پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۸۹۷۹
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۴۲
شاید کمتر کسی بداند تاسیس نهاد «اورژانس» در ایران حاصل یک اتفاق تلخ و مرگبار ملی بوده؛ ۱۴ آذرماه ۱۳۵۳ در اثر فرو ریختن سقف یکی از سالن‌های فرودگاه مهرآباد، ۱۸ نفر کشته و ده‌ها نفر مجروح شدند.
شعار سال: دلیل اتفاق به برف سنگینی بر می‌گشت که روی سقف نشسته بود. آن هم در حالی ستون نگهدارندهٔ سقف سالن به دلیل انجام پاره‌ای از عملیات عمرانی به صورت موقت برداشته شده بود. بعد از این اتفاق به سربازان، ماموران آتش نشانی و حتی پاسبانان شهری دستور داده شد تا به کمک آسیب دیدگان بشتابند.


وقتی از خودمان درس نمی‌گیریم تا عبرت دیگران شویم

عملیات آنها، اما بسیار کند پیش رفت و بیش از ۳۰ ساعت طول کشید. مهمتر اینکه افراد آموزش ندیده نه تنها در بیرون کشیدن اجساد و مجروحین ناتوان بودند بلکه حتی در مواردی به افراد زنده و جراحت دیده هم آسیب‌های بیشتری زدند. این اتفاق در آن زمان یک خلاء مهم در کشور را مشخص کرد؛ خلاء سازمان تخصصی امداد و نجات در کشور. در نتیجه در همان سال ۱۳۵۳ سامانه فوریت‌های پزشکی کشور (که امروزه با نام سامانه ۱۱۵ می‌شناسیم) با همکاری کشور آمریکا تأسیس شد و ایران به عنوان چهارمین کشور دارنده خدمات اورژانس پیش بیمارستانی در جهان شناخته شد. در واقع نگاه درست به فاجعه‌ای که جز خدشه به حیثیت کشور، ۱۸ نفر کشته و حدود ۷۰ مجروح هم به دنبال داشت، ایران را به یک سازمان امداد و نجات حرفه‌ای مجهز کرد. داستان شکل گیری بسیاری از نهادها، ساختارها، قواعد، قوانین و سازوکار‌های مدرن و کارآمد دنیا تقریبا از چنین مسیر مشابهی می‌گذرد. از مسیر درس گرفتن از اشتباهات و اتفاقات بد، آسیب شناسی این اتفاقات و نهایتا یافتن خلاء‌ها و ضعف‌های پیرامون آن.
 


وقتی از خودمان درس نمی‌گیریم تا عبرت دیگران شویم


ایران اساسا کشوری فاجعه خیز است؛ سیل، زلزله، طوفان و حتی خشکسالی برای اقلیم ما چیز غیرطبیعی نیست. در دنیای جدید بخش زیادی از دامنه تخریب و آسیب این دست حوادث با ساخت نهاد‌های متناسب، وضع قوانین و قواعد لازم و یافتن راه کار‌های مشخص کنترل شده. در ایران نه تنها چنین نیست بلکه سوانح غیرطبیعی هم مانند آتش سوزی‌ها هنوز ما را به ضرورت تبیین استاندارد‌ها و قواعد جدید و ساخت نهاد‌های متناظر برای کنترل این حوادث نرسانده. موضوع خیلی ساده است؛ حدود ۲ دهه پس از زلزله ویرانگر بم و ۵ سال پس از فاجعه پلاسکو، استاندارد‌های ساخت و ساز ما در کشور همان‌ها هستند که بودند، فرایند نظارت بر ساخت و ساز‌ها هم همینطور. در فاصله زلزله بم تا امروز کشور با چندین زلزله و سیل بزرگ و چند مورد فجایع دیگر مانند پلاسکو و متروپل مواجه بوده، اما همچنان یک سوال وجود دارد و آن اینکه شیوه و سازمان دهی امداد، نجات و عملیات میدانی این حوادث چه فرقی کرده؟ تجربه اتفاقات قبلی چقدر در ارتقاء استاندارد رفتار امدادی ما تاثیر گذاشته؟ چقدر با اتکاء به تجارب قبلی توانسته ایم عملیات امداد و نجات سریع تر، مفیدتر و کارآمدتر انجام دهیم؟ کدام قدم مثبت را در مدیریت درست افکار عمومی و اطلاع رسانی سازنده در هنگام بحران برداشته ایم و کدام درس را از گذشته آموخته ایم؟ وضعیت عملیات نجات متروپل به خوبی و صراحت کامل پاسخ این سوال‌ها را می‌دهد. کما اینکه کافی است به وضعیت ساخت و ساز‌های کشور نگاه کنیم تا به خوبی در بیابیم از حادثه بم تا امروز و در خلال حداث مختلف و متفاوت این ۲۰ سال چقدر از پائین بودن استاندارد‌های ساخت و ساز و تبعات مرگبار ناشی از آن درس گرفته ایم.


وقتی از خودمان درس نمی‌گیریم تا عبرت دیگران شویم

امروز در حالی عملیات نجات متروپل در جریان است که گزارش ملی پلاسکو، مدت هاست بایگانی شده. گزارشی که می‌توانست نقطه آغاز اصلاحات بنیادین در استاندارد‌های حقوقی، ساختاری و فنی کشور چه برای ساخت و ساز و چه در مرحله امداد و نجات سوانح باشد. کما اینکه پیش از آن هم در زلزله ها، سیل‌ها و دیگر حوادث غیر مترقبه مشابه نه گزارشی تهیه شده، نه تجربه چندانی ثبت و ضبط گردید، نه آسیب شناسی صورت گرفت و نه درسی برای آینده آموخته شد. اینکه امروز مردم یک شهر خودشان سگ هایشان را فارغ از اینکه آموزش دیده هستند یا نه، برای زنده یابی مصدومان می‌آورند، اینکه مردم محلی با بیل و کلنگ و سطل تا چند روز مشغول آواربرداری بودند، اینکه نیرو‌های آتش نشانی باید از تهران به صورت زمینی هزار کیلومتر طی کنند و برای کمک در امداد بعد از روز دوم حادثه به منطقه برسند و نمونه‌های بسیار دیگری از این دست مانند وضعیتی است که کشوری برای اولین بار با چنین موقعیتی مواجه می‌شود. ما اگر از هر کدام از سوانح مشابه قبلی به اندازه یک صفحه کتاب درس گرفته بودیم، قطعا امروز اوضاع در متروپل متفاوت بود. یا متروپل ویران نمی‌شد و یا اگر می‌شد، عملیات امداد و نجات آن اینگونه نبود. درست است که ما متخصصان بزرگ و آگاهی در کشور داریم، اما مشکلمان این است که از رخداد‌ها درس نمی‌گیریم. به قول عطار نیشابوری: هرکه نامخت ازگذشت روزگار/ نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
 
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از سایت فراز، تاریخ انتشار:۸ خرداد ۱۴۰۱، کد خبر: ۵۱۶۵۶، www.farazdaily.com
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین