شعار سال:
دکتر مسعود فروزنده، استاد دانشگاه
اغلب رهبران و سیاستمداران نمیتوانند نتایج و عواقب تصمیم خود را پیشبینی کنند. اغلب آنان تصور میکنند بهترین تصمیم را برگزیدهاند. شناخت کافی از صحنه و دیگر بازیگران را دست کم میگیرند و مناسبات بین سیاست و اقتصاد را به درستی درک نمیکنند. این نوشته گزارشی است از پیشبینی دکتر مصدق برای فروش نفت در فردای ملی شدن صنعت نفت ایران که نه تنها محقق نشد بلکه تحریم نفتی اقتصاد ایران و بالطبع سیاست داخلی را با مشکل مواجه ساخت. با این وجود مصدق را ستایش کردند و از آن زمان از او اسطوره ساختند. تصمیم به ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ شمسی تصمیمی خلقالساعه و لحظهای نبود. روند مجادلهها و گفتوگوها درباره مفاد امتیاز دارسی از همان سالهای نخست در عصر قاجار بین دولت و شرکت نفت انگلیس- پرشیا ( بعدها انگلیس- ایران خوانده شد ) بی نتیجه ادامه داشت. تلاش قوامالسلطنه در سال ۱۳۰۱ شمسی برای دعوت از شرکتهای امریکایی به منظور محدود ساختن نفوذ انگلیسیها موثر واقع نشد.
رضاشاه در آذر ۱۳۱۱ شمسی امتیاز نفت دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند، لیک بعد از مشاهده خطرهای همهجانبه از سوی انگلیس تن به مذاکره و قرارداد جدید داد و امتیازاتی به دست آورد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، این بار قراردادی که رضاشاه توشیح کرده بود، محل اختلاف شد. چند دور مذاکره صورت گرفت و قرارداد گس- گلشاییان به امضای دولت ایران و شرکت نفت انگلیس- ایران رسید. مجلس پانزدهم زیر بار تصویب آن نرفت و به مجلس شانزدهم کشانده شد.
همه وقایع تند ایران در زمانه مجلس شانزدهم روی داد که جبهه ملی از آن سر برآورد و دکتر مصدق را پیشوای خود خواند. در این زمان بود که سپهبد رزمآرا به نخستوزیری رسید. از امتیاز دارسی پنجاه سال گذشته بود و ملت ایران احساس حقارت میکرد. مصدق در مقام نماینده مجلس و رئیس کمیسیون نفت به ملی شدن صنعت نفت ایمان داشت و رزمآرا در مقام نخستوزیر، مذاکره مستقیم با انگلیسیها را مفید و عملی میدانست. یکی به انقلاب و دیگری به معامله چشم داشت. در واقع از نظر تاریخی از درون طرح نافرجام گس- گلشاییان این دو پدیده ظهور کردند. سرانجام رزمآرا در ۱۲ اسفند ۱۳۲۹ به جلسه ۳۴ کمیسیون مخصوص نفت مجلس رفت تا نتیجه تحقیقات خود را بازگوید و مانع ملی شدن نفت شود. مصدق که رئیس کمیسیون بود به کسی اجازه قطع سخنان او را نداد. رزمآرا چند روز پیش از این در جلسه دولت فریاد برآورده بود:«اینان میخواهند نفت را ملی کنند نمیدانند شرکتهای خارجی از آنان نفت نخواهند خرید.» رزمآرا اطلاعات جامعی در حوزههای فنی، حقوقی، اقتصادی و سیاسی به اعضای کمیسیون نفت ارائه داد و گفت:«چون شرکت نفت جنوب محصولات خود را تقریبا منحصرا به صاحبان سهام خود و یا شرکتهای فرعی که در کشورهای مختلف ایجاد کرده است میفروشد، نمیتوان انتظار مشتریهای حاضر و آمادهای در دنیا داشت...تا وقتی مقدمات آن حاضر نشده باشد خسارات جبرانناپذیری پیش خواهد آورد.» همچنین از ماده ۲۱ قرارداد ۱۹۳۳ گفت و ادامه داد که «ملی شدن نفت مستلزم خلع ید از کمپانی است که ناقض امتیازنامه نفت است و طبعا به عکسالعمل کمپانی منجر خواهد شد... بدین جهت مصلحت کشور در آن است که علاوه بر جنبههای فنی و مالی و اقتصادی نکته سیاسی مزبور مورد توجه قرار گیرد.»
رزمآرا سپس در یک نطق رادیویی خطاب به مردم تمامی خطرات ملی شدن را هشدار داد. نطق او بسیاری از عاشقان ملی شدن را رنجاند. طرح ترورش عملیاتی شد و به دست فداییان اسلام در ۱۶ اسفند به پایان راه رسید. حال به مواضع دکتر مصدق میپردازیم تا ببینیم آگاهی او از شرایط سیاسی جهان و احتمال وقوع تحریم پس از ملی شدن نفت ایران چگونه بود.
مصدق درهمان روز ۱۶ اسفند که رزمآرا کشته شد، در جلسه ۳۶ کمیسیون مخصوص نفت به این چالش کلیدی که رزمآرا مطرح کرده بود پاسخ داد و با ارقام و اعداد اعلام کرد درآمد نفتی ایران از فروش نفت در صورت ملی شدن نفت ایران نه تنها کاهش نمییابد، بلکه افزایش خواهد یافت. او گفت:«ملت ایران مطمئن است که نه تنها فروش این مقدار نفت با توجه به نیازمندی دنیا برای او مقدور است، بلکه میتواند در همان سال اول ملی شدن صنعت نفت، بیش از اینها به دنیا بفروشد و میزان عواید خود را بالا ببرد...ملت ایران حاضر است برای تشویق شرکتها و تراستهای نفتی برای خرید نفت ایران، بین یک تا دو لیره تخفیف داده و به این ترتیب با فروش نفت بیشتر، عواید ارزی برای خود تامین کند... ملت ایران یقین دارد که پس از ملی شدن صنعت نفت طولی نخواهد کشید که خواهد توانست استخراج خود را به میزان فعلی رسانده و از این راه سالیانه حداقل ۱۶۰ میلیون لیره یعنی چهار برابر عواید امسال به دست آورد.» سخنان دکتر مصدق آرامشدهنده و اطمینانبخش بود. خیلیها او را پیشوا خطاب کردند. هشت روز بعد از ترور رزمآرا لایحه ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۴ اسفند در مجلس شورای ملی و ۲۹ اسفند در مجلس سنا تصویب شد. دولت علا به دلیل ناتوانی خیلی زود استعفا داد و ۷ اردیبهشت، مجلس رای تمایل به نخستوزیری مصدق داد و زمامداری کشور را به او سپرد.
تنش بین ایران و انگلستان سر گرفت. دولت امریکا برای حل اختلاف اعلام آمادگی کرد. همچنین دولت کارگری انگلستان پس از به رسمیت شناختن ملی شدن صنعت نفت ایران، اقدام به اعزام نماینده ویژه کرد و با ورود اوریل هریمن؛نماینده آمریکا به تهران در ۲۳ تیر گفتوگوها آغاز شد. مصدق اصرار داشت انگلیس فقط در مقام خریدار قرار گیرد که به مخالفت آن دولت انجامید. چندی نپایید مذاکرات به بنبست رسید و کار به تهدید و تندی بالا گرفت. تحریم نفت ایران از ۱۳ شهریور آغاز شد. همزمان دولت مصدق با شرکتهای آمریکایی و اروپایی مذاکره به عمل آورد تا نفت ایران را خریداری کنند. با فشار دولت انگلیس، همه خریداران عقب کشیدند. تحریم از نیمه دوم ۱۳۳۰ اثر کرد و تولید نفت ایران از 30 میلیون تن سالانه به حدود 2 میلیون تن رسید. فشار اقتصادی دولت مصدق را مجبور به انتشار اوراق قرضه و تشویق صادرات کرد. تحریمها و سیاستهای تخریبی انگلستان به واسطه جاسوسان و هوادارانش، عکسالعمل دولت مصدق را در پی داشت. دولت در بهمن ماه، کنسولگریهای آن کشور را بست، روابط دیپلماتیک پایان یافت و سرانجام نفت ایران تحریم شد و به فروش نرسید. این بود گزارشی از یک پیشبینی غلط از انسانی درست. شور و اشتیاق مبارزه و به خاک مالیدن پوزه استعمارگر پیر آنچنان همه را مجذوب خود کرد که بسیاری از مردم و اهل قلم، چشم برعواقب و نتایج اقتصادی و برخی اشتباهات بستند و عصر مصدق را عصر جادویی تاریخ معاصر ایران نام دادند.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همدلی،تاریخ انتشار:25اسفند1398،کد خبر:1948،www.hamdelidaily.ir