پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۰۰
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۵
ما به عنوان یک فعال فرهنگی و مذهبی، از اوضاع سیاسی روز جهان مطلع باشیم این که آمریکا، آفریقا، اروپا، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و جهان عرب، شبه قاره و شرق آسیا چه اوضاعی دارند. تحلیل درستی از تحولات اخیر جهان عرب داشته باشیم. مسأله فلسطین و لبنان برایمان حل شده باشد. فرق تحولات سوریه با دیگر مناطق مانند بحرین، مصر، لیبی و... را بدانیم و بتوانیم آن‏ها را به درستی تحلیل کنیم. در آمریکای لاتین عده‏ای از سیاسیون مردمی می‏خواهند از زیر یوق آمریکا نجات پیدا کنند. همچنان که مردم منطقه می‏خواهند از چنگال دیکتاتورهای منطقه رهایی پیدا کنند و به استقلال و آزادی برسد.
ما به عنوان یک فعال فرهنگی و مذهبی، از اوضاع سیاسی روز جهان مطلع باشیم این که آمریکا، آفریقا، اروپا، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و جهان عرب، شبه قاره و شرق آسیا چه اوضاعی دارند. تحلیل درستی از تحولات اخیر جهان عرب داشته باشیم. مسأله فلسطین و لبنان برایمان حل شده باشد. فرق تحولات سوریه با دیگر مناطق مانند بحرین، مصر، لیبی و... را بدانیم و بتوانیم آن‏ها را به درستی تحلیل کنیم. در آمریکای لاتین عده‏ای از سیاسیون مردمی می‏خواهند از زیر یوق آمریکا نجات پیدا کنند. همچنان که مردم منطقه می‏خواهند از چنگال دیکتاتورهای منطقه رهایی پیدا کنند و به استقلال و آزادی برسد.

شروع کار فرهنگی از خود فعال فرهنگی

هر کار فرهنگی یا هر تغییر و تحولی باید از خود فرد شروع بشود. لذا باید از خودمان شروع کنیم. نگاه خودمان را درست بکنیم و خودمان را تغییر بدهیم. بعد خانواده، بعد آشنایان و اقوام و بچه‏های محله و مسجد و جاهای دیگر. لذا اینکه در بدو امر دغدغه جذب داشته باشیم درست نیست. اینکه فقط ظاهری به هم زدیم و یک رئیس گذاشتیم برای جذب کافی است؟! خیر! اگر همه فضائل را در خودمان جمع نکردیم، حداقل یک سری خصوصیات مثبت داشته باشیم که مخاطبان جذاب آن خصوصیات خوب ما بشوند. مثلاً اخلاق خوش و خوش‏رفتاری، اهل مطالعه و تحقیق بودن، داشتن مهارت‏های مختلف و دهها مورد دیگر. پس برای کار فرهنگی از خودمان شروع کنیم و مثل عالم بی عمل نباشیم و سعی کنیم به داشته‏هایمان و دانسته‏هایمان عمل بکنیم و باور داشته باشیم. مسائلی را که بدان باور و اعتقاد نداریم، انجام ندهیم. خود باور و اعتقاد ما به یک سری کارها باعث می‏شود مخاطب در آن زمینه‏ها جدی شود. البته خود مخاطب ما می‏فهمد که آیا ما در حرف‏هایی که می‏زنیم صادق هستیم یا باور و اعتقاد داریم یا نه ...

توجه به خانواده و آشنایان

کار فرهنگی را باید از خانواده و دوستان و نزدیکان خودمان آغاز کنیم. کار فرهنگی زمان و مکان نمی‏شناسد. البته قرار نیست داد و فریاد بکنیم. بلکه روحیه و رفتار و گفتار ما می‏تواند کار فرهنگی باشد و الآن باید به شدت روی خانواده و آشنایان خود دقت نظر داشته باشیم و مواظب خانواده‏هایمان باشیم و الآن یکی از مشکلات جدی، خانواده‏ها و اقوام ما هستند که در معرض تهاجم فرهنگی و ارزشی نظام سرمایه‏داری غرب قرار گرفته‏اند. باید خیلی آرام و منطقی و مستدل با آنها ارتباطی کلامی برقرار کنیم و دوست شویم تا بتوانیم بر آنها اثرگذار شویم. الآن متأسفانه ماهواره‏ها به خانه خیلی از مذهبی‏ها و حزب‏اللهی‏ها آمده است و باید مواظب باشیم که به کدام سو می‏رویم؟

لازم نیست همه کار سیاسی بکنیم

لازم نیست همه کار سیاسی بکنیم. شاید این حرف به مذاق یک عده‏ای خوش نیاید و ما را متهم به جدایی دین از سیاست بکنند و اما این گونه نیست. رهبر معظم انقلاب در جایی بیان داشته‌اند: «لازم نیست همه کار سیاسی بکنند، سیاست و امور سیاسی بدانند ولی لازم نیست خودشان ورود سیاسی مستقیم داشته باشند.» البته این سخن جا و مکان دارد و به مخاطب هم بستگی دارد. مثلاً آقای قرائتی تعریف می‏کرد مرجع تقلیدش ـ مرحوم آیت‏الله فاضل لنکرانی(ره) ـ به وی گفت که نباید سیاسی بشوی و وارد دار ودسته و جناحی بشوی... چون اثرگذاری حرفت کمی می‏شود و عده‏ای که پای درسهای تو به سمت قرآن می‏آیند، به خاطر موضع‏گیری‏ها و گرایشات سیاسی از قرآن دور می‏شوند.

فعالیت فرهنگی؛ بایدها، تجربیات و آسیب‏ شناسی

کار ایجابی

کار ایجابی بکنیم. کار انتقادی صرف یا صرفاً انتقاد کردن جواب نمی‏دهد. باید خودمان هم دست به کار بشویم و اقدام کنیم. امیدوار هم باشیم هم به تغییر وضعیت و هم تأثیرگذاری فعالیت‏هایمان و... انتقاد صرف، ناامیدی می‏آورد و هیچ چیزی در فعالیت، بدتر از ناامیدی و بی‏انگیزگی نیست.

توجه به معنویت در کنار جهاد

برای تقویت روحیه دینی و معنوی خود بکوشیم. یادمان باشد که ایمان و جهاد حد یَقِف ندارد. اینها سقف ندارند. لذا همواره باید در تلاش و جهاد باشیم. البته با این توجه و ظرافت که تلاش و جهاد در هر دوره ممکن است با دوره بعدی و شرایط زمانه تغییر کند. خصوصاً که ما دغدغه جامعه‏سازی داریم باید توجه بیشتری به معنویت داشته باشیم و از خودسازی غافل نشویم.

نهادسازی و نهادینه کردن فعالیت‏ها

الآن زمانه‏ای است که باید نهادسازی بکنیم و از سویی دیگر فعالیت‏های خودمان را در منطقه نهادینه و ماندگار کنیم. اگر جمعی داریم و فعالیتی می‏کنیم و بدون مجوز است، مجوز رسمی و قانونی‏اش را بگیریم یا مؤسسه را به ثبت برسانیم. اگر فعالیت مطبوعاتی می‏کنیم آن را قانونی کنیم. کانون تأسیس کنیم. در سازمان ملی جوانان شهرمان ـ اخیراً زیر مجموعه وزارت ورزش و جوانان شده است ـ NGO (سازمان مردم نهاد) ثبت کنیم تا بتوانیم قانونی کنیم. در مجاری قانونی و رسمی‏اش به فعالیت خودمان ادامه دهیم و از مجاری قانونی و رسمی به انتقاد و مطالبه از مسئولان بپردازیم و خدای نکرده این جور نشود که پس از مدتی و گذشت این شرایط فعلی و آمدن مسئولان جدید در شهر، فعالیت ما (چه در قالب نشریه، هیئت، کانون و...) را غیرقانونی قلمداد کنند و جوانان و نوجوانان را به این بهانه از نزدیک شدن به ما بر حذر دارند.

مهارت آموزی

به نظرم در شرایط فعلی کشور، دوره‏های آموزشی برگزارکنیم. توانمندی در مهارت‏های خودمان را افزایش دهیم. در یک مهارت خاص هم متوقف نشویم. سعی کنیم مهارت‏های مختلف را در حد متوسط فرا بگیریم.

سفر و مهاجرت

برخی هستند که به دلایل مختلف،‌در مسجد محله با منطقه شهر و روستای خودشان نمی‏توانند فعالیت کنند، لذا به نظرم باید دست به مهاجرت بزنند، یعنی اینکه فعالیت خودشان را در مسجد محله‏های دیگر، یا منطقه یا شهر و روستای دیگر آغاز کنند. قطعاً این گونه هم می‏توانند رسالت خودشان را انجام بدهند و هم این که ایمان‏شان حفظ می‏شود و هم اینکه می‏توانند ایمان دیگران را حفظ کنند. امثال امام موسی صدر، شهید چمران، حاج عبدالله والی و بسیاری دیگر از شهر و دیار خود مهاجرت کردند و توانستند تأثیرگذار باشند و اگر آنها در شهر و دیار خود می‏ماندند نمی‏توانستند تا بدین حد، مؤثر واقع شوند. گاهی اوقات برخی از محل‏ها یا مناطق، از نظر تعداد فعالان مذهبی یا فرهنگی اشباع شده است، چه خوب است جهاد کنیم و از شهر و دیار خود دل بکنیم و به محله‏ها و شهرها و مناطقی که مورد نیاز است، مهاجرت کنیم. چون قرار نیست تا ابدالدهر در یک منطقه بمانیم. لذا به نظر می‏رسد که هر فعال فرهنگی و مذهبی خودش را برای روزهای آینده آماده کند و اگر در غیر از محله و مسجد و شهر و منطقه‏اش به وی پیشنهاد فعالیت شد و او شرایط را مساعد دید، آماده این مهاجرت و مجاهدت باشد. از سویی دیگر، مسافرت هم تجربیات افراد را بیشتر می کند و دریچه های جدیدی برای فعالان فرهنگی باز می کند.

محدود نشدن به قالب‏ها و ابزارها

خودمان را در قالب‏های فعالیت خاصی محدود نکنیم. برای مثال، برای مطالعه و شروع سیر مطالعاتی، لازم نیست از کتاب‏های شهید مطهری یا رهبر معظم انقلاب شروع کنیم. گاهی اوقات ممکن است فعالیت مطالعاتی خودمان را با یک سفرنامه (مانند «داستان سیستان» با «جانستان کابلستان» نوشته رضا امیرخانی و...) یا فیلم و مستند یا کتاب شعر و رمان و اردو یا کوه پیمایی و یک سفر زیارتی و سیاحتی و... آغاز کنیم.

کار خالصانه

کارهای ما باید برای رضای خدا و خالصانه باشد. اخیراً مقام معظم رهبری با خانواده مرحوم حاج عبدالله والی ـ مسئول کمیته امداد و جهادگر مخلص منطقه بشاگرد ـ دیداری داشتند که گزارش آن در سایت‏ها هست و برویم آن را بخوانیم. حضرت آقا در این دیدار فرمودند که «کارهای خالصانه هست که انقلاب را در بین مردم مستحکم می‏کند، اینهاست که انقلاب را بیمه می‏کند» لذا در کارهایمان باید نیت‏های خودمان را خالص کنیم. من الآن دوستانی را می شناسم که در گوشه و کنار، در روستاها و شهرها مسجد و خانه دارند جهادی کار می‏کنند.

توجه و درک شرایط روز جهان

ما به عنوان یک فعال فرهنگی و مذهبی، از اوضاع سیاسی روز جهان مطلع باشیم این که آمریکا، آفریقا، اروپا، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و جهان عرب، شبه قاره و شرق آسیا چه اوضاعی دارند. تحلیل درستی از تحولات اخیر جهان عرب داشته باشیم. مسأله فلسطین و لبنان برایمان حل شده باشد. فرق تحولات سوریه با دیگر مناطق مانند بحرین، مصر، لیبی و... را بدانیم و بتوانیم آن‏ها را به درستی تحلیل کنیم. در آمریکای لاتین عده‏ای از سیاسیون مردمی می‏خواهند از زیر یوق آمریکا نجات پیدا کنند. همچنان که مردم منطقه می‏خواهند از چنگال دیکتاتورهای منطقه رهایی پیدا کنند و به استقلال و آزادی برسد.

توجه به تاریخ انقلاب اسلامی

تاریخ عامل هویت‏ساز است و تاریخ انقلاب هم عامل هویت مذهبی‏ها و حزب‏اللهی‏هاست و هم اکنون تاریخ انقلاب محل تاخت و تاز روشنفکران و غربزدگان شده است. شاید تاریخ، اصلی‏ترین صحنه نبردی است که در حال حاضر در فضای روشنفکری و علمی و مطبوعاتی کشور وجود دارد. چرا که هر گروهی درصدد شناساندن نقش و اهمیت خود در فضای شکل‏گیری انقلاب و سال‏های بعد از آن است و اگر آنها بتوانند تاریخ را بنویسند، به راحتی می‏توانند حقایق را وارونه جلوه بدهند، لذا کار را بلدند و نسل آینده با تکیه بر تاریخی که آنها نوشته‏اند پرورش می‏یابد و لذا افق دیدش را آنها ـ دشمنان ما و انقلاب، یعنی غربزدها و غربی‏ها ـ را پایین می‏آورند. اگر اخبار را پیگیری کرده باشید، آمده است که اخیراً حسن روحانی ـ دبیر اسبق شورای امنیت ملی ـ و سید حسین موسویان ‏ـ مذاکره‏کننده ارشد دولت خاتمی در خصوص پرونده هسته‏ای ـ خاطرات هسته‏ای خود را منتشر کرده‏اند تا به خیال خودشان بگویند ما در مذاکرات فلان و بهمان کردیم. در حالی که همه ملت می‏دانند که آنها همه چیز را دادند و چیزی را به دست نیاوردند. تعلیق یک طرفه از ناحیه خودشان را به اجرا در آوردند و چیزی به دست نیاوردند؛ یعنی تسلیم محض. حال فکر می‏کنید برای چه به این موضوع خاطره‏نویسی روی آوردند؛ چون دیدند که آیندگان آنها را مؤاخذه خواهند کرد، لذا برای تبرئه خود به خاطره‏نویسی روی آوردند.

شبکه سازی

ارتباط و شبکه سازی عامل موفقیت است. پس برای تأثیرگذاری در کارهایمان، باید شبکه ای فعالان فرهنگی، هیئت ها، مذهبی ها، دانشجویان، پایگاه های بسیج و مسجدها و... ایجاد کنیم. دوستان و همفکران خودتان را در سطح شهر و منطقه پیدا کنیم. یک چتر حمایتی برای همدیگر باشیم و به همدیگر کمک کنیم.

تمرکز فعالیت‏ها

هر جا هستیم را مرکز دنیا بدانیم و فعالیت‏هایمان روی همان جا متمرکز کنیم. یکی از اشتباهات ما این است که در فعالیت های خود تمرکز نداریم و خیلی زود، از این شاخه به شاخه دیگر می پریم. تمرکز در یک حوزه، تأثیرگذاری و ماندگاری فعالیت ما را تضمین می کند. حاج عبدالله والی، والی شد چون خودش را وقف بشاگردیها کرد و از علل اصلی موفقیتش این است در حوزه کارش تمرکز کرد. حاج عبدالله ضابط، ضابط شد چون خودش را وقف تبیین سیره شهدا کرد. شهید آوینی همین طور.

جدی گرفتن آموزش

آموزش را جدی بگیریم. برای فعالان فرهنگی مخاطبان برنامه‏های خودمان دوره های آموزشی و معرفتی و مهارتی داشته باشیم.

ارتباط چهره به چهره

ارتباط چهره به چهره داشته باشیم. البته این به معنای فراموشی از فضای مجازی نیست، ولی باید از ارتباط چهره به چهره را داشته باشیم. البته فضای مجازی هم غافل نشویم ولی زیادی در آن غرق نشویم. برای فضاهای شهرستان ها و مساجد تأکیدمان باید روی فعالیت های چهره به چهره باشد و بیش تر روی ارتباطات مستقیم سرمایه گذاری کنیم تا فضای مجازی.

مسئولیت پذیری

مسئولیت پذیر باشیم، سعی کنیم خلأهای شهرستان و منطقه را به درستی تشخیص بدهیم و آن ها را پر کنیم. کارها و فعالیت هایمان را در جهت رفع نیازهای منطقه باشد. از سویی از قبول مسئولیتی که شاید در نظر عده ای کوچک است، پرهیز نکنیم. کارهایمان را از موارد ریز و جزئی شروع کنیم. از قبول مسئولیت فرار نکنیم مگر مسئولیت هایی که توان انجامش را نداشته باشیم یا علم آن حوزه را نداشته باشیم و اما سعی مان بر این باشد که بارهایی که کسی بر دوش نمی کشد، بر عهده بگیریم.

ارتباط با حوزه و روحانیت

با حوزه و روحانیت خصوصاً اساتید و طلاب فاضل و انقلابی حوزه علمیه قم و تهران و شهر خودمان ارتباط برقرار کنیم.

برنامه مطالعات قرآنی و روایی

برای مطالعه تفسیر قرآن و روایات اسلامی برنامه ویژه و دائمی داشته باشیم و سعی کنیم در طول فعالیت هایمان حداقل یک دور تفسیر نور آقای قرائتی و میزان الحکمه آقای ری شهری را مطالعه کنیم وکتاب های مفاتیح الحیات آیت¬الله جوادی آملی، همنام گلهای بهاری و امیر گلها ـ سیری کوتاه در سیره رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) ـ ، معارف انقلاب، چهل حدیث امام(ره) و جلد 21 صحیفه امام خمینی(ره) هم از جمله کتاب‏های مفیدی هستند که مطالعه آنها بسیار مفید و ضروری است.

آسیب شناسی فعالیت ها و فعالان فرهنگی ما

مشکلاتی که جمع های حزب اللهی دارند که ما باید سعی کنیم از آنها، مصون باشیم و برای دور ماندن از این آفات تلاش کنیم. عنده این مشکلات ـ بدون رعایت اولویتها ـ عمدتاً به صورت زیر است:

1.بی نظمی. کافی است هر فعال فرهنگی تأملی در زندگی شهید بهشتی داشته باشد آن وقت خودش متوجه اهمیت این موضوع می شود.

2. بی برنامگی و فقدان استراتژی

3. عدم باور به فعالیت ها

4. پراکندگی و جزیره ای عمل کردن

5. فقدان مطالعه. در خصوص اهمیت مطالعه هم رهبران و متفکران انقلاب تأکیدات فراوانی دارند خصوصاً مقام معظم رهبری.

6. فقدان آموزش ها و مهارت های لازم مثلاً نویسندگی، عکاسی، مستندسازی و طراحی گرافیکی و...

7. یک سری روحیات خاص که در میان مذهبی ها زیاد دیده می‏شود مانند زیر آب زنی ها، خود محوری ها، زود باوری ها یا خوش باوری ها و...

8. عدم اعتماد به نفس

9. تکیه به افراد و نهادها (حالا می تواند تکیه و وابستگی به دولت باشد یا سپاه یا بسیج یا هر نهاد دیگر)

10.عدم حمایت از همدیگر. ما غالباً به همدیگر بی توجه هستیم و میخواهیم دیگران را ارشاد کنیم، مشکلات دیگران را برطرف کنیم و...

11. فقدان اولویت سنجی. مثلاً مشغول شدن به فراماسوفری، وهابیت شناسی، شیطان شاسی، غرب شناسی و غفلت از خود آمریکا و صهیونیسم.

12. کمی سعه صدر. تحمل نظرات مخالف و انتقادی ما کم است.

13. افراط و تفریط رفتاری و موضع گیری. گاهی اوقات خیلی داغ و تند و تیزیم، البته به اشتباه ما باید رحماء بینهم و اشداء علی الکفار ما باید به دشمن تند و تیز باشیم نه با نیروهای خودی ممکن است اشتباهاتی کرده باشند.

با اضافه و تلخیص برگرفته از نشریه الکترونیکی هم اندیشان : http://www.hamandishi.net .

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین