اگر بهگذشتهای نهچندان دور برگردیم هیچ تحلیلگر بینالمللی را نمیتوان یافت که پاسخ مثبت به این سؤال ارائه دهد! اما امروز و در دهه 90 و سال 94 جامعه بینالمللی در تعجب و حیرانی فرو رفته است: «جمهوری اسلامی ایران توانسته است با اتکا به دانشمندان هستهای خود نه تنها به دستاوردهای عظیمی در حوزه فناوریهای هستهای نائل آید بلکه توانست با اتکا به سیاست منطق، تعامل و مذاکرات جدی و سازنده دولت دکتر روحانی تمامی دستاوردهای خود را به جامعه بینالمللی قبولانده و قدرتهای بزرگ صحنه بینالمللی را متقاعد نماید که برنامهای صلحآمیز و منطبق با معاهده عدم اشاعه هستهای یعنی NPT دارد.» بدون تردید این مدل در تاریخ معاهده عدم اشاعه یک مدل و الگوی منحصر بهفرد است. کشورهای هستهای را به دو نوع میتوان تعریف و تقسیم کرد.
گروه نخست امریکا و روسیه هستند که بهعنوان مبتکران اولیه دانش و فناوری هستهای در دنیا به شمار میآیند.
گروه دوم، انگلستان، فرانسه، آلمان، چین، ژاپن، کره جنوبی و تعدادی دیگر که فناوری هستهای را یا از امریکا یا از روسیه دریافت کردند. به عبارت دیگر در دوران جنگ سرد امریکا و روسیه هر یک فناوری هستهای را به همپیمانان خود منتقل کردند. در این میان فناوری تولید سوخت هستهای به تعداد اندکی از کشورها منتقل شد. امریکا این فناوری را به انگلستان، فرانسه، آلمان و ژاپن منتقل کرد و روسیه هم به چین. این فرآیند در چارچوب معاهده NPT عمل میشد. اما خارج از معاهده NPT سه کشور دیگر که هیچگاه به معاهده عدم اشاعه نپیوستند مانند هندوستان، پاکستان و رژیم صهیونیستی، مسیر دیگری را پیش گرفتند و خارج از معاهدات بینالمللی و همچنین نپذیرفتن آژانس و بازرسان بینالمللی همچنان چالشهای جامعه بینالمللی در این زمینه به حساب میآیند.
اما جمهوری اسلامی ایران که در هیچ یک از بلوکهای بالا تعریف نشده و بهعنوان کشوری مستقل در صحنه بینالملل بهحساب میآید، توانست در چارچوب معاهده عدم اشاعه NPT و با حفظ و اجرای تمامی معاهدات هستهای بینالمللی از جمله موافقتنامه جامع پادمان و اجرای مفاد معاهده عدم اشاعه و همچنین عضویت در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با اتکا به توانمندیهای داخلی اعم از نیروی انسانی متخصص و صنایع خود به تمامی ابعاد فناوری هستهای دست یابد و از سوی دیگر از طریق تعامل سازنده با دنیا ضمن رفع ابهامات از برنامه هستهای خود، جامعه بینالمللی را نسبت به صلحآمیز بودن این برنامه متقاعد کند. قطعاً در دنیای امروز این فرآیند یک دستاورد عظیم بینالمللی است. اما این دستاوردهای عظیم چه بودهاند:
1- بزرگترین نیروگاه هستهای خاورمیانه
با امضای دو واحد هزار و 200 مگاواتی ایران با زیمنس آلمان در دهه 50 شمسی و وقوع انقلاب و سپس جنگ تحمیلی، آلمانها حاضر نشدند این نیروگاهها را که یک واحد آن بیش از 75 درصد پیشرفت داشت به اتمام برسانند و نهایتاً آلمانها به بهانه نبود مجوز صدور تجهیزات حاضر به ادامه همکاری نشدند، تا سال 73 که طی موافقتنامه ایران در دولت آیتالله هاشمی با کشور روسیه روسها آمادگی خود را برای تکمیل این نیروگاه اعلام کردند. اما از همان زمان امریکاییها با فشار بر روسیه از اجرای بموقع این پروژه جلوگیری میکردند. نهایتاً با تکمیل قرارداد و اضافه کردن یک اصلاحیه به قرارداد در سال 78 در دوره دولت اصلاحات قرارداد شتاب بیشتری گرفت ولی همچنان فشارهای بینالمللی برای تکمیل نکردن این نیروگاه بهعمل میآمد نهایتاً روسیه با تغییر طراحی این نیروگاه از هزار و 200 به هزار مگاواتی و تغییر طراحی در ژنراتورهای بخار و قلب رآکتور و توربین در سال 91 و 92 این نیروگاه را وارد مدار و شبکه برق ایران کرد و ایران نخستین کشوری شد که در منطقه خاورمیانه دارای نیروگاه هستهای هزار مگاواتی از نوع آب سبک شد و این افتخار بزرگی برای جمهوری اسلامی بهحساب میآید.
2- تولید فرآوری سوخت هستهای (UCF)
در دهه 50 شمسی فرانسویها متعهد شده بودند که فرآیند فرآوری اورانیوم را در اصفهان ایجاد کنند اما این تعهد کشور فرانسه هیچگاه محقق نشد و پس از انقلاب در اوایل دهه 70 شمسی چینیها متعهد شدند که فرآوری اورانیوم را در اصفهان طی چهار سال بهوجود آورند که این تعهد چینیها نیز همانند فرانسویها هیچگاه عملی نشد و در سال 76 دولت چین اعلام کرد که آمادگی لازم برای انجام این قرارداد ندارد و تأسیسات UCF اصفهان که در مراحل اولیه طراحیها یا همان طراحی مفهومی بود، ناتمام و یکطرفه توسط چینیها رها شد. اما مسئولان ذیربط در سال 77 و در دولت اصلاحات تصمیم گرفتند این تأسیسات و این پروژه مهم و کلیدی توسط متخصصان داخلی و توانمندی صنایع داخلی تکمیل شود که به شکل ناباورانهای این پروژه در سال 83 تکمیل و راهاندازی شد. به عبارت دیگر طراحی مفهومی، طراحی پایه و طراحی تفصیلی و ساخت تجهیزات، نصب و راهاندازی این تأسیسات استراتژیک بدون همکاری با شرکتهای خارجی با موفقیت صورت پذیرفت و کشورمان به عنوان دهمین کشور دنیا در زمینه فرآوری اورانیوم یا همان تأسیسات UCF شناخته شده در دنیا است. UCF اصفهان به عنوان منبع تأمین سوخت برای تأسیسات نطنز به حساب میآید.
در UCF اصفهان کیک زرد تبدیل به UO2 و UF4 و سپس UF6 میشود که خوراک غنیسازی است.
3- تأسیسات غنیسازی نطنز
با وجود تعهد امریکاییها در سال 55 شمسی در سفر کیسینجر به ایران مبنی بر انتقال فرآیند سوخت هستهای به ایران، هیچگاه و حتی در مراحل طراحی نیز این اتفاق صورت نپذیرفت. پس از انقلاب نیز هیچ کشوری حاضر به انتقال این فناوری به ایران نشد. در حقیقت 9 کشور دارای فناوری غنیسازی در دنیا به حساب میآمدند، امریکا، روسیه، انگلستان، آلمان، هلند، چین، ژاپن، هند و پاکستان که هند و پاکستان خارج از معاهده عدم اشاعه هستند.
ایران و برزیل نیز تقریباً همزمان فرآیند غنیسازی را آغاز کردند. از آنجا که نیروگاه بوشهر توسط کشور روسیه در حال ساخت بود و از طرفی فشارهای فراوانی به روسیه جهت تکمیل ساخت نیروگاه از سوی غربیها صورت میگرفت، پیشبینی میشد ارسال سوخت نیروگاه بوشهر نیز در آینده با مشکلاتی مواجه خواهد شد و از سوی دیگر سوخت 20 درصد رآکتور تحقیقاتی تهران رو به اتمام بود. همچنین اقدامهایی برای شروع و ساخت نیروگاههای آب سبک قدرت 300 مگاواتی در منطقه دارخوین خوزستان همان سایتی که فرانسویها قبل از انقلاب متعهد شده بودند دو نیروگاه 950 مگاواتی در آن ساختگاه بسازند اما یکطرفه فسخ کرده بودند، آغاز شده بود. تمامی این نگرانیها موجب شد که در سال 77 و 78 برنامه تولید سوخت هستهای از طریق سایت غنیسازی نطنز آغاز شود.
خوشبختانه تولید آزمایشی و سپس نیمه صنعتی غنیسازی با موفقیت کامل انجام پذیرفت و پروژههایی که از سال 78 آغاز شده بود در سالهای 85، 86 و 87 به انجام رسید و جمهوری اسلامی توانست به توانمندی فناوری غنیسازی در مقیاس آزمایشگاهی و سپس نیمهصنعتی دست یابد و امروزه این توانمندی را با متقاعد ساختن جامعه بینالمللی تثبیت نماید.
4- تأسیسات آب سنگین و رآکتور تحقیقاتی 40 مگاواتی
از آنجا که ساخت رآکتور تحقیقاتی آب سنگین و به تبع آن ساخت تأسیسات آب سنگین به عنوان تعدیلکننده و خنککننده این رآکتور در برنامههای هستهای جمهوری اسلامی بوده است و از سوی دیگر رآکتور 5 مگاواتی تهران در آیندهای نه چندان دور و با بهرهبرداری از رآکتور تحقیقاتی 40 مگاواتی اراک از مدار خارج خواهد شد، رآکتور اراک منبع تأمین رادیوداروها و ایزوتوپهای کشور جهت مصارف پزشکی و دارویی خواهد شد.
خوشبختانه این فناوری که از فناوریهای مدرن و پیشرفته در دنیای امروز به حساب میآید، تضمینی مطمئن و قابل اتکا برای تأمین رادیوداروها و ایزوتوپهای مورد نیاز بیمارستانها و مراکز دارویی کشورمان در آینده به حساب خواهد آمد.
امروزه فناوری تولید آب سنگین و طراحی و ساخت رآکتورهای تحقیقاتی در کشورمان به طور کامل بومی شده و یک منبع معتبر برای مراکز تحقیقاتی و پژوهشی کشورمان است.
با توافق صورت گرفته این راکتور تبدیل به منبع اصلی تأمین رادیو داروها و ایزوتوپهای پزشکی برای کشورمان خواهد شد که نیازهای موجود را برطرف ساخته و حتی قادر خواهد بود به کشورهای منطقه با توجه به نیمه عمر کوتاه برخی از مواد صادر نماید.
در نتیجه، تمامی این دستاوردهای عظیم در حوزه فناوریهای نوین هستهای کشورمان، ایران را تبدیل به یک قدرت مهم منطقهای و جهانی در ابعاد فناوریهای نوین کرده که قطعاً موجب جهش و رشد کشور در ابعاد دیگر صنعتی و فناوری طی سالهای آینده خواهد شد.
این روزها مردم بزرگ ایران بخوبی درک کردهاند که مقاومت و پایداری آنها و تلاش و سعی دانشمندان هستهای و شهدایی که در این مسیر تقدیم کردهاند، با هدایتهای رهبر معظم انقلاب و هوشمندی و درایت ریاست محترم جمهوری دکتر روحانی و تدبیر و تلاش تیم مذاکرهکننده بویژه وزیر محترم امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی به ثمر رسیده و در یک کلام میتوان گفت: «ملت ایران به اهداف بلند هستهای خود رسید.» و اما از امروز به بعد جمهوری اسلامی ایران با هدفگذاری جدید شایسته است به دنبال توسعه نیروگاههای هستهای و پیشرفته همانند نیروگاههای هزار و 600 مگاواتی فرانسوی و سایر نیروگاههای قدرت و تحقیقاتی با همکاری کشورهای صاحب این تکنولوژی رفته و مراکز پژوهشی و تحقیقاتی هستهای خود را به کمک مراکز پیشرفته پژوهشی دنیا ارتقا بخشیده و از سوی دیگر در زمینههای ایمنی هستهای، پسماند هستهای، گداخت هستهای و دانش و فناوریهای نوین هستهای با کمک مراکز علمی و تحقیقاتی پیشرفته دنیا گامهای مهم، اساسی و پایداری را برای تربیت و آموزش نیروی انسانی متخصص بردارد.
بدون تردید جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن منابع و ذخایر عظیم طبیعی، نیروی انسانی متخصص، دارا بودن مراکز علمی و فناوری و اقتصادی با GDP نزدیک به 800 میلیارد دلار و در ردیف 18 قدرت اقتصادی دنیا، در آیندهای بسیار نزدیک تبدیل به یکی از قطبهای مهم اقتصاد منطقه خواهد شد و سرمایهگذاریهای جدیدی را در حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی، معدن، دارو و تجهیزات پزشکی، آیتی و آیسیتی، بیوتکنولوژی و نانو شاهد خواهد بود.ظرفیت اقتصادی ایران به عنوان دومین کشور دارای منابع گاز و چهارمین کشور دارای منابع نفتی و همچنین پروژههای وسیعی که در حوزه پتروشیمی و معادن تعریف شده، قطعاً محل فرود مناسبی برای جذب سرمایهگذاران خارجی است.با این روند قطعاً دستیابی به اهداف برنامه توسعه در 1404 امری دستیافتنی خواهد شد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، ضمیمه شماره 5993 ، سه شنبه 13 مرداد 1394، صفحه 12