شعار سال: در حالي كه
جامعه پزشكي آهستهآهسته داشت به دولت و مسئولان مصداقهاي ذاتيترين وظايف حكومتيشان
در بيماران اورژانس، بيماران مزمن و بيماران بسيار فقير را يادآور ميشد، در حالي
كه داشت با زالوهاي بادكرده خرافات بر تن و روان مردم ميجنگيد و در عين حال ميکوشيد
با تخلفات و اعمال غيراخلاقي سيستم خود كه در بستر تيرهوتار شعارها و نرخهاي
غيرواقعي، رشد ميکنند بستيزد، ناگاه خبر ميرسد كه دستگاهها و امكانات پزشكي با
ارزهاي جديد به چندين برابر قيمت وارد خواهند شد و شايد هم وارد نشوند! اخباري كه
در عمل و با جو رواني تأثيراتي بسيار بيشتر و بيشتر ايجاد ميكنند. در حالي كه
كليت درمانهاي مدرن پزشكي، آنچه آمار و مطالعات كنترلشده و طب بر مبناي شاهد در
تمام دنيا به اثبات رساندهاند، هنوز در تصورات پزشكي جامعه جاي خود را از تصورات
كهن و متافيزيكي به تمامي تحويل نگرفتهاند، تنگناهاي موجود ميروند تا نتايج طب
مدرن را كه بايد «به تمامي» و با فرهنگ خاص خود به اجرا در آيند، مورد هجوم قرار
دهند و آبشخوري نوين براي آنها كه بر اساس منافع خود چوب تكفير و اكراه بر طب مدرن
ميزنند فراهم كنند. تا يك روز آن بهظاهر فرهيختگان و روشنفكران ما هم كه جز
پزشکان در پيشخوان سلامت، هيچكدام از زمينههاي الزامي اين دانش مدرن را نميبينند،
ناله كنند كه گويا {پزشکان} ما كارشان را به درستي انجام نميدهند!
پزشکان جوان ما بنابر تواناييهاي فرديشان، براساس نيازهاي روزآمد
نظامهاي سلامت مدرن و براساس آمارهاي علمي تعداد مورد نياز متخصص در شهرهاي
اروپا و آمريكا، رشتههاي مختلف را با امكانات آموزشي ناقص و با تكيه بر مطالعات
جانفرساي خود فراگرفتهاند. در طول تحصيل {به بيگاري{،
بخش مهمي از نيازهاي كشور را برآورده كردهاند و باعث شدهاند بيكفايتي مقررات
موجود براي استخدام نيروي متخصص كافي با حقوق واقعي، از نظرها دور بماند. حال در
شهرهاي مختلف بر اساس نوعي اجبار و نه انتخاب، توزيع شدهاند، از حق هرگونه چانهزني
براي دستمزد «كار» خود كه در واقع نزديكترين مصداق براي «جان كالاشده» است محروماند.
(حقي كه تنها با بهرسميتشناختن و وضع قوانيني براي عدم ارائه خدمت بهصورت جمعي
امكان حصول مييابد) و هم از اين روست كه همان را هم هر چند ماه يك بار، هرگاه خرج
مهمتري نبود دريافت ميکنند! حالا با چالشهاي دشوارتري روبهرو هستند؛ با كمبودهاي
فزاينده موجود، ارائه ابتداييترين خدماتي كه براي آن آموزش ديدهاند هم مورد
تهديد قرار ميگيرد؛ چون آوازهخواني كه صدايي ندارد و نانوايي كه خميري!
جامعه پزشكي ايراني بارهاوبارها نشان داده است كه اولويت اصلي او
اشتغال در داخل كشور و انجام وظيفه پزشكي در بحرانهاي داخلي است. در اكثريت موارد
هم كه كشور خود را ترك ميکنند نه بهجهت رفاه خود و خانواده بلكه به اين جهت است
كه امكان بهاجرادرآوردن مهارت كسبشده (كه ممكن است مورد نياز تمام دنيا باشد) در
داخل كشور مطلقا وجود ندارد و راهاندازي آن هم از توان يك يا چند نفر خارج
است.جامعه پزشكي ايران چالش جامعه بيمار را هم يكي از بزرگترين چالشهاي خود ميداند
و از آن سربلند بيرون خواهد آمد. اما اين ممكن نميشود جز با روح پاكي كه در ميان
جوانان ما جريان دارد و جز با جريانهايي بيسروصدا اما مداوم و پيگير در مكاتب
آموزش پزشكي ما كه از ابنسينا تا يلدا و تاكنون حضور دارند و تنها مهر و دوستي ميآموزند
و آن را پي ميگيرند.
روز پزشك بر همه پزشکان ايراني مبارك باشد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 3 شهریور 97، شماره: 3227