شعارسال: روز بزرگداشت صدرالمتالهین شیرازی، فیلسوف نامدار عصر صفوی و بنیانگذار مکتب حکمت متعالیه، در تقویم ایران ثبت شده است. ملاصدرا با قرائت نوین خود از فلسفه اسلامی، تحولی بنیادین در اندیشههای فلسفی و عرفانی رقم زد و با تأکید بر اصولی، چون حرکت جوهری و پیوند شریعت و حکمت، الگویی نو ارائه داد که همچنان مورد توجه است. این گزارش به بررسی دستاوردهای ملاصدرا و ارتباط اندیشه سیاسی او با جهان مدرن میپردازد.
تأثیرپذیری و نوآوری در مکتب صدرایی
اندیشههای ملاصدرا عمیقاً تحت تأثیر مکاتب فلسفی پیشین، بهویژه حکمت مشاء، حکمت اشراق و عرفان اسلامی قرار داشت. او با بهرهگیری از این منابع غنی و با زبان فلسفی خاص خود، چشماندازی نوین به ارمغان آورد و توانست ترکیبی منحصربهفرد از این جریانات فکری ارائه دهد که در مکتب حکمت متعالیه متبلور شد.
ملاصدرا ضمن ارج نهادن به فلاسفهای، چون فارابی و ابنسینا، مبانی حکمت مشاء را به چالش کشید. در حالی که فلسفه مشاء حرکت را امری عرضی میدانست، صدرالمتالهین با ارائه نظریه حرکت جوهری، آن را اصلی بنیادین در ذات و جوهر هستی معرفی کرد. این دیدگاه انقلابی، درک عمیقتری از پویایی وجود و ماهیت اشیاء فراهم آورد.
تأثیر حکمت اشراق سهروردی، با تأکید بر نور و عقل، نیز در آثار ملاصدرا مشهود است. او با تلفیقی ماهرانه میان مبانی حکمت مشاء و اشراق، به درکی جامعتر از حقیقت و معرفت دست یافت. علاوه بر این، آموزههای عرفان اسلامی و اندیشههای بزرگانی، چون مولوی و ابن عربی، به صدرالمتالهین کمک کرد تا پیوندی عمیق میان حکمت و عرفان برقرار سازد و بر اهمیت سیر و سلوک معنوی تأکید ورزد.
تفاوتهای بنیادین مکتب ملاصدرا
یکی از برجستهترین نوآوریهای ملاصدرا، اصل حرکت جوهری است. او تصریح کرد که حرکت نمیتواند به اعراض محدود شود، بلکه باید در ذات و جوهر اشیاء نفوذ کند. این تأکید بر حرکت در وجود، او را از فلاسفه پیشین متمایز ساخت و به درک پویاتری از هستی منجر شد. صدرالمتالهین معتقد بود شناخت این حرکت، راهی بهسوی حقیقت وجود است.
از دیگر ویژگیهای ممتاز مکتب صدرایی، ایجاد پیوندی عمیق بین شریعت و حکمت است. ملاصدرا شریعت را روح سیاست و حکمت میدانست و معتقد بود سیاست بدون پایبندی به اصول شریعت، از حقیقت تهی میشود. این نگرش بر اهمیت اخلاق و معنویت در اداره جامعه و زندگی اجتماعی تأکید دارد و از وجوه مهم فلسفه اسلامی اوست.
آثار ملاصدرا به جامعیت و نگاه مصلحانه شهرت دارد. او با بهرهگیری همزمان از عقل، شهود عرفانی (ذوق) و وحی، به حل مسائل فلسفی میپرداخت. این رویکرد جامع به او امکان داد تا دیدگاههای مختلف را ارزیابی کرده و ضمن نقد، آنها را در چارچوبی نوین و عمیقتر با حکمت متعالیه خود ترکیب کند و صدایی پویا در فلسفه اسلامی ارائه دهد.
اندیشه سیاسی ملاصدرا و جهان مدرن
در حوزه اندیشه سیاسی، ملاصدرا به بررسی دقیق رابطه سیاست، شریعت و اخلاق پرداخته است. او معتقد بود که سیاست باید بر پایه اصول و ارزشهای اخلاقی مستخرج از شریعت بنا شود. دو جنبه کلیدی در اندیشه سیاسی صدرالمتالهین قابل تأمل است:
نخست، رابطه ارگانیک سیاست و شریعت؛ صدرالمتالهین شریعت را روح سیاست معرفی میکند و تأکید دارد که سیاست بدون آن، از حقیقت و معنا تهی خواهد شد. این دیدگاه در جهان معاصر، میتواند پاسخی به بحرانهای ناشی از سیاستهای صرفاً سکولار باشد و بر ضرورت بازگشت به اصول اخلاقی و معنوی در حکمرانی تأکید میکند.
دوم، تأکید بر انسانمحوری و اختیار؛ ملاصدرا انسان را موجودی مختار و در حال حرکت و تکامل دائمی توصیف میکند که باید از قوه اختیار خود بهره جوید. این دیدگاه با ارزشهای جهان مدرن، که بر آزادی و اختیار انسان تأکید دارد، همراستاست. اندیشه سیاسی ملاصدرا از این منظر میتواند الهامبخش انسان معاصر برای تحقق آرمانهایی، چون آزادی و عدالت باشد.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از شهرخبر، تاریخ انتشار: 2خرداد1404، کدخبر:162127، https://www.shahrekhabar.com/