شعارسال: این که بر سر تعویض اسم یک خیابان و یک کوچه این قدر سر و صدا میشود گواهی است بر این که ما حالمان اصلا خوب نیست و بعد هم این که سیاست چه پدری از همه ما درآورده. منظورم الان دفاع از یک گروه خاص سیاسی و یا متلک گفتن به یک گروه خاص سیاسی دیگر نیست. حقیقتش را بخواهید من با آن که هم در زمان حمله به سفارت عربستان و هم پس از آن، علیه این عمل شنیع و ضدملی و ضددینی و ضدانسانی و ضدعقل بارها و بارها نوشتم، اما اصلا با شیوه بعضی از دوستان که مدام به تندروها متلک میگویند موافق نیستم.
این شیوه نه تنها کمکی به منافع ملی نمیکند بلکه به تنشها بیشتر دامن میزند و تندروها را عصبانی میکند و آن وقت تاوانش را مردم بیچاره باید بدهند. پس لطفا این تیکه و متلک انداختنها را متوقف کنید. در عوض خوشحال باشیم از این که بالاخره آنهایی که باید سر عقل میآمدند سر عقل آمدند و با عربستان به صلح و آشتی رسیدند. مگر ما همین را نمیخواستیم؟ اگر حقیقتا خواسته قلبی ما این بوده که قدمی در راه منافع ملی برداشته شود دیگر چه اهمیتی دارد که سند این افتخار را به سینه چه کسی نصب میکنند؟ بگذارید آن روزنامه عصبانی همه این توفیقات را به نام خودش ثبت کند. واقعا چه اهمیتی دارد؟ اگر قضاوت مردم و تاریخ برایمان مهم است، همه میدانند چه کسانی طرفدار بستن و زدن و کشتن بودند و چه کسانی از مدارا و صلح و گفتگو دم میزدند. اگر هم رضای خدا برایمان مهم است، بازهم این همه خیط کردن حریف معنا ندارد. بالاخره قبر و قیامتی هم در کار هست و روزی که پیشگاه حقیقت شود پدید، تکلیف خیلی چیزها مشخص خواهد شد.
درباره عوض کردن نام شیخ نمر هم باید بگویم کار بسیار خوبی صورت گرفته است. به نظرم سرزنش کردن طرف مقابل نه تنها بی فایده است که ضرر و زیانش بیشتر است. چه کار باید میکردند؟ اگر عوض نمیکردند که مسخره شان میکردید که: چرا رفتارتان متناقض است؟ از یک طرف با سعودیها نرد عشق میبازید و از طرفی دیگر نام شیخ نمر را روی یکی از خیابانها گذاشته اید. حالا که عوض کرده اند باید مدام سرکوفت بشنوند که: دیدید بالاخره مجبور شدید کوتاه بیایید. من بخشی از این کل کلها را میفهمم. بالاخره اقتضای فضای مجازی و سیاسی و ژورنالیستی همین تیکه و متلک هاست. بامزه هم هست. بالاخره باید حال آنهایی را که مملکت را به این حال و روز رساندند و ظاهرا خیلی هاشان هم بابت حماسهای که آفریدند و مردم بیچاره را به این روز انداختند پست و مقام هم گرفتند، یک جورهایی گرفت. نمیشود که هر کاری دلشان خواست بکنند و مردم را به روز سیاه بنشانند و چهارتا متلک هم نشنوند. اما این چهارتا متلک و گاهی دوتا بد و بیراه را همین جوانان باهوش و دانایی که همه چیز را خوب رصد میکنند هم میتوانند انجام بدهند. خوب هم انجام میدهند. خیلی بهتر از من و شما. اما فحش دادن و متلک گفتن کار یک کنشگر بالغ سیاسی نیست. گفتم که از دو صورت خارج نیست. یا اعتراض کنشگران عزیز سیاسی برای منافع ملی است یا برای رضای خدا که در هر دو صورت از کسی توقعی نباید داشت. نتیجه تمسخر تعویض نام شیخ نمر این میشود: نوابغی که فیش سی و سه میلیونی دختر دهه هشتادی شان شهره خاص و عام شده بود جهت تشفی دل تندروها از جیب من و شما هزینه میکنند و نام بن بست اختر را به بصیرت تغییر میدهند. بگذریم از این که با این کارشان طبق معمول خودشان را مسخره عالم و آدم کرده اند. یعنی حتی یک نفر در بین این نوابغ نبوده که به آنها بگویید کمی با خودتان فکر کنید؟
به خدا گاهی دلم برای این بندگان خدا حقیقتا میسوزد. جدی میگویم. حالا شما ممکن است بگویید برو بینیم بابا! دلت برای خودت بسوزد نه برای کسانی که بچههای دهه هشتادی شان بی هیچ سابقهای فیش حقوقی سی و سه میلونی دارند، اما به خداوندی خدا من حاضر نیستم حتی یک لحظه جای آنها باشم. یعنی اگر همین الان حضرت باری تعالی بفرمایند از این ماه فیش حقوقی ات میلیاردی صادر خواهد شد، اما در عوض بهره هوشی ات میشود چیزی در مایههای ریاست کمسیون نامگذاری معابر، والله حاضر نیستم چنین معاملهای انجام بدهم. البته با عرض پوزش از محضر حضرت باری تعالی.
اسم کوچه اختر را تغییر داده اند به بصیرت و آن وقت پیش خودشان فکر کرده اند با یک تیر دونشان زده اند. اول آن که به بعضیها که این روزها روشان زیاد شده بود و فکر میکردند با تغییر نام شیخ نمر اتفاق خاصی افتاده پیام میدهند که: زکی! فکر نکنید که اتفاق خاصی افتاده. در بر همان پاشنهای میچرخد که پیش از این میچرخیده و تا دور دست ماست همین است که هست. اگرچه چند صباحی مجبور شده ایم با آل سعود علیه ما علیه کنار بیاییم، اما بگذار این بحرانها از سر بگذرد دوباره برمی گردیم سر خانه اول. اگر دو روز به خاطر تغییر آن نام خوشحال بودید ما بیکار ننشسته ایم و با تغییر نام دیگری حالتان را میگیریم. دوم این که ساکنان بن بست اختر هم این اواخر رویشان خیلی زیاد شده بود و لازم بود یک جورهایی حالشان گرفته شود. فعلا با تغییر نام اختر شروع میکنیم تا حساب کار دستشان بیاید. خب، در ظاهر و با منطق سیاست زدگی خیلی هم کار بدی نکرده اند تا این جا. اما پرسش اصلی من این است آیا یک عاقل بین آنها نبوده که بگوید حالا چرا بصیرت؟ لامصبها کافی است کسی یک ثانیه روی این کلمه مکث کند آن وقت این بصیرت را هرجور که بخواند: چه بخواند کوچه بصیرت و چه بخواند بن بست بصیرت، آن که این وسط متضرر خواهد شد شمایید نه ساکنان آن کوچه. نمیدانم اصلا میفهمید منظورم را یا نه؟ نمیفهمید؟ خب از اول هم معلوم بود که نمیفهمید که اگر میفهمیدید اوضاع الان این نبود. توضیح بدهم؟ به کی؟ به شما؟ شرمنده ام. مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت!
نویسنده: سید عبدالجواد موسوی
سایت تحلیلی خبری شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار: 21فروردین1402، کدخبر: ۱۷۵۲۵۸۶، www.khabaronline.ir