پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۳۳۰۸
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۴
عملکرد ضعیف قطب‌های علمی در کشور موجب شد تا با حمید خانی‌پور، دبیر یکی از قطب‌های علمی دانشگاه خوارزمی به گفتگو بپردازیم و از چالش‌هایی که با آن رو به رو بوده‌اند، آگاه شویم.
شعار سال: اگر سری به سایت دانشگاه‌های برتر بزنید، حتما در میان حوزه‌های مختلف چشمتان به برچسب قطب علمی هم خواهد خورد. اصطلاحی که وزارت علوم برای اولین بار به منظور ایجاد پایگاه‌های اصلی علوم در هر دانشگاه با توجه به تعدادی اعضای هیئت علمی مورد تایید آیین‌نامه تشکیل قطب‌های علمی و برخی شرایط دیگر همچون برخورداری از آزمایشگاه و تجهیزات به کار برد.

هدف از تشکیل این قطب‌ها با تمام، اما و اگر‌هایی که به وجود آمدند، رجوع جامعه به آن‌ها برای حل مشکلات بنیادین بود؛ همان مقصودی که پس از گذشت ۲۰ و چند سال از تشکیل اولین قطب علمی در کشور، اگر بگوییم تقریبا در بسیاری از قطب‌های علمی هیچگاه تحقق نیافت؛ بیراه نگفته‌ایم.

اما به راستی کدام مسئله سبب شده است تا اکنون حتی وزارت خانه که خود به تصویب تشکیل قطب‌های علمی پرداخته و موظف شده است تا علاوه بر حمایت مالی و تخصیص بودجه، شرایط دیگر را نیز برای فعالیت قطب‌های علمی ایجاد کند؛ پس از اصلاحات انجام شده و ادغام قطب‌های علمی همچنان از عملکرد آن‌ها راضی نباشند!

دانشگاه خوارزمی با بیش از ۱۴ هزار دانشجو و ۴۸۰ استاد دانشگاه؛ سه قطب علمی «تحلیل فضایی و مخاطرات محیطی، ادبیات فارسی و مطالعات قرانی، روانشناسی و استرس» دارد، اما با نگاهی به سایت این دانشگاه مشخص می‌شود که تنها قطب علمی روانشناسی و استرس فعال است و دو قطب دیگر چند سالی می‌شود که به روز رسانی نشده‌اند. اگر از به روز رسانی و فعالیت قطب علمی روانشناسی نیز بخواهید بدانید تنها می‌شود به برگزاری چند کارگاه و کار پژوهشی اشاره کرد، اما اینکه چیزی را بیابید که در جهت رفع مشکلات جامعه باشد و گره‌ای از مشکلات کشور را حل کرده باشد که بتوان به عنوان دستاورد علمی یاد کرد، نخواهید یافت. به همین منظور به گفتگو با حمید خانی پور، دبیر قطب علمی «استرس و سلامت» دانشگاه خوارزمی بپردازیم تا از مشکلات و چالش‌های ایجاد شده برای قطب‌های علمی آگاه شویم.

قریب به ۲۰ سال از فعالیت قطب‌های علمی در کشور می‌گذرد، اما همچنان شاهد دستاورد خاصی از اکثر فعالیت آن‌ها در کشور نیستیم؛ به نظر شما دلیل این ضعف عملکرد چیست؟
هر نهاد علمی به طور حتم در ابتدای امر در پاسخ به یکسری نیازمندی‌ها و مشکلات تشکیل شده است. تدوام کار نیز وابسته به این است که به چه میزان مخاطب، گروه علمی، صنعت، سلامت و آموزش به سراغ این قطب‌های علمی می‌آیند.

این که چرا قطب‌های علمی به نتیجه نرسیده اند به ویژه در علوم انسانی، احتمالا به این علت است که یا تقاضای اجتماعی برای تولید آن دانش وجود ندارد و یا به عبارتی جامعه خود را نیازمند آن دانش نمی‌داند و معتقد است که فعالیت‌های مهم‌تری را باید انجام دهد. از طرفی نیز ممکن است جامعه خود را نیازمند به آن دانش بداند، اما از طریق دیگری به جز قطب‌های علمی بخواهد به آن دست یابد.

در حقیقت یکی از فعالیت‌های قطب‌های علمی این است که مشکلات کشور را رفع کنند و نهاد‌ها در زمان تصمیم گیری به قطب‌های علمی به عنوان مرجع رجوع کنند و یا اینکه قطب علمی به عنوان نهاد کمک کننده برای تصمیم گیری شناخته شود.

بدون شک برای تحقق این هدف باید تحقیقاتی صورت گیرد قبل از هر چیز همان طور که گفته شد این موضوع وجود دارد که به این قطب‌های علمی رجوع نمی‌شود و از سوی دیگر این مسئله وجود دارد که بودجه‌ای به قطب‌های علمی تخصیص داده نمی‌شود که بتوانند بر اساس آن به فعالیت بپردازند.

چالش اصلی که قطب‌های علمی در این حوزه با آن رو به رو هستند، چیست؟
چالش اصلی این است که در حوزه پژوهش، مانند سایر حوزه‌های اجتماعی، فعالیت‌های پژوهشی بر اساس تخصص افراد به اعضای هیئت‌های علمی، اساتید و قطب‌های علمی داده نمی‌شود. کار گروهی پژوهشی خوب انجام نمی‌شود؛ به طوری که یکسری منابع از جمله مالی و مکانی برای هر تحقیقی وجود دارد که به قطب‌های علمی داده نمی‌شود، اما به فرد اختصاص می‌یابد.

این منابع همواره وجود دارد، اما اعلام نمی‌شود که این منابع اکنون وجود دارد و قابل دسترس است. در حقیقت درست این است که تمام افراد برای یک موضوع، طرح‌ها و تحقیقات خود را ارائه کنند و هر کدام از آن‌ها که اصلح‌تر بود برای آن موضوع انتخاب شود، اما اکنون این موضوع رعایت نمی‌شود. در واقع رویه مشخصی برای دریافت یک فعالیت پژوهشی وجود ندارد.

بودجه‌ها نیز بسیار کم هستند از طرفی این دسته از آسیب‌ها نیز که در ارائه بودجه‌های پژوهشی وجود دارد موجب می‌شود تا قطب‌های علمی و یا همان چرخه پژوهش که می‌خواهد تبدیل به حل مسئله اجتماعی شود، معیوب باشد. اکنون در بحث پایان‌نامه‌ها و تحقیقات دیگری که انجام می‌شود نیز اینگونه است در حقیقت هیچکدام از آن‌ها تاثیر گذاری که باید داشته باشند را ندارند و یا اگر هم دارند بسیار کم رنگ است، که همه از این موضوع نشات گرفته می‌شوند.

اینکه قطب‌های علمی در جامعه به حساب آورده شوند و به آن‌ها جایگاهی داده شود در حقیقت مهم‌ترین مسئله‌ای است که ما با آن مواجه هستیم. در هر حوزه‌ای نیز این گونه است در حقیقت اگر ما به این باور برسیم که پاسخ‌های مشکلات کشور از فرهنگ گرفته تا سلامت و ... در علم وجود دارد به سراغ متولیان این علم که به عنوان مثال قطب‌های علمی هستند، خواهیم رفت. در حقیقت اگر ارزش‌های فرهنگی به علم به جامعه ما وارد شود این مشکلات خود به خود رفع خواهند شد.
 
چه کاری باید انجام داد تا بین سازمان‌ها و نهاد‌ها ارتباط برقرار شود؛ به طوری که نیاز‌های خود را به قطب‌های علمی ارجاع دهند؟
بهترین حالت، حالت ارگانیک است یعنی علم همچون یکی از اندام‌های بدن باشد، به طوری که علاوه بر انرژی که به آن از طریق مغز وارد می‌شود. کارکرد آن نیز مشخص باشد و به طور طبیعی از آن خواسته شود تا به فعالیتی بپردازد. اگر ارتباطاتی بین وزارت خانه‌ها ایجاد شود تا تمام وزارت خانه‌ها با قطب‌های علمی ارتباط برقرار کنند و برای آن‌ها پروژ تعریف کنند؛ به طوری که نیاز‌های خود را به قطب‌ها ارائه دهند، بسیار مثمر ثمر خواهد بود.

در بسیاری موارد نیاز‌ها هم ارائه می‌شود، اما با توجه به روابط آسیب‌زایی که در این میان وجود دارد؛ آن نیاز و بودجه برای رفع آن مسئله به شخصی که استحقاق فعالیت در آن حوزه را دارد؛ داده نمی‌شود. همچنین می‌توان به طوری برنامه‌ریزی کرد که قطب‌های علمی، دانشجوی دکتری جذب کنند تا آن‌ها نیز با اعضای قطب‌های علمی به فعالیت پژوهشی بپردازند، اما با توجه به اینکه بودجه‌ای در این زمینه وجود ندارد، ما نمی‌توانیم دانشجوی دکترایی که پایان‌نامه می‌نویسد را اجبار کنیم تا در قطب ها‌ی علمی نیز به فعالیت بپردازند.

بسیاری از مدیران قطب‌های علمی اعلام کرده‌اند که در هنگام رجوع به سازمانی برای دریافت مجوز فعالیت با موانع متعددی روبه رو شده‌اند که آن‌ها را از فعالیت باز داشته است؛ آیا شما نیز برای ارتباط با جامعه و صنعت تا کنون دچار مشکل شده‌اید؟
بله، بروکراسی علم در کشور ناعادلانه و زورگویانه است وقتی این اتفاق رخ می‌دهد دانشمندان و عالمان نیز به مرور زمان گوشه گیر می‌شوند و به این نتیجه می‌رسند که بهتر است خودشان در خلوت خود به مطالعه بپردارند. در صورتی که به جای ایجاد مانع باید مانع‎‌زدایی رخ دهد.

متاسفانه در سازمان‌های اداری این فرهنگ سازی رخ نداده است و به همین راحتی نیز نمی‌توان آن را ایجاد کرد. یک سری آسیب‌هایی در فرهنگ سازمانی وجود دارد که سبب این مشکلات شده است. به عنوان مثال در دوره قبلی قطب استرس، یک پژوهشی انجام شد در خصوص زلزله اربیل در مورد استرس پس از سانحه، اما متاسفانه آن پژوهش به هیچ جایی نرسید و هیج ارگانی از اطلاعات آن استفاده نکرد.

به گفته شما یکی از مشکلات اصلی قطب‌های علمی و به طور کل فعالیت پژوهشی، وجود روابط آسیب‌سزا برای دریافت طرح پژوهشی و بودجه است؛ آیا برای ساماندهی به این اوضاع لازم است تا در آیین‌نامه‌های مختلف مواردی افزوده شود؟
خیر فکر نمی‌کنم این موارد را بشود آیین‌نامه‌ای حل کرد؛ بلکه یک سری خرده فرهنگ‌های آسیب شناختی وجود دارد که باید به آن‌ها پرداخت. در اغلب موارد در آیین‌نامه‌ها نیز به این موضوع اشاره شده است که باید از رابطه سازی دوری کرد، اما خب شاید اجرا نمی‌شود.

چرا با وجود فعالیت قطب علمی استرس دانشگاه خوارزمی طی سال‌های متمادی، همچنان با نگاه به سایت این دانشگاه فعالیت قابل ملاحظه‌ای از قطب این دانشگاه در جهت رفع نیاز‌های مردم و ارائه دستاورد‌ها دیده نمی‌شود؟
تغییراتی که در سطوح مختلف اجتماعی رخ می‌دهد تاثیرات خود را بر روی گروه‌های علمی می‌گذارد، زمانی که یکسری از متخصصین دور هم جمع می‌شوند تا به رفع مشکلی بپردازند باید یک تقاضایی نیز وجود داشته باشد، مسئله اینجاست که حمایت‌های لازم همچون امکانات لجستیکی، مالی و مادی باید از قطب‌های علمی شود تا بشود از آن‌ها انتظار فعالیت خاصی داشت. تا جایی که بنده اطلاع دارم بودجه بسیار کمی به قطب‌های علمی داده‌اند که اکنون همان میزان نیز تخصیص نیافته است. چگونه می‌توان با این شرایط انتظار خاصی از قطب‌های علمی داشت.

دانشگاه‌ها به چه میزان در فعالیت قطب‌های علمی تاثیر دارند، آیا قطب علمی از سوی دانشگاه حمایت می‌شود؟
اینکه قطب‌های علمی آنطور که باید نیستند به دانشگاه نیز مربوط می‌شود، زیرا دانشگاه نیز آنطور که باید باشد، نیست. اکنون فارغ‌التحصیل علمی بسیار زیاد است، اما بسیاری از آن‌ها بیکار هستند، زیرا تقاضایی برای آن‌ها وجود ندارد. مسلما یک بخش از این موضوع که قطب علمی هستند و فعالیت پژوهشی در آن‌ها انجام می‌شود نیز تقاضا ندارند.

از طرفی ما به کمیت زدگی دچار شده‌ایم، زیرا رشته‌های بسیاری در دانشگاه‌ها وجود دارد، اما تخصص برای آن‌ها ایجاد نمی‌شود و این رشته و تخصص فرد در نهایت مشکلی از کشور رفع نمی‌کند و اکنون به درجه‌ای رسیده است که خود دانشگاه مشکل ایجاد می‌کند، زیرا تعداد زیادی فارغ التحصیل که کار برای آن‌ها وجود ندارد را تولید می‌کند.

دانشگاه‌ها هیچ حرکتی در جهت حمایت از قطب‌های علمی نمی‌کنند، از طرفی قطب‌های علمی از نظر ساختاری جزو معاونت پژوهشی شمرده می‌شوند، ولی آنطور که باید از آن‌ها حمایت نمی‌شود. متاسفانه در برخی موارد وقتی به بخش‌های اداری مراجعه می‌شود نیز اصلا نمی‌دانند قطب علمی چیست و این‌ها همه به دلیل مغفول ماندن این حوزه است.

دانشگاه‌ها باید حمایت‌های مالی و معنوی خود را افزایش دهند. به طوری که برای اعضای قطب‌های علمی انگیزه ایجاد شود. وقتی این انگیزه‌های بیرونی وجود ندارد شخص تنها به مسائل علمی فردی می‌پردازد، در این صورت نه اهداف دانشگاه و نه اهداف قطب علمی تحقق نمی‌یابد.


به نظر شما آیا لازم است تا در آیین نامه قطب علمی تغییری ایجاد شود؟
ضرورت وجود قطب‌های علمی و تقاضا برای فعالیت آن‌ها وقتی در کشور وجود ندارد؛ این که ما آیین‌نامه‌ای بنویسیم و قطب علمی تشکیل دهیم عملا بی‌فایده است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری دانشجو، تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۹۳۵۱۹۷، www.snn.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین