شعارسال: خارج کردن اسناد محرمانه بعد از گذشت چند ده سال، یکی از مکانیزمهای رایج در کشورهای توسعه یافته برای تقویت حاکمیتها و کسب مشروعیت بیشتر مردمی، بواسطه نوع جهت دهیها و اصلاحات مرتبط با اقدامات نادرست اجرا شده در گذشته است.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، حکم اجرایی "۱۳۵۲۶" در خصوص "اطلاعات محرمانه امنیت ملی" را در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۹ پیشنهاد و کنگره (ق. م ۱۱۱-۲۵۸)، "قانون کاهش طبقهبندیهای اضافی" را تصویب کردو اوباما آن را در ۹ اکتبر ۲۰۱۰ به امضا رسانید. امضای قانون طبقه بندی اطلاعات محرمانه از سوی بارک اوباما در سال ۲۰۰۹ میتواند تا حدودی به حل معمای علت انتشار اسناد ویکیلیکس کمک کند.
طبق آمار اداره نظارت بر امنیت اطلاعات، هزینههای طبقهبندی امنیتی دولت در سال مالی ۲۰۰۹ حدود ۸ میلیارد دلار برآورد شده است. در حالیکه این رقم بدون احتساب هزینههای سرویسهای اطلاعاتی است. همچنین بحث فساد ناشی از محرمانگی بیش از اندازه و هزینه ناشی از عدم مشارکت عمومی در بسیاری از حوزهها ف باید بر این روند محاسبه هزینه ها، اضافه گردد. در قانونی که در سال ۲۰۰۹ به تصویب کنگره و سپس به امضای باراک اوباما رسید، آمده است که به دلیل هزینه بالای نگهداری اطلاعات محرمانه باید در طبقه بندی آنها تجدید نظر شود و بخشی از این اطلاعات از طبقه بندی محرمانه خارج شود. نکته جالب توجه این است که انتشار اسناد جنجالی ویکیلیکس چندی بعد از تصویب این قانون صورت میگیرد. یک تحلیل قوی میتواند این باشد که آمریکا تلاش میکند حداکثر استفاده را از اطلاعاتی که از نگهداری آن عاجز است، ببرد و به جای آنکه دیگران این اسناد را منتشر و رسانهای کنند خود آن را منتشر کند.
مقاومت در برابر عملکردهای نادرست گذشته، یکی از بهترین گلوگاههای ایجاد شایعه و شائبه بوده و به راحتی قادر به زیر سوال بردن مشروعیت هاست. در حالی که اگر همانند طبقه بندی اطلاعات، مکانیزمهای افشا و خارج کردن اطلاعات از طبقه بندیهای محرمانه و سری، با مکانیزمهای خاص دنباله گیری شود، نه تنها میتوان به تقویت مشروعیت یک نظام سیاسی کمک کرد، بلکه هزینه بالای نگهداری اطلاعات محرمانه و هزینه تقبل شده برای افرادی که این اطلاعات و گورستانهای محرمانگی را در دست دارند، بشذت کم میشود. حتی باعث میگردد که امکان سو استفادههای احتمالی افراد امنیتی که در دوره ماضی دچار تخلفات پوشیده شده بودند، بشدت کاهش یابد.
اخیرا بعد از افشاگریهای محسن رفیق دوست، شاهد انواع موضع گیریها تا سرحد بیمار پنداری وی هم بوده ایم. سردار نائینی معاون روابط عمومی و سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در واکنش به محتوای گفتگوی اخیر آقای محسن رفیق دوست با یکی از رسانهها، آن را نادرست و غیر واقعی دانست و تاکید کرد: همان گونه که از پیشینه و سوابق خدمتی آقای محسن رفیق دوست در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برمیآید، ایشان هیچگاه در مسائل اطلاعاتی، امنیتی و عملیاتی این نهاد هیچ مسئولیت و نقشی نداشتهاند و عمده مسئولیتهای وی در حوزه تامین تدارکات و پشتیبانیهای سپاه در دوران دفاع مقدس بوده است و این اظهارات، نظرات شخصی ایشان میباشد. مواردی که آقای رفیق دوست به عنوان خاطرات شخصی در مورد ترور برخی افراد در خارج از کشور و یا ارتباط با گروههای جدایی طلب نقل کردهاند، هرگز واقعیت نداشته و فاقد اصالت و بطور قطع تکذیب میشود؛ و.. آیا نزد افکار عمومی، چنین موضع گیریهایی مشروع و قابل پذیرش است؟ آیا بهتر نبود که تهدید را تبدیل به فرصت میکردیم یا در آیندهای نزدیک، این مسیر فرصت سازی را دنباله گیری نماییم؟
نظیر همین واقعه در سال ۱۳۹۹ توسط محسن کنگرلو و یک سال بعد از فوت او بر اثر بیماری سرطان، به وقوع پیوسته بود. محسن کنگرلو، مشاور امنیتی میرحسین موسوی و یکی از چهرههای کلیدی ماجرای مکفارلین (ایران کنترا)، بعد از یک دوره بیماری در سال ۱۳۹۸ درگذشت. او مبتلا به سرطان ریه بود. شروع ماجرای مکفارلین در واقع با محسن کنگرلو آغاز میشود. اوست که با ارتباط با منوچهر قربانیفر، دلال اسلحه، زمینههای بعدی ماجرایی را رقم میزند که در تاریخ معاصر به مکفارلین یا ایرانکنترا معروف میشود. کنگرلو در سال ۱۳۹۳-۹۶ برای نخستین بار در دو گفتگو برخی از ناگفتههایش از ماجرای مکفارلین را شرح داد (گفتگو با حسین دهباشی در زمستان ۱۳۹۶۶ احتمالا ضبط شده است).
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون