شعار سال: «رقیبم رضاخان است. چون نهاد اداره کشور برخاسته از رضاخان بوده و ادامه پیدا کرده، آمده‌ام نهاد ۱۰۰ساله رضاخانی را به هم بریزم.»

این اظهارت مربوط به یکی از نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است که عقیده دارد می‌تواند یک دولت جوان انقلابی را روی کار آورده و اقتصاد کشور را از دست لیبرال‌ها و اصلاح طلبان نجات دهد.

سیدامیرحسین قاضی‌زاده هاشمی زادهٔ ۱۳۵۰ در فریمان،  دانش‌آموخته دکتری پزشکی و جراح و متخصص گوش، حلق و بینی و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری که این روز‌ها به شدت در پی برهم زدن ساختار بازی اصولگرایان سنتی در انتخابات پیش رو هستند.

او می‌گوید در یک خانواده انقلابی و کاملاً مذهبی بزرگ شده و پدربزرگش از مخالفین سرسخت حادثه کشف حجاب بود. شاید به همین دلیل است که رقیب خودش را در انتخابات پیش رو رضاخان معرفی کرده!  شاید هم این شعار کنایه ایی باشد به محمدباقر قالیباف؛ رئیسش در مجلس یازدهم که بر این باور است در شرایط کنونی می‌تواند"رضاخان حزب اللهی ها" باشد. زیرا برخی چهره‌های اصولگرا بر این باورند که رییس‌جمهور آینده ایران باید فردی عملگرا، جوان، انقلابی و احتمالاً نظامی باشد. آن‌ها مدت‌هاست که بر این باورند تنها یک «رضاخان حزب‌اللهی»‌ می‌تواند شرایط فعلی کشور را سروسامان ببخشد.

نخستین‌بار احمد ناطق‌نوری در سال ۷۶ بود که با تشبیه علی‌اکبر ناطق نوری به رضاخان پهلوی، برادرش را شخص لایقی برای اداره کشور معرفی کرده بود. تا اینکه هشت سال بعد «محمدباقر قالیباف» در جمع اعضای جامعه الرضا خود را رضاخان حزب‌اللهی نامید. هر چند کمی بعدتر،  این اظهار نظر از سوی نزدیکانش تکذیب شد. اما مجموع اظهارات فرمانده اسبق نیروی انتظامی کشور طی چند سال گذشته حاکی از این است که قالیباف در شرایط فعلی خودش را شبیه‌ترین فرد به رضاخان می‌داند.  یک نظامی حزب الهی که می‌خواهد ساختار جمهوری اسلامی را در چله دوم انقلاب تغییر داده و بهبود ببخشد.

اما در این بین هستند انقلابیونی که راه نجات کشور را نه مدل رضاخانی؛ بلکه از بین بردن آن مدل از حکمرانی‌ می‌دانند. از همین روی قاضی زاده هاشمی دقیقاً در روزی که یک نماینده عضو جبهه پایداری قالیباف را به تقلب در بودجه متهم می‌کند؛ می‌گوید رقیب انتخاباتی اش رضاخان است.

قاضی زاده هاشمی طی هفته‌های گذشته و پس از اعلام آمادگی اش برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم گفته است که "برنامه اش در صورت رئیس جمهور شدن برگشت به مردم است و نام دولتش هم دولتِ مردم است. " او در توضیح این عنوان هم می‌گوید: "آن چیزی که میخواهیم تغییرش دهیم این است که مثلاً برای مسکن، تورم، کنترل قیمتها، کرونا، و ... را چکار میخواهیم کنیم که البته این تحت عنوان دولت اعتماد است که منتشر میکنیم و نهایتاً سند آخری که میخواهیم منتشر کنیم، سندی است که تحت عنوان دولت جوان و برای ۵۵۵ پست راهبردی دولت، که این‌ها را چگونه ارزیابی و منصوب میکنیم، روش گزینش انتخاب و عزل مدیران چگونه خواهد بود، تحت عنوان فصل پروانگی که ضمانت اجرایی آن باور ما براین است که راه درست چیست؟ "

نایب رئیس مجلس انقلابی و اقلیت یازدهم در ادامه ارائه برنامه خود پس از رسیدن به پاستور می‌گوید: "ما نیامده ایم یک نقطه آرمانی را بدون ارزیابی واقعیت‌ها طراحی بکنیم این طرح ما ۲۰ ساله است، چون ما امکانات اجرایی را ارزیابی کردیم، ولی در کل یک بسته ۲۰ ساله است، ابتدا دولت اول که دولت اعتماد است، زیرا چیزی که بیشتر از همه خدشه پیدا شده، اعتماد عمومی است یعنی ۷۰ درصد مردم از مشکلات معیشتی شکایت میکنند و ۹۳ درصد از مردم به مسئولین و کارکرد ان‌ها اعتماد ندارند، حالا چگونه باید این را احیاء بکنیم که به آن پرداختیم و دولتی که خودش را شریک مردم میداند، مردم را شریک خودش میداند یک گام به جلو است،  دولت بعدی دولت مقررات گذار است، دولت بعدی دولت ناظر است، دولت بعدی دولت تسهیل گر است و نهایتا دولت مردم است. "

برنامه قاضی زاده هاشمی ۱۵ سال از برنامه پنج ساله‌ای که قالیباف پیشتر به آن اشاره کرده بود بلندمدت‌تر است. آنطور که به نظر می‌رسد قاضی زاده هاشمی و طیف جبهه پایداری برای کنار گذاشتن اصولگرایان از هسته سخت قدرت برنامه طولانی تری را طرح کرده اند که مرحله اول آن فتح پاستور است.

اما به نظر می‌رسد آن‌ها برای اجرای این طرح بیست ساله به یک شخصیت بانفوذ دیگر هم نیاز دارند.  «سیدابراهیم رئیسی» روحانی که در انتخابات دوازدهم خودش را «سید محرومان» نامید و شعار دولتش دولت کار و کرامت بود.  

هر چند طی هفته‌های گذشته اخبار ضدو نقیض فراوانی درباره حضور و یا عدم حضور او در انتخابات مطرح شده، اما نشانه‌ها حاکی از این است که ابراهیم رئیسی همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی در دقایق آخر برای ثبت نام در انتخابات راهی وزارت کشور خواهد شد تا ناجی اصولگرایان شود و تکلیف دو شورا و یک جبهه را مشخص کند.

در این بین هم؛ تجربه مناظره‌های سال ۹۶؛ اصولگرایان را به این نتیجه رسانده که جریان انقلابی برای کوبیدن میخ چادر انقلابی خود در حیاط پاستور به یک همراهِ انقلابی و جوان نیاز دارند. همانند آنچه که اصلاح طلبان در انتخابات دوازدهم پیش گرفتند. دوگانه روحانی و جهانگیری که منجر به پیروزی آن‌ها در انتخابات شد.

اصولگرایان قصد دارند با همین فرمول، خردادماه، قاضی زاده هاشمی را به عنوان پشتیبان رئیسی روانه مناظره‌های انتخاباتی در جام جم کنند تا هم تجربه‌ای برای او باشد و هم در مناظره‌ها دست بالا را داشته باشند.

این جریان سیاسی بانفوذ بر این باور است که برنامه "دولت مردم" قاضی زاده هاشمی بیشترین جامعیت را در میان نامزد‌ها دارد و حضور ۱۳ ساله او در مجلس که ۵ سال آن در هیات رئیسه بوده می‌تواند نقطه قوتی در مناظره‌های انتخاباتی برای انقلابیون باشد.

طیف تندروی اصولگرا اعتقاد دارند که بررسی هایشان نشان داده جلساتی که قاضی زاده هاشمی‌ریاست آن را بر عهده داشته، بهتر از قالیباف و نیکزاد بوده و این نقطه قوت قاضی زاده هاشمی در اداره مناظره‌ها می‌تواند به جریان انقلابی کمک نماید.

جبهه پایداری با «نه» گفتن به شورای وحدت و شورای ائتلاف نشان داده که تنها به رئیسی «بله» می‌گوید. آنهم مشروط به سهم داشتن در ۲۰ سال آینده کشور و تغییر شیوه حکمرانی به سبک جبهه پایداری!

اینکه این جریان چقدر می‌تواند به آینده امید داشته باشد موضوعی است که باید منتظر ماند و دید. اما آنچه که نمی‌توان منکرش شد نفوذ جریان جبهه پایداری است که پس از درگذشت آیت الله مصباح یزدی به دنبال برداشت «محصولی» جدید از سفره انقلاب است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از دیده بان ایران، تاریخ انتشار:۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ کد خبر:۱۰۶۱۰۲، www.didbaniran.ir