پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۶۱۰
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۳۹۵ - ۲۳:۵۰

گونه شناسی عینک و انواع فریم

به­ طور کلی، عینک وسیله ای با کاربردهای مختلف برای چشم ها بوده و وسیله­ ای تزئینی برای چهره محسوب شده که از سال های 1930 به بعد، دچار تحولات شگرف و پیشرفت های خارق العاده شده است. در متن زیر خلاصه ای از گونه شناسی انواع عینک بعلاوه انواع فریم ، ارایه می گردد .

شعار سال:
متن زیر بشکل خلاصه و کاربردی، خواننده را با انواع عینک و تقسیم بندی فریم های عینک آشنا می سازد.

الف) انواع عینک(بر اساس نوع کاربرد)
:
برخی از رایج ترین گونه شناسی و تقسیم بندی انواع عینک بر اساس نوع کاربرد به شرح زیر می باشند:

1)عینک های طبی: به آن دسته از عینک هایی که، عدسی های تجویزی، جهت رفع عیوب انکساری در آنها نصب می شود، عینک های طبی می گویند. توضیح اینکه عینک هایی با اتاقک مرطوب ( جهت جلوگیری از اشک ریزش شدید ) و یا عینک های منشوری ( برای موارد کم بینایی و یا آسان نمودن مطالعه برای کسانی که قرار است مدت زیادی به علت فلج اندام های اصلی، بستری شوند ) ، و عینک های مخصوص آرایش ( برای اشخاصی که دارای عیوب انکساری شدید هستند ) و...، در زمره­ی عینک های طبی، با کاربرد خاص محسوب می شوند .

2)عینک های آفتابی: به گروهی از عینک ها که جهت محافظت از چشم ها در برابر آثار زیانبار نور خورشید و نورهای مضر ساخته می شوند و در شرایط حاضر عموما جهت زیبایی مورد استفاده قرار می گیرند، عینک های آفتابی می گویند .

3)عینک های طبی- آفتابی :به­ بعضی از عینک هایی که جهت مصارف طبی به کار می روند، اما از عدسی های طبی- آفتابی(انواع عدسی های رنگی و یا فتوکرومیک ) استفاده می کنند عینک های طبی- آفتابی گفته می شود .

4)عینک های صنعتی و یا حفاظتی: این دسته از عینک ها، همان طور که از نام شان پیداست، جهت محافظت از چشم ها در برابر برخورد با ذرات و حفاظت در برابر تابش های مضر در مشاغلی مانند : تراش کاری(سنگ - فلزات)، کار با مواد شیمیایی، رادیولوژی و... ، به کار گرفته می‌شوند .

5)عینک های ورزشی: این گونه عینک ها، که هنوز فرهنگ کاربرد آن برای بسیاری از مـردم ناشناخته است، از اهمیـــت ویـــژه ای در محافظت از چشم ها در هنگام انجام ورزش های مختلف برخوردار است. به­ گونه ای که برای هر ورزشی، عینک خاص همان ورزش از مواد مخصوص جهت محافظت، ایمنی و بهداشت چشم، (البته با رعایت مسائل دیداری) ساخته شده است. کاربرد این عینک ها برای بازی های میدانی، دوچرخه سواری، اسکی، کوهنوردی، غواصی، شنا، شکار، ماهی گیری، بازی بیلیارد و می باشد .

6)عینک های سمعک دار: این عینک ها، برای اشخاصی که مشکل شنوایی دارند ، بکار می رود .

7)عینک های الکترونیکی: در انواع گوناگون و با کاربردهای مختلف جهت نابینایان، ساخته شده است .


ب) مفهوم فریم در عینک سازی و اجزای آن:

آن قسمت از عینک، که عدسی های تجویز شده ویا تیغه‌های حفاظتی را در مقابل چشمان نگه می‌ دارد، قاب یا بدنه­ عینک می‌ گویند و به فریم (Frame) نیز معروف است. فریم، توسط‌ دسته‌ هایی که به آن متصل می‌ شود، بر روی صورت تنظیم می‌ گردد. فریم هایی هم هستند که دسته ندارند و در عوض به وسیله­ فشارهای دو طرف بینی در محل خود قرار می گیرند(مثل pince-nez یا oxford) ویا بر روی فریم دیگری سوار می شوند(مثلclip-ons) و یا در دست نگه داشته می شوند(مثلlorgnettes). اجزای فریم عبارتند از :

- اجزای جلویی فریم (Frame Front) : آن بخش از قاب را که بین دو عدسی و بر روی بینی قرار می‌ گیرد را پل (Bridge) گویند و لبه‌ ای که دور عدسی هـا را در بر گرفته، به حدقه (Rim) یا (Eyewire) معروف است‌. به قسمت های بیرونی جلوی قاب که در منتها الیه سمت چپ و راست، در نقاطی که دسته ها به آنها متصل می شوند، Endpiece می گویند . تعداد معدودی از فریم های پلاستیکی، هنوز هم دارای یک پوشش فلزی در قسمت بیرونی Endpiece بوده که پرچ هایی جهت نگهداری لولا به آنها متصل شده است.

- لولاها :  لولاها دسته ها را به قاب عینک متصل می‌کنند و تعداد پایه هایشان فرد است(تعداد پایه ها، سه، پنج و یا هفت می باشد). لولا ها ممکن است که از نظر ساختمان با هم تفاوت داشته باشند . اما، به منظور ساده نمودن، آنها را معمولاً بر اساس تعداد پایه های لولای دسته ولولای قاب طبقه بندی می کنند. نسبت پایه ها ما بین دسته و قاب متغیر می باشد. مثلاً، 2به1، 1به2، 3به2، 2به3، 4به3 و3به4.(برای مثال، اگر دسته، دارای یک پایه باشد، آنگاه قاب عینک دو پایه دارد و بر عکس اگر قاب عینک دارای دو پایه باشد، دسته می بایست یک پایه داشته باشد).

- پد : بعضی از فریم ها دارای پد (Pad) می باشند. پد، قطعه ای پلاستیکی است که بر روی بینی قرار می گیرد، تا فریم را نگه دارد. پدها ممکن است که، به ­طور مستقیم و یا با واسطه­ یک قطعه­ فلزی که به بازوی محافظ و یا بازوی پد موسوم است، به فریم متصل شوند .

- دسته ها (Temples) :آن قسمت از دسته که نزدیکترین فاصله با قسمت اتصال با قاب را دارد، به butt end ویا butt portion معروف است. اولین نقطه ای از دسته که بر روی گوش خم می شود bend نامیده می شود. بخشی از دسته را که مابین butt end و bend قرار گرفته shank و یا shaft می نامند. آن بخش از دسته که در زیر bendودر پشت گوش قرار دارد، به نامهای earpiece, bend-down portion, curl معروف می باشد. پایه­ی لولای دسته را گاهی هم dowel hole می نامند.

 ب)طبقه بندی فریم هـا :

امروزه ، براساس نوع مواد بکار رفته در ساختمان فریم ، وزن، وضعیت دسته ونوع رنگ آمیزی ، فریم ها به انواعی طبقه بندی می شوند که اینک، به اختصار توضیح داده ‌می‌شود .

* مواد بکار رفته در ساختمان فریم (Material) : اولین طبقه‌بندی یک فریم، بر اساس مواد بکار گرفته شده در ساختمان آن می‌باشد که یا پلاستیک است و یا فلز. که انواع گوناگونی از هر دو نوع ماده را در ساخت فریم به­ کار می‌برند. اما، نکته­ مورد توجه آنکه، مواد سازنده­ی آنها می بایست، خواص یک عینک مطلوب را داشته باشد که این خواص عبارتند از :

· قابلیت کشش و تغییر شکل پذیری، جهت ساخت و نصب عدسی .

· در برابر خوردگی بر اثر عوامل فیزیکی و شیمیایی مقاومت کند و تغییر شکل، اندازه و رنگ ندهد .

· اشتعال ناپذیر و بی خطر باشد .

· سبک باشد .

· از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد .

در ضمن، علاوه بر ویژگی های فوق، بهتر آن است که عینک های ساخته شده، دارای تنوع مدل باشند، تا بتوان رعایت فاکتورهای زیبایی را نمود .

1) فریم های پلاستیکی:

* پلاستیک‌ :( Plastic ) پلاستیک های اولیه ای که در ساخت فریم از آنها استفاده می شده، از جنس باکلیت و گالالیت بودند . این پلاستیک ها به خاطر شکنندگی در برابر سرما،خوب عمل نمی‌کردند. بعدها از ماده­ زیلونیت به­ طورگسترده در ساخت فریم استفاده شد. این ماده به خوبی صیقل می‌پذیرد، اما در مقابل حرارت بالا، قابل اشتعال است‌. به ‌همین خاطر تولید این فریم ها ممنوع شد( به ­دلیل استفاده از ماده­ی زیلونیت به فریم های زیل [ zyl ] نیز معروف‌بودند).

* سلولز استات‌( Cellulose acetate ): «سلولز استات» ماده‌ای است که به­ طور گسترده در ساخت فریم به ­کار می‌رود. ماده­ اصلی سلولز، از پنبه یا خمیر چوب گرفته شده و سپس مورد عمل‌آوری واقع می‌گردد . هنگامی که ماده­ اولیه­ سلولز از پنبه‌استخراج می‌شود، به­صورت رشته‌هایی می‌باشند که به تخم پنبه چسبیده اند و آن‌قدر کوتاه می‌باشند که قابل‌استفاده برای منسوجات نیستند.این رشته‌هـا را Linter گویند. مواد استخراجی از چوب و یا پنبه را با مخلوطی از انیدرید،اسید استیک و اسید سولفوریک(که به عنوان کاتالیزور عمل می‌کنند) به هم‌می‌آمیزند. سپس، مواد پلاستیک‌ساز و موادی را جهت استحکام، به آن اضافه می نمایند .

امروزه، بعضی از آلرژی ها را به استفاده از فریم های ساخته شده از سلولز استات نسبت می دهند. گرچه، این موضوع نادر است‌ . زیرا بیشتر اوقات، مشکلات پوستی ناشی از این گونه واکنش های آلرژیک مربوط به ذراتی می شود که توسط مواد سازنده­ی فریم قابل جذب اند. یعنی ماده­ سازنده­ فریم، خود به تنهایی نمی تواند باعث بروز یک واکنش آلرژیک شود. لذا، به منظور محافظت سطح فریم از تماس با این گونه مواد، سطح فریم را روکش می کنند.در صورتی که سطح فریم روکش نشود، این امکان وجود دارد که سلولز استات، موادی را که آلرژی‌زا هستندجذب نماید. یک روکش خوب، روکشی است که مانع رسیدن اشعه­ فرابنفش به فریم شود. چنین روکشی از کم رنگ شدن فریم نیز جلوگیری‌ می‌نماید . «سلولز استات‌» را می‌توان به شکل ورقه‌های پلاستیکی ساخت و از آن قطعات فریم را برید و یا اینکه‌ به­ صورت دانه‌های استات درآورده و آن را در مدل تزریقی به­ کار برد.برای ساخت فریم، سلولز استات را معمولاً به ­صورت ورقه‌ به­ کار می‌برند .

* سلولز استات پروپیونات‌ ( Propionate ) یا ( cellulose aceto - propionate ) : عموماً به پروپیونات معروف است‌ . بسیاری از خصوصیات سلولز استات را دارا بوده وبرای مدل‌تزریقی مناسب‌تر است‌(همچنین به جهت دارا بودن وزن کمتر نسبت به استات،از مزیت سبکی نیز برخوردار می باشد). پایداری رنگ در پروپیونات نسبت به سلولز استات کمتر می‌باشد و در صورتی‌که روکش جذب کننده­ اشعه­ ماوراء بنفش نداشته باشد، مدت ‌نسبتاً کوتاهی رنگ خود را از دست می‌دهد. برای ساخت فریم، دانه‌های پروپیونات را حرارت داده تا به ­صورت مایع درآیند. سپس، آن را به وسیله­ تزریق‌ برای ساخت مدل های دلخواه به­ کار می‌برند.دانه‌های پروپیونات، ممکن است که در ابتدا بی‌رنگ باشند که در این صورت بعد از ساخت فریم قسمت های مختلف آن را به دلخواه رنگ می‌کنند .

* اوپتایل : ( Optyl ) اپوکسی رزین که برای ساخت فریم به­ کار می‌رود، تحت نام تجاری Optyl معروف است‌. این ماده، ازطریق مخلوط کردن رزین مایع با یک ماده­ سخت کننده ساخته شده و سپس طی فرآیندی که در خلاء صورت‌می‌گیرد، اشکال مختلفی ازفریم را تولید می‌کنند. ماده فوق، دارای خاصیت ترموالاستیک است. بدین معنی که وقتی در مقابل حرارت قرار می‌گیرد، خم‌شده و اگر مجدداً حرارت ببیند، به شکل اولیه­ خود باز می‌گردد. سلولز استات یک ماده­ی ترموپلاستیک‌است‌ . بدین معنی که وقتی حرارت ببیند خم شده، اما با حرارت مجدد، به شکل اولیه­ خود باز نمی‌گردد.اپتایل (Optyl)تقریباً 30% سبکتر از سلولز استات می باشد(از استات معمولاً بعنوان یک شاخص جهت‌ مقایسه­ وزن استفاده می‌شود).

*نایلون ( Nylon ) : نایلون‌، ماده‌ای است با خاصیت انعطاف پذیری بالا، که اگر متناوباً در طول شب در آب قرارگیرد، انعطاف‌پذیری خود را حفظ می‌کند. این ماده، تنها به مرور زمان خشک و شکننده می‌شود. نایلون اخیراً به­ طور گسترده مخصوصاً در ساخت عینک های ورزشی‌ ، مورد استفاده واقع شده‌ است .

* رابر ( Rubber ) : بعضی از عینک های ورزشی و یا آفتابی ممکن است که از ترکیب نایلون و لاستیک ساخته شوند. این گونه‌ عینک ها همان طور که انتظار می‌رود قابل انعطاف بوده و اگر خم شوند، به شکل اولیه­ خود باز می‌گردند، اما قابل تنظیم نمی‌باشند و در مقابل ضربه تا حد زیادی مقاومند .

* الیاف کربن‌ ( Carbon Fiber ) : از الیاف کربن‌، در ساخت یک نوع فریم نازک و مستحکم استفاده می شود. بدین منظور رشته‌هایی از الیاف کربن را با نایلون ترکیب می کنند. این ماده قابل تنظیم نبوده و در نتیجه برای ساخت حدقه­  فریم ها به ­کار می‌رود. به عبارت دیگر، اگر جنس فریم انتخابی شما از الیاف کربن باشد و به هنگام انتخاب بر روی‌صورت شما خوب تنظیم نباشد، بعد هم نمی توانید آن را تنظیم نمائید . مزیت اصلی این گونه فریم ها، سبکی وزن آنها می‌باشد. این کم‌وزنی، به­ خاطر استحکام زیاد الیاف کربن می‌باشدکه می‌توان فریم را نازکتر ساخت‌(الیاف کربن 60% وزن سلولز استات را دارا می‌باشد ).

از آنجا که کربن سیاه است‌، رنگ فریم های ساخته شده از این ماده مات و محدود می باشد. اغلب اوقات فریم عینک، از الیاف کربن و دسته‌های آن، فلزی می‌باشد. در هوای سرد به­ دلیل شکستگی هایی که‌ ممکن است در فریم ایجاد شود، مشکلاتی پدید خواهد آمد که به خاطر این گونه مشکلاتِ دمائی، ضروری است که بعد از ساختن فریم با این ماده و در حالی که هنوز گرم است، آن را بلافاصله در معرض هوای سردقرار ندهیم‌.

* پلی‌آمید( Polyamide ) : پلی‌آمید، ماده‌ای است که اساسش نایلون بوده و کاملاً مقاوم است. پلی‌آمید 72% وزن سلولزاستات را دارا می‌باشد و چون می‌توان آن را نازکتر ساخت، از مزیت کم وزنی‌برخوردار است‌ . برخلاف‌فریم های ساخته شده از الیاف کربن‌، فریم های پلی‌آمید را می‌توان به صورت شفاف ساخت‌. این فریم ها، در مقابل مواد شیمیایی و حلال ها مقاوم بوده و آلرژی‌زا هم نمی‌باشند .

* کِولار ( Kevlar ) : کِولار، ماده‌ای است که با نایلون آمیخته شده‌. این ماده محکم و سبک بوده و در ساخت فریم از آن‌استفاده می‌شود. کِولار در مقابل طیف گستره‌ای از دما، حالت خود را حفظ می‌نماید، اما به سختی تغییر شکل می‌دهد. اگرچه در مقابل حرارت نرم می‌شود، اما نه جمع می‌شود و نه بسط پیدا می‌کند .

* پلی‌کربنات‌ ( Polycarbonate ): پلی کربنات‌، ماده‌ای است که در ساخت عدسی ها بکار می‌رود. اما از این ماده می‌توان در ساخت فریم‌ نیز استفاده نمود. فریم هائی که با این ماده ساخته می‌شوند، عمدتاً برای مقاصد ورزشی و ایمنی‌می‌باشند. هنگامی که برای مقاصد غیرطبی بکار می‌رود، عدسی و فریم را به­ طور یکپارچه می‌سازند . عینک های یکپارچه‌ای که از این ماده ساخته می‌شوند، بیشتر از هر نوع عینک مشابه موجود در بازارمقاوم هستند. متأسفانه‌، فریم های ساخته شده از پلی کربنات، به­ خاطر مقاومتی که در برابر تنظیم از خود نشان می‌دهند، نمی‌توانند جایگزین خوبی برای عینک های رایج باشند.استفاده از این ماده در ساخت عینک های ورزشی مناسب تر است‌ .

2)فریم های فلزی :

  در گذشته ، آلیاژهای حاوی طلا، معمولاً در ساخت فریم به­ کار برده می‌شدند. اخیراً آلیاژهای مختلفی در ساخت فریم به­ کار گرفته می‌شوند که تعداد کمی از آنها حاوی طلا می‌باشند.با گسترش و تکامل روش های الکترولیز، پیشرفت های زیادی در امر ساخت فریم های فلزی حاصل گردیده‌است، به نحوی که این‌فریم ها به خوبی قابل پرداخت بوده و در مقابل خوردگی مقاوم می‌باشند .

* نیکل نقره‌ ( Nickel Silvers ): نیکل نقره‌، حاوی بیش از 50% مس‌، 25% نیکل و مابقی روی است و نقره‌ای در آن موجود نمی‌باشد. مس، باعث انعطاف‌پذیری ماده‌ می شود، روی، استحکام آن را بیشتر می کند و نیکل، سفیدی آلیاژ را ایجاد می‌نماید. هنگامی که نیکل موجود در آلیاژ نیکل نقره، از مرز 12% تجاوز کند، رنگ مس دیگر قابل رویت نیست (نام‌دیگر نیکل نقره، نیکل آلمانی است‌).

* فلز مانل‌ ( Monel Metal ): مانل‌، دارای رنگی سفید، قابلیت انعطاف پذیری خوب جهت شکل دهی ‌و مقاوم در برابر خوردگی است. درحد بالایی صیقل پذیراست‌. مانل، از نیکل‌، مس‌، آهن و مقادیر کمی از سایر عناصر ساخته شده است‌. بالاترین‌جزء این ماده را نیکل تشکیل می‌دهد که بین 63 تا 70 درصد می‌باشد. دومین جزء آن مس است‌. آهن‌، تنها 5/2 درصد آن را تشکیل می‌دهد و مقادیر کمی هم سیلیکون‌، کربن و گوگرد در آن موجود می باشد. مانل را اغلب اوقات به عنوان ماده‌ای جهت ساختن فریم بکار می‌برند .

* تیتانیوم‌ ( Titanium ) : فریم های تیتانیومی‌، فوق‌العاده‌ سبک هستند و زنگ هم نمی‌زنند. استحکام فوق العاده تیتانیوم، این امکان را فراهم‌ می‌سازد که فریم، نازک ساخته شود، اما لحیم کردن و یا جوش دادن آن مشکل و قیمت آن هم زیاد ‌می‌باشد .

* آلومینیوم‌ ( Aluminium ): آلومینیوم‌، هم سبک است هم محکم‌. این فلز به طور گسترده، قابلیت رنگ‌پذیری داشته و زنگ هم‌نمی‌زند، ولی نمی‌توان آن را بخوبی لحیم کرد و یا جوش داد، بنابراین، قطعات آن را می‌بایست به صورتی ساخت که بتوان به وسیله­ پیچ و یا پرچ به هم وصل نمود .

*فولاد زنگ نزن یا استنلس استیل‌ ( Stainless Steel ) : در قرن نوزدهم‌، بعضی از فریم ها از مواد استیل معمولی ساخته می شدند. استیل ضد زنگ در اوایل قرن بیستم‌ توسعه یافت‌. این ماده، از آهن و کروم ساخته شده و در مقابل خوردگی، بسیار مقاوم است‌. استیل ضدزنگ، بسیار مستحکم بوده و هنگامی که به شکل نازک درآید، دارای قابلیت انعطافی است که مناسب‌ساختن دسته فریم می‌باشد .

3) وزن (Weight) و وضعیت دسته (Temple Position) فریم ها :

دسته ها و قاب های پلاستیکی را می توان به وسیله­ وزن و بر اساس ضخامت (یا پهنای ) پلاستیک و همچنین به وسیله مواد به ­کار رفته در آنها طبقه بندی نمود . امروزه، نقطه­ اتصال دسته ها به فریم، در هر وضعیتی ممکن است قرار بگیرد(از بالاترین نقطه­ قسمت گیجگاهی فریم تا پایین ترین نقطه­ آن). لذا، به غیر از فریم های ریم لس (بدون حلقه) و یا شبه ریم لس، نمی توان نام خاصی برای این نقاط در نظر گرفت، تا بتوان بر اساس آن فریم ها را طبقه بندی نمود .

4) تقسیم بندی فریم بر اساس رنگ آمیزی (Coloration) :

فریم های پلاستیکی، دربسیاری ازموارد بر اساس رنگ طبقه بندی می شوند؛ مگر در مواردی اندک.علت این امر را می توان به تنوع در تولید انواع فریم های رنگارنگ مربوط دانست. مثلاً، ممکن است که در یک فریمی، درتمام نقاط آن، رنگ یکنواختی مشاهده شود. ولی در یک فریم دیگر، یک نوع تغییر رنگ شیب دار مشاهده شود(این فریم ها در گذشته به Tutone معروف بودند). که شیب آن در جهت عمودی و یا افقی باشد. بدین صورت که، در شیب عمودی، رنگ از بالای فریم(رنگ تیره تر) به پایین فریم(رنگ روشن تر) تغییر می کند و در شیب افقی، رنگ از قسمت های گیجگاهی(رنگ تیره تر) به سمت دماغه(رنگ روشن تر) تغییر می کند. در بعضی موارد هم ممکن است که ترکیبی از هر دو شیب، مشاهده شود. بدین صورت که، رنگ فریم در قسمت های گیجگاهی و فوقانی فریم، تیره تر به نظر می رسد ودرسمت دماغه و بخش تحتانی فریم، روشن تر . لذا، امروزه این گونه طبقه بندی(براساس رنگ فریم) با سختی انجام می گیرد .

5) تقسیم بندی فریم بر اساس ساختمان فریم:

* فریم های مان تینگز Mountings  : فریم های فاقد ریم را مان تینگز می نامند . در این فریم ها، عدسی ها داخل فریم قرار می گیرند، و به فریم های ریم لس متصل می شوند .

* فریم های پلاستیکی (Plastic): فریم های پلاستیکی، از بعضی از انواع مواد پلاستیکی ساخته می شوند . فریم های پلاستیکی را گاهی به فریم های کاسه لاک پشتی نسبت می دهند و این موضوع، به زمانی باز می گردد که فریم ها را از کاسه لاک پشت می ساختند . اما، این موضوع دیگر به فراموشی سپرده شده است .

Zyl زیل*   : این اصطلاح ، هنوز هم خیلی جاها برای فریم های پلاستیکی به­ کار می برند . این موضوع از آنجا ناشی می شود که زمانی زیلونیت (سلولز نیتریت )به عنوان ماده ای رایج جهت این گونه فریم ها به ­کار برده می شد . امروزه با ظهور مواد جدید بسیار، یا همان نام ماده­ پلاستیک را به ­کار می برند و یا به­ طور ساده آن را فریم پلاستیکی می نامند .

* فریم های فلزی (Metal): فریم های فلزی، فریم هایی هستند که همه­ قسمت های آن بجز پدها و بخش های عقبی دسته ها ( که با پلاستیک، پوشیده شده ) از فلز ساخته شده اند . حدقه­ فریم به­ طور کامل، عدسی را در بر می گیرد .

* فریم های زه پلاستیکی (Nylon Cord Frames): فریم های زه پلاستیکی را گاهی اوقات nylon supras (بالا پلاستیکی ) هم می نامند . عدسی در این گونه فریم ها به توسط زه پلاستیکی که گرداگرد لبه­ی آنها را در بر می گیرد، نگاه داشته می شوند . این موضوع باعث می شود که فریم، ریم لس به نظر آید . معمولاً قسمت فوقانی عدسی، به حدقه­ بالایی فریم جفت می شود . بقیه­ عدسی دارای یک شیار جزیی است، که به وسیله­ تراش هموار شده است .

* فریم های ترکیبی (Combination): فریم های ترکیبی، به ­طور معمول فریم هایی هستند که دارای اسکلتی فلزی بوده و حدقه فوقانی و دسته های آنها پلاستیکی می باشد اسکلت این فریم ها، شامل : حدقه و قسمت دماغه می باشد . اگرچه این، معمول ترین نوع ساخت است، هرگونه فریم با ترکیب فلز و پلاستیک مثل فریم با حدقه­ پلاستیکی و دسته و دماغه­ فلزی در این طبقه بندی قرار می گیرند .

*فریم های نیم تنه (Half-eye): فریم های نیم تنه، مخصوص کسانی ساخته شده است که دید نزدیک شان نیاز به اصلاح داشته، ولی برای دید دور مشکلی ندارند . این فریم ها به­گونه ای ساخته شده اند که پایین تر از حد معمول، بر روی بینی قرار می گیرند و ارتفاع آنها هم نصف فریم های معمولی است . این وضعیت سبب می شود ، تا بیماران از بالای عینک هم بتوانند نگاه کنند . این فریم ها ممکن است که از پلاستیک، فلز و یا حتی زه پلاستیکی ساخته شده باشند .فریمهای نیم تنه­ مخصوص دید دور که کمتر متداول می باشند، برای بیماران این امکان را فراهم می سازد که برای خواندن، از زیر عدسی ها نگاه کنند .

* فریم های ریم لس، شبه ریم لس و نیومانت (Rimless, Semirimless, and Numont): در فریم های ریم لس، عدسی ها نه به وسیله­ زه پلاستیکی و نه به وسیله­ حدقه نگه داشته می شوند . بلکه، بیشتر اوقات به وسیله­ پیچ یا گیره این نگهداری انجام می گیرد . در بیشتر فریم های ریم لس، دو نقطه ی اتصال برای عدسی موجود است . یکی در منطقه­ بینی و دیگری در منطقه­ گیجگاهی.

* فریم های نیمه ریم لس (Semirimless Mountings) : مشابه ریم لس می باشند، بجز آنکه این فریم ها دارای یک بازوی فلزی تقویت کننده بوده که در قسمت فوقانی عدسی، امتداد یافته و بخش مرکزی فریم را به Endpiece متصل می کنند . بخش مرکزی شامل دماغه، بازوهای پد و پدها می باشد .

* نیومانت (Numont Mountings):  یک نوع فریم ریم لس است که عدسی ها را تنها از لبه ای که به سمت بینی قرار گرفته نگه می دارد . عدسی ها در ناحیه دماغه، اتصال یافته اند و اتصال دسته ها به فریم ، توسط یک بازوی فلزی برقرار می شود که در پشت عدسی به طرف گیجگاه امتداد یافته است . بنابراین، تنها یک نقطه­ اتصال برای عدسی وجود دارد .

* سایر فریم های ریم لس (Other Mountings): نظیر بال گریپ ، ویلز -اج و غیره .

* بال گریپ (Balgrip Mountings): یک نوع فریم ریم لس است که درآن، گیره هایی وجود دارد که به یک میله­ استیل قابل انبساط متصل شده است . این گیره ها، بر سوراخ ها و یا چاک های موجود در سمت بینی و یا گیجگاهی عدسی سوار شده و عدسی را در محل خود نگاه می دارد . با عقب کشیدن گیره ها از عدسی، می توان، به راحتی عدسی را خارج نمود . به همین دلیل، این فریم را می توان با بیش از یک جفت عدسی به­ کار برد . بنابراین لنزهای آفتابی، لنزهای مخصوص، لنزهای سایه روشن را می توان با لنزهای معمولی بیمار، تعویض و مورد استفاده قرار داد .

* ویلز - اج (Wils-Edge Mountings): یک نوع فریم ریم لس است که در آن، یک بازوی شیاردار، قسمت فوقانی عدسی را محکم نگاه داشته و عدسی را در محل خود قرار می دهد . به عدسی، متناسب با فرم بازو، شیار داده می شود .

ج) ساختمان دماغه:

قسمت دماغه­  فریم را می توان هم از پلاستیک و هم از فلز ساخت . ولی معمولاً، آن را از جنس خود فریم می سازند . به­ خاطر گوناگونی اشکال بینی، دماغه هم به­ طور گوناگون و از هردو جنس یافت می شود .

*دماغه­ پلاستیکی : فریم های پلاستیکی را به شکلی می سازند که قسمت دماغه­ آن، مستقیماً بر روی دماغه­ بینی قرار گیرد . از آنجا که تنظیم نمودن این بخش از فریم بسیار مشکل است، انتخاب فریم که بخوبی بر روی بینی قرار گیرد، حائز اهمیت می باشد . تنظیم دماغه در مواردی که جنس دماغه از پلاستیک های خاص همچون نایلون، الیاف کربن و پلی آمید باشد،امکان پذیر نیست .

دماغه­ زینی به شکل یک زین ساخته شده و دارای انحنای ملایمی است که دماغه­ بینی را به آرامی دنبال می کند. این دماغه، وزن فریم را به ­طور یکسان به دو طرف بینی و تاج آن پخش می کند . در دماغه های زینی اصلاح شده و یا نیمه زینی، قسمت دماغه از مقابل، همانند یک زین به نظر می آید . اما، پدهای بینی به قسمت پشت دماغه چسبیده اند و مقداری از وزن فریم را حمل می نمایند. دماغه سوراخ کلیدی در قسمت بالا، همانند یک سوراخ کلید قدیمی است . این دماغه بر روی دو قسمت بینی می نشیند . اما بر روی تاج آن قرار نمی گیرد. برای کمک به استقرار فریم، بیشتر دماغه های سوراخ کلیدی دارای پد می باشند .

* دماغه فلزی (Metal): فریم های فلزی و ریم لس را گاهی اوقات همراه با یک دماغه­ فلزی زینی شکل، می ساختند که به دماغه Wهم معروف بودند. این نوع دماغه، در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 از استقبال گسترده ای برخوردار بود . امروزه ممکن است که این نوع دماغه را به عنوان تزئین و در اتصال با پدها بکار برند . دماغه ای که به­ طور معمول در فریم های فلزی به­ کار می رود، دماغه پدی (pad bridge) است . در این نوع دماغه، پدهای بینی توسط بازوهای فلزی پد، به فریم متصل شده اند . بنابراین، پدها به تنهایی وزن فریم را تحمل می کنند . هنگامی که فریم های فلزی به یک پلاستیک شفاف که شبیه یک دماغه­ زینی شکل است مجهز می شوند، این نوع دماغه را، دماغه­ آسایش می نامند . یک طرح از دماغه هم وجود دارد که اغلب برای جایگزین کردن پدهای قابل تنظیم به­ کار برده می شود . این دماغه بسیار شبیه به دماغه­ آسایش است، اما قابلیت انعطاف آن بیشتر است . این نوع دماغه را دماغه­ تسمه ای می نامند .

د) بررسی ساختمان اند پیس ( :Endpiece

ساختمان Endpiece (اِند پیس ) همانند ساختمان ناحیه­ دماغه، هم می تواند فلزی باشد و هم پلاستیکی .

* اِندپیس پلاستیکی : در فریمه ای پلاستیکی، سه مدل عمده در ارتباط با اِند پیس وجود دارد. معمول ترین ساختمان اِند پیس، مدل شاخی است که در آن، اِند پیس به ­صورت صاف بوده و شاخ دسته هم حالتی تخت دارد و این دو، تحت یک زاویه ی 90 درجه با یکدیگر برخورد می کنند . نوع دیگر اِند پیس، مدل Mitre(مایتر ) است که در آن محل تماس قاب فریم با شاخ دسته، تحت یک زاویه­ 45 درجه با یکدیگر برخورد می کنند . در مدل برگشتی خمیده، اِند پیس به ­طرف داخل خم گشته و انتهای آن با انتهای دسته در تماس است .

* اِندپیس فلزی (Metal): رایج ترین اِند پیس فلزی، ساختمانی شبیه به ساختمان مدل برگشتی خمیده در فریم های پلاستیکی دارد . علاوه بر این، سه نوع طبقه بندی دیگر در ارتباط با اِند پیس های فلزی قدیمی وجود دارد، که همگی آنها دارای لولاهای سه پایه می باشند . البته، گوناگونی های فراوانی هم در هر یک از این سه نوع عمده وجود دارد .

ه) بررسی ساختمان دسته ها:

دسته ها از نظر ساختمان، گوناگونی های بسیاری دارند. بنابراین، تفاوت قابل توجهی در هرگروه ازدسته ها موجود است. به­ طور کلی، دسته ها در پنج گروه اصلی قرار می گیرند که عبارتند از :

1.دسته های مدل جمجمه ای (Skull temples): این دسته ها در پشت گوش به طرف پایین خم می شوند و محیط مرئی را دنبال و بر سطح آن تکیه می کنند .

2.دسته های مدل کتابخانه‌ای (Library temples): پهنای این دسته ها معمولاً در قسمت شاخ متوسط بوده، هرچه به سمت عقب پیش می روند، افزایش می یابند . این دسته ها عملاً صاف بوده وبا فشاری که بر سر وارد می کنند، عینک را نگه می دارند. این دسته ها، به

دسته های «انتها صاف» هم معروف اند .

3.دسته های مدل تغییر پذیر (Convertible temples) : این دسته ها از نظر صاف بودن، همانند دسته های مدل کتابخانه ای می باشند. این دسته ها طوری ساخته شده اند که بتوانند با خم شدن، مدل جمجمه را به ­خود بگیرند و قابل تغییر از «انتها صاف» به «مدل جمجمه ای » باشند .

4.دسته های مدل قوسی (Riding bow temples): این دسته ها، گرداگرد گوش را فرا گرفته و محل انحنایشان، از جایی که گوش و سر به­ هم متصل می شوند، تا نرمه­ گوش امتداد می یابد. این دسته ها غالباً برای فریم های ایمنی و فریم های مخصوص کودکان مورد استفاده قرار می گیرند .

5.دسته های مدل سیم آسایش (Comfort cable temples): این دسته ها از نظر شکل، همانند مدل قوسی بوده، اما از نوعی فلز قابل انعطاف ساخته شده اند، که در قسمت گوش به صورت حلقه در آمده است .

و) بررسی روش های استاندارد اندازه‌بندی فریم‌:

پس از آشنایی با مواد به­ کار رفته در ساخت فریم ها، شناخت روش اندازه‌بندی، مورد توجه می‌باشد. تا به حال روش های مختلفی جهت استاندارد سازی اندازه بندی فریم ، ارائه شده است که دو روش آن بیشتر مورد استفاده­ی تولید کنندگان جهان واقع شده است که توضیحات ‌زیر، مربوط به این دو روش می باشد . به­ طور کلی، تعیین قطر عدسی مورد نیاز، تنظیم PD و ارتفاع در عدسی های تک دید، دوکانونه، چندکانونه و تدریجی و مقدار جابه­ جایی مراکز اپتیکی (دسانتره‌)، بستگی به روشی دارد که توسط آن، عدسی ها و فریم اندازه‌گیری شده است‌. درحال حاضر، دو روش اصلی که برای اندازه‌گیری فریم به­ کار می‌رود، عبارتند از : 1- روش داتوم 2- روش باکسینگ

1) روش داتوم (Datum System ) : با فرض قرار گرفتن یک عدسی در داخل فریم خطوط افقی مماس با بالاترین و پایین‌ترین لبه­ی‌عدسی، رسم شده است‌ . خطی که در فاصله­ میانی دو خط مماس فوق‌الذکر و موازی با آنها رسم شده‌، به عنوان یک مرجع، به خط داتوم معروف است‌. عرض عدسی که در امتداد این خط قرار گرفته به طول‌داتوم (اندازه چشم‌ : eyesize یا datum length ) معروف است. نقطه­ میانی برروی خط‌ داتوم، که از دو لبه­ عدسی به یک فاصله باشد، به مرکز داتوم (datum center) معروف است‌. طول‌خط عمودی که از مرکز داتوم عبور کرده و به دو لبه­ عدسی منتهی می‌شود، ارتفاع عدسی و یا ارتفاع‌میانی داتوم (mid-datum depth) گویند.اندازه­ پل یا دماغه (datum DBL) ، در امتدادخط داتوم‌ اندازه‌گیری می‌شود و حداقل فاصله­ بین دو عدسی، با (MBL) نشان داده می شود(که این فاصله در روش باکسینگ حکم اندازه­ پل یا دماغه را دارد). روش داتوم از روش باکسینگ‌(جعبه‌ای‌) که امروزه رایج می‌باشد، قدیمی‌تر بوده و بیشتر در انگلستان و بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا به ­کار می‌رود .

2) روش باکسینگ ( Boxing System ) : روش باکسینگ (جعبه‌ای ـ چهارچوبی‌) بر پایه­ روش داتوم بنا شده است‌. این روش، با اضافه نمودن دو خط عمودی موازی با هم، که مماس با دو لبه­ عدسی در طرفین آن بوده و عدسی را در داخل جعبه قرارمی‌دهد باعث شد که روش داتوم ارتقاء یابد. درروش باکسینگ، اندازه عدسی و یا چشم، به وسیله­ فاصله­ افقی موجود بین دو خط مماس عمودی که چپ و راست عدسی را احاطه کرده، تعیین می‌شود(eyesize یا lens size.) . خطوط مماس افقی و عمودی، چهار چوبی را تشکیل می دهند که عدسی در داخل آن قرار می گیرد.نقطه­ وسط چهار چوب، نقطه‌­ی عطف­ اصلی نامیده می شود و به ‌مرکز چهارچوب نیز معروف است‌. این نقطه را گاهی اوقات مرکز هندسی نیز می‌نامند(Boxing Center or Geometrical Center) . زیرا بعد از تراش عدسی، این نقطه، مرکز هندسی عدسی است‌.اندازه­ پل یا دماغه ( bridge sizeیا boxing DBL ) کوتاهترین فاصله­ بین دو جعبه یا دو عدسی می‌باشد.این اندازه در روش داتوم، مطابق (MBL) می‌باشد.

3) روش گماک (GOMAK System) : سومین روشی که توسط گروهی به نمایندگی از انجمن اقتصادی کشورهای اروپائی بنا نهاده شد روش‌ (GOMAC) بود. این دو روش در اندازه‌بندی پل و اندازه­ چشم، با هم متفاوت می‌باشند.درنتیجه مرکز چرخش قالب‌های این دو روش با هم تفاوت دارد. حال اگر در زمان جابه­ جایی مرکز (دسانتره‌ ) ، اندازه‌گیری براساس روش باکسینگ باشد و از قالب های روش اندازه‌بندی داتوم برای تراش استفاده‌شود یا PD مورد نظر به طور صحیح بدست نمی آید و یا در مقدار جابه­ جایی مراکز اپتیکی جهت تعیین PD موردنظر اختلاف پیدا می شود .به تجربه ثابت شده در زمان جابه ­جایی مراکز اپتیکی، به اندازه‌بندی‌های حک شده برروی عینک ها، نمی‌توان اعتماد کرد. زیرا احتمال دارد در بعضی از موارد، اندازه های فریم بیمار در اثر تعویض عدسی تغییر کرده باشد. همچنین در مواقعی که اندازه­ یک فریم براساس یک روش استاندارد و موردتائید، اندازه‌بندی نشده باشد و یا فریم فاقد شیب یا قالب مخصوص بخودش باشد، می بایست‌خود، اقدام به اندازه‌گیری نماییم .

ز) قطر مؤثر ( Effective Diameter :ED ):

هر گاه حد فاصل مرکز هندسی، تا دورترین نقطه­ فریم را دو برابر کنیم، مقدار قطر مؤثر (ED) به­ دست می‌آید(کارخانه‌های سازنده­ عینک به­ ندرت قطر مؤثر را اعلام می‌کنند؛ در نتیجه کلیه­ فرمول هایی که از پارامتر ED برای‌به ­دست آوردن حداقل قطر عدسی مورد نیاز استفاده می‌کنند، عملاً با مشکل مواجه می‌شوند).

ح) اختلاف فریم (Frame Difference) : تفاوت بین اندازه­ی افقی و عمودی را که برحسب میلی‌مترمی باشد را اختلاف فریم گویند .

و)فاصله­ مرکز هندسی‌ (Geometrical Center Distance : GCD) : فاصله­ بین دو مرکز هندسی، در دو عدسی را فاصله­ مرکز هندسی گویند. و یا به فاصله­ بین دو مرکز عدسی‌هم گفته می‌شود ( Distance Between Center : DBC ) ، یا به PD فریم مشهور است‌. در واقع، اگر مقدار پل (DBL) را به اندازه­ چشمی (eye size) اضافه کنیم، مرکز هندسی یا PDفریم به دست خواهد آمد .

ز) اندازه­ دسته‌ :

امروزه در بیشتر فریم های تجاری، اندازه­ طول دسته‌ها بر روی شان چاپ شده است‌. این اندازه‌ها اکثراً برحسب میلی متر است‌. طول دسته­ عینک را عموماً به سه روش اندازه گیری می کنند(نظیر روش طول سراسر دسته و ....).

با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از سایت اتحادیه عینک فروشان، تاریخ انتشار: 01 اسفند 1389، کد مطلب:ـ ، www.golden-eyewear.com

خبرهای مرتبط
آخرین اخبار
پربازدیدترین