شعارسال : اما این روز برای چه کسی و در چه سنی تعریف میشود؟ حرکت چند کودک دختر و پسر خردسال نهایتا پنج یا 6 ساله با لباسهایی که خیلیها در عروسی هم به تن نمیکنند و بادکنکهای قرمز و صورتهای پر از آرایش به همراه پدر و مادرشان به سمت سالن جشن مجلل در مهدکودکهایی که در حیاطشان میلیاردها تومان اتومبیل پارک شده است آن هم در شمال تهران بیش از آن که رنگ عشق و عاطفه بر صورت بنشاند، مانوری از تجمل را مینماید که در فاصله چند10 دقیقهای شمال تا جنوب پایتخت، میلیونها تومان تفاوت طبقه را به رخ میکشد.
ماجرا ساده است، نیاوران، ولنجک، زعفرانیه و چندتا دیگر از همین مناطق بالانشین
از ماشین پیاده میشوم، تابلوهای مهدها جذاب و دیوارها پر از نقش و نگارهای غربی
است. وارد مهد میشوم، همه چیز مرتب و مهیا برای ارضای تمام خواستههای کودکان،
حتی بزرگسالان، یک مسئول اتوکشیده نزدیک میشود و میپرسد امر شما چیست و میپرسم
ماجرای این همه تجمل، بادبادکها و عروسکهای قرمز رنگ، شکلاتها و اتومبیلهای
گرانقیمت چیست؟ میگوید: «جشن داریم و فقط با کارت اجازه ورود دارید.» همین کافی
بود تا با یک مرور اینترنتی و مجازی در تلگرام و انبوه پیامهای موجود در آن
بفهمیم که جشن است، نه جشن فلان مذگان که جشن ولنتاین، آن هم برای کودکان پنج یا 6
ساله و به قولی دهه نودیها.
کودکان در سنین پایین بسیار تاثیرپذیر هستند
آذردخت داوری، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با اشاره به این موضوع که در فرهنگ ایرانی مناسبتها و ایام خاص گوناگونی وجود دارد که میتوان آنها را جشن گرفت، خاطرنشان کرد: «برگزاری جشن با این عنوان یعنی «ولنتاین» و استفاده از نمادهای خاص آن اتفاقی است که هیچ ربطی به فرهنگ ایرانی ندارد و صرفا از فرهنگ بیگانه وام گرفته شده است.
جشن گرفتن ایرادی ندارد، خیلی هم اتفاق خوب و خوشایندی است آن هم برای کودکان
اما باید چند موضوع را مدنظر قرار دهیم. کودکان آن هم در سنین پایین بسیار
تاثیرپذیر هستند. اینکه ما دست آنها را بگیریم و به یک جشنی ببریم و تمام شود همه
ماجرا نیست، آنها شاید ندانند ولنتاین چیست اما از اتفاقاتی که در آن جشن میافتد
و فرهنگی که به آنها تزریق میشود، تاثیر میپذیرند. این همه روزها و مناسبتهای خاص داریم. این همه افتخارات ملی داریم،
چرا آنها را جشن نمیگیریم؟ تازه اگر اینها را جشن بگیریم فرهنگسازی کرده و کودکان
را با فرهنگ ملی کشور آشنا کردهایم.»
یک روزه عشق و محبت آموزش داده نمیشود
وی با انتقاد از یک روزه بودن چنین اتفاقاتی و عدم تاثیربخشی مثبت آنها ادامه داد: «اینکه ما یک روز کودکمان را در چنین جشنی ببریم، عشق و علاقه و محبت میآموزد؟ مگر یک روزه میشود؟ وقتی در بسیاری از همین خانوادهها مهر و محبت به صورت مستمر اتفاق نمیافتد یک روز جشن چه اتفاق خاصی را رقم خواهد زد؟ به نظر من این نوع جشنها با این هزینههای گزاف تاثیرات منفی هم دارند و باید آنها را کنترل و ساماندهی کرد. مهدکودکی که در این کشور اجازه میدهد در درون آن چنین جشنی برگزار شود و یک آموزه غربی جشن گرفته شود، صلاحیت آموزش به کودکان را ندارد.»
داوری در ادامه از ظاهربینیهای خانوادههای ایرانی انتقاد کرد و افزود: «در چنین جشنهایی مثل بسیاری اتفاقات
دیگر فقط تظاهر به دوست داشتن و عشق اتفاق میافتد. مراجعات بسیاری به من میشود
که بچهها در سنین بالاتر از اضطراب و عدماعتماد بهنفس و مشکلات اینچنینی رنج
میبرند. وقتی ریشهیابی میکنیم همه آنها به کودکی بازمیگردد. چرا؟ چون خانوادهها
آنقدری که به لباس و پوشش و ماشین رفتوآمد کودک و... اهمیت میدهند به روح و روان
او اهمیت نمیدهند و این در آینده برای کودکان مشکلساز میشود. نباید اینطور باشد که فقط موضوعاتی که
دیگران میبینند مهم تلقی شود، کوچکترین اتفاق در این جهت در دوران کودکی بر
روابط کودک با دوستان و همسالانش تاثیر میگذارد. عشق و محبت در جشن ولنتاین و در
یک روز و چند ساعت در کودک درونی نمیشود بلکه باید به صورت مستمر در خانواده
جریان داشته باشد.»
جشنها براساس آموزههای ملی و ایرانی باشد
فاطمه قاسمزاده، روانشناس کودک و مدرس دانشگاه هم در این رابطه میگوید: «برخی مهدها جشن نوروز دارند، جشن پایان سال تحصیلی دارند و اینها خوب است، نوروز از این جهت که یک گزاره فرهنگی و ملی است و جشن پایان سال هم به خاطر اینکه بعضی کودکان قرار است از آن مهد بروند و وارد مدرسه بشوند خوب است که با خاطره خوب آنجا را ترک کنند اما ولنتاین و از این دست جشنهایی هم اگر قرار است برگزار شود، باید بر مبنای آموزههای ملی و ایرانی باشد، نه اینکه به یک موضوعی که ریشه در فرهنگی دیگر دارد را آنقدر به آن بها بدهیم بلکه باید به جشنهای بومی متوسل بشویم.»
وی با اشاره به هزینههای هنگفت موجود در برگزاری این نوع جشنها خاطرنشان
کرد: «متاسفانه فاصله طبقاتی در کشور ما و بهخصوص در شهر تهران بیداد میکند. یکسری
افراد خاص و متصل به منابع خاص سرمایهای در شمال تهران مبادرت به برگزاری چنین
جشنهایی میکنند. البته نمیتوان فقط در این یک مورد جلوی آنها ایستاد چراکه این
افراد در نوع سکونت، خرج زندگی، ماشین، لباس و... هم همین رویه تجملاتی را دارند و
کودک در چنین بستری رشد پیدا میکند اما نهادهای نظارتی باید حداقل در مهدکودکها
کنترلهای لازم را داشته باشند، نه اینکه برخورد پلیسی صورت بدهند. باید با
راهنمایی و فرهنگسازی و اجرای سیاست درست در برابر اینها بایستند.»
برنامههای مغایر با فرهنگ عمومی گزارش شود
حبیب مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در این باره به یکی از رسانهها گفته است: «برنامههایی ازجمله برگزاری جشن برای کودکان در مهدهای کودک در شرایطی قابلیت اجرا دارد که با رضایت والدین و رعایت موارد موجود در آییننامه مهدها صورت گیرد. همچنین میزان هزینه اضافهای که از سوی مهدهای کودک از والدین کودکان گرفته میشود باید قابل قبول باشد. در صورتی که خانوادهها با برگزاری چنین مراسمی مخالف هستند اما مهدها آنها را وادار به پرداخت این مبالغ میکنند، قطعا سازمان بهزیستی با مسئولان مهدهای کودک برخورد خواهد کرد. خانوادهها میتوانند تخلف مهدهای کودک در رابطه با جشنهای پایان سال را به سامانه پیامکی خاصی پیامک کنند. با استفاده از نظرات کارشناسان حوزوی و علوم مختلف، برنامهها و طرحهایی برای ارائه آموزشهای بهتر و متناسب با آموزههای دینی تهیه شده است؛ اما اگر مردم مشاهده کنند که برنامههایی مغایر با فرهنگ عمومی جامعه اجرا میشود، میتوانند به مراجع ذیربط اطلاع دهند.»
وی درباره روشهای غیرمجاز آموزشی مهدهای کودک، میگوید: «این روشها معمولا
عمومی نیست و تنها در برخی از مهدهای شمال شهر تهران مشاهده میشود که به آنها
تذکر داده شده است. در صورتی که مشاهده شود یک مهدکودک روشهای سخیف غربی ازجمله
موسیقیهای غیرمجاز را بهکار گرفته، علاوهبر تذکر و اخطار، مراکز بهزیستی استانها
میتوانند نسبت به تعطیلی آن مهد اقدام کنند. بازرسیهای بهزیستی معمولا بر شرایط
محیطی مهدها از نظر ایمنی مکان و تجهیزات و توانایی و مهارت مربیان نظارت دارد اما
در برخورد با مواردی که گاهی در رسانهها مطرح میشود و بسیار نادر است با جدیت
اقدام میشود.»
وجود چنین مهدهایی بر کسی پوشیده نیست، چنانکه اگر قصد
قدم زدن در یکی از خیابانهای شمال تهران را داشتید میتوانستید با کمی توجه چنین
مهدهایی را ببینید، مهدهایی که در آن روزها با تزئینات قرمز رنگ، بادکنکها و عروسکهای
گوناگون در تدارک برگزاری جشنهایی بودند که شاید خودشان متولی برگزاری نبودند اما
با دریافت هزینههای هنگفت مکانی را برای مانور سرمایه عدهای قرار میدهند که
آینده کودکشان را هرچند مختصر، قربانی لبخند و شعف کوتاهی میکنند که حتی نمیدانند
برای چه هست و برای چه اتفاقی میزنند و میرقصند. این کودکان روزی قرار است مردان
و زنانی باشند در قامت پدران و مادران امروزی، توجه به اینکه چه چیزی را میآموزند
و چه چیزی به آنها آموزش داده میشود، موضوع مهمی است که اگر مسئولان از آن مغفول
ماندهاند، خانوادهها باید نسبت به آن هشیار و دغدغهمند باشند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تحلیل – خبری سلامت نیوز، تاریخ انتشار: 26 بهمن 1396، کدخبر: 237777، www.salamatnews.com
ا.ح75