شعارسال: علی لاریجانی، چهره شناختهشده نظام سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر در میانه تحولات حساس امنیتی کشور به کانون تصمیمگیری بازگشت.روزنامه شرق نوشت: این تغییر در لایههای سیاسی کشور، نه صرفا یک انتصاب، بلکه بازتعریفی از جهتگیری گفتمانی در سیاست خارجی و امنیتی ایران تلقی میشود. مطابق رویه مرسوم، پیشبینی میشود که وی در ادامه با حکم رهبر انقلاب، بهعنوان نماینده رهبری در شورا نیز منصوب شود تا از حق رأی برخوردار شود. اتفاقی که در گذشته نیز بارها برای دبیران این شورا رقم خورده است.استعفایی که فراموش نشد، بازگشتی که معنادار استلاریجانی پیش از این، در سال ۱۳۸۶ به دلیل اختلافات عمیق با رئیسجمهور وقت، محمود احمدینژاد، از دبیری شورا کنارهگیری کرده بود. او در آن زمان در یادداشتی تصریح کرد که اختلاف بر سر رویکردهای بنیادین در اداره سیاست خارجی کشور، او را وادار به کنارهگیری کرده است و نوشته بود: «مسائل استراتژیک کشور باید با تأنی و هماهنگی پیش برود. کارهای لحظهای و تصمیمات دفعی، میتواند برای کشور هزینهساز باشد». حالا، در شرایطی متفاوت، او به همان جایگاه بازگشتهاست؛ اما در فضایی که بسیاری از تحلیلگران آن را پایان یک دوران و آغاز عصری تازه در ساختار امنیتی ایران میدانند.نشانههای یک تحول، عبور از جلیلی؟

سعید جلیلی، که پس از استعفای لاریجانی در دولت نهم به دبیری شورایعالی امنیت ملی رسید، سالها نماد یک گفتمان خاص در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود؛ گفتمانی که به گفته برخی منتقدان، بیش از آنکه به تنشزدایی بیندیشد، در پی تثبیت نوعی مقاومت پرهزینه بود. البته مدتهاست که علیاکبر احمدیان دبیر شورایعالی امنیت ملی بود و سعید جلیلی عضوی از این شورایعالی امنیت ملی که براساس پیشبینیهای کارشناسها انتظار میرود که علی لاریجانی در نهایت با حکم رهبر انقلاب جایگزین او شود. در این میان، تحلیلگران سیاسی، از جمله محمدصادق جوادیحصار، امیدوارند که بازگشت لاریجانی مقدمهای برای حذف جلیلی از فرایندهای اصلی تصمیمسازی امنیتی کشور باشد. او تصریح کرده: «اگر جلیلی در شورایعالی امنیت ملی باقی بماند، احتمالا فشارها ادامه خواهد یافت، اما اگر او از شورا کنار برود، میتوان انتظار داشت که رویکردهایی تنشزدا در سیاست خارجی ایران دنبال شود».لاریجانی؛ سیاستمداری مستقل و محاسبهگرآنچه علی لاریجانی را در میان برخی طیفهای اصولگرا چهرهای غیرقابل پیشبینی، اما قابل اعتماد ساخته، نه سابقهاش در سپاه یا صداوسیماست، و نه نزدیکی گاهبهگاهش به برخی نگاههای اصلاحطلبانه؛ بلکه استقلال فکری و مدیریتی اوست.
لاریجانی در بزنگاهها، نشان داده که میتواند برخلاف جریان غالب، تصمیم بگیرد؛ تصمیمی که در عین حفظ مرزهای ساختار، از جنس متفاوتی باشد. این ویژگی، او را برای برخی جریانات سنتی اصولگرا، یک مهره مناسب برای باز تعریف دوباره خود در نقشآفرینی سیاسی کرده است و حتی نیمنگاهی به انتخابات ریاستجمهوری پانزدهم دوخته که شاید لاریجانی بتواند رقیبی برای مسعود پزشکیان شود تا اینگونه به فضای رقابت انتخاباتی بازگردد.بازتعریف نقش شعام در عصر پس از حملهدر این بین نباید فراموش کرد که شورایعالی امنیت ملی را میتوان فرزند شورایعالی دفاع دانست که در زمان جنگ با حضور رئیسجمهور و نخستوزیر، فرماندهان ارشد نظامی و دو مشاور رهبری برای اتخاذ تصمیمات مهم حکومتی با موضوع دفاع مقدس تشکیل میشد که با وجود نشست سران قوا یا بعدتر تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، این شورا در امور سیاسی چندان دخالتی نداشت. با بازنگری در قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ که یکی از موارد آن اصلاح اصل ۱۷۶ بود، شورای عالی دفاع جای خود را به شورایعالی امنیت ملی داد. اما حالا و در شرایطی که پس از حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران، بازتعریف ساختارهای امنیتی کشور در دستور کار قرار گرفته، باز هم نام شورایعالی دفاع بر سر زبانها افتادهاست؛ شورایی که در دهه ۶۰ برای مدیریت جنگ تشکیل شد و حالا، احتمال احیای آن به طور موازی با شورایعالی امنیت ملی، بار دیگر جدی شده است.لاریجانی؛ چهره یک «عصر جدید»؟تغییر فعلی در شعام، تنها یک جابهجایی فردی نیست. این اتفاق میتواند آغاز تحولی راهبردی در جهتگیریهای کلان کشور باشد؛ گذر از یک گفتمان، به سوی روایتی تازه از امنیت، دیپلماسی و مدیریت بحران. در نگاهی کلانتر، شاید بتوان گفت که سعید جلیلی نماد پایان یک عصر است؛ و علی لاریجانی نشانه آغاز دورانی دیگر. دورانی که میتواند با عقلانیتی متفاوت، ایران را در مسیر عبور از فشارها و بحرانهای بینالمللی قرار دهد.
چند نکته درباره علی لاریجانی
حسین انتظامی، معاون وزارت ارشاد درباره کتاب «عقل و سکون در حکمرانی» یک یادداشت منتشر کرد. در چند سال اخیر، موضوع «توسعه ملی» کانون اندیشهورزی و عملگرایی علی لاریجانی شده است. او در این اثر با اشاره به رکن بودن عدالت اجتماعی در نظام اسلامی به دنبال تبیین و تفسیری روشن از عدالت اجتماعی و ربط آن با توسعه ملی است. در چهار فصل این کتاب به آرای فیلسوفان غربی، ابن سینا، علامه طباطبایی و استاد مطهری در حکمرانی و عدالت اجتماعی میپردازد و البته مؤدبانه نقد میکند. او در انتهای مقدمه کتاب، انتظار مجلدات بعدی را هم ایجاد میکند که قرار است در آن به آرای امام خمینی، آیتالله خامنهای و شهید سید محمد باقر صدر پرداخته شودکسانی که دکتر علی لاریجانی را از نزدیک میشناسند به ترکیب دانش و تجربه در مدل حکمرانی-مدیریت او واقفاند. کمتر مسئولی در جمهوری اسلامی است که سطح و دامنه مدیریتی لاریجانی را تجربه کرده باشد: وزارت فرهنگ، ریاست سازمان صدا و سیما، عضویت در شورای عالی امنیت ملی که چند سال دبیری شورا را نیز به عهده داشت، ریاست مجلس که به لحاظ کمّی نیز رکورد شکن بوده است (سه دوره) و یک چهرهی اجماعساز و به همین جهت مورد عناد خالصسازان.ویژگیهای یادشده را بهعلاوه کنید با خاستگاه علمی خانوادگی که «نشان از دو سو دارد این نیکپی» و تهذب و فراست و سطحی نبودن و نگاه راهبردی و دایرهی واژگانی و هوش ذاتی و پُرخوان بودن. جمع چنین ویژگیهایی از او چهرهای نادر ساخته است. او اصالتا فرهنگی است، با این وجود کمتر مسئولی در جمهوری اسلامی به اندازه او در سطوح عالی تصمیمگیری بوده است. از این رو نگاهش به مسائل، نه سطحی و شعاری و تکراری و نه فقط از زاویه تئوریک بلکه کاملاً عملگرایانه و رهجو است.نویسنده میگوید متاسفانه حکمرانی در ایران نه از منظر ساختار حکومت و نه از جهت روابط سایر نهادهای مدنی و مسئولیت آنها در پیشرفت کشور، بر یک مبنای فلسفی منسجم استوار نشده است. قانون اساسی فعلی از هر دو جنبه (مبنای فلسفی و وضوح کافی برای ملت و دولت) رنجور است. مثلاً در اصول مختلف بر عدالت اجتماعی تاکید شده، اما مراد از عدالت اجتماعی روشن نیست و جایگاه آن در توسعه ملی مدون نشده؛ گاه تصور بر این بود که با دولتی کردن کارخانجات به عدالت اجتماعی نزدیکتر شدهایم و گاه رقابت اقتصادی را عنصر اصلی عدالت اجتماعی پنداشتیم و گاه توزیع یارانه را!او ضمنا با نقد شاخصهای بانک جهانی در حکمرانی خوب، نبود شاخص عدالت اجتماعی در عداد چند شاخص دیگر را ضعف اصلی میشمارد.وجه تسمیه کتاب اشاره به بیتی از شیخ اجل دارد: «سالها رفت مگر عقل و سکون آموزد / تا چه آموخت کز آن شیفتهتر باز آمد» که میتواند حدیث نفس نویسنده و جمهوری اسلامی باشد. مطالعه این کتاب به همه تصمیمسازان، تصمیمگیران و علاقمندان اندیشه سیاسی پیشنهاد میشود. حتی اگر فرصت نمیکنید کل این کتاب ۲۰۰ صفحهای را بخوانید لااقل مقدمه عالمانه و جامع آن را مرور کنید.قابل توجه مسئولان محترمی که کتابهایشان زینتبخش کتابخانههای دولتی است: کتاب لاریجانی نوشته خودش است!
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از منابع گوناگون