شعار سال: اين
يادداشت کلماتي است از شهروندي دردآشنا به دردآشنايي خردورز که مسووليت اجرايي
کشور را با تعهد به عقلانيت برعهده دارد. اين يادداشت قلم کسي است که تمام توان
خود را براي پيروزي شما در دور دوم انتخابات بهکار بسته است تا جناب عالي در
تداوم دولت تدبير و اميد، کشور را همچنان از عوامزدگي دور نگه داريد! اما جناب
آقاي رئيسجمهور! قلم از وصف عقبماندگي اين استان و تمامشدن صبر مردم عاجز است.
نزديک به چهل سال از انقلاب اسلامي ميگذرد. قرار بود چهره اين سرزمين بهصورتي
متعادل متحول شود. هنوز در برخي از شهرهاي اين استان جاي شليک گلوله و ترکش
بمبارانهاي جنگ تحميلي ديده ميشود بي آنکه براي زدودن غبار فراموشياش کار
چنداني بشود. قصه پر رنج اما افتخارآميز مقاومت در برابر مهاجمان فقط براي دفاع از
استان کرمانشاه نبود؛ همه براي دفاع از ايران عزيز و شرافت مردم آن جنگيدند. ما
فرزندانمان را در شهرها و روستاهاي اين استان به زير تنه خود پنهان ميکرديم تا
جگرگوشههايمان از آثار بمبهاي خوشهاي و شليک موشکها در امان بمانند! بهراستي
همه نقاط اين خطه، خاکريزهايي براي دفاع از سرزمين ابدي ما بود. جناب آقاي دکتر
روحاني همچنان که سري به مزار شهداي اين مناطق زدهايد، بر سنگ مزارشان نوشته است؛
زهرا 4 ساله در اثر بمباران خوشهاي به شهادت رسيده است، و ميثم 2 ساله نيز بر اثر
موشک هواپيماهاي عراقي در پناهگاه بتني پارک شيرين کرمانشاه به همراه دهها تن ديگر
بدنهايشان تکه، تکه شده است! از آن سالها بسيار گذشته است اما هنوز چهره استان
تغيير چنداني نکرده است. در بيکاري، طلاق و ديگر آسيبهاي اجتماعي در مقام نخست،
دوم و يا سوم کشور قرار داريم. مديران ارشد استاني که وزارت کشور شما برايمان
انتخاب کردهاند، از برنامه توسعه و ضد فقر تهي بودهاند. برخي از آنان بيش از
آنکه به انديشه توسعه مجهز باشند به سکويي براي پرتاب خود بدل شدهاند. دل داغدار
مردم اين سامان از بيکاري کشندهاي رنج ميبرد. کارخانههاي بزرگي در استان وجود
ندارد. گردشگري که بايد کرمانشاه فراموش را به نگين انگشتري از دادههاي انساني
ميراثفرهنگي و طبيعت کم نظير استان تبديل کند در خمودگي و بيبرنامگي غرقه است.
آقاي رئيسجمهور! کارهاي انجام شده در کرمانشاه، در مقام مقايسه با استانهايي که
در زمانه جنگ و مبارزه با دشمن متهاجم از نبرد مستقيم آسوده بودند و به پيشرفت و
توسعه دست يافتند، به هيچ عنوان شباهتي ندارد. اتصال استان به راهآهن سراسري
تصميم خردمندانهاي بود که بسيار دير به انجام رسيد و هنوز افتتاح آن با وعده
مسوولين به تاخير ميافتد. همه مرزهاي استاني اين قوم مبارز و صبور در تب و تاب
انتصاب يک استاندار توسعهگرا ميسوزد اما هنوز طبيبي حاذق براي کاهش اين دردهاي
مزمن، در ساختمان سپيد استانداري تکيه نزده است. مديريت ارشد جوان و متخصصي را در
اين استان بگماريد که با نگاه بلند رو به جلو چهره همه نقاط را دگرگون کند. هنوز
پدران و مادران ما جوانان متخصص و تحصيلکردهاي را در زير سقف خانه خود دارند که
از هيچ اشتغالي برخوردار نيستند؛ همان جواناني که در ميان آنان قهرمانان بزرگي مثل
کيانوش رستمي، پرچم پر افتخار کشور را در آوردگاه المپيک به اهتزاز در ميآورد.
آقاي ريئيسجمهور! استان ما در غبار فراموشي و ريزگردهاي سرفهآور کشور همسايه به
برنامه تدبير شما مينگرد. ما را دريابيد!
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت آبادگران جوان ، تاریخ انتشار 14 اردیبهشت 96، کد مطلب: 76113 : www.abadgaranejavanksh.com