شعار سال: با اعلام نتیجه احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، یک پرسش بسیار مهم، ذهن را مشغول کرده است: معیار شورای نگهبان برای احراز یا عدم احراز صلاحیتها چیست؟ مروری بر اسامی اعلام شده، این ذهنیت را تقویت میکند که معیار مشخصی وجود ندارد! به چند دلیل:
1-اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهوری در هشت سال گذشته است؛ یعنی جانشین رئیس جمهور که تایید نشده است. اگر صلاحیت ندارد، چگونه هشت سال معاون اول رئیس جمهور بوده؟!
2-علی لاریجانی سالها رئیس مجلس شورای اسلامی بوده و الان هم نماینده ویژه رهبری در مذاکره با چین برای قرارداد ۲۵ ساله. او چگونه صلاحیت ریاستجمهوری ندارد اما مسئول انعقاد چنین قرارداد مهمی است؟!
3-محسن مهرعلیزاده بهمن ۹۸ برای انتخابات مجلس شورای اسلامی احراز صلاحیت نشد، اما برای انتخابات ریاست جمهوری تایید شد! برعکس، مسعود پزشکیان و مصطفی کواکبیان که برای انتخابات مجلس تایید شده بودند برای ریاست جمهوری تایید نشدند! یا علیرضا زاکانی که دو دوره برای انتخابات ریاستجمهوری ردصلاحیت شده بود این بار تایید شد.
4-عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی که سوابقش اقتصادی است رجل سیاسی شناخته میشود اما مثلا مصطفی کواکبیان که دبیرکل یک حزب سیاسی است رجل سیاسی شناخته نمیشود! جایگاه احزاب و کاندیداهای حزبی در این انتخابات کجاست؟!
5-محمد شریعتمداری و عباس آخوندی و افراد دیگری که سابقه وزارت دارند تایید صلاحیت نمیشوند اما فردی مثل قاضیزاده هاشمی که نه سابقه حزبی و نه سابقه اجرایی دارد تایید میشود!
6-جایگاه رای اعضا در شورای نگهبان کجاست؟ آیا واقعا ۷ رای از ۱۲ رای اعضای شورای نگهبان برای تایید صلاحیت کافیست؟ اگر اینگونه است چگونه میتوان باور کرد فقط ۷ کاندیدا، موفق به کسب ۷ رای شدهاند؟! چگونه میتوان قبول کرد که زاکانی و قاضیزاده، رجل سیاسی شناخته شده و احراز صلاحیت شدهاند، اما بقیه نه؟ معیار انتخاب این ۷ نفر چه بود؟
نکته آخر: به نظر میرسد قرار به برگزاری انتخاباتی غیررقابتی است که نتیجه آن از همین حالا مشخص است و نه فقط کاندیداهای ردصلاحیتشده، بلکه حتی آملی لاریجانی عضو شورای نگهبان هم به آن اعتراض کرده و ابراهیم رئیسی کاندیدای احتمالا پیروز هم گفته به دنبال رایزنی برای رقابتی شدن انتخابات است. آیا این روند احراز صلاحیتها به معنای تهدید جدی جمهوریت نظام نیست؟
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال ،برگرفته از مردم سالاری آنلاین