کتاب «چقدر خوبیم ما!» اثر ابراهیم رها 8 شهریور ماه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به نقد و بررسی گذاشته شد. این کتاب که اخیراً از سوی انتشارات «مروارید» منتشر شده است، با اقبال قابل توجهی همراه شد و با گذشت 20 روز از انتشار، اکنون نویسنده از چاپ دوم آن طی روزهای آتی خبر میدهد. ابراهیم رها که از طنزنویسان و روزنامهنگاران کشور است، در این کتاب کوشیده تا با استفاده از قالب طنز به «خود انتقادی» در سطحی اجتماعی بپردازد و رفتارها و منشهای اجتماعی را به شکلی مصداقی و جزئی به بررسی بگذارد کاری که پیش از این با کتاب «جامعهشناسی خودمانی» اثر حسن نراقی کلید خورده بود. این کتاب علی رغم اینکه بیشتر طنزی اجتماعی است، اما برچسبی جامعهشناسانه دارد؛ بر پیشانی کتاب «جامعهشناسی طنز» حک شده است. همین امر باعث شد تا پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و انجمن جامعهشناسی ایران بهطور مشترک نشستی را برای نقد و بررسی این اثر ترتیب دهند. سخنرانان این نشست دکتر محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و دکتر محمدرضا جوادی یگانه، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بودند که به همراه ابراهیم رها، مؤلف اثر به نقد این کتاب نشستند.
٭ ٭ ٭
* نقد رفتار
اجتماعی ایرانیان بدون در نظر گرفتن ساختار اجتماعی
دکتر جوادی یگانه نخست با بیان اینکه نویسنده در این اثر ادعای تحلیل و شناخت جامعه ایرانی را دارد اما در تحلیل خود صرفاً به مقصر دانستن مردم بسنده میکند، تصریح کرد: «نویسنده در تحلیلهای خود تنها به معلولها میپردازد و با نادیده گرفتن علتها، راحتترین راه را با مقصر جلوه دادن مردم انتخاب میکند». در واقع آنچه یگانه میکوشید بیان کند این بود که نویسنده با نقد رفتار اجتماعی ایرانیان، نقش سیستم و ساختارهای اجتماعی را در بروز این رفتارهای اجتماعی نادیده گرفته است.
* تحلیل ذاتگرایانه و فراتاریخی
دکتر قانعیراد نیز در ادامه از «جامعهشناسی مردممدار» یا به تعبیر دیگر «جامعهشناسی حوزه عمومی» به عنوان امری مثبت یاد کرد که مباحث سنگین آکادمیک را به متن جامعه آورده و به مردم منتقل میکند. اما معتقد بود این اثر در این حوزه از جامعهشناسی دستهبندی نمیشود و آوردن عنوان «جامعهشناسی طنز» بر روی جلد کتاب، نابجا و خطا بوده است.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در اینباره تصریح کرد: «استفاده از اصطلاح جامعهشناسی طنز در طرح جلد کتاب مخاطبان را منحرف میکند و این برداشت برایشان ایجاد میشود که با اثری در حوزه جامعهشناسی عمومی طرف هستند در حالی که این اثر فاقد اصول و مبانی لازم برای یک اثر جامعهشناسانه است.» و این کار را فریب مخاطب خواند و افزود: «این کتاب تنها نگرشی عوامانه به یک مسأله فراگیر اجتماعی است که در برخورد غیر جامعهشناسانه نویسنده با مسائل به وجود آمده است».
به زعم او، هدف نویسنده در این اثر توهمزدایی از خوب بودن در مخاطب ایرانی است اما از طرفی خود نیز به نوعی «توهم بدی» را به خواننده القا میکند. این در حالی است که در توضیح آن به شکلی ذاتگرایانه و فراتاریخی عمل میکند، گویی که ایرانیان از ابتدا در هر دوره تاریخی بدون تأثیر پذیرفتن از تحولات اجتماعی به یک شیوه عمل کردهاند. در حالی که جنس تحلیل در جامعهشناسی، «تاریخی» است و ساختارهای اجتماعی در دورههای مختلف تاریخی بر رفتار مردم کمابیش تأثیر مستقیمی دارند.
* اغراق، ویژگی طنز است
ابراهیم رها، مؤلف کتاب «چقدر خوبیم ما!» نیز در پاسخ به انتقادات مطرح شده با بیان اینکه هیچگاه ادعای تحلیل جامعهشناسانه از رفتارهای اجتماعی ایرانیان را نداشته است اثر خود را کتابی در قالب «طنز اجتماعی» خواند نه اثری جامعهشناسانه در توضیح این بحث به اشتباه ناشر اشاره کرد و گفت: «انتخاب عبارت جامعهشناسی طنز بر جلد کتاب انتخاب ناشر بوده است».
وی تصریح کرد در چند بخش از کتاب تأکید کرده است که کار او جامعهشناسی نیست و هیچگاه خود را جامعهشناس معرفی نکردهاست.
نویسنده کتاب «چقدر خوبیم ما» همچنین اغراق و مبالغه در اثر خود را از اصول طنز دانست و معتقد است: «طنزپرداز با بزرگنمایی و اغراق میکوشد مسائل اجتماعی را از حاشیه به متن بیاورد» و هدف او از نوشتن این اثر، صرفاً تلنگری بر وجود آسیبهایی در جامعه است و هیچگاه هدف تحلیل و بررسی جامعهشناسانه نداشته است.
این نشست در حالی به پایان رسید که واکنشهای متفاوتی را در بین حضار برانگیخته بود، برخی از اهالی طنز از برخورد جامعهشناسانه با این اثر انتقاد داشتند و رسالت طنز را با آنچه در جامعهشناسی دنبال میشود، متفاوت میدیدند و سایر حضار که اغلب از دانشجویان و پژوهشگران جامعهشناسی بودند نیز ایرادات روششناسی و تحلیلی بسیاری را به اثر وارد میدانستند. آنچه در این میان به چشم میخورد، تفاوت در زاویه نگاه دو طیف بود و هر کس میکوشید از منظرگاه خود به مسائل اجتماعی بنگرد و شاید همه این سوءتفاهمها ناشی از اشتباه سهوی انتخاب عنوان «جامعهشناسی طنز» روی جلد این کتاب باشد. نخستین نکتهای که در برگزاری یک نشست از سوی برگزارکنندگان باید لحاظ شود گزینش سخنرانان متناسب با موضوع برنامه و موضوع و جنس کتاب مورد بررسی است اما بیتوجهی به همین امر باعث شد تا میان نویسنده و منتقدان نگاه مشترکی وجود نداشته باشد و هر کس از زاویهای به کتاب بپردازد.
دکتر قانعیراد و دکتر جوادی یگانه که با رویکردی جامعهشناختی به کتاب مینگریستند ادعای نویسنده در مورد رفتارهای اجتماعی ایرانیان را بسیار کلی، اغراقآمیز و بدون پشتوانه پژوهشی و علمی قلمداد میکردند و از طرف دیگر، مؤلف، اغراق و برجستهسازی از مسائل اجتماعی را خاصیت طنز میشمرد و مدعی بود که وقتی یک طنزپرداز به آسیبی سیاسی، اجتماعی یا اخلاقی در جامعهای اشاره میکند این لزوماً مبتنی بر اصول پژوهشی و بررسیهای جامعهشناسانه نیست. شاید اگر فردی از جامعه طنزنویسان در نشست حاضر میشد، بحث به تفاهم بیشتری نزدیک میشد.
در واقع یک اثر اجتماعی با قالب طنز با خطکش جامعهشناسان قد و قوارهاش اندازه زده شد که این به مذاق نویسندهاش چندان خوش نیامد. از همین رو در جلسه نقد این اثر، حاضران، به جای گفتوگو و مباحثه علمی، بیشتر شاهد مناظره متمایل به مشاجره بودند!
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6019، شنبه 14 شهريور 1394، صفحه17