شعار سال:در کتاب «در باب حرف مفت» نوشته هری فرانکفورت مؤلف مرتباً هشدار میدهد که حرف مفت از دروغ خطرناکتر است. بهراستی چرا حرف مفت از دروغ خطرناکتر است؟ حرف مفت دو نکته را در کنار خود دارد. حرف راست و دروغ. تکلیفمان با حرف راست مشخص است، این نوع حرف زدن به دنبال حقیقت و تصویر واقعی است. حرف دروغ درست در نکته مقابل آن و در وارونه نشان دادن آن است. حرف دروغ در ستیز با راستی است. حرف مفت اساساً به حقیقت کاری ندارد و آن را کناری مینهد؛ حرف مفت معیارهای صدق و کذب را کنار میگذارد؛ در راست و دروغ هر چه هست دغدغهی حقیقت وجود دارد، گاه خود حقیقت و گاه کتمان آن؛ اما آنکه حرف مفت میزند به دنبال چیست؟ دغدغه او چیست؟ دغدغهی آنکه مفت میگوید، عرضه کردن خویشتن است. او به دنباله خودفروشی است. اینگونه است که حرف مفت زن گاه راست هم میگوید.
یکی از بارزترین وجوه فرهنگی ما این است که حرف مفت در آن خیلی زیاد است؛ یعنی شیوع آن در جامعه زیاد است؛ یعنی بهمرور به یک عادت تبدیلشده است. در این روزگار حرف مفت بسیار زیاد است؛ این بسیار خطرناک است.
حرف مفت بسیار خطرناک است؛ چرا که از یکسو آنها که حرف مفت میزنند، رفتهرفته به حقیقت بیتوجه میشوند؛ این عادت میتواند به یک مهارت بدل شود. از دیگر سو حرف مفت برای مخاطبان نیز خطرهایی را به دنبال دارد. چراکه سره از ناسره تشخیص داده نمیشود.
ما این روزها در جامعه شاهد دوگانه راست و دروغ نیستیم. ما شاهد سهگانه راست، دروغ و یاوه هستیم. عدهای میگویند طی یک دهه اخیر در جامعه دروغ رواج یافته است، اما باید گفت خطرناکتر از آن یاوهگویی باب شده است. کافی است جملاتی را که صبح تا شام میشنویم رصد کنیم، حرفهایی میشنویم که گاه شاخ را در سرمان تداعی میکند. این روزها آرزو میکنیم کاش یک قبض خدمات دیگر برای ملت صادر شود. آن قبض چیزی نیست جز «هزینه حرف زدن ما در طول ماه.»
کاش برای حرف زدن هم کنتور و شماره اندازی تعریف شود. کاش حرف زدن برای همه هزینه داشته باشد. اینگونه شاید بسیاری از حرف زدنهای مفت برای صاحب سخنش گران تمام شود...
برگرفته از فضای مجازی