شعار سال: دسترسی به کتابخانه ملی از دید اهالی فرهنگ چگونه است؟ شاید برای پاسخ به این سؤال بهتر است به سراغ فردی برویم که هم تجربه بالایی داشته و هم سابقه تألیف کتابهای بسیار نیازمند به منبع. «غلامحسین صدری افشار» فرهنگنویس پیشکسوت 83 ساله، در گفتوگویی که خواهید خواند از تجربیات خود در مواجهه با کتابخانه ملی میگوید و البته از پیچیدگیهای غیرلازم آن انتقاد میکند.
نخستین مواجههتان با کتابخانه ملی به چه سالی برمی گردد؟ و سبب آن برخورد نخستین چه بود؟
من برای نخستین بار در سال 1345 یعنی 51 سال پیش بهمنظور جمعآوری منابع برای کتاب «تاریخ در ایران» که آن زمان در مراحل نوشتنش بودم، به کتابخانه ملی مراجعه کردم.
ضرورت توجه به کتابخانه ملی بهعنوان حافظ میراث مکتوب هر ملت و مشخصاً برای مردم ایران در چیست؟
کتابخانه و مرکز اسناد ملی بهعنوان حافظ میراث نوشتاری و برای هر ملت از چند جهت دارای اهمیت است؛ نخست از جهت گسترش و دقیقتر کردن پژوهشها در زمینههای معارف بشری. دوم بهخاطر شناخت بهتر فعالیتهای فکری گذشتگان.
از دیدگاه شما کتابخانه ملی و همچنین آرشیو ملی ایران جایگاه واقعی خود را دارد؟ و توانسته دغدغههای اهل فرهنگ را پاسخ گوید؟
در مورد این سؤال باید بگویم که کتابخانه ملی متأسفانه به جامعه شناسانده نشده و مردم به جایگاه و جای آن آگاهی درستی ندارند. مراجعه به مرکز کتابخانه ملی همواره با دشواریهایی همراه بوده و پایگاه اطلاعرسانی آن در اینترنت نیز نارساییهایی دارد که این نارساییها باید بررسی و برطرف شود. اگر شما بخواهید در مورد یک کتاب اطلاع پیدا کنید باید حدود 10 تا 12 فیلد را پر کنید در حالی که این امر میتوانست به گونهای تنظیم شود که همچون موتور جستوجوگر گوگل، با ورود اسم کتاب، اطلاعات مربوط به آن حاضر شود و اگر اطلاعات اضافه تری خواستید آن را در مراحل بعدی درخواست کنید. اما در حال حاضر شما مجبور هستید فرم مفصلی را پر کنید و در آخر نیز به شما گفته میشود که هیچ رکوردی یافت نشد. بهعنوان مثال میتوانم تجربه اخیر خودم را نقل کنم. در سایت کتابخانه ملی بهدنبال کتاب «فرهنگ مشاغل سنتی» نوشته خودم میگشتم اما با وجود چندبار جستوجو نتیجه دریافت نکردم.
با توجه به اهمیت حوزه فرهنگ و هنر، اهمیت توجه دولت تدبیر و امید به این حوزه در چیست؟
به گمان من فرهنگ و هنر در حال حاضر چندان دغدغه دولتمردان نیست. این را در همه شئون همچون اختصاص بودجه و مشکلاتی که در حوزههای نشر و موسیقی وجود دارد بخوبی میتوان دید بنابراین مسأله فرهنگ و هنر چندان دغدغه پررنگی نیست و برای دولتمردان از درجه اولویت پایین تری برخوردار است.
با توجه به تجربه هشتاد ساله کتابخانه ملی، چشمانداز آینده آن را چگونه میبینید؟
من به آینده خوشبین هستم و یقین دارم که کتابخانه ملی نیز مانند دیگر نهادهای فرهنگی روزی جایگاه واقعی خود را خواهد یافت؛ خواه این روز فردا باشد، خواه چند سال دیگر.
با توجه به حرفه شما بهعنوان فرهنگ نویس، آیا به دفعات زیاد با این نهاد برخورد داشته اید و اینکه تا چه اندازه این نهاد نیازتان را برطرف کرده است؟
بارها و بارها با این کتابخانه برخورد داشته ام، چون من در این کتابخانه آشنایانی دارم کارم زود راه میافتد و معمولاً قبلاً تلفن میکنم. یک زمانی خانم پوری سلطانی تشریف داشتند و من به ایشان زنگ میزدم و درخواست خودم را می گفتم، ایشان نیز لطف میکردند و دستور میدادند و فوری قضیه حل میشد اما مردم عادی این راحتی را ندارند. یک فرد مراجعه کننده عادی باید کارت تحصیلی نشان دهد، معرفینامه میخواهد، باید عضو بشود، آیا پذیرفته شود یا خیر و مسائلی از این دست. این امر کار را مشکل میکند مگر آنکه بتازگی روندها تغییر کرده که من خبر نداشته باشم زیرا دو سه سالی است که گذرم به کتابخانه ملی نیفتاده است.
اگر خاطرهای دارید برایمان بگویید.
خاطره این است که بیشتر و در مراجعه هایم به کتابخانه آدمهایی را میدیدم که دوستشان داشتم و کسانی بودند که برایم عزیز بودند؛ افرادی همچون ذبیحالله صفا، آقای محمد امین ریاحی، آقای احمد منزوی، خانم پوری سلطانی، اینها افرادی بودند که در کتابخانه میدیدم و از دیدنشان خوشحال میشدم و نویسندگانی آنجا میآمدند و سلامعلیکی با آنها میشد.
پیام تان برای هشتاد سالگی کتابخانه و مرکز اسناد ملی چیست؟
من هشتاد سالگی به وجود آمدن و بنیادگذاری کتابخانه ملی را بهجامعه فرهنگی ایران و کارکنان زحمتکش آن مؤسسه عزیز تبریک میگویم و آرزو میکنم که کتابخانه ملی یک روز جایگاه واقعی خود را بیابد و از کارکنان محترم آن خواهش میکنم تا جایی که میتوانند سعی کنند که با راه انداختن کار مراجعان، مردم را بیشتر بهکتابخانه علاقهمند کنند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازروزنامه ایران ، تاریخ انتشار --------، کدمطلب: 459087 ، www.iran-newspaper.com