شعار سال: اخراجِ چند ده خبرنگار و روزنامهنگار، خبر مشترک این روزهای رسانههای ایران است. اتفاقی که دومینو وار رخ میدهد. بسیاری از خبرنگاران نه قرارداد محکمی دارند و نه حقوق قابل توجهی اما همین قرارداد و حقوق نیمبند هم هر روز در گردابِ تصمیماتِ مدیریتی ویران میشود. این اخراجها در بسیاری از رسانهها به علت تهدیدات امنیت شغلی علنی نمیشوند و خبرنگاران در سکوت خبری بیکار و به انزوا کشیده میشوند.
خبرنگارانی که به کار با حداقل حقوق گردن نهاده بودند، حالا با حکم اخراج از زندگی باز میمانند. نه چنان مُزدی گرفتهاند که سرمایهای داشته باشند؛ نه قرارداد قابل اتکایی داشتهاند که بتوانند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کنند. بسیار مواردی بوده که باوجود قرارداد قابل اتکا هم به خاطر دولتی بودن رسانه یا اعمال نفوذ مدیران مسئول، در نهایت دعوای حقوقی در ادارات کار فقط زحمتی اضافه برای خبرنگاران داشته و به نتیجه قابل توجهی نرسیده است.
درحالیکه مردم ایران در تنگنای معیشتی، بیشتر از هر زمان دیگری به تلاش خبرنگاران برای خبررسانی نیاز دارند. خبرنگارانی که از احوال بدشان معمولاً خبری منتشر نمیشود، حتی تشکلی واقعی برای پیگیری مطالبات صنفی خود ندارند. انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران، به استناد ترکیبِ بعضاً کارفرمایی هیئتمدیره، عملکرد و مواضعش در قِبال بیثباتی قراردادهای کاری، دستمزدهای کم و غیرقانونی و اخراجها- بیانیههایی که جز به «متأسفیم» و «امیدواریم» ختم نشد- از ماهیتِ کارگری خارجشده است. حتی در آخرین بیانیه این انجمن درباره اخراج روزنامهنگاران، ادبیات «متأسفیم» هم بهنوعی در حمایت از کارفرما تغییر کرد. وقتی بدون تشکل و اتحاد صنفی رها شدهایم، دیگر چه نیاز به یک چنین نمایشی است؟ آیا این کجروی بدون انتخابات پُر شبهه هیئتمدیره و رد صلاحیت تعدادی از دلسوزان ممکن بود؟ چیزی که ماهیتاً از آنِ ما نیست، با تابلوی انجمن صنفی کارگری، کارگری نخواهد شد.
اگرچه ما خبرنگاران تشکلی سراسری- و نه استانی- نیاز داریم اما حداقل انتظار میرفت این انجمنِ تازه متولد شده مشکلات روزنامهنگاران را رصد کند و برای حمایت از آنان وارد عمل میشود. این انتظار وجود داشت که «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» با نظارت دقیق و پیگیریهای مستمر از ادامه روند نادیده گرفته شدن حقوق روزنامهنگاران چه از سوی همکاران صنفی و چه از سوی نهادهای دیگر جلوگیری کند اما نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه وجود انجمن و ضعف عملکرد آن، امید اهالی رسانه را برای داشتن حمایت صنفی از بین برد. حتی در روزهایی که دستگاههای دولتی برخی خبرنگاران را به علت انجام رسالت پرسشگری، تحتفشار میگذاشتند نیز این انجمن جز بیانیه دادن، گامی فراتر نگذاشت.
هرچند هیئتمدیره «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» مدعی است که پیگیرِ مشکلات است و از طریق رایزنیها مسائل را حل میکند. درصورتیکه اینگونه پیگیری های ریشسفیدان از عهده هر پیشکسوت دلسوزی برمیآید و انتظار این بوده که انجمن که فقط نام صنفی را یدک میکشد، وارد پیگیریهای حقوقی شود که تاکنون هیچ موردی دراینباره گزارش نشده است.
با توجه به شرایط ویژه و بسیار بد فعلی اهالی رسانه، جمعی از روزنامهنگاران بر آن شدهاند تا از انجمن صنفی که به نامشان فعالیت میکند، بپرسند که:
۱- چرا «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» گزارش دقیقی از جلسات هیئتمدیره و مذاکرات و تصمیمات اتخاذشده بهصورت ماهانه و سالانه ارائه نمیدهد؟ گزارشی که نشان دهد انجمن مذکور در چند مورد برای حقوق روزنامهنگاران وارد عمل شده و به چه نتیجهای رسیده است. چرا روند تصمیمات و آراء نیز شفاف نمیشود. بهطور مثال باید ذکر شود که چگونه انجمن مذکور درباره اخراجهای اخیر ازجمله اخراج روزنامهنگاران روزنامه شرق تصمیم به صدور بیانیه گرفت و چه کسانی با صدور این بیانیه موافقت و مخالفت کردند.
۲- چرا هیئتمدیره «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» درباره حامیان مالی این انجمن شفافسازی نمیکند و باید توضیح دهد که چه کسانی بهطور مستقیم و غیرمستقیم به انجمن کمک مالی کردهاند و آیا این حمایتهای مالی در روند کار صنفی انجمن تأثیر داشته است یا نه؟
۳- آیا «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» در جریان توزیع ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه کرونایی وزارت کار به مطبوعات قرارگرفته است؟ اگر این بودجه توزیعشده چرا انجمن باوجود اخراجها سکوت کرده و آیا توانسته بر توزیع عادلانه آن نظارت کند؟ و اگر هم این بودجه اساساً توزیع نشده چرا انجمن اجازه میدهد که با تبلیغ چنین اقدامی از عنوان کمک به روزنامهنگاران سوءاستفاده شود؟
۴- بررسیها نشان میدهد که تنی چند از اعضای هیئتمدیره «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» برخلاف اساسنامه انجمن (بند ۶ ماده ۴ اساسنامه مبنی بر نداشتن سمت صاحبامتیازی، مدیرمسئولی یا مدیرعاملی و یا هر نوع سمت کارفرمایی در مطبوعات و حوزه رسانه از سوی اعضا) عمل کردهاند. بهغیراز این گزارششده که برخی اعضای انجمن وارد همکاری مستقیم با دولت شدهاند و بهعنوان کارمند و یا مشاور رسانهای و روابط عمومی دولت مشغول به کار هستند. اعضای هیئتمدیره باید دراینباره توضیح دهند. شاید صراحتاً اقدام آنان در تناقض با اساسنامه انجمن نباشد اما همکاری با دولت و ترک حرفه روزنامهنگاری عملاً با روح فعالیت صنفی در تضاد است. انتظار میرود کسی که در رأس یک نهاد صنفی است، کارفرما نباشد.
۵- «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» اعلام کرده در مواردی که روزنامهنگاران مشکلی را اعلام کردهاند وارد عمل شده است؛ درصورتیکه این انتظار وجود دارد تا انجمن همواره وضعیتِ روزنامهنگاران را رصد کند و قبل از اعلام نیاز خبرنگاری این انجمن وارد عمل شود. انجمن در چند مورد چنین رفتاری داشته است؟ چرا در شرایطی که چند ده خبرنگار اخراج شدهاند، اقدام به برگزاری جلسه فوقالعاده با تعدیلشدگان نکرده است؟
۶- اعضای هیئتمدیره توضیح دهند که درباره افزایش دستمزد روزنامهنگاران در سالهای گذشته و تخلف کارفرمایان در پرداخت پایینتر از حداقل دستمزد که در سال ۹۹ در برخی رسانهها دیده میشود، چه اقدام مؤثری انجام داده و آیا در این زمینه موفقیتی داشتهاند یا خیر؟ البته پاسخ سؤال دوم را قبل از اعلام، روزنامهنگاران خود بهتر میدانند.
۷- کمیته حقوقی «انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران» در طول مدت فعالیت خود چند بار برای اعضای خود وکیل گرفته و چند بار در دعوای حقوقی علیه کارفرمایان به نفع اهالی رسانه وارد عمل شده است؟ گزارش دهند در چند مورد به موفقیت رسیدهاند.
۸- اهالی رسانه انتظار دارند انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران برای طرح پرسشها و انتقادات خبرنگاران، جلسه عمومی برگزار کند؛ اما جلسات عمومی این انجمن تاکنون بهندرت تشکیلشده و بدنه خبرنگاری مثل عضو جدا افتادهای از نمایندگان خود هستند و این با تعریف نمایندگی صنفی در تناقض بوده است.
حتی یکی از این موارد نیز استقلال و اثرگذار بودن یک تشکل را از بین میبرد و انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران باید در مقابل تمام مواردِ ضعف عملکرد پاسخگو باشد.
اسامی امضاکنندگان
اسامی به ترتیب حروف الفبا:
1_ آرزو فرشید
2_ آزاده کاری
3_ آزاده کاظمی
4_ الهام یوسفی برخوردار
5_ امید کاجیان
6_ امیر کلهر
7_ امیرحسین مصلی
8_ ایمان خلیلی راد
9_ بهار سرلک
10_ پانید فاضلیان
11_ پریا امیری
12_ پیام عابدی
13_ ثمر فاطمی
14_ حامد قریب
15_ حبیب آرین
16_ حسین جمشیدیان
17_ حسین رازیان
18_ حمید رضا عظیمی
19_ حمیدرضا محمدی
20_ خسرو صادقی بروجنی
21_ رسول شکوهی
22_ رضا دهکی
23_ رضا نامجو
24_ روح الله سپندارند
25_ زهرا رهگشای
26_ زهرا علی اکبری
27_ زینب نورانیان
28_ سارا شمیرانی
29_ سارا محسنی
30_ ساسان گلفر
31_ ستاره لطفی
32_ سجاد صداقت
33_ سعید گیتی آرا
34_ سعید نادری
35_ سمیرا امیر چخماقی
36_ سمیه سایش
37_ سهیلا روزبان
38_ سیدعلی دوستی موسوی
39_ سینا جهانگیرزاده
40_ شیرین جمشیدیان
41_ طاهره رضایت
42_ عاطفه شمس
43_ علی اسدی خمامی
44_ علی رفاهی
45_ علی نامجو
46_ علیرضا صدقی
47_ علیرضا قربانی
48_ فاطمه آقایی فرد
49_ فاطمه رجبی
50_ فرهاد فتحی
51_ فروغ موحدزاده
52_ کیمیا نجفی
53_ مجید مسعودی
54_ محسن رفیق
55_ محسن فیض الهی
56_ محمد توکلی
57_ محمد حمیدی
58_ محمد طحانی
59_ محمد کریم آسایش
60_ محمدجواد صابری
61_ محمدرضا ستاری
62_ مرجان زهرانی
63_ مریم مهران راد
64_ مظاهر گودرزی
65_ منصوره محمدی
66_ مهدا شادمان
67_ مهدی فیضی صفت
68_ مهرداد محمدی
69_ مهسا قوی قلب
70_ میثم خدمتی
71_ میلاد شیراوند
72_ میلاد علوی
73_ نرگس صابری
74_ نسترن فراهانی
75_ هادی عیار
76_آسو محمدی
77_الهه باقری
78_امجد عبدی
79_امیر حسین مرادی فخر
80_بابک مجیدی
81_بهناز مقدسی
82_پرستو بیرانوند
83_روزبه علمداری
84_ژوبین صفاری
85_سمیرا حسینی
86_شاهرخ زبردست
87_شیروان یاری
88_شیما شعاعی
89_فایزه مومنی
90_فرحناز غالبی
91_فضل الله یاری
92_کاظم فرج الهی
93_مریم شکرانی
94_مریم وحیدیان
95_مهدی روزبهانی
96_نسیرن هزاره مقدم
97_نسیم سلطان بیگی
98_هادی سلگی
99_هرمز شریفیان
100_هلیا برزویی
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از فضای مجازی