شعارسال: همگانی شدن فیلم عروسی دختر شمخانی و مواجهه مردم با دو واقعیت اختلافات طبقاتی و فضای محرم-نامحرم شرعی و دینی، سوالات زیادی را در اکار عمومی ایجاد کرد و دلسردیهای عدیدهای را به ارمغان آورد.
مردم این واقعه را با عروسی دختر قالیباف مقایسه کردند. مردم این موضوع را به افشای فیلم عروسی بهزاد نبوی مقایسه نمودند و رسانهها مجددا موضع گیری امام را یادآورد شدند (شعار سال: آن روزها قرار بود بهزاد نبوی وزیر وقت صنایع سنگین در مجلس استیضاح شود. در حالی که دست مهندس بهزاد نبوی برای توجیه و دفاع از اقدامات و فعالیتهای خود پر بود. دو تن از نمایندگان مخالف وی در مجلس شورای اسلامی (یک خانم و یک آقا) در اقدامی عجیب برای تأثیرگذاری بر رأی نمایندگان اقدام به پخش عکس خانوادگی وزیر در مجلس عروسی خودش در بین اهالی مجلس کردند. خبر این کار که به امام خمینی رسید به شدت ناراحت شد و به این کار نمایندگان مزبور اعتراض و آنان را توبیخ کرد. این کار علاوه بر اینکه افشای سر و مسائل خصوصی یک مؤمن محسوب میشد، از لحاظ اینکه این عکس خانوادگی در اختیار تمام نمایندگان و از جمله نمایندگان مرد مجلس شورای اسلامی قرار میگرفت هم کاملاً غیرشرعی و خطا و گناه محسوب میشد. بگم بگم گویا قبل از دوره احمدی نژاد از دوره بهزاد نبوی شروع شده بود).
محمود شهریاری روایت میکند، به خاطر فیلم عروسی برادرم، من را به دادگاه بردند. دادگاه، پشت دادگاه [میبردند]؛ بعد میرفتیم در جلسه دادگاه، میدیدیم دوربین گذاشتهاند که ضبط کنند. عجیب بود؛ آقا مگر چه اتفاقی افتاده؟ جنایت شده؟ اختلاسی صورت گرفته؟ یک عروسی بوده دیگر.
محمود شهریاری به خاطر فیلم رقصیدنش تو عروسی برادرش و زیبا بروفه به خاطر فیلم بوسیدن همسرش تو عروسی خودش ممنوعالتصویر (=ممنوع الکار) شدند. افکار عمومی میپرسد که اینقدر تفاوت نگاه و نوع برخورد چه معنایی میتواند داشته باشد؟
اما داستان خانواده شمخانیها از متروپل و منطقه آزاد اروند تا کشتیرانی و جنگ ۱۲ روزه و عروسی دختر، کش پیدا کرده و هیچ کس هم برخودی با آنها نکرده است؟
افکار عمومی که قضاوتش را کرد. حتی با طرح اتهام تجاوز و زندانی شدن پژمان جمشیدی هم موضوع فراموش نشد. اما سوال اصلی این است که سناریوهای احتمالی و علل رخداد این واقعه چه میتواند باشد؟ به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که این موضوع صرفا بر اساس یک اتفاق افشا شده باشد؟
در خصوص سناریوهای احتمالی موثر بر این افشاگری، میتوان به چهار سناریوی اصلی اشاره داشت:
* رقابتهای امنیتی: در حوزه امنیت، شمخانی را گویا بعنوان فردی بی رحم میشناسند که در مواجه با مخالفان خود، تنها به شاخه و تنه رحم نکرده و به ریشهها حمله میکرده است. سوال اینجاست که آیا این لفشاگری غیر اخلاقی، نمیتواند پیامد برخی از درگیریهای درون گروهی سابق باشد؟
* اقتصاد تحریم و فروش نفت: پسر سردار رحیم صفوی در چند هفته گذشته مدعی شده بود که علل افشای برخی از روشهای دور زدن تحریم، گرا دادن گروههای رقیب از وضعیت همدیگر به دشمن بوده است. سوال مطرح میگردد که آیا این موضوع را میتوان به خط کشتیرانی هکتور مرتبط دانست؟
* ضربه اسرائیل جهت تضعیف نظام و افزایش بی اعتمادیها بین مردم و حاکمیت: برخی از افراد و مقامات هم ریشه این افشاگری را در هک سیستمها توسط مزدوران اسرائیلی دانسته و معتقدند که این حملات برای تضعیف نظام و افزایش شکاف و اعتماد بین مردم و حاکمیت در حال دنباله گیری است.
* مظلوم نمایی برای بازگشت به زندگی عادی: گروهی هم معتقدند که این افشاگری، برنامهای ساخته شده برای مظلوم نمایی شمخانی نزد افکار عمومی و مقدمه چینی برای کنار نهادن او از سیستمهای امنیتی و سیاسی کلان و بازگشت او به زندگی عادی و مردمی بوده است.
هرچیزی که هست و هر موضوعی که باشد، با این افشاگری، سطح اعتماد مردم صدمه دیده و باور مردم به ساده زیستی حاکمان و سیاستمداران و رعایت جوانب شریعت توسط برخی از آنها، کاهش یافته است.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال