شعار سال: آنانکه قبور ائمه هدایت و رستگاری را تخریب کردند، پیش از همه چیز مسیرهای منتهی به سرزمین معرفت را از بین بردند و جهالتشان را در اعماق قلبهای تاریکشان، آنجا که نور راه نمییابد، مومیایی کردند، تا جهلشان بماند و بماند و بماند.
آنکه بیحرمتی کرد، ندانست که تیشه بر ریشه خود میزند و نتوانست باور کند که ریشه شجره طیبه، عندالله ثابت است و هرگز نمیخشکد و شاخسارش هر روز بیش از پیش شکوفا میشود و میوههای شیرین و حیات بخش ایمان را به بار مینشاند.
امروز این غربت، این مظلومیت از پس قرنها به این نقطه از تاریخ رسیده است و انسان غافل و محبوس دنیای تاریک هواهای نفسانی همچنان در پی گسترش ابعاد این ظلم تاریخی است.

حرمت و جایگاه رفیع بقیع در بین مسلمانان دارای سابقهای تاریخی است. بقیع به خاطر قدوم مبارک رسول خدا و ائمه معصومین علیهم السلام و دفن چهار تن از امامان علیهم السلام و سایر مؤمنان، شهیدان ونیکان، دارای شرافت زیادی است. ابوحجر اسلمی از رسول خدا صلی الله علیه وآله، چنین روایت کرده است: کسی که در مکه یا مدینه بمیرد، مورد حساب واقع نگردد و مهاجر به سوی خدا محسوب شود و روز قیامت، با اصحاب بدر محشور گردد. همچنین سیوطی از انس روایت میکند که دو آیه «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً. إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» در بقیع نازل شد.
بقیع در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز زیارتگاه بود و آن حضرت برخی شبها خانه را ترک میکرد، تنها به بقیع میرفت و در آنجا به راز و نیاز با خدا میپرداخت. اما این مکان پر عظمت از سوی دشمنان اسلام مورد حمله و تخریب قرار گرفت.
در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری پس از اشغال مکه، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال نمودند، به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور پرداختند و ضریح فولادی ائمه بقیع را که روی قبور امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام قرار داشت از جا در آوردند.
عبدالوهاب ادعا میکرد گنبدهای ساخته شده بر قبور ائمه بدعت است و بعضی از اعمال انجام شده شرک میباشد و، چون سلاطین عثمانی اعتراضی بر این وضعیت ندارند و در سایه پرچم حکومت آنها این کارها انجام میگیرد، بنابراین مؤید شرک هستند.
از جمله قبوری که در حمله ددمنشانه وهابیت به مقدسات مسلمین ویران گردید، بارگاه و مقبرهی امام حسن مجتبی (ع)، امام سجاد (ع)، امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) بود.
علاوه بر ویرانی قبور ائمهی شیعه، قبر حضرت عبداللّه و حضرت آمنه پدر و مادر حضرت رسول صلی الله علیه و آله، مالک، پیشوای مالکی، عباس عموی پیامبر، اسماعیل از فرزندان امام جعفر صادق (ع) و… نیز به طور کامل ویران گردید.
این حرکت وحشیانهی وهابیون، جهان اسلام، به ویژه ایرانیان را شدیدا متأثر نمود و در امر سفر حجاج ایرانی هم اختلال ایجاد کرد. مسلمانان ایران، عراق، قفقاز، آذربایجان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، تاتارستان، یاشقیرستان، ترکیه، افغانستان، چین، مغولستان و هندوستان، در برابر این مسئله، موضع گیری کردند و فقیهان و بزرگانی، چون سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمد خالصی و شهید سید حسن مدرس، این اقدام را محکوم کردند.

در کنفرانس کشورهای اسلامی، مرحوم شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، سید امین حسینی مفتی فلسطین، و سید محمدتقی طالقانی، نماینده آیت الله بروجردی در مدینه، شرکت کردند. همچنین مراجع و بزرگانی دیگری مانند حاج شیخ عبدالکریم حائری، حاج آقا حسین قمی، سید محسن حکیم و سید هبه الدین شهرستانی، در این مورد، موضع گیری کردند و دولت وقت ایران در این زمینه، نامهای خطاب به شاه عربستان نگاشت.
اما هیچ فعالیتی پررنگتر از تلاش آیت الله سید حسن شیرازی در بازسازی قبور ائمه علیه السلام نبود. ایشان برای نیل به هدف بلندی که داشت چندین بار به سفر حجّ مشرف شد و با شخصیتهای مهم دینی آنجا، از قبیل رئیس دانشگاه اسلامی مدینه، شیخ محمد بن ابراهیم مفتی سعودی که این شخص آخرین عالمی بود که به هدم قبور بقیع فتوا داده بود و رئیس آمرین به معروف ملاقات نمود و سرانجام پس از مباحثههای فراوان، راه را برای اقدام جدّی در مورد بازسازی بقیع باز نمود. در پایان سفر، شهید آیت الله سید حسن رحمه الله علیه با فیصل پادشاه عربستان ملاقات نمود و بطور مفصل موضوع بقیع را با او در میان گذاشت. او هم مشروط به اجازه علمای دینی آنجا، موافقت خود را اعلام کرد. پس از رفت و آمدهای بسیار و پافشاری و اصرار فراوان، سید بزرگوار با زحمت زیاد موفق شد تسهیلاتی در اجازه ساخت بقیع از مقامات سعودی بگیرد. ولی متاسفـــــــــــانه یک گروه شیعی مذهب با کمک حکومت عراق با خرج پولهای زیاد و صحبتهای فراوان مانع انجام این کار شدند.
جنایت وهابیون در قبور بزرگان دین، در همان مقطع متوقف نشد و آنها در هر فرصتی که یافتند چه در جولانگاه خود یعنی عربستان و چه در بیرون آن مانند عراق و سوریه، اقدام ددمنشانه خود را تکرار کردند؛ تخریب بارگاه امام هادی و امام عسگری علیهماالسلام در ۲۳ محرم شش سال پیش و نیز تخریب قبور مطهر صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله در سوریه همگی فجایعی هستند که به دست این فرقه صورت پذیرفت. ولی چرا و با چه هدفی این جنایتها یکی پس از دیگری خلق میشوند؟ جنایتهایی که هر کدام داغی جگرسوز بر جان مسلمانان جهان مینشاند و حتی غیر مسلمانان را هم که تقدسی برای این مکانها قائل نیستند در بهت و حیرت فرو میبرد که چطور یک عده به نام مسلمان، آثار کهن خودشان را اینگونه نابود کرده و از بین میبرند؟!
به عقیده برخی کارشناسان بی احترامی به قبور مقدسه بزرگان توسط وهابیت به دلیل اینکه جنبه فکری و اعتقادی دارد از یک نوع جهالت انحرافی برمی خیزد.
ریشه تاریخی تخریب بقیع؛ آیت الله یوسفی غروی: تخریب آن روز بقیع توطئه استعمار بود

استاد حوزه علمیه قم و کارشناس تاریخ اسلام، تخریب بقیع را از توطئه استعمار دانست و گفت: عبدالوهاب ادعا میکرد، چون گنبدهای ساخته شده بر قبور ائمه بدعت است و بعضی از اعمالی که در اینجا اجرا میشود اعمال شرک است و سلاطین عثمانی هم اعتراضی بر این وضعیت ندارند و در سایه پرچم حکومت آنها این کارها انجام میگیرد بنابراین مؤید شرک هستند و باید خراب شوند و استعمار انگلیس هم دید که این ادعا، ادعای خوبی است که بر اساس آن میشود او را مسلح کرد و به جان دولت عثمانی انداخت بنابراین از او حمایت کردند.
آیت الله محمدهادی یوسفی غروی در سالگرد تخریب بقیع و ریشه تفکرات وهابی اظهار کرد: دومین مذهبی که بعد از حنفی در مدینه انتشار دارد، مذهب حنبلی بود یعنی پیروان امام احمد بن حنبل مروزی شیبانی است که در سال ۲۰۴ از دنیا رفته است و این مذهب حنبلی همان مذهبی است که بعدها محمد بن عبدالوهاب ادعای پیروی از آن را میکند و پیش از او احمدبن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه و ابن قیم جوزیه که در رتبه شاگردان این تیمیه شمرده میشد خود را پیروان احمدبن حنبل یعنی مذهب حنبلی میدانستند لذا الان هم دولت سعودی در عربستان مذهب رسمی خود را حنبلی اعلام کرده است نه وهابی؛ گرچه در عرف ما غالبا به عنوان مذهب وهابی شناخته میشوند. وهابی نسبت به محمد بن عبدالوهاب نجدی است که مجدد مذهب حنبلی شمرده میشود نه اینکه امام مستقلِ مذهب مستقلی غیر از مذهب محمد بن حنبل باشد. قاضی عربستان استفتایی را متوجه علمای مذاهب مختلف آن روز مدینه میکند، ولی همراه این استفتا که در واقع شمشیر به دنبال آن بود از همه اعتراف میگیرد که این ساختمانهای گنبدی بر روی مقبره ها، چون در زمان پیامبر (ص) نبوده بدعت محسوب میشود و، چون بدعت در اسلام حرام است باید از بین برود و به استناد چنین فتوایی قبور ائمه بقیع را تخریب کردند البته به تعبیر معروف سر زبانها قبر ائمه را تخریب کردند، اما دقیقتر این است که بگویم گنبدهای ائمه را تخریب کردند.
او در ادامه گفت: من در اینجا جریان خاصی را نقل کنم که مرحوم سید جواد شبّر از خطبای ادیب و بنام شیعه عراق در نجف اشرف نقل کرده است که فرزند رییس سادات نخاوله شیعیان عربی عراق که در زمان او تخریب گنبدهای ائمه بقیع صورت میگیرد جریان را اینطور بازگو میکرده که “حاکم وقت مدینه بعد از اجرای آن استفتایی که همراه با زور شمشیر بود رییس سادات حسنیه شیعه مدینه را احضار کرده و به او میگوید ما استفتا را گرفتیم و آماده برای تخریب هستیم، ولی میخواهیم این تخریب را شما به دست خود متصدی شوید که این به نفع شماست این به نوعی مسامحه و سهل انگاری با شماست چرا که اگر خود شما متصدی تخریب قبور آبا و اجداد خود باشید ممکن است یک آثاری از این قبور باقی بگذارید که به طور کلی با خاک یکسان نشود، اما اگر این تخریب بخواهد با دست دیگران انجام شود حتی این مقدار هم قابل تضمین نیست البته طبیعی بود که پدرم قبول نکند، ولی شب سه بار خوابی را میبیند که، اما حسن (ع) به او میفرماید «فرزندم قبول کن تا اثری از قبور ما باقی بماند» بنابراین رییس سادات نخاوله دید که این رویای حقیقی است و صبح نشده به حاکم مدینه اعلام آمادگی کرد که خود متصدی این تخریب میشوند لذا الان آثاری از آنها باقی مانده است”.
این استاد تاریخ اسلام تصریح کرد: این جریان را مرحوم سید جواد شبر منبری معروف نجف اشرف از آن سادات نخاوله نقل میکرد، اما در ریشه یابی علل و عوامل این که چرا چنین نظری به این مرحله عملی برسد همان است که از احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه شروع میشود البته همانطور که اشاره کردم ابن تیمیه به عنوان امام مذهب فقهی مستقل شناخته نمیشود او خودش مدعی این معنا نبوده است؛ البته مدعی اجتهاد در مذهب احمد بن حنبل بوده است و به ظاهر مدعی پیروی از این مذهب را میکرده و عجیب همین جاست که احمدبن حنبل که در بغداد فوت کرده بود مقبره داشت و مقبره او گنبد هم داشت و علمای پیروان مذهب حنبلی شبهای جمعه به زیارت قبر او میرفتند. اولین قبهای که بر روی قبر ائمه ساخته شده است از طرف خلفای ابن العباس بوده است یعنی تا وقتی که خلفای بنی امیه سر کار بودند اصلا این مساله مطرح نبوده است که حالا بر روی قبور ائمه بقیع قبهای ساخته شود، اما بین تدفین امام باقر (ع) و قبل از شهادت امام جعفر صادق (ع) دولت بنی امیه سال ۱۳۲ هجری سقوط کرد و اولین خلیفه بنی عباس ابوالعباس صباح بود که چندین بار امام صادق (ع) را از مدینه به کوفه احضار کرد.
او در ادامه افزود: بعد از سقوط بنی امیه خلیفه اول بنی عباس دستور داد برای افتخار به نسبتشان به عباس عموی پیامبر بر روی قبر او قبهای ساخته شود و در بستر حرم گنبدی بر پا شود و البته تا آن زمان بین تیره بنی هاشم و بنی عباس اختلاف و دشمنی واقع نشده بود که اگر این دشمنی شکل میگرفت شاید قبه را تنها بر روی قبر حضرت عباس میساختند، اما قبه شامل قبور سه امام، امام حسن (ع)، امام سجاد (ع) امام باقر (ع) فاطمه بنت اسد مادر امام علی (ع) ساخته شد و بعد وقتی امام صادق (ع) توسط منصور دوانیقی به شهادت رسید مانع از این نشد که پیکر او در کنار پیکر پدرانش خاکسپاری شود و بنابراین قبه مشتمل بر چهار امام معصوم شد و حال اینجا استفاده کلامی و استدلالی میکنیم که آن زمان وقتی بنی عباس گنبدی را بر روی قبر جدشان عباس و مشتمل بر ائمه ساختند در جایی نقل نشده است که شخصی از علما بر ابن العباس اعتراض کرده باشند و آن را بدعت بدانند حتی خود احمدبن حنبلی که خود امام این مذهب است که محمد بن عبدالوهاب، مدعی تجدید آن است در جایی ننوشته که بنای قبور بدعت است.
یوسفی غروی عنوان کرد: اولین درگیری ابن العباس و بنی هاشم و اولین تحریفات در حدیث معروف پیامبر مبنی بر قیام امام زمان (عج) توسط دو برادر به نام ابراهیم و محمد فرزندان عبدالله محض فرزند حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی (ع) صورت گرفت. امام حسن (ع) فرزندی داشت که نام او را هم حسن گذاشت پس به او لقب حسن مثنی دادند و او فرزندی به نام عبدالله یافت که معاصر امام زین العابدین بود و، چون مادر امام سجاد شهربانو فرزند یزگرد سوم بود، او را مادر فارس نام نهاد و لقب خود را عبدالله محض یعنی عرب محض گذاشت و متاسفانه نام فرزندش را محمد گذاشت و آن حدیث نبوی معروف را که شیعه و سنی نقل کردند که «اگر از این دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به قدری طولانی میکند که کسی از فرزندان من را اجازه قیام میدهد که او هم نام و هم کنیه من است» یک جمله اضافی کردند به این عنوان که پدر او به نام پدر من است تا منطبق شود بر محمدبن عبدالله و لذا پدر برای او ادعای مهدویت کرد و این اولین ادعای مهدویت است و اولین تحریفی است که حاصل شده و بر اساس او الان کل اهل سنت مدعی هستند که نام امام زمان محمدبن عبدالله است و با این تحریف معتقد هستند که امام زمان (عج) از نسل امام حسن است در حالی که شیعه معتقد هستند که امام عصر از نسل امام حسین (ع) است.

یوسفی غروی در رابطه با اینکه چرا عقاید ابن تیمیه بعد از چهار قرن توسط عبدالوهاب به این شکل باز نشر شد اظهار کرد: نمیتوان گفت اصل این ادعا بعد از ابن تیمیه مرد و کسی دنبال آن ادعا را نگرفت بلکه ابن قیم جوزیه از شاگردان ابن تیمه است که به دنبال او دنباله رو مسلک استاد خود احمدبن تیمیه بود و بالاخره این طرز تفکر در میان کسانی که مدعی کارشناسی فقهی در اسلام و مخصوصا احمدبن حنبل شدند ادامه پیدا کرد و قطع نشد. فرق محمدبن عبدالوهاب با دیگر حنبلیهای این چهار قرن در این نیست که او بعد از چهار قرن مردگی آن فکر دوباره آن را زنده کرده باشد بلکه حرف سر این است که این شخص توانست با همدستی حاکمان وقت و مخصوصا استعمار انگلیس و وزارت مستعمرات انگلیس، قوت و فرصتی را بیابد. استعمار انگلیس در صدد بود که دولت عثمانی را متلاشی کند و زمانی که دید این شخص با این ادعا عمل میکند او را انتخاب کردند. عبدالوهاب ادعا میکرد، چون این گنبدها بر روی این قبور بدعت است و بعضی از اعمالی که در اینجا اجرا میشود اعمال شرک است و این سلاطین عثمانی، چون اعتراضی بر این وضعیت ندارند و در سایه پرچم حکومت آنها این کارها انجام میگیرد بنابراین مؤید شرک هستند و استعمار انگلیس هم دید که این ادعا ادعای خوبی است که بر اساس آن میشود او را مسلح کرد و به جان دولت عثمانی انداخت بنابراین از او حمایت کردند.
او در پایان قدرت گیری داعش را از توطئه آمریکا دانست و تاکید کرد: وزیر سابق اطلاعات انگلیس از بندر بن سلطان که وزیر سابق اطلاعات سعودیها بود نقل میکرد که به او گفته بود، شما عراق را بر روی یک طبق طلایی تقدیم شیعیان صفوی ایرانی منش کردید و ما داریم با بنیان گذاری حرکتی به نام داعش نقشه کشی برای ریشه کردن اصل جریان شیعه از عراق میکنیم و مطلب دیگر اینکه کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خود نوشت، من به صد نقطه جهان برای برنامه ریزی تاسیس حرکت داعش سفر کردم البته اول بنا بود با مصر توافق شود که در صحرای سینا شروع شود و بعد به فلسطین، سوریه، شام و عراق کشیده شود تا اسراییل در امنیت بماند و مناطق اصلی نفت خیز را در دست بگیریم و معلوم است این حرکات اصلا پایه گذاری شده خود سعویهای وهابی است که با آن پول بادآورده نفت و به دستور اربابان استعمار خود این کارها را انجام میدهند.
ریشهها و دلایل تخریب قبور ائمه بقیع در گفتگو با عباس جعفری فراهانی

حجت السلام و المسلمین «عباس جعفری فراهانی» به ریشهها و دلایل تخریب قبور ائمه بقیع به وسیله جریان وهابیت اشاره و اظهار کرد: جریان انحرافی و تکفیری وهابیت پیرو افکار و اندیشههای غلط، دروغین و باطل محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد و افکار عبدالوهاب هم به پیروی از افکار منحرف ابن تیمیه در قرن هفتم هجری بنیان گذاشته شد؛ موضوعات مختلفی در اندیشهها و افکار غلط عبدالوهاب وجود دارد که اتفاقا معروف هستند، به عنوان مثال این جریان در بحث اعتقاد به خداوند، صفات و ویژگیهایی را برای خداوند معتقدند که خلاف آیات قرآن و روایات صحیح است؛ همچنین در بحث توسل، شفاعت، زیارت قبور، احترام به صاحبان قبور و رفتن به مساجد مقدس، اعتقاداتی خلاف آنچه قرآن و روایات تأکید کردند، دارند. اما در رأس اندیشهها و افکار انحرافی وهابیت مساله اهل بیت (ع) قرار دارد.
یکی از موضوعاتی که در اصول و برنامههای جریان وهابیت بسیار به آن دامن زدند بحث قبور بزرگان و احترام قبور مقدس ائمه و پیامبر گرامی است. در بعضی از نوشته ها، عبدالوهاب حتی بی احترامیها و جسارتهایی هم نسبت به قبر مقدس پیامبر (ص) از خود نشان داد که با حمایت مسلمانان و احترامی که به پیامبر (ص) میگذاشتند، موفق نشدند بی احترامیها و جسارتهای بیشتری نسبت به قبر پیامبر (ص) از خود نشان دهند. در تاریخ آمده که روزی عبدالوهاب با یاران خود در کنار قبر پیامبر (ص) بودند، سپس به شاگردان، یاران و اصحاب خود گفت: کسی که ما آمدیم کنار قبرش کیست؟ گفتند: قبر پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) است، عبدالوهاب گفت: چرا به او احترام میگذاریم و او را زیارت میکنیم او که ارزشی ندارد و سپس گفت: از عصایی که در دست من هست چه کاری برمی آید؟ شاگردانش گفتند: این یک تکه چوب است و کاری از دستش بر نمیآید، عبدالوهاب گفت: از دست کسی که در داخل این قبر با عنوان پیامبر (ص) خوابیده و قبر اوست هم بیش از این چوب کاری بر نمیآید. این همه بی احترامی و جسارت نسبت به پیامبر نشان از یک جریان باطل، انحرافی و خشک مقدسی یا یک انحراف جهالت گونهای دارد که عبدالوهاب داشته و آنها را مطرح کرده است.
جعفری فراهانی یکی دیگر از دلایل بی احترامی به قبور و جسارت به صاحبان قبور مقدسه پیامبر (ص) یا ائمه را ضعف تعاملات اجتماعی میداند. به گفته وی اگر مردمی که در جامعه نجد عربستان زندگی میکردند را از نظر اجتماعی بررسی کنیم اینها دچار یک نوع زندگی بدوی بدون برخورداری از روابط اجتماعی بالا بودند، در میان آنها جنبههای زندگی شهرنشینی و تعامل با ملت دیگر وجود نداشت، آنها یک ملت عرب بیابانی بودند که به شغلهای مختلف چوپانی و انواع و اقسام شغلهای بیابانگردی مبتلا بودند و از نوعی ضعف تعامل اجتماعی برخوردار بودند.
او اظهار کرد: بی احترامی به قبور در میان جریان وهابیت در حالی نشات گرفته از ضعف تعامل اجتماعی مردم آن زمان است که تاریخ ادیان دیگر نشان میدهد ملتهای صاحب تمدن گذشته در ایران باستان، مسیحیت یا ملتهای دیگر، بزرگان خود را پاس میداشتند و به آنها احترام میگذاشتند، افکار آنها را نشر میدادند، به خصوص شخصیتها و بزرگان این ملتها افکار درستی داشتند، خدماتی از خود نشان داده بودند، خدمتهایی به مردم کرده بودند و در ابعاد مختلف زندگی مردم تاثیراتی داشتند، مردم به این افراد با احترام نگاه میکردند، قبور آنها را محترم میشمارند، اما مردم عرب قرن ۱۲ در عربستان به پیروی از عبدالوهاب بی احترامیهایی را نسبت به قبور بزرگان از خود نشان میدهند.

او به پیوند میان وهابیت و جریان داعش اشاره کرد و گفت: امروز به دنبال جریان انحرافی وهابیت و تکفیری، گروههای منحرف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جدیدی پدید آمدند مانند القاعده، طالبان و جدیدترین و قویترین گروه انحرافی به پیروی از جریان وهابیت جریان داعش است. جریان داعش از یک سو به افکار انحرافی جریان منحرف وهابیت و از طرف دیگر به انگیزههای سیاسی برای این جریان برمی گردد؛ استعمارگران، توطئه گران و مخالفان اسلام از جمله صهیونیستها به دنبال جریان اسلام هراسی و شیعه هراسی که بعد از حوادث خاورمیانه در چندین سال گذشته به وجود آمد، تلاش کردند مردم منطقه به جریان صحیح دینی یعنی جریان اسلام واقعی و ناب که تفکر شیعه اثنی عشری است، گرایش پیدا نکنند، دشمنان اسلام از تلاش برای عدم گرایش به دین صحیح در میان ملتهای خود و منطقه اروپا، آمریکا و سایر مناطق دنیا فروگذار نکردند.
جعفری فراهانی میان اقدامات وهابیها و داعش تشابهاتی را برشمرد و گفت: بسیاری از عملکردهای منفی و زشت داعش، شبیه کارهایی است که وهابیهای گذشته انجام میدادند مثل تخریب آرامگاههای بزرگان و شخصیتهایی که در منطقه سوریه، شام و عراق وجود دارد و این هم بسیار خطرناک است. امیدواریم با خیزش درست و قوی که از ناحیه مسلمانان و علمای بزرگ اسلام در مقابله با جریان داعش میشود، این گروه تروریستی به اهدف و انگیزههای خود نرسند و از ظلم و ستم آنها جلوگیری شود، به خصوص جنایات وحشیانهای که این گروه در کشتن مردم از زن و مرد مسلمان و غیر مسلمان و از فرق مذاهب مختلف در عراق و سوریه انجام میدهند؛ به زودی باید جلوی ظلم و جنایت این جریان انحرافی گرفته شود.
حضرت آیت الله وحید خراسانی: مسلمانان برای احیاء روز تخریب بقیع به پا خیزندحضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در سخنانی که در جمع ستاد فاطمیه استان قزوین به مناسبت هشتم شوّال که سال ۱۳۹۱ انجام شد؛ به روایتی از خواب علی بن بابویه پدر شیخ صدوق اشاره و اظهار کرد: کسانی که روز شهادت حضرت صادق، پای پرچم عزای او به سر و سینه میزنند، اینها برای خود خاتم النبیین عزاداری میکنند، این است که این فرصتها از دست ما رفته. ان شاء الله این سعادت را حفظ کنید، آن وقت مصیبت کبری داهیه دهیا این است: همچو کسی قبرش ویران است. هشتم شوال میآید کنار آن قبر زائری نیست.
او افزود: چهار پیکر آنجا آرمیده است: امام حسن بن علی، کیست؟ روز هشتم شوال همچو روزی است، یکنفر آنجا خوابیده با آن قبر ویران، کسی است که ۱۲۴ هزار پیغمبر فقط حاجتشان این است که خدا به آنها اجازه بدهد، بیایند به زیارت حسین بن علی، آن حسین بن علی که تمام انبیا که آرزویشان زیارت اوست، هر شب جمعه زائر قبر حسن بن علی، همچو قبری خراب و ویران است.
این مرجع تقلید بیان داشت: قبر دیگر، قبر زین العابدین، سید الساجدین…، روز قیامت که میشود منادی ندا میکند: أین زین العابدین؟ همه اولین و آخرین نگرانند که این کیست که تمام نتیجه خلقت عبادت خداست؟! ” وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ”. باز تمام بندگان خدا زینتشان اوست، یک وقت میبینند علی بن الحسین وارد شد.
او افزود: دیگری که در آنجا در آن قبر خراب دفن است کیست؟ باقر علوم الاولین وآلاخرین، کسی که پیغمبر خاتم به جابر بن عبدالله فرمود:ای جابر! تو زنده میمانی تا وقتی پسرم محمد بن علی را ببینی، وقتی دیدی سلام مرا به او برسان، او هم در یک قبر خراب است.
آیت الله وحید گفت: قبر چهارم، قبر رئیس مذهب ماست. ان شاء الله در قزوین، و شهرهای اطراف قزوین، روز هشتم شوال که روز خرابی قبور ائمه بقیع است، اقامه عزا کنید و این روز را اهمیت بدهید، ان شاء الله باید مسلمین به پا خیزند.
او افزود: این وهابیتی که ساخته و پرداخته مسیحیت است، اینها را ساختند که آثار اسلام را محو کنند، هر امتی سعی میکند آثار خودش را حفظ کند، ولی اینها را روی کار آوردند، تمام آثار را محو کردند، آثار غزوه احد، بدر، حنین، ائمه بقیع، قبر حمزه سید الشهداء؛ برخلاف تمام قوانین دولی، منتها، چون زائیده غرب اند، مولود مسیحیت اند، آن جامعه ملل، که دم میزند از حقوق بین الملل این قدر درک ندارد که این آثار متعلق به مسلمان روی زمین است، یک عده به چه منطقی این آثار را محو کنند.
این مرجع تقلید شیعیان ابراز کرد: ان شاء الله شما هم به پا خیزید آن روز را احیا کنید، که بقیه شهرها هم از شما تبعیت کنند و ان شاء الله این ندا در دنیا بپیچد و این حق ضایع شده احقاق بشود. خدا به حرمت اهل البیت به همه شما توفیق بدهد که در مراسم عزای ائمه دین، سنگ تمام اخلاص را بکار بگذارید و سعادت دنیا و آخرتتان را تامین کنید.
شباهت تخریب بقیع توسط وهابیت به اقدام ابرهه

هیچ فرقی بین جیش ابرهه و این وهابیها در خصوص حادثه تلخ و رقتبار تخریب قبور ائمه بقیع نبود چرا که آنها آمدند کعبه را خراب کنند و اینها هم آمدند با امامت بجنگند، ولی نشد!
هشتم شوال سالروز واقعه جانگداز تخریب بارگاه ملکوتی و باشکوه ائمه هدی (ع) به دست عناصر وهابیت کوردل و بی خرد است. کوته فکران و معاندان وهابی، واقعه بسیار تلخ تخریب قبور فرزندان نبی مکرم اسلام محمدمصطفی (ص) و نیز تحریم عرض سلام و ارادت و دوستی به ساحت آن بزرگواران را در حالی رقم زدند که شخص رسول گرامی اسلام در طول عمر با برکت خود، سفارش به «مودّت فی القربی» را مکرراً توصیه نمودند.
آیت الله جوادی آملی به مناسبت این واقعه جانسوز میگوید: در خصوص حادثه جانگداز و تلخ و رقتبار تخریب قبور پربرکت ائمه بقیع که به دست وهابیها انجام شد این نکته اهمیت دارد که هیچ فرقی از این نظر بین جیش ابرهه و این وهابیها نبود چرا که آنها آمدند کعبه را خراب کنند و اینها هم آمدند با امامت بجنگند، ولی نشد! خذلهم الله تعالی. درست است که چهارتا آجر را برداشتند، اما بالاخره امامت سرِ جایش محفوظ ماند. شرق عالم و غرب عالم را معارف وجود مبارک امام باقر و امام صادق (علیهم السلام)، امام سجاد و امام مجتبی (علیهم آلاف التحیه و الثناء) فرا گرفته است. انشاءالله با گسترش اسلام ناب و عاقل شدن مردم حجاز، جریان توهّم و یخبسته وهابیت هم رخت برمیبندد و جریان توسل و شفاعت برای آنها حل میشود.
این مرجع تقلید در تشریح مقام والای اهل بیت (علیهم السلام)، ایشان را سرچشمههای رحمت الهی برشمرده و آورده است: اهلبیت (علیهمالسلام) مظاهر کامل «ذو رحمهٍ واسعه» و وارثان «رحمه للعالمین» هستند، لذا چشمههای رحمت در خانههایشان میجوشد و از آنجا جاری شده، به دیگران میرسد. بنابراین، درس رحمت، عطوفت، گذشت و مهربانی بیمنت را باید از مکتب آنان آموخت، زیرا احسان و انعام انسانها به یکدیگر معمولاً ً با انتظار مقابله به مثل، انتظار تشکر و… همراه است، لیکن ترحم و تفضّل اهلبیت (علیهمالسلام) صرفاً برای خداست و انتظار مقابله به مثل، تشکر و تقدیر از هیچ کس ندارند، یعنی همان گونه که خدای سبحان با رحمت عامّه و واسعهٴ خویش موجودات را خلق کرده، نیازمندیهای آنها را برآورده میکند و از کسی انتظار پاداش و تشکر ندارد، آنان نیز، چون مظاهر رحمت عامّهٴ خداوندند حوائج مادی و معنوی مخلوقات الهی را برآورده میکنند و از کسی انتظار پاداش و تشکر شخصی ندارند. نه تنها در مورد رسالت، شعارشان ﴿قل لا أسئلکم علیه أجراً﴾ است، بلکه در مورد اِطعام و احسان نیز میگویند: ﴿إنما نُطْعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً ولا شکوراً﴾؛ فقط برای رضای خدا شما را اطعام میکنیم و از شما نه توقّع جزا و پاداش داریم و نه انتظار تشکر و تقدیر. یعنی همانگونه که «حبّاً لله» خدا را عبادت میکنند، سایر اعمال و افعالشان را نیز فقط «حباً لله» انجام میدهند.
آیت الله جوادی آملی در خصوص لزوم محبّت و مودّت اهل بیت (ع) و راهکار دستیابی به آن معتقد است: خداوند به انسان فرمود در برابر من، مسئولیت تو این است که باید عبادت کنی و مسئولیت شما در برابر خلفای من و جانشینان من این است که به اینها علاقه داشته باشی: ﴿ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی ﴾ فرمود اجر رسالت من زحمات دینی من این است که شما دوست اینها باشید خب ما چطور دوست اینها باشیم یعنی، چون اینها مثلاً مظلوماند ما برای مظلومیت اینها گریه بکنیم خب اینکه از غیر ما هم ساخته است! لذا علاقه یک مبادی علمی دارد و اگر آدم به آن مبادی رسید علاقه پیدا میشود اگر آن مبانی را پیدا نکرد علاقه حاصل نمیشود؛ محبت بدون معرفت ممکن نیست و معرفت هم اگر در حد عقل باشد علاقه میشود عقلی، در حد وهم باشد علاقه میشود وهمی، در حد خیال باشد علاقه میشود خیالی، در حد حس باشد علاقه میشود حسی، اینچنین نیست که علاقه عمیق عقلی با معرفت خیالی و وهمی و حسی حاصل بشود، طرح خطبه نورانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر این بود که معرفت ما را عقلی بکند قهراً محبت ما هم میشود عقلی. امید است با شناختی صحیح از خاندان عصمت و طهارت رهرو همیشگی ایشان باشیم.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: حرم ائمه بقیع به عنوان مفاخر بینظیر عالم اسلامیت و بشریت تجدید شود

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نیز در پیامی به مناسبت روز بقیع آورده است: بقیع، عنوان بقعهای از بقاع مدینه طیّبه است که حافظ آثار بخشهای مهمّی از تاریخ صدر اسلام است و در طول چهارده قرن و اندی که از هجرت میگذرد، همواره یادآور روزهای بزرگی است که هرکدام در معرّفی اسلام و رسالت الهی حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله از اسناد مهمّ تاریخ است. پاسداری از این آثار و حفاظت از آنها، پاسداری از مبانی دعوت به توحید و قرآن کریم است.
او افزود: این آثار و سایر آثار تاریخی که در حرمین شریفین قرار دارد، همواره بین مسلمانان، با عظمت و قداست و مورد احترام بوده و هست و مردم، سیره پیغمبر، مجاهدات پیغمبر، غزوات پیغمبر، اهلبیت پیغمبر و اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله را در آنها میدیدند و از اعتبار بالا و بیمانندی برخوردار است.
این مرجع تقلید عنوان کرد: هر نقطهی این دو حرم، بینشافزا و ایمانپرور است. وجود پیامبر اسلام و حواشی و اطراف وجود آن حضرت، خاندان بزرگوارش، عبدالمطّلب جدّ آن حضرت، ابوطالب عموی ایشان، فاطمه بنت اسد همسر محترم ابوطالب ـ که به منزله مادر برای ایشان بود ـ همسرانش در مدینه و همسر یگانهاش خدیجه، سبط اکبرشان و نوادگان عالیقدر و حمزه عموی بزرگوار دیگرشان، بخش بسیار مهمّی از تاریخ اسلام است.
او افزود: همچنین غزوهی اُحد و بدر و مقامات و مساجدی، مانند مولد آن حضرت، کوه تاریخی حرا و غار شریف آن ـ مرکز بعثت آن بزرگوار به سوی خلق و آغاز دعوت ـ و نیز خانهی امّ هانی ـ جایگاه شروع معراج ـ و دهها مکان مقدّس دیگر، همه تاریخ این دین حنیف را معرّفی میکند، و حرمین شریفین علاوه بر کعبهی معظّمه و مسجد النّبی، نیز به اعتبار این اماکن تاریخی و محترم، دارای عالیترین هویّت است. قرآن مجید، «بیت» را به وجود آیات بیّنات و مقام ابراهیم، معزّز و مکرّم معرّفی نموده و «مقام ابراهیم علیهالسّلام» به این نسبت مورد احترام است.
آیت الله صافی گلپایگانی گفت: حرمین شریفین، بقعههایی دارد که بسیاری از آنها منسوب به خاتمالانبیاء حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم است. سزاوار است که مقامات جلیله و کریمهای که همه مضاف به نام آن حضرت است، به مرور اعصار باقی بماند و مقامات ایشان در مکّه و در مدینه، همچون مقام ابراهیم باید معروف و مشهور باشد. همانگونه که نام ابراهیم، پیامآور بزرگ توحید به آن مقام جاودانگی دارد؛ نام محمّد و رسالت او به توحید و مقامات او در حرمین شریفین باید جاودان بماند و خواهد ماند.
او تصریح کرد: همانطور که تخریب مقام ابراهیم و جلوگیری از عبادت خدا و نماز در آن به عنوان شرکگرایی جایز نیست؛ منع از تعظیم و تکریم مقامات محمّدی ـ که هر کدام جلوهی مقام ابراهیمی است ـ به این عناوین جایز نیست.
این مرجع تقلید ابراز داشت: مکانهای مقدّس مکّه و مدینه اگرچه به نام دیگران هم باشد، همه نام و جایگاه پیامبر اسلام و شعاع نام آن حضرت است. همه مکمّل دعوت به توحید و تاریخ دین توحید و عقیده به توحید و پیام توحید و اعزاز کلمهی توحید است. اگر ابراهیم به این مقام واحد یاد میشود؛ محمّد صلّی الله علیه و آله به همهی این مقامات متعدّد یاد میشود که همه جاودانگی دارد.
او در ادامه به دلایل و اهداف تخریب بقیع این آثار بزرگ تاریخ اسلام پرداخت و گفت:، امّا افسوس که بیشتر این مشاهد و مقامات را تخریب نمودند. خسارات بزرگی به تاریخ اسلام به واسطهی از بینبردن این اسناد تاریخی وارد شد که جبرانپذیر نیست، و پشتوانههای تاریخی دین مبین را ویران نمود.
آیت الله صافی گلپایگانی تصریح کرد: هدف شوم دشمنان در این اهانت بزرگ و در این سیاست، از بینبردن پشتوانههای تاریخ اسلام و اسناد و آثار خارجی و عینی تاریخ بود؛ آثار و ابنیه و مقامات و مشاهدی که تا دنیا برقرار است باید محفوظ بماند و در پاسداری از حریم و حرمت آنها، کمال اهتمام مبذول شود، متأسّفانه این مشاهد مقدّسه را منهدم نمودند. در دنیای کنونی که دولتها و مردم به حفظ سوابق فرهنگی و مواریث افتخارآمیز خود اهتمام دارند، این مواریث عزیز منهدم گردید و یا نام آنها را عوض نمودند.
او ادامه داد: هیچ امّت و هیچ فرد آگاهی، تاریخِ خود را اینگونه ضایع نمیسازد. هیچ تاریخ مکتوبی نمیتواند جایگزین این آثار باشد. هر ملّت دیگری اگر در حدّ یکی از این آثار و کمتر و کمتر هم داشت، حفاظت آن را سرلوحه سیاست خود قرار میداد. تخریب این مشاهد و به فراموشیسپردن حتی قبه الخضراء، یکی از مقاصد مهمّ سیاستهای اسلامستیزی دشمنان بود. چه نقشهی پر خسارتی بود که به توطئهی استعمار و به دست گروهی جاهل اجرا شد؛ إنا لله و انا الیه راجعون
این مرجع تقلید بیان داشت: روز هشتم شوّال، روزی است که ویرانگریهای این گروه از بقیع شروع شد و مراقد مطهّر و نورانی اهلالبیت علیهم السّلام را تخریب نمودند و به هویّت اسلام عزیز تاختند؛ لذا لازم است که همهی مسلمانان، اعمّ از شیعه و سنّی و مذاهب مختلف، در این روز، جنایات آنان را محکوم نمایند و همه با هم تجدید بنای این مشاهد عزیز و احیای سوابق درخشان اسلام را مطالبه نمایند.
او گفت: باید این واقعهی دلخراش را همه ساله مسلمانان روز عزا و مصیبت اعلام کنند و آن را محکوم نمایند. باید تا وقت نگذشته، این آثار نوسازی شود، مخصوصاً مشاهد و مقاماتی، مثل محلّ ولادت نبی اکرم در مکّه مکرّمه و مدفن جدّ بزرگوار و عموی عالیمقام و همسر فداکار آن حضرت و محلهّ بنیهاشم بازسازی شود و در مدینه منوّره، أحد، مشهد حضرت حمزه و سایر شهداء و بقیع مظلوم باید احیاء شود؛ مخصوصاً مقام و حرم ائمه طاهرین؛ حضرت امام حسن مجتبی و امام زین العابدین و امام محمد باقر و امام جعفرصادق علیهمالسلام؛ این مفاخر بینظیر عالم اسلامیت و بشریت تجدید شود. خانه امام جعفر صادق علیه السلام که از همان خانههای مذکوره در قرآن مجید است به حال اوّل باز گردد.
آیت الله صافی گلپایگانی عنوان کرد: خصوصاً شیعیان برای به یادماندن این اسناد تاریخ و این اهانتی را که در حرمین شریفین به اهل بیت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شده و هنوز هم ادامه دارد، این روز را روز حزن اهل بیت علیهمالسلام و روز مصیبت و حمله و هجوم به تاریخ اسلام دانسته و با اجتماعات با شکوه و اقامه مجالس عزاداری و عرض تسلیت به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواح العالمین له الفداء، این جنایتی را که علیه اسلام و قرآن و شخص پیغمبر اکرم و اهل بیت آن حضرت بوده، محکوم کنند و فراموش ننمایند که این جنایت، فراموششدنی نیست. «یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم و الله متمّ نوره ولو کره الکافرون»
دلیل تخریب قبور بقیع تفسیر خرافی وهابیت از اسلام است

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دلیل اصلی تخریب قبور بقیع را تفسیر خرافی وهابیها از احکام اسلامی خوانده و اظهار داشت: اساس بحثهای اسلامی را توحید و شرک تشکیل میدهد؛ ولی وهابیها تفسیر خرافی برای این دو مسأله دارند که این تفسیر بیگانه از اسلام است و در این مساله این گروه اندک یک طرف قرار دارند و تمام جهان اسلامی شیعی و سنی در طرف دیگر قرار دارند.
وی خاطر نشان کرد: وهابیها براساس برداشت نادرستی که دارند هر پدیده نو و تازه را بدعت میدانند برهمین اساس با نوآوری مخالفت میکنند؛ در حالی که نوآوری به دو شکل صورت میگیرد که یکی از آنها عرفی و دیگری شرعی است.
وی افزود: بدعت شرعی به معنای این است که ما عمل تازهای را به عنوان دین قلمداد کنیم؛ در حالی که نوآوریهای عرفی هرگز به معنای بدعت در دین نیست.
آیت الله مکارم شیرازی گفت: اگر تفسیر نادرست وهابیها را در اسلام جاری کنیم باید بسیاری از کارهای اجتماعی را حرام بدانیم.
حضرت آیت الله سبحانی: حاکمان نجد و حجاز حریت و آزادی را به حرمین شریفین باز گردانند

حضرت آیت الله العظمی سبحانی در پیامی که سال ۱۳۸۹ به مناسبت تخریب قبور ائمه بقیع (ع) داشت؛ اظهار کرد: سالروز تخریب بارگاه ملکوتی اهل بیت نبوت (ع)، و هتک حرمت مراقد امامان معصومین در بقیع، عاشورای دوم است و باید مسلمانان جهان به ویژه شیعیان مراتب نفرت، انزجار خود را از عاملان این جنایت به گوش جهانیان برسانند.
او افزود: هشتاد و شش سال پیش لشکر جهل و ضلالت، در چنین روزی، با بیل و کلنگ نصب و عداوت به حرم شریف ائمه چهارگانه و دیگر وابستگان خاندان رسالت در بقیع یورش برده و آنها را با خاک یکسان کردند.
این مرجع تقلید ادامه داد: بار دیگر عمل زشت و نفرت بار متوکل عباسی را در تخریب گنبد و بارگاه حسینی و شخم زدن زمین آن را تکرار کردند «یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُور الله واللهُ مُتِمٌ نُورِهِ وَلَو کَرِهَ الکافِرُون». قرآن مجید، مسلمانان جهان را به ترفیع و تکریم بیوتی که مرکز حمد و تسبیح الهی است، دعوت مینماید و میفرماید: «فی بُیُوتٍ أَذن الله أَن تُرفَعَ».
او یادآور شد: جلال الدین سیوطی در کتاب «الدرّ منثور» مینویسد: پیامبر اکرم (ص) این آیه را در مسجد تلاوت کرد. مردی پرسید مقصود از این «بیوت» چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: «خانههای پیامبران است». در این هنگام، ابوبکر در حالی که به خانه حضرت زهرا (س) اشاره میکرد، پرسید: آیا این خانه هم از آنهاست؟ حضرت فرمود: «نعم من افاضلها» (یعنی آری از برترین و والاترین آنهاست).
آیت الله سبحانی عنوان کرد: مرقد عسکریین (ع) که اخیراً به دست همین عاملان ویران گشت، خانههای آنان بود که در آن، امامان و مادر گرامی ایشان، خدا را عبادت کرده و به حمد و ثنای او میپرداختند. متاسفانه به جای ترفیع و تعمیر، منهدم گردید.
او افزود: رسم خردمندان جهان، حتی رسم پیروان شرایع پیشین این بود که قبور بزرگان و پیامبران را تکریم نموده و با ساختن بنا بر قبور آنان، ادای احترام میکردند و هم اکنون قبر خلیل الرحمن در فلسطین اشغالی، و قبور دیگر پیامبران و اوصیای آنان در کشورهای اردن و سوریه و مصر و عراق گواه این مطلب است. متاسفانه اعراب نجد، از فرهنگ اسلامی دور بوده و به جای عمل به آیه «قُل لا اساَلکُم عَلَیهِ أَجراً إلا المَوَدّهَ فِی القُربی» به دشمنی برخاسته و آثار آنان را همراه با آثار دهها وابسته به خاندان رسالت و دیگر بزرگان دین، منهدم کردند.
در بخش دیگر پیام بیان شده است: روزی نیست که در حرمین شریفین آثار اسلامی تازهای به بهانه توسعه حرمین نابود نگردد و چیزی نمیگذرد که شهرهای مکه مکرمه و مدینه منوره به صورت دو شهر غربی به تمام معنی در آیند. مسلمانان جهان، از حاکمان نجد و حجاز میخواهند حریت و آزادی را به حرمین شریفین باز گردانند و اجازه دهند با نظم و آرامش، محبان اهل بیت (ع) قبور آنان را تجدید بنا کنند و همه طوایف اسلامی را در انجام فرائض خود در زمان حج و عمره، آزاد بگذارند تا حرم امن الهی برای همه «حرم امن» گردد.
حضرت آیت الله نوری همدانی: فرقه وهابیت تکفیری ماهیت شقاوتمندانه خود را در محو آثار اسلامی ظاهر ساختند

حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی به مناسبت هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه (ع) در پیامی عنوان کرد: از حدود ۹۰ سال پیش و پس از اینکه فرقه تکفیری وهابی با تخریب قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) و ارتکاب جنایات قبیح در مسجد مدینه و در کربلا در ریختن خونها و از بین بردن آثار اسلامی عقاید منحرفانه خود را ظاهر کردند هر سال خاطره این مصیبت عظیم در قلوب مسلمانان تجدید میشود.
او افزود: این فرقه که برخلاف مبانی قرآن مجید و احادیث معتبر اسلامی با تکیه بر استکبار و صهیونیستها ذلیلانه زیر سلطه آنها قرار گرفتند، راه اختلاف و ایجاد تفرقه با مسلمانان را پیموده و هر روز بر جنایات و شقاوت خود افزودند و ماهیت شقاوتمندانه خود را در محو آثار اسلامی، تخریب مساجد، ریختن خون مسلمانان و کشتن زنان و کودکان بیش از پیش ظاهر ساختند.
این مرجع تقلید گفت: این فرقه منحرف در انجام همه این جنایتها هدفی جز حفظ حکومت خود نداشتند و در ایجاد گروه داعش و ریختن خونها در عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن و نیجریه منظور و هدفی جز خدمت به استکبار و صهیونیسم جهانی ندارند.
او تصریح کرد: اخیراً در میان کشورهای اسلامی هیچ کشوری به اندازه این رژیم از کشورهای غربی و همفکران آنها که هدفی جز ایجاد جنگ و اختلاف افکنیها برای فروش سلاحهای جنگی ندارند، سلاح جنگی نخریده است و هم اکنون در حدود سه ماه است که با تهاجم شبانه روزی و کشتار بیرحمانه مردان و زنان و کودکان و تخریب مساجد و مدارس و بیمارستانها و خانههای کشور یمن خادم الحرمین الشریفین بودن خود را در انظار جهانیان به نمایش گذاشته است.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از شفقنا، تاریخ انتشار: ۳۱اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: fa.shafaqna.com/۱۱۵۱۶۹۶