شعار سال:سازمان یونسکو، سومین پنجشنبه ماه نوامبر را «روز جهانی فلسفه» خوانده است که این ایام، در ایران با روز بزرگداشت علامه طباطبایی، ۲۴ آبان ماه، تقریباً مصادف شده است که به این مناسبت هماندیشیهای پرشماری با موضوع فلسفه برگزار میشود. «آینده فلسفه در ایران» یکی از این نشستها بود که هفته گذشته بههمت گروه فلسفه دانشگاه شهید مطهری برگزار شد و با حضور استادانی چون آیتالله عبدالله جوادی آملی و دکتر رضا داوری اردکانی بسیار پرمخاطب شد. بهدلیل اهمیت این دو سخنرانی، گزیدهای از آنها را روایت کردهایم.
آسیبهای «علم سردخانهای»
آینده فلسفه در ایران را چگونه میبینید؟ و چه برنامهای برای آینده فلسفی در ایران پیشنهاد میکنید؟ اینها دو پرسش محوری همایش بود و آیتالله جوادی آملی، فقیه و فیلسوف و از مراجع تقلید شیعه، در پیامی تصویری کوشیدند تا بحث خود را بیشتر به «رسالت دانشگاه در تبیین آینده فلسفه» و «تأثیری که الهیات فلسفه بر جامعه میتواند داشته باشد» اختصاص دهند.
ایشان برای تبیین بحث خود، نخست به ذکر این مقدمه پرداختند که دلیل کاربردی نبودن الهیات فلسفه این است که تنها با علوم سر و کار دارد و بههمین دلیل ارتباطش با فرد و جامعه با واسطه و از رهگذر علوم است. بنابراین، میکوشد تا بواسطه علم و خرد عقلانی و اسلامی شده، جامعه را به سمت خردورزی و عقلانیت پیش برد وبرخلاف «حکمت عملی» که کاربردی است و بیواسطه جامعه را هدف گیرد و میکوشد جامعه را مسلمان کند و آثار اسلامی را در جامعه عملیاتی کند.
به این اعتبار، ایشان معتقد است که رسالت دانشگاه در تبیین آینده فلسفه در ایران این است که بداند دانش فلسفه «امتی» دارد و این امت، علوم جهانیاند و اگر علوم تحت تدبیر این امام (دانش فلسفه) بخوبی هدایت شوند، بخشهای حکمت عملی هم در شئون گوناگون هدایت میشود. ایشان در این راستا گفت:«سخن الهیات فلسفه این است که دانشمندان! شما با یک مثلث روبهرو هستید مثله نکنید؛ «هُوَ الْأَوَّلُ» را کنار نگذارید، «هو الآخر» را کنار نگذارید، با معلوم سردخانهای، علم گرم پدید نمیآید. شما این لاشه را به سردخانه تحویل دادید گفتید: ما زمینشناس هستیم، آسمانشناس هستیم، گیاهشناس هستیم، معدنشناس هستیم، داروشناس هستیم، بله؛ اما این درد و درمان، این آسمان و زمین، این فرشته و سرشته، این انسان و ملک هر چه هست و هر که هست یک مبدأ فاعلی دارد یک مبدأ غایی دارد آن مبدأ فاعلی «هُوَ الْأَوَّل» آن است، آن مبدأ غایی، هدف و «هو الآخر» آن است، شما فقط با نظام داخلی کار دارید نظام داخلی این مثلث مثله شده؛ معلوم سردخانهای علم سردخانهای تحویل میدهد!»
بنابراین، بهزعم ایشان، الهی و اسلامی شدن علوم در گرو «عملی شدن فتوای فلسفه الهی» است و در غیر این صورت، تمام علوم سکولار شده و نتیجه آن، جنگ جهانی اول و دوم یا جنگهای نیابتی، کارخانههای اسلحهسازی سهشیفته، موج مهاجران دریایی و... است. دانشگاه وقتی اسلامی میشود که دانش آن اسلامی باشد، دانش اسلامی، دانشمند اسلامی تربیت میکند؛ این کار اساسی فلسفه است.
فلسفه مقام آزادی است
دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم ایران، نیز در متن مکتوبی که برای این همایش تدارک دیده بود، عنوان کرد که روز جهانی فلسفه برای اهل فلسفه فرصتی فراهم میآورد که بتوانند در باب ماهیت فلسفه و وضع کنونی و آینده آن اندکی بیندیشند و اتفاقاً اینها از مهمترین مسائل فلسفه زمان ما است.
بهزعم او، هرگز به اندازه امروز، فلسفه نیاز نداشته است که از خود دفاع کند زیرا نه این همه دشمن و مخالف داشته و نه ایدئولوژیهای گوناگون مدعی بودهاند که اخلاق و سیاست و علم رسمی را راه میبرند. اکنون گاهی فلسفه حتی از سوی کسانی که شغلشان فلسفه است مورد ملامت و مؤاخذه قرار میگیرد.
وی تأکید کرد که کاش در کشور ما هم آشنایی با فلسفه به حدی برسد که استادان با تصلّع بر فلسفه دوره اسلامی و فلسفههای دیگر به راههای تازه و فهم روشنتری از مسائل زمان برسند. فلسفه جدید اروپایی فلسفهای است که اگر آن را «سخن مدرنیته» بدانیم دور نرفتهایم و چون مدرنیته جهانی شده است اهل فلسفه هر جا که هستند و به هر کشوری که تعلق دارند باید با آن فلسفه آشنا شوند. کشور ما که سابقه هزار ساله تفکر فلسفی دارد و زبانش یکبار مستعد آموختن فلسفه شده است باید در این راه اهتمام کند و مخصوصاً اینکه به این اهتمام هم نیاز دارد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار: 25آبان 1400، کدخبر: 760919،www.ion.ir