پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۶۲۰۷
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۴۸
حکمرانی را می‌توان به تعبیری، تشویق و ترغیب تمرکززدایی از دولت و اتکاء روزافزون بر انواع جدید مشاوره و مشارکت شهروندان، دانست که با نگاهی جدید و مشارکتی، اقدام به محدود نمودن قدرت سنتی سلسله مراتبی (بالا- پائین) و تغییر مسیر آن به سوی تصمیم‌های جمعی در قالب تعامل بین سه رکن سیاستگذاری‌های دولتی، منافع بخش خصوصی و حقوق عامه می‌پردازد. پژوهشگران این حوزه معتقدند ناکارآمدی دولت‌ها در انجام یکه تازانه امور موجب خلق این مفهوم شده، لذا با تفکیک حوزه‌های مختلف دولت و تمایز میان بخش خصوصی و دولتی و تمایز میان دولت و جامعه مدنی، سعی در تغییر ساختار سنتی قدرت و وزن دهی بیشتر به نهاد‌های موازی دولت در تصمیم¬گیری‌ها و سیاستگذاری‌ها دارند.

شعارسال: پدیده حکمرانی (Governance) موضوعی است میان رشته ای، بین شاخه‌هایی حقوق، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد و علوم سیاسی. پژوهشگران این حوزه عمدتاً بر مباحث جدیدی مانند تکه تکه شدن قدرت میان سطوح دولتی و فرو دولتی، تشویق و ترغیب تمرکززدایی از دولت و اتکاء روزافزون بر انواع جدید مشاوره و مشارکت شهروندان، متمرکز هستند . حکمرانی اغلب با نگاهی جدید، به محدود نمودن قدرت سنتی سلسله مراتبی (بالا- پائین) و تغییر مسیر آن به سوی تصمیم‌های جمعی  می‌پردازد. پژوهشگران این حوزه معتقدند ناکارآمدی دولت‌ها در انجام یکه تازانه امور موجب خلق این مفهوم شده، لذا با تفکیک حوزه‌های مختلف دولت و تمایز میان بخش خصوصی و دولتی و تمایز میان دولت و جامعه مدنی، سعی در تغییر ساختار سنتی قدرت و وزن دهی بیشتر به نهاد‌های موازی دولت در تصمیم¬گیری‌ها و سیاستگذاری‌ها دارند. از این رو قدرت موثر و مشروع قدرتی است که از طریق مشارکت و منازعه نهاد‌ها و نیرو‌های متنوع در سطوح مختلف ملی، منطقه¬ای و جهانی بدست می‌آید.

حکمرانی چیست ؟ از معنا شناسی و گونه یابی تا ضرورت ها و کارکردها

در فرهنگ لغت آکسفورد حکمرانی" فعالیت یا روش حکمراندن، اعمال کنترل یا قدرت بر فعالیت زیر دستان و نظامی از قوانین و مقررات " تعریف شده است . سازمان ملل متحد نیز حکمرانی را این گونه تعریف می‌کند: " حکمرانی مجموعه‌ای از اقدامات فردی و نهادی، عمومی و خصوصی برای برنامه ریزی و اداره مشترک امور است و فرآیند مستمری از ایجاد تفاهم میان منافع متفاوت و متضاد است که در قالب اقدامات مشارکتی و سازگار حرکت می‌کند و شامل نهاد‌های رسمی و ترتیبات غیررسمی و سرمایه اجتماعی شهروندان است". به این ترتیب باید گفت مفهوم حکمرانی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی مبتنی است. این مفهوم بر این اصل بنیادی استوار است که حکومت‌ها به جای آنکه به تنهایی مسئولیت کامل اداره جامعه را در تمام سطوح آن بر عهده گیرند، بهتر است در کنار شهروندان، بخش خصوصی و نهاد‌های مردمی، به عنوان یکی از نهاد‌ها یا عوامل مسئول اداره جامعه محسوب شوند. با ورود شهروندان یا به مفهوم سازمان یافته‌تر آن، جامعه مدنی، به عرصه تصمیم گیری و سیاستگذاری، جریان اداره کشور از یک نظام اقتدارگرا و آمرانه به فرایندی مردم سالار و مشارکتی تبدیل خواهد شد.

در کاربرد واژه حکمرانی باید به دو نکته توجه داشت. نخست اینکه، حکمرانی متفاوت از حکومت (Goverment) است. حکمرانی بعنوان یک مفهوم، مشخص می‌سازد که قدرت در داخل و خارج از اقتدار رسمی و نهاد‌های حکومت و و در قالب سه گروه اصلی از بازیگران؛ حکومت، بخش خصوصی و جامعه مدنی جریان دارد. دوم اینکه حکمرانی بر فرآیند تاکید دارد و مشخص می‌سازد که تصمیم‌ها با توجه به روابط پیچیده بین تعدادی از بازیگران با اولویت‌ها و سلایق متفاوت گرفته می‌شوند. حکمرانی، توافقی را بین اولویت‌ها و سلایق رقیب و متضاد برقرار می‌کند و این، اساس و شالوده مفهوم حکمرانی است.

حکومت شیوه خاصی از اقدام است که در آن برداشت کافی از قدرت وجود دارد. یعنی منطق آن بر حول مفهوم قدرت و تحمیل استوار است. اما در فضای حکمرانی دولت محدود شده و جایگاهی برای استفاده ا زقدرت باقی نمی‌ماند و رواط یکجانبه جای خود را به روابط چند جانبه می‌دهد. فضای حکمرانی فضایی افقی است و دولت خود را در یک سطح با دیگر نهاد‌ها قرار می‌دهد. یعنی کنشگران غیر دولتی به قدری از یکدیگر استقلال دارند که نمی‌توانند چیزی را بر دیگری تحمیل کنند، اما در عین حال آنقدر به یکدیگر وابسته اند، که می‌دانند بدون یکدیگر قادر به اقدام نیستند.
آنچه که امروزه به عمد یا سهواً باعث استفاده فراوان از واژه حکمرانی بین مسئولین و مردم شده است، مقبولیت و اعتبار فوق العاده‌ای است که این مفهوم برای اقدامات و مقامات دولتی فراهم می‌کند.
به این ترتیب فضای حکمرانی دیگر فضای دولت محور نیست و نقش دولت در اجتماع مورد باز تعریف قرار می‌گیرد. در این از تعریف دولت می‌باید بسیاری از تصدی گری‌های گذشته خود را رها نماید، اما این امر به معنای کنار نهاده شدن نهاد حکومت نیست، زیرا دولت در کنار این واگذاری باید همچنان سه انحصار کاری زیر را در برای خود حفط نماید:
انحصار اعمال خشونت فیزیکی
انحصار امنیت
خدمات عمومی
در یک تقسیم بندی کلی سه مفهوم از حکمرانی قابل تشخیص است:
۱. حکمرانی شرکتی (Corporate Governance)
۲. حکمرانی خوب (Good governance)
۳. حکمرانی جهانی (Global governance)

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبلاگ محمدرضا یزدانی، http://mryazdani.blogfa.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین