شعارسال: شاید بتوان گفت بزرگترین معضلی که موجب ناکارآمدی سازوکارهای نظارتی موجود در پیشگیری از فساد شده است، نوع نظارت باشد. ساختار نظارتی در کشورمان، از بالا به پایین است و سازوکارهای مربوط به آن نیز توسط قانون پیش بینی شده است.
اما این نوع نظارت در عمل با آفتهایی مواجه است. محدود بودن تعداد ناظرین مهمترین ضعف این شیوه نظارتی است که امکان خریدن، فریفتن و تهدید و ارعاب علیه ناظرین را برای مفسدین ایجاد میکند. نقطه مقابل ساختار نظارتی از بالا به پایین، نظارت مردمی یا همگانی یا نظارت از پایین به بالا است.
نظارت همگانی که به معنی حضور مردم در مبارزه با فساد است، امکان دور زدن ساختار نظارتی را تا حد زیادی از بین میبرد و فضا را برای متخلفان و فاسدان ناامن کرده و ریسک تخلف و فساد را افزایش میدهد. زیرا وقتی که تعداد ناظران به تعداد مردم باشد، امکان این که کسی بخواهد با همه زد و بند کند و یا مخفیانه فسادی مرتکب شود تقریبا برابر صفر است.
ضعف دیگر ساختار نظارتی از بالا به پایین ناشی از گستردگی حوزههای نظارتی و عدم تخصص ناظرین در همه این حوزهها است. در واقع، ممکن است ناظران اساسا تخصص لازم در کشف فساد در برخی امور را نداشته باشند. در حالی که اگر ساختار نظارتی از پایین به بالا و به صورت مردمی باشد، افرادی که در حوزه های خاصی مثل صنعت یا پزشکی تخصص دارند، میتوانند ناظری باشند که وقوع فساد در این حوزه ها را میفهمند و آن را گزارش میکنند.
نظارت مردمی یکی از رویکردها متداول و کارآمد در دیگر کشورها
مفهومی که از آن به عنوان «نظارت همگانی» یاد شد در دنیا با واژهای به نام «سوتزنی» شناخته میشود. سوتزن یا گزارشگر فساد به کسی گفته میشود که تخلف یا فساد را گزارش میکند. در بسیاری از کشورهای دنیا، حاکمیت مردم را با استفاده از سیاستهای تشویقی و حمایتی به گزارش فساد و تخلف تشویق میکند. البته باید به این نکته اشاره کرد که منظور از فساد و تخلف در این مطلب، مفاسد اخلاقی و شخصی نبوده و بلکه آن دسته از تخلفات و مفاسدی منظور هستند که موجب تاراج منافع ملی شوند و یا حق یا حقوقی از عامه مردم در اثر تخلف مسئولی ضایع بشود.
تاثیر قابل توجه استفاده از ظرفیت های گزارشگران فساد در کشف فساد باعث شده است که در سالهای اخیر، کشورهای مختلفی به حمایت از این گزارشگران روی آورده و قوانینی در این خصوص تصویب کنند. به خصوص از سال 2000 به بعد تعداد کشورهایی که در حمایت از گزارشگران فساد اقدام کرده اند، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. در حال حاضر، کشورهایی نظیر آمریکا، انگلستان، کانادا، کره جنوبی، نیجر، نیوزلند، استرالیا، گابن، لیبریا، هندوستان، نروژ، پرو، مجارستان، مالزی، آفریقای جنوبی، بلژیک و ... برای حمایت از گزارشگران فساد قوانین اختصاصی تصویب کرده اند.
«گزارشگران فساد» در صدر روشهای کشف فساد
بر اساس گزارش موسسه ACFE در سال 2016 -که به بررسی 2140 مورد کلاهبرداری حرفهای در 114 کشور جهان پرداخته است- 39.1 درصد از موارد کشف اولیه فساد بر اساس سرنخهای به دست آمده از طریق مردم صورت گرفته است و این درحالی است که سهم بازرسی خارجی (نظارت از بالا به پایین) تنها 3.4 درصد است. همچنین سهم گزارشهای مردم در کشف فساد شرکتهای بزرگ (بیش از 100 نفر کارمند)، 43.5 درصد و در شرکتهای کوچک (کمتر از 100 نفر کارمند)، 29.6 درصد است.
طبق این آمار، سهم نظارت خارجی برای شرکتهای بزرگ و کوچک نیز به ترتیب 2.6 و 6.4 درصد است. این آمارها نشاندهنده اثرگذاری بالای گزارشهای مردمی است. البته آمارهای دیگری نیز وجود دارند که تاثیر حمایت از گزارشگران فساد و رجوع به مردم در امر مبارزه با فساد را بیان میکنند. مثل رسوایی شرکت فولکسواگن که با استفاده از یک قطعه الکترونیک میزان گازهای و NO منتشر شده توسط خودرو را کمتر نشان میداد. این موضوع را یکی از کارکنان آن افشا کرد و فولکسواگن در ژانویه 2017 به پرداخت 4.3 میلیارد دلار خسارت محکوم شد.
سهم بالای رویکرد نظارت مردمی و ساختار نظارتی از پایین به بالا در کشف فساد بیانگر ضرورت تحول در ساختارهای نظارتی کشور و اتکای بیشتر دستگاههای نظارتی بر ظرفیتهای مردمی است. بنابراین لازم است زیرساختهای قانونی و اجرایی حمایت از مردم در امر کشف فساد طراحی و ایجاد شود. همچنین ضرورت دارد نمایندگان محترم مجلس به جای تلاش برای ایجاد دستگاههای نظارتی جدید، به دنبال تحول ساختارهای نظارتی و تغییر رویکردهای نظارتی باشند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته ازسایت خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار:1 بهمن 1396، کدخبر: 3961101071،www.alef.ir