پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۸۸۷۳
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۱
محل سکونت ایلات و طوایف بالاگریوه این چنین ترسیم می گردد که حد شمالی آن رودخانه خرم آباد است که از وسط شهر می گذرد – حد شرق آن رودخانه سزار و مرز غربی آن رودخانه کشکو (کشکان)، در جنوب غربی به دره شهر و بدره و آبدانان و بالاخره به جاده دهلران منتهی می شود و حد جنوبی آن شمال شوش و در جنوب شرقی به دزفول انتها می یابد .

شعار سال: بالاگریوه واژه ای زیبا و گویاست که بر ایلاتی در جنوب و جنوب شرقی لرستان ، شمال خوزستان و شرق و جنوب ایلام نام گزارده شده است. این واژه از ترکیب دو کلمه « بالا » و « گریوه » پیدا شده است، بالاگریوه را به « بالاگرویا » به معنای بالاگروه ها ، بالادست ها ، بزرگان و بزرگ منشان و بالا نشینان معنا نیز کرده اند، و از پیشینه زیادی برخوردار است .
براساس شواهد تاریخی ، این منطقه دارای تمدن و فرهنگ آریایی و ایرانی است و دارای موقعیت تاریخی بی نظیری است ، با توجه به شهرها و آثار باستانی و تاریخی زیادی که درآن پیداست و اینکه نیای آنان به هخامنشیان می رسد ؛ بنابراین باچنین سوابقی می تواند به وجود آوردنده کلمه بالاگریوه با مفهوم بالانشین و بزرگ منش باشد.دیار بالاگریوه پناهگاه همه کسانی بوده است که به آن پناه آورده و آن را به عنوان محلی امن برای زندگی دیده اند، در نتیجه چنین مردمانی که پذیرای همه هستند در نگاه دیگران می توانند بالاگریوه و بالادست و بزرگمنش نامبردار شوند .
زبان و گویش مردمان بالاگریوه که گویش اصیل لری است ، شبیه به گویش هخامنشیان است و بسیاری از کلمات و واژه هایی که در این گویش به کار برده می شود ، ریشه در زبان هخامنشی دارند .
محل سکونت ایلات و طوایف بالاگریوه این چنین ترسیم می گردد که حد شمالی آن رودخانه خرم آباد است که از وسط شهر می گذرد حد شرق آن رودخانه سزار و مرز غربی آن رودخانه کشکو (کشکان)، در جنوب غربی به دره شهر و بدره و آبدانان و بالاخره به جاده دهلران منتهی می شود و حد جنوبی آن شمال شوش و در جنوب شرقی به دزفول انتها می یابد .
از نظر اقلیمی و آب و هوا و شرایط طبیعی و جغرافیایی به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می گردد . قسمت شمالی آن که سردسیر است دارای آب و هوایی معتدل و در بعضی مواقع سرد و خشن است و جاذبه های فراوانی دارد ، قسمت جنوبی آن که قسمت گرمسیری است نیز دارای آب و هوایی گرم است و در این قسمت نیزجاذبه های ویژه ای پیداست.سرزمین بالاگریوه دارای شهرها ، بخش ها ، دهستان ها ، روستاها و دهکده های بسیار زیادی است که در تقسیمات کشوری در سه استان لرستان ایلام و خوزستان قرار گرفته است.اولین شهرستان بالاگریوه ای عبارت است از شهرستان خرم آباد.
خرم آباد ، شهری در زندان زیبایی :
خرم آباد مرکز استان لرستان که در گویش محلی ( لری ) آن را ( خرمآووه ) نام نهاده اند و میرنوروز شاعر معروف لر ( بالاگریوه ) در تک بیتی آن را ( و ساکنانش را نیز ) ستایش کرده اند و ریشه مفهوم آن ( خرم و آباد) روشن و پیداست . شهری است زیبا که در حصار سخت و پر جاذبه سفیدکوه و یافته در غرب ، مخمل کوه در شمال ، کوه مدبه در شرق و کوه شین شا ( شهنشاه ) در جنوب افتاده است
قلعه تاریخی فلک الافلاک ( مناره آجری طاق پیل « پل شکسته » سنگ نبشته مسجد جامع مقبره زید بن علی مقبره باباطاهردوبراره ( دو برادران ) گرد آو بردینه ( گرداب سنگی ) و ده ها اثر دیگر…..
از دولاب چی تا پل دختر :
شهرستان امروزی پلدختر از جمله مناطق اصلی بالاگریوه است.این شهرستان در تقسیمات کشوری به شهر پل دختر و دو بخش مرکزی و ممولو ( که شهر ممولو مرکز این بخش می باشد ) تقسیم می گردد .
شهرستان پلدختر از سال ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۷۳ بخش ملاوی به مرکزیت پلدختر بود و از سال۱۳۷۴ به فرمانداری تبدیل گردید.شهری که امروزه به پل دختر نامبردار شده است در گذشته بیش از صد سال خانوارهایی به صورت پراکنده در آن می زیسته اند و دول آوچی ( دولاب چی ) نام داشته است.سبب نامگذاری آن بدین نام می تواند به سه وجه باشد ، نخست آنکه این واژه ترکیب شده از سه کلمه «دول» به معنای دشت«آو» (آب) و «چی» به معنای چین و شیار باشد که در این صورت این منطقه به مفهوم سرزمین دشت گونه ای است که آب آن را چین زده و دو نیم ساخته است و این منطقه دارای چنین ویژگی می باشد .
دوم آنکه آن را مرکب از سه کلمه «دول» به معنای دلو «آو»(آب) و «چی » به مفهوم چاه فرض کنیم که در این صورت معنای کلی آن یعنی جایی که در آن آب چاه را به وسیله دلو بیرون می توان آورد . و سوم آنکه دول آب چی یعنی کسی که با دلو آب به اهالی می رسانده است .
به هر روی اندک اندک عده ای در دولاب چی در کناره ی جنوب شرقی پل موسوم به کر و دختر مسکون شده و شروع به احداث ساختمان نمودند و دهکده ای را به وجود آوردند که به خاطر قرار گرفتن در کنار پل مورد اشاره «پاپیل» (پا پل)نام گرفت . به گونه ای که امروزه نیز سالخوردگان این شهر، آن را پاپیل می خوانند و می شناسند.
پاپیل بعد از مدت ها در نامگذاری تقسیمات کشوری بدون هیچ گونه تامل و تعمقی در مفهوم آن «پل دختر»نام گرفت و اکنون این شهر پلدختر نام دارد که به سبب مرکزیت نام آن بر کل شهرستان نیز تعمیم یافته است . قرار گرفتن در مسیر جاده سراسری تهران جنوب این شهر را از هر نظر با اهمیت ساخته است بیش از ۹۵ درصد ساکنان پل دختر بالاگریوه ای می باشند .
شهری بر سینه صحرای لور :
شهرستان اندیمشک مشتمل بر شهر اندیمشک و دو بخش مرکزی و الوار گرمسیری با وسعتی به عدد ۵/۳۱۲۰ کیلومتر مربع به عنوان شمالی ترین شهر استان خوزستان و در واقع قسمت جنوبی بالاگریوه به حساب می آید این شهرستان در سال ۱۳۶۱ عملا به فرمانداری تبدیل شد.شهرستان اندیمشک به جهت قرارگرفتن در موقعیت های ویژه ای از هر نظر مهم و دارای جایگاه است. وجه تسمیه اندیمشک بنا به قولی از آن جهت است که در این منطقه آهوی زیادی بوده و مشک فراوانی وجود داشته و مورد توجه حکام و والیان قرار گرفته است.
دره شهر :
شهری که امروزه دره شهر خوانندش ، گرچه بر بقایای شهری باستانی سیمره « مهرجان قذق » و یا در محدوده شهر باستانی ماداکتو و نیز شهر تاریخی دارا شهر ساسانیان بنا شده است و این منطقه از نظر تاریخی و باستانی در اوج قرار دارد ولی شهر تازه بنا شده ای است که پیش از این در تقسیمات کشوری تا سال ۱۳۴۳ خورشیدی جزو استان لرستان بود و سپس به استان ایلام پیوست. برخی از تاریخ نگاران و پژوهشگران معتقدند واژه دره شهر برگرفته از دارا شهر ساسانی است و این سخن درستی است.این شهر در دره ای در دامنه شمالی « که ور کوه » بنا شده و در نتیجه مفهوم آن بر گرفته از موضع جغرافیایی آن نیز می تواند باشد ، یعنی شهری که در دره قرار دارد.
تنوع آب و هوا :
از نظر وضعیت آب و هوایی، بالا گریوه را بایستی بی نظیر خواند چه اینکه شاید تنها منطقه ای باشد که دارای گوناگونی آب و هواست .
تالاب«گری »ها :
تالاب ها یا مرداب های فراوانی که در گویش محلی گری گفته می شوند در دیار بالاگریوه وجود دارد تالاب هایی چون گری بلمک گری لفونیا گری کبود گری تاف گری سردابه,گری جمجمه و………
دین و مذهب : 
همه مردم بالاگریوه به دین مبین اسلام باور داشته و به مذهب شیعه دوازده امامی پایبندند.علاقه و اردت این مردم به اعتقادات اسلامی زبانزد خاص و عام است.
گویش :
منطقه بالاگریوه از جمله خاستگاه های اصلی قوم لر به شمار می آید و این یعنی اینکه طوایف و ایلات این دیار به زبان لری اصیل سخن می گویند. گویش مردم بالا گریوه تفاوت هایی از نگاه روش و شیوه بیان ،تکلم و سخن گفتن و نیز به کارگیری واژه ها ، کلمات و اصطلاحات قدیمی و اصیل با سایر مردم لر زبان دارند و نیز تفاوتهایی جزیی از نظر شیوه سخن گفتن میان خود بالا گریوه ای ها وجود دارد.این گویش دست نخورده ترین گوش قوم لر است
دور نمایی از یک سرگذشت :
منطقه ی موسوم به بالاگریوه با توجه به اینکه دارای موقعیت ویژه ای از نظر اقلیمی ، طبیعی و امنیتی بوده و می باشد.آثار تاریخی و باستانی فراوانی هم مربوط به پیش از اسلام و هم دوره ی اسلامی در این منطقه وجود دارد .
در بالا گریوه گورستان ها و تپه های باستانی و غارهای جالب طبیعی و مصنوعی و همچنین آثار پل های عظیمی برجاست که اهمیت منطقه را از نظر شناخت تمدن های مختلف کاملا روشن می سازد.
یک منطقه ی تاریخی است و این همه حکایت از پربار بودن تاریخ بالاگریوه دارد.مردمان این دیار بدون تردید در وقایع تاریخی لرستان اثرگذار و تاریخ ساز بوده اند .بنابراین با نگاهی گذرا به سرنوشت لرستان در تاریخ می توان آثاری از تاریخ بالا گریوه را نیز یافت .
گر چه نام و آوازه ی بالا گریوه را باید در دل و اعماق وجود لرستان و نه در صفحات دفتر تاریخ آن جست.بالا گریوه به عنوان بخشی از لر کوچک به طور طبیعی در همه ی رخدادهای تاریخی، جنگ و ستیزها نقش تعیین کننده و سرنوشت سازی داشته است.
جنگ بغداد
بنا به روایت های محلی به هنگام حمله ی نادر شاه افشار به بغداد در ادامه ی کشورگشایی معروف وی جمع زیادی از مردمان این دیار در این حمله شرکت نموده و در بهروزی سپاه نادر تاثیر اساسی داشته اند که در یک بیت به گویش لری به این رخداد مهم تاریخی اجتماعی اشاره شده است. گویا این جنگ در سال ۱۱۵۳ رخ داده و برخی معتقدند که کلمه ی بالاگریوه به معنی بالا گروه ها در همین اتفاق مهم بدان ها نسبت داده شده است؛بدین مفهوم که آنها را به جهت قدرت و توانایی های شان بالاتر از همه گروه ها خوانده اند. «عشایر بالا گریوه لرستان سرتاسر بغداد را عزادار و رنجور نمودند »

آثار تاریخی و باستانی : 

در محدوده ی بالا گریوه آثار تاریخی و باستانی بسیار زیادی وجود دارد که برخی از آنها به پیش از اسلام مربوط شده و برخی دیگر آثار دوره اسلامی است .
شهرهای باستانی و تاریخی بالاگریوه :
دیار بالاگریوه به نسبت مساحت و وسعت خود شهرهای بسیار زیادی که رنگ و نمای باستانی و تاریخی دارند در خویش جای داده است که از این نظر شاید بتوان گفت نه تنها در ایران بلکه در جهان بی نظیر است .
شهرهای باستانی و تاریخی خایدالو پلدختر- شاپور خواست اری ترین گریت چین ( چین زال )ماچین ( ماژین ) منگره ( زعفران دشت ) لور اندامش سیمره ( مهرجان قذق ) و ماداکتو و حتی خرم آباد در محدوده بالاگریوه اهمیت تاریخی و باستانی این سرزمین را بیان می کنند ؛ ولی با این همه ، نه تنها رازهای درونشان برملا نشده بلکه چهره برونشان نیز نشان داده نشده است و یا حداقل کم رنگ جلوه گر شده اند. هر یک از این شهرها بیانگر و نشانگر آثار دوره هایی از تاریخ است که شناخت آنها ما را به سمت شناخت تاریخ این دیار رهنمون می سازد و در بالاگریوه را از نظر پیشینه تاریخی و باستانی بر بلندای افتخار می نشاند .
بقاع متبرکه :
بقعه ها و آرامگاه های زیادی در محدوده بالاگریوه وجود داردمهمترین بقعه متبرکه دیار بالاگریوه را بایست شاهزاده احمد دانست که در منطقه عمومی دشت لاله در دهستان مازو در محدوده شرق بالاگریوه قرار دارد.بر فراز کوه « که ور » آرامگاهی وجود دارد موسوم به شاه احمد ) شهامد ) که به شاه احمد مراد دهنده معروف است و هم از این جهت همواره زیارت کنندگان بسیار زیادی در محل این مقبره حاضر شده و به توسل و التجا می پردازند و البته بسیاری از آنها معتقدند که مراد خویش را از ایشان گرفته اند .
قلعه ها ، مناره ها و پل های تاریخی و باستانی :
قلعه ها ، مناره ها و پلهای تاریخی و باستانی زیادی در دیار بالاگریوه به چشم می خورد که برخی از آنها پیشینه ای زیاد داشته و برخی دیگر متعلق به دوره های صفویه ، افشاریه ، زندیه و قاجار و حتی دوران پهلوی اول می باشند .
طبیعی است در ساختن این قلعه ها ، مناره ها و پلها ضرورتهایی بی چون و چرا وجود داشته است و بنابراین حکام هر زمانه دستور داده اند که این بناها احداث گردند .بسیاری از این آثار در فهرست آثار ملی ثبت شده اند و برخی دیگر در دست بررسی برای ثبت می باشند.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شبکه اطلاع رسانی رهیاب، تاریخ 17 فروردین 96، کد مطلب: 130677: www.rahyabnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
55
Iran (Islamic Republic of)
۰۴:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
2
0
پاپی کوچکترین گروه که در شرق لرستان سکونت دارند اینان هرگز جز منطقه بالاگریوه نبوده و نیستند.
لعنت بر مرادحسین کذاب
پاسخ ها
پاپی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
پاپی کوچیک ترینه؟
محمود
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۷
2
0
تاریخ سازی نکنید
پاپی نه ایله نه جز منطقه بالاگریوه
پاسخ ها
پاپی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
اولن من میتونم برات ثابت کنم که پاپی ایله
دومن هرکسی بگه پاپی بالاگریوهس اشتباه میکنه اگر از نداشتن اطلاعات باشه میگیم طرف اطلاعاتش پایینه اگر یکی واقعیت رو بدونه و بگه پاپی بالاگریوهس خیلی بی جا میکنه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۲۹ - ۱۴۰۲/۱۰/۰۵
چرا اینقدر بهم توهین می کنید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۴ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
0
0
زبان لکی در بین بعضی از طوایف لرستان چون دلفان، سلسله ، بیراوند، و برخی از طوایف طرهان رایج است. افزون بر این گسترش این، زبان در خارج از مرزهای لرستان بسیار چشم گیر است. چنانکه در مناطق وسیعی از استان کرمانشاهان چون هرسین عثمانوند، جلالوند و برخی از دیگر طوایف که هم اکنون محدوده آنها در بخش مرکزی استان واقع شده، و از آنها به نام وند یاد شده به این زبان گفتگو می کنند.
دلفان منطقه ای است در لرستان متصل به خاک کرمانشاه و هـرسین و چمـچال و خزل، و طایفه های آنها عبارت است از: کاکاوند، طایفه موسیوند، طایفه اولاد قباد، طایفه بیجوند (بیژنوند) و طایفه سنجابی و طایفه دلفان، لازم به ذکر است که عده زیادی از طایفه دلفان توسط قاجاریه مانند طوایف دیگر به کلاردشت مازندران کوچانده شده اند، تبعید شده اند زبان ایل دلفان کلاردشت لکی است.
دلفان (به کسر یا ضم د) بخش شمالی لرستان است. نام آن را معمولاً به ابودلف عرب که در قرن سوم هجری به شمال لرستان دست انداخته بود منتسب دانسته اند. معروف است کسی از اسرای قبیله دلف که پس از بازگشت به نام دلفی شناخته می شود، چهار پسر به نامهای ایتی، مومی، پیژن (بیژن) و کاکا داشته، که هر یک طایفه ای به ترتیب به نام ایتی وند، مومی وند، بیژنوند (بیزنوند)، کاکاوند ایجاد می کنند، این طایفه ها در بخش دلفان معمولاً در دهستان همنام خود زندگی می کنند. زبان ایلات دلفان نیز لکی است.
جماعت دلفان که از ایلات خرم آباد لرستان می باشند، از ب دسلوکی اسماعیل خان از مکان خود کوچیده در چمچال ساکن شدند. هزار سوار و پیاده از آن جماعت هم به نزد کریمخان زند رفته، امر و نهر او را مطیع گردیدند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۴ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
0
0
گویش های لری به سه منطقه لرهای شمالی، لرهای مرکزی و لرهای جنوبی قابل تقسیم بندی است.

لری شمالی : گویش لکی

لری مرکزی : گویش فئیلی و گویش ثلاثی

لری جنوبی : گویش بختیاری ، گویش کهکیلویه و بویر احمدی و گویش ممسنی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۵ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۶
0
0
لر نام مشترک و نماد هویت میلیون ها ایرانی و عراقی است، یکی از واجب ترین فوریت های کار ما این است که با کارهای فرهنگی، پژوهشی، رسانه ای و ادبی و هنری باورها و فضاهای مسموم را از گرد این واژه بزدائیم به گونه ای که با شنیدن نام لر جغرافیایی رنگارنگ و متنوع از سرزمین ها، گویش ها، زبان ها و.. قابل تجسم باشد و هیچ گروهی از مردم لر نپندارد به صرف تفاوتی در زبان و یا منطقه زندگی و.. نمی تواند بخشی از لرستان تاریخی باشد.

چرا باید در جنوب استان همدان و شمال شرق استان لرستان (مناطق ثلاث) این گونه تصور شود که الزاما لرها کسانی هستند که زبانی جدا از ثلاثی ها دارند.هر چند که مردمان مناطق ثلاث (به غیر از مهاجرین ترک) هم از نظر زبانی و هم از نظر اجتماعی و تاریخی لر محسوب می شوند.

چرا در مناطق بالاگریوه (از خرم آباد تا دره شهر و دهلران ) برعکس مناطق ثلاث، لرها کسانی هستند که زبان شان با فارسی رسمی کشور قرابت زیادی داشته و ساکنانی در مناطق بالا گریوه که چنین نباشند به آنها لقب «لک» می دهند .

چرا در تصور مردم مناطق شمال استان لرستان، دلفان ، هرسین و هلیلان و ... واژه لر هنوز جایگاه خاصی نیافته و بین لر و لک در تعلیق می باشند.

چرا در باور مردمان استان ایلام (که تا چند دهه پیش، مرکزیت و فرمانروایی قوم لر را یدک می کشیدند) لرها کسانی هستند که در خرم آباد و مناطق جنوبی آن زندگی نموده و در نظر آنان لفظ پشت کوه لرستان (در طول این هزاران سال ! )اشتباها به استان ایلام اطلاق شده است؟

چرا لرهای عراق معتقدند که لر کسی است که به لهجه ایلامی ها صحبت کند. در عقاید لرهای عراق، خرم آباد و استان لرستان جزء مناطق لر نشین خالص و اصلی محسوب نگردیده، بلکه لرهای ایران در نظر آنان کسانی هستند که در استان های کرماشاهان و ایلام سکونت دارند.

چرا از دیدگاه شهروندان شرق استان لرستان( مناطق دورود ، ازنا و الیگودرز ) لر کسی است که در کوه بوده و چادر نشین باشد. بنابر این در گفته های اینان، چادر نشینان حتی اگر ترک زبان هم باشند باز هم لرند!

چرا در استان های چهار محال و بختیاری و خوزستان، لر یعنی فردی بی کلاس، تهیدست و رعیت. در مقابل آن واژه بختیاری قرار دارد که به معنی فردی با کلاس و خان منش و... می باشد بنابراین آنها برای مبری شدن از نسبت های بی کلاس می گویند «مو لر نِیدُم، مو بختیاری هِدُم» یعنی من با کلاسم؟

چرا مردم کهگیلویه و بویراحمد و ممسنی ابتدا با افتخار و تعصب خود را «لر» می دانند اما سپس حاضر نیستند متناسب با هویت جمعی خویش، خود را سازمان دهند. وقتی رئیس جمهور یا مسئولین بلندپایه به این مناطق سفر می کند آنها را «عشایر غیور» خطاب می کند، آنها هم هرگز تقاضا نکرده اند با نام قومیت شان «لر» صدا زده شوند، حتی وقتی به فکر تغییر نام استان شان می افتند آخرین نامی که به ذهنشان خطور می کند لر و لرستان جنوبی است حال آنکه ابتدا به اسامی چون استان پارسیان می اندیشند؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین