شعار سال: انتشار ویدئویی از تک خوانی یک خانم جوان
در روستای تاریخی ابیانه در شبکههای اجتماعی جنجالی شده است. واکنش دادستان و
امامجمعه نطنز به این اقدام بهعنوان عملی خلاف ارزشهای دینی موجب شده است که
شاهد دو نوع واکنش باشیم: یک گروه که نظری مشابه مقامهای رسمی دارند، تکخوانی
زنان در مجامع عمومی را خلاف شرع و البته خلاف قوانین مبتنی بر شرع میدانند و آن
را تقبیح میکنند و گروه دیگر که طالب آزادیهای اجتماعی هستند و محدودیتهای فعلی
برای زنان را ناروا میدانند، حمایت خود از این قبیل اقدامات را ابراز میدارند.
در واقع میتوان گفت که این موضوع نیز مانند بسیاری دیگر از مسایل
امروز کشور، رنگوبویی سیاسی پیدا کرده و جامعه را در حالت دو قطبی قرار داده است.
در این شرایط، به سختی میتوان موضوع را از جنبههای دیگر و به شکل عمیقتر بررسی
کرد؛ زیرا نتیجه بررسی هرچه باشد، با واکنشهای تند یکی از طرفین مبنی بر «بیبند
و بار بودن» یا «تعصب مذهبی و سرکوبگری» روبرو خواهد شد.
اینکه تکخوانی زنان در مجامع عمومی از نظر فقه شیعه که مبنای قوانین
جمهوری اسلامی است، چه حکمی دارد یا اینکه اساسا جامعه باید با قوانین دینی اداره
شود یا نه، بحث درازدامن و ظاهرا پایانناپذیری میان طرفداران و مخالفان حکومت
دینی و فرع بر موضوع نوشته حاضر است که میکوشد موضوع را از منظر اخلاق گردشگری
مورد واکاوی قرار دهد.
حتی اگر قایل به آزادی کامل زنان در فضای اجتماعی- از جمله آوارخوانی،
رقص و پایکوبی و انتخاب نوع پوشش باشیم- باز هم باید توجه داشته باشیم که مرز این
آزادیها در منشور جهانی اخلاق گردشگری محدودتر از آن چیزی است که از سوی گردشگران
غیرحرفهای پنداشته میشود. این منشور که در مجمع عمومی سازمان ملل به رسمیت
شناخته شده، سند مورد اجماع جامعه بینالملل در حوزه گردشگری و چارچوبی بنیادین
برای دستیابی به گردشگری پایدار و مسؤولانه است. بنابراین حتی در جوامعی که حداکثر
آزادیهای اجتماعی را برای مردان و زنان در نظر گرفتهاند و قوانینشان از این
آزادیها حمایت میکند، رفتار گردشگران در چارچوبی متفاوت از رفتار آحاد جامعه
تعریف میشود.
در بخشی از ماده اول منشور جهانی اخلاق گردشگری آمده است:«فعالیت های
گردشگری باید با ویژگی ها و سنتهای کشور یا منطقه میزبان هماهنگ بوده، احترام
قوانین و آداب و رسوم آنها حفظ گردد.» همچنین، «گردشگران نباید هیچ اقدامی که نزد
مردم محلی توهینآمیز، ناخوشایند یا مضر است، انجام دهند و موجب آزار آنها شوند».
در ماده چهارم نیز تصریح شده است: «خط مشیها و فعالیتهای گردشگری باید به صورتی
اجرا شود که میراث هنری، باستان شناسی و فر هنگی منطقه مورد احترام و مراقبت قرار
گرفته، موجب انتقال این میراث به نسلهای آینده شود؛ باید توجه خاصی به حفاظت از
بناهای تاریخی، معابد، موزهها و همچنین سایتهای باستانشناسی و تاریخی که مورد
بازدید شدید گردشگران است، مبذول شود و ارتقای وضعیت آنها مد نظر باشد. دسترسی
عموم مردم به املاک و بناهای فرهنگی که تحت مالکیت بخش خصوصی است و بناهای
مذهبی،تشویق شود؛ به شرط آن که ضمن بازدید از داراییهای بخش خصوصی به حقوق مالکین
احترام گذارده شود و بازدید از اماکن مذهبی بدون آسیب رساندن به نیاز های عبادی
نیاشگران باشد.»
به عبارت دیگر، مهم نیست شما چگونه میاندیشید و رفتار میکنید، مهم
این است که وقتی به صفت گردشگر وارد جوامع محلی میشوید، نباید رفتاری خلاف باورها
و آداب و رسوم جامعه میزبان داشته باشید؛ زیرا حتی اگر باعث آزردگی آن جامعه
نشوید، موجب تغییر در بنیانهای فرهنگی آن خواهید شد. هرچند که گسترش گردشگری در
همه جوامع چنین تغییراتی را به همراه دارد، اما مهم است که گردشکران به شکل ارادی
اعمال چنین تغییراتی را دنبال نکنند و دایره تغییرات تا حد ممکن محدود و تدریجی
بماند.
البته منشور جهانی اخلاق گردشگری، نگاهی یکسویه ندارد و متقابلا جوامع
میزبان را به مدارا با گردشگران دعوت میکند. در ماده اول این منشور آمده است:
«جوامع میزبان و شاغلان محلی بخش گردشگری باید با گردشگرانی که به دیدار سر زمین
آنها آمدهاند، آشنا شوند. به آنها احترام بگذارند و از انتظارات، سلایق و شیوه
زندگی گردشگران با خبر شوند. آموزش و پروش شاغلان و مهارتآموزی به آنها، تأثیر
مثبتی بر استقبال شایسته از گردشگران دارد.»
با این مقدمه بازگردیم به موضوع تکخوانی خانمی جوان در روستای ابیانه.
از منظر گردشگری پرسش این نیست که اقدام این خانم حرام بوده یا حلال؟ مطابق قوانین
رسمی بوده یا خلاف آن؟ بلکه پرسش این است که رفتار او برای اهالی ابیانه خوشایند
بوده یا ناخوشایند؟ مبتنی بر احترام بوده یا متضمن بیاحترامی؟ همراستا با حفظ
فرهنگ بومی بوده یا در جهت عکس آن؟
کافی است در یک روز تعطیل که
روستای ابیانه شاهد حضور شمار زیادی از گردشگران است، به این روستا برویم و نمونههای
جالبی از رفتار گردشگران را از نزدیک ملاحظه کنیم: ورود بدون اجازه به خانههای
مردم؛ عکاسی از زنان و دختران روستا بدون کسب اجازه از آنها؛ رقص و پایکوبی در
مجاورت فضاهای مذهبی؛ ورود به باغها و استفاده بدون اجازه از فضا یا محصول باغ؛
پخش موسیقی از ضبط ماشین با صدای گوشخراش؛ صدقه دادن به پیران روستا بدون اینکه
از درجه نیازمندی آنان باخبر باشند و ریختن زباله در معابر و نهرها، از جمله شایعترین
رفتارهای گردشگران در ابیانه هستند. بسیاری از این رفتارها مانند ورود بدون اجازه
به خانهها، نه فقط از منظر گردشگری مذموم به شمار میروند، بلکه دارای قبح ذاتی
هستند.
نکته جالب اینکه مردم ابیانه عمدتا به این اقدامات با دیده اغماض مینگرند
و تا حد ممکن از مناقشه با گردشگران پرهیز میکنند (که اگر چنین نبود، این همه
گردشگر به ابیانه نمیرفتند)، اما این مدارا موجب نشده است که گردشگران نیز
متقابلا مراعات حال آنان را بکنند. آنچه ابیانه در سالهای گذشته شاهد آن بوده،
اغلب نوعی از گردشگری (یا شبه گردشگری) انبوه، بیهدف و آسیبزا بوده است تا
گردشگری فرهنگی و متوازن. در چنین شرایطی مناسب است که مدیران سازمان میراث
فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ارزیابی و کنترل رفتار گردشگران از منظر ارزشهای
دینی یا ضوابط قانونی را به مراجع انتظامی و قضایی بسپارند و خود به ترویج اخلاق
گردشگری بپردازند. همچنین بهتر است به جای آنکه خود درباره تکخوانی یک خانم در
ابیانه داوری کنیم، نظر ابیانهایها بهعنوان اصلیترین ذینفع ماجرا را جویا
شویم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی اسکان، تاریخ 1 خرداد 98، کد مطلب: 19912: www.eskannews.com