شعار سال: هرچقدر هم که اوضاع وخیم این دیار زلزله زده تداوم داشته باشد، برخی آنقدر تأخیر دارند که محال است، بتوانند خود را به این خطه برسانند؛ به دیاری که هرچند حال و روز ناخوشی دارد، بهترین فرصتِ ممکن برای برخی متخصصان است!
آنقدر از زلزله سرپل ذهاب زمان گذشته و خبر پیرامون حال و روز ناخوش این دیار مخابره شده که به نظر ارائه هر توضیحی در این باره غیرضروری است و حتی گله کردن از مسئولان نیز فایده چندانی ندارد؛ گلایههایی که از فرط تکرار به نوعی اثرگذاری خود را از دست دادهاند.
حال و روز ناخوش شهر و دیاری که ساکنان آن هنوز عزادار عزیزانشان هستند. مردمانی که اگر امکانات و حمایتهای مورد نیاز برای ساخت و ساز را داشته باشند، راحتتر خواهند توانست از زلزله و آوار مصیبت هایش بر سرشان فائق آیند؛ اما افسوس!
هموطنانی که هنوز بسیاریشان ساکن چادرند و مشکلات پیش رویشان، همان مشکلات روزهای نخست پس از زلزله است. کمبود آب بهداشتی و حمام و نظایر آنها. مشکلاتی که مانع میشود زندگی بار دیگر پا بگیرد و روی غلتک بیفتد. سنگ بنایی که چون نیست، انبوه مشکلات و معضلات سراغ اهالی این دیار را میگیرند و حالشان را ناخوشتر میکنند.
مثل مشکلات روحی که برای یافتن آن در اهالی مناطق زلزله زده و حتی بستگانشان در دیگر شهرها، تنها کمی دقت لازم است. دقیق شدن در حالات روحی افرادی که هنوز از یاد نبرده اند زلزله چگونه جان شیرین عزیزانشان را ربوده و دنیا را پیش رویشان تیره و تار کرده است؛ مردمانی که بسیاری شان از زلزله به بعد، هم حال را از دست داده اند و هم نزدیک است آینده را ببازند.
صحبت درباره کودکان سرپل ذهاب و روستاهای دور و نزدیک آن است که با زلزله، کیلومترها از دنیای کودکی دور شده اند. کودکانی که باید برای ساختن آینده دیارشان آماده شوند، ولی اوضاع حالشان گاه به قدری وخیم است که باید نگران سلامتی و حتی حفظ جانشان بود. کودکانی که وقتی سقفی بالای سرشان نیست، شاید زیاده خواهی است، بخواهیم کسی هوایشان را داشته باشد و بر زخمهای روحشان مرهم بگذارد.
مرهمی از جنس آنچه مددکاران، روان شناسان و روان پزشکان بر زخمهای ناپیدای افراد مینهند و چون از این دست متخصصان در مناطق زلزله نایابند، اغلب کودکان این دیار از آن محروم مانده اند؛ محرومیتی که نه تنها تقصیر و نتیجه کوتاهی مسئولان، که ناشی از کم کاری متخصصان و دانشگاههای پرشمار کشور است.
نتیجه قصور دانشگاهیان که خود را در همه چیز ـ به حق ـ صاحب نظر میدانند، اما در میدانهای عملی همواره جای خالی شان دیده میشود. درست مثل کلاس درس عملی مناطق زلزله زده ای چون سرپل ذهاب که باید تا سالها سرچشمه تحقیق و بررسیهای ایشان باشد، اما به قدر برگزاری یک اردوی آموزشی ویژه یا دایر کردن کارگاههای تخصیصی هم مورد توجه متخصصان و دانشگاهیان قرار نگرفته است.
کلاس درسی که حضور در آن میتواند توان این متخصصان را افزایش داده و از این روی، بسیاری از متخصصان در جهان خواستار حضور در آن هستند، اما در کشورمان متقاضی چندانی ندارد، حتی اگر شش، هفت ماه از زلزله گذشته باشد و همه جور بهانه برای عدم حضور در این کلاس از ایشان گرفته شده باشد.
کلاسی که همه چیز برای برگزاری آن فراهم است و میتواند تجربهای بی همتا در اختیار متخصان قرار دهد؛ اما ظاهرا، چون دعوت نامهای برای رؤسای دانشگاهها و مدیرهای گروههای مرتبط ارسال نشده، قرار نیست برگزار شود؛ نکتهای تلختر و افسوس برانگیزتر از بلایی که زلزله بر سر مردم آورده و خواهد آورد
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی تابناک ، تاریخ انتشار 13 اردیبهشت 97، کدمطلب:۷۹۵۶۷۸، www.tabnak.ir
ا.ف75