازنشر می‌کند. به نوشته واشنگتن‌تایمز فلین تا سال 2014 در بخش اطلاعات ارتش آمریکا خدمت‌ می‌کرد اما به دلیل خط‌مشی‌اش با باراک اوباما اختلاف پیدا کرد. او به‌عنوان یک افسر برجسته اطلاعاتی قدرت دروغ و اطلاعات غلط را به خوبی می‌شناسد. برای همین یکی از شیوه‌های مایکل فلین برای پیشبرد امور متوسل شدن به همین اطلاعات غلط است. حضور فلین در کاخ سفید می‌تواند زمینه را برای حرکت‌های رادیکالی بانن بیش از پیش فراهم کند. برای همین برخی می‌گویند مثلث خوفناک بانن، کلیان‌وی و مایکل فلین توانسته است بر تیم رسمی ترامپ که همان کابینه وی است چربش بیشتری داشته باشد و هر چه از آستین جادوی این سه بیرون می‌آید به شکل فرمان اجرایی ظاهر خواهد شد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی فرارو ، تاریخ انتشار خبر 25 بهمن 1395، کدمطلب: 306035 ،www.fararu.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین