آیا برای رسیدن به پست، مقام و منفعت میتوان باورهای قلبی و یا حتی های سالهای گذشته خود را نادیده گرفت؟
چرا پاچهخواران و نان به نرخ روزخورها به تب و تاب افتادهاند؟ چه شد آنانی که برای قرار گرفتن در لیست اصولگرایان سینهدرانی کرده و تعهد به اصولگرایی داده بودند، پس از ورود به مجلس به سرعت رنگ عوض کرده و با افتخار سند اصلاحطلبی خود را بنر میکنند تا فریاد زنند که ما تغییر کردهایم؟
آیا کسب منفعت در حمایت از جریان گذشته برایتان کافی نبود که سوار بر موج جدید شدهاید؟
ایا این همه تظاهر و تلون (هر روز به رنگی درآمدن)، زندگی را معذب نمیکند؟ چه شد که میثاقنامههایتان را فراموش کرده و یکشبه نماد روشنفکری و استقلال شدهاید؟
پاسخ سوال را باید در سخن بزرگان جستوجو کرد، امام علی (ع) داناترین مردم را کسی میداند که از تحولات زمان دچار شگفتی نشوند و خويشتن را نبازند و در جای دیگر میفرماید: «از نشانههای احمق و نادان این است که بسیار رنگ عوض میکند».
خود را زیرک میدانند در حالی که بازیچه قرار گرفتهاند، بسیار واضح است سیاستمداران کارکشته بهتر از مردم، این شخصیتهای خام را میشناسند و از نفوذ منطقهای آنها برای اهداف خود استفاده میکنند.
آیا نباید ثابت کرد که میتوان جوان بود و در عین حال از پختگی و وزانت لازم هم برخوردار بود و آبروی نسل خود را با چندرنگی هرروزه نبرد؟
در حالی به صندلیهای سبز چسبیدهاند که جایگاه خود را در جامعه از دست میدهند، بیآنکه بدانند مردم برای چه خواستههایی به آنها اعتماد کردهاند و در پاسخ به سوالات و شبهات عوام، خود را نسبیگرای سیاسی میخوانند و شیفته خدمت به مردم؛ حال به هر طریق و از هر راهی.
حال چنان خود را تکنوکرات میدانند و با سران این تفکر عکس یادگاری میاندازند که گویا اصولگرایی ناسزای سیاسی است.
آری مهمترین آسیب سیاست دورویی و ریا است که عدهای به این مالیخولیا گرفتار آمده و با شعارهای دهانپرکن سعی دارند این ضعف ساختاری و شخصیتی خود را بهعنوان نقطه قوت جا بیاندازند.
آیا همیشه میتوان به یمن تیپ و قیافه آنکادره، مخاطبان بهویژه جوانان را فریفت و با عنوان مکرر عبارت «نسل من»، همچنان بر غلبه شور بر شعور و احساس بر عقلانیت پای فشرد؟!
شاید این عده مردمفریب زیاد مقصر نباشند که با حس جوانگرایی دختران و پسران سوءاستفاده میکنند که رسم معهودشان است، اما آیا نباید به رشد نایافتگی سیاسی و اجتماعی خودمان که فریب این خدعهها را میخوریم و بهسادگی خود را خرج مطامع تاجران قدرتطلب و جویای نام و نان میکنیم؟!
هنوز هم دیر نیست، میتوان بهجای تکیه بر قد و چشم و ابرو، به عملکرد افراد و نمایندگان کنونی در مجلس پرداخت که چه میزان در خدمت انقلاب و مردم بودهاند و خود را ذیل چه جریانی تعریف کردهاند؟
تا انتخابات فرصت کافی برای رسیدن به افراد و کاندیداهایی که دارای هویت و نگاه مستقل و ولایی و صاحب فکر و تحلیل در مسائل داخلی و خارجی هستند، وجود دارد؛ واقعاً نباید رأی تعیینکننده خودمان را که بابت آن باید فردای قیامت به شهدا و هماکنون هم به وجدان خودمان پاسخ دهیم، خرج این و آن تاجر و مهندسان احساسات جوانان و فریبندگان و ربایندگان آرای ناپختگان کنیم.
بدون تردید، باید مجلس را شکل داد که برازنده شأن و شخصیت و تراز جهانیمان باشد، مجلس هم بهمانند بسیاری از تجلیات اجتماعی، معرف ما و ملت ما در انظار جهانیان و آزادگان و مستضعفان گیتی است، در شکل دادن آن باید تلاش و جدیت بیشتری بهخرج دهیم.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از وب سایت خبری شمال نیوز، تاریخ انتشار: 28 مهر 1394، کد خبر: - ، www.bloghnews.com