شعار سال: با وجود اعلام نگرانی شماری از فعالان محیطزیست بسیاری از چهرههای این حوزه با آمدن او تأکید کردند که نباید پیشداوری کرد و باید چشم به راه اجرای برنامههای او نشست. همان زمان حسین آخانی، استاد دانشگاه، درباره پیشبینی وضعیت سازمان محیطزیست در دوران تصدی عیسی کلانتری گفت: پیشبینی رفتار کلانتری مشکل خواهد بود؛ زیرا کلانتری امروز با زمان وزارت تفاوت جدی دارد و اکنون چند سال است که مدیریت ستاد احیای دریاچه ارومیه را برعهده داشته است. آخانی ادامه داد: انتظار ما این است که به حرفهایی که مطرح کرده پایبند باشد؛ زیرا به گفته خود او ادامه این راه تمدن ایرانی را به نابودی میکشاند. امیدواریم وی دخالتهای اشتباه مهندسی در حوزه آب را متوقف کند، اما در حوزه محیطزیست طبیعی، حفظ جنگل و مرتع و مناطق چهارگانه و حفظ تنوع زیستی واقعاً نمیدانیم که چه سیاستی خواهد داشت و چه برنامههایی را ارائه خواهد کرد. اسماعیل کهرم نیز درباره وضعیت احتمالی پیشروی سازمان محیطزیست در زمان مدیریت عیسی کلانتری گفت: کلانتری حداقل صریحاللهجه و گردنکلفت است. کسی که در این مقام قرار میگیرد باید شخصیت وجیهالمله باشد و به هر حال هر کس رئیس سازمان است مردم باید به او کمک کنند. محمد درویش هم در این باره گفت: مهمترین ویژگی آقای کلانتری شفافیت و شجاعتش است. این ویژگیها برای یک رئیس در سطح سازمان محیطزیست ویژگیهای مثبتی است. خودش گفته قبول دارد در گذشته اشتباههای جدی در دوره هشتساله وزارت کشاورزی انجام داده و این شجاعت در بسیاری از مدیران ما وجود ندارد که اعتراف کنند اشتباه میکردهاند. ما این امیدواری را برای آقای کلانتری داریم؛ اما قضاوت درباره ایشان را باید منوط کنیم به زمانی که برنامههایش را اعلام کند و ببینیم در طول ماههای آینده چگونه رفتار خواهد کرد. انتظاری که البته چندان طول نکشید تا به قضاوتی روشن بدل شود.
امیدواران را چه شد
باگذشت یکسال از سکانداری عیسی کلانتری در سازمان محیطزیست اغلب کارشناسان زبان به انتقاد گشودند و حتی آنان که بر ضرورت تأمل برای بررسی عملکرد کلانتری تأکید داشتند هم بهسرعت امید از او بریدند. موضوعی که تلاش برای ارائه نظرات طیفی از مخالفان و موافقان کلانتری و حفظ تعادل در گزارش عملکرد او را با دشواری فراوان همراه کرد. محمد درویش که پیشتر تأکید کرده بود باید به کلانتری برای ارائه برنامههایش مهلت داد، به فاصله کوتاهی سازمان محیطزیست را ترک کرد. وی درباره عملکرد یکساله رئیس سازمان محیطزیست در دولت دوازدهم، با اشاره به سخنان عیسی کلانتری مبنیبر رد تنها ۹ طرح از میان ۲۶۳ طرح پیشتر «معطل مانده» در محیطزیست گفت: چگونه میشود با تغییر رأس یک سازمان تمام ماتریسهای نظارت بر طرحهای توسعه دگرگون شده باشد؛ چرا با تغییر یک آدم سیاستها در یک سازمان ۱۸۰ درجه تغییر پیدا کند؟ این پرسش جدی است که همه فعالان محیطزیست دارند. درویش ادامه داد: سازمان محیطزیست سالها تأکید میکرد که بهخاطر حفظ ملاحظات ایمنی زیستی درباره محصولات دستکاری ژنتیکی باید با وسواس بیش از حد جلو برویم، در صورتی که اکنون با تغییر رئیس سازمان حتی کلاس آموزشی در سالن سرو گذاشتهاند و همه کارشناسان را مجبور کردهاند که در آن کلاسها شرکت کنند تا یاد بگیرند که چرا محصولات دستکاری ژنتیکی خوبند و همه ملاحظاتی که در طول تصدی رؤسای مختلف سازمان حاکم بوده را کنار گذاشتهایم. وی تصریح کرد: مواضع عیسی کلانتری در واقع به پروژه محیطزیستهراسی میدمد و باعث میشود هم مردم و هم دولت بگویند این چه سازمانی است که اگر بخواهد به وظایفش عمل کند ۸۰ درصد توسعه کشور باید متوقف شود پس بهتر است خود این سازمان متوقف و تعطیل شود. این نگاه بسیار خطرناک است و به نظرم مجلس شورای اسلامی باید وارد عمل بشود و اجازه ندهد تا این روند ادامه پیدا کند.
به کلانتری اطلاعات نادرست داده بودند
اما فعالان محیطزیست که از آغاز به نقد تند از کلانتری روی آورده بودند اکنون باگذشت یکسال نگاه متعادلتری به او دارند و این شاید تنها نقطهای باشد که نقد محیطزیستیها علیه کلانتری چندان تند نیست. دبیر شبکه تشکلهای محیطزیست کشور در اینباره گفت: طی یکسال گذشته و از زمانی که آقای کلانتری به سازمان محیطزیست آمدند، در ارتباط سازمان محیطزیست با سازمانهای مردمنهاد فراز و نشیبهای عمدهای داشتیم. محمد الموتی تأکید کرد: از میان مجموعههای متعددی که در حوزه محیطزیست در کشور وجود دارد، یکی از آنها که تقریباً گستردهترین و ساختارمندترین است، در مدت یکسال حدود پنجبار نامهنگاری کرد تا با آقای کلانتری ملاقات داشته باشد؛ با هیچ کدام از نامهها موافقت نشد تا اینکه سرانجام مردادماه اخیر این اتفاق افتاد. وی ادامه داد: اساساً نگاه آقای کلانتری به حوزه سازمانهای غیردولتی بیشتر ناشی از اطلاعات نادرستی بود که به ایشان رسیده بود و البته کنش برخی از کنشگران هم اثر مستقیمی بر قضاوت ایشان داشت. یکی از تصورات نادرست این بود که اساساً سازمانهای غیردولتی با سازمان محیطزیست ارتباط برقرار میکنند که از بودجههای دولتی استفاده کنند یا اینکه سازمانهای غیر دولتی ارتباط میگیرند که برای انجام بعضی از طرحها و پروژهها واسطه شوند. دبیر شبکه سازمانهای غیر دولتی ملی محیطزیست و منابع طبیعی کشور در جمعبندی عملکرد عیسی کلانتری و چشماندازش از ارتباط سازمان محیطزیست با سمنها طی مدت زمان باقیمانده از مدیریت وی گفت: من چشمانداز مثبتی دارم؛ البته در واقع ممکن است تمام الگوهایی که ما از ارتباط بین سازمانهای غیردولتی و سازمانهای دولتی و حاکمیتی داشتیم، کلاً تغییر کند تحولاتی که در نگاه به حوزه اجتماعی در حال شکلگیری است بهشدت رصد میشود و آن بخشهایی که مثبت و کمککننده است قطعاً از حمایتهای حوزه اجتماعی برخوردار است و در بخشهایی که رویکردهای سابق ادامه مییابد با جدیت نسبت به آن انتقاد و مطالبهگری میشود.
حرف و عمل کلانتری متناقض است
با این حال استادان و کارشناسان در این نگاه مثبت به چشمانداز حضور کلانتری در سازمان محیطزیست طی سالهای پیشرو شریک نیستند. حسین آخانی که زمانی تأکید کرده بود نباید شتابزده به نقد او پرداخت اکنون باگذشت یکسال از حضور او در سازمان محیطزیست گفت: حرف و عمل عیسی کلانتری متناقض بوده است و کسانی که او را برای ریاست سازمان محیطزیست انتخاب کردند او را نه برای نجات محیطزیست، بلکه برای صدور مجوز آوردند. این استاد زیستشناسی دانشگاه تهران تأکید کرد: وی اخیراً صحبت کرده و گفته ما اگر بخواهیم ملاحظات زیستمحیطی را رعایت کنیم ۸۰ درصد کارخانهها باید تعطیل شوند، بعد در عین حال میگوید طرحهای بسیار زیادی تا به حال در محیطزیست معطل مانده بود و برخلاف قانون جلوی اینها گرفته شده بود و همانطور که میبینیم وی بیشتر این طرحها را تأیید کرده است. آخانی افزود: این تناقض معنایش این است که ایشان ضمن اینکه کاملاً قبول دارد چیزی که تا به حال اتفاق افتاده غلط بوده است و چه در حوزه کارخانهها و صنایع و چه در حوزه آب که خودشان همیشه جزو منتقدان بودهاند سیاستها درست نبوده؛ اما اکنون که سر کار آمدهاند همان سیاستهای غلط را با شدت بسیار بسیار بیشتر پیگیری میکنند. وی تصریح کرد: آقای کلانتری را اصلاً برای نجات محیطزیست ایران نیاوردهاند؛ بلکه برای اینکه بسیاری از برنامهها و پروژههایی که به نحوی مدیریت قبلی سازمان تا حدودی جلویش را گرفته بود، آوردند تا مجوزها را صادر کند و دیدید که ظرف مدت دو ماه هم اکثر اینها را تأیید کرد و اجرا شد.
ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان
با این همه حتی چنین مواضعی هم تندترین نقدها به عیسی کلانتری نبود. شاید بتوان گفت مهمترین مخالفان او در حوزه محیط طبیعی و تنوع زیستی بودند. کلانتری هر بار که از مشکلات محیطزیست نام میبرد از عنوان کردن مسائل تنوع زیستی و مثلاً انقراض یوزپلنگ که بهگونه شاخص حیات وحش و نماد ملی محیطزیست بدل شده بود، ابا داشت و حتی در مراسم روز تنوع زیستی حاضر به سخنرانی نشد و در ردیف انتهایی سالن نشست و بخش ویژه و مفصلی از این برنامه را به تبلیغ محصولات تراریخته اختصاص داد. مشاور شورای عالی جنگل و عضو پیشین این شورا درباره عملکرد عیسی کلانتری در حوزه محیطزیست طبیعی طی یکسال حضورش در این سازمان گفت: این یکسال پر از دغدغه و مصیبتهای محیطزیستی از بس سخت گذشت که انگار صد سال پیش بود وقتی اسم کلانتری بهطور غیررسمی از کانالها بهعنوان رئیس منتخب محیطزیست مطرح شد. مرتضی شریفی افزود: زمان آمدن آقای کلانتری در پاسخ به نگرانیها همیشه جوابم این بود که نباید پیشداوری کنیم و با توجه به عملکردش نقد یا تقدیر میکنیم. در مدت یکسال چنین کردیم؛ اما آرزو به دل ماندم که یک عملکرد مثبت در محیطزیست طبیعی داشته باشد تا تقدیر هم بکنیم. وی تصریح کرد: اگر بخواهیم عملکرد یکساله عیسی کلانتری در محیطزیست را در چارچوب ویژگیهایی که قبل از حضورش تعریف کردیم ارزیابی کنیم، در حوزه تراریختهها آن چه دغدغه داشتیم و برایمان کابوس بود با آمدن کلانتری به واقعیت پیوست! مشاور شورای عالی جنگل ادامه داد: در دوران کلانتری نه تنها قدمی در جهت اصلاح و اعمال مدیریت اصولی در مناطق چهارگانه برداشته نشد؛ بلکه با چوب حراج بر این منابع ارزشی، اصول فنی و حقوقی مدیریت این منابع نقض میشود. محیطزیست بدون توجه به فلسفه وجودی پناهگاه حیات وحش، مغایر با چارچوب تعریفشده اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، حتی با بیتوجهی به دستورالعمل مصوب خود و مغایرتهای قانونی اصرار به تغییر کاربری و واگذاری حساسترین بخش پناهگاه در جوار سایت مهم پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی را دارد. شریفی تأکید کرد: وقتی چنین مدیرانی در رأس امور قرار میگیرند از آنجایی که اعتقادی به تخصص ندارند عرصه را برای تاخت و تاز زیرمجموعه مدیریتی و کارشناسنماهای غیرمتخصص مهیا میکنند. چنین مجموعهای حتی قادر نخواهد بود لااقل نقشه پایه شبکه مدیریت حیات وحش (شامل زیستگاهها و کریدورهای ارتباطی) ارائه دهد. حتی در زیستگاههای ایزوله تحت مدیریت قادر به زونبندی و مهندسی زون و اعمال مدیریت نخواهد بود. وی گفت: وقتی کسی به صراحت اعلام میکند هیچگونه توان پاسخگویی علمی مسائل زیستمحیطی را تا پنجدرصد هم ندارم [عیسی کلانتری در نشست خبری ۱۳ شهریور ۹۶] چه اجباری است در عصر بحران و بحرانهای محیطزیستی هدایت کشتی شکسته محیطزیست در میان طوفانهای ویرانگر به چنین شخصی محول شود؟ البته که اعتراف شجاعانهاش جای تقدیر دارد!
محیطزیست در حوزه آب پاسخی ندارد که بدهد
یکی از مهمترین عناوینی که مدافعان کلانتری پیش از آمدنش به سازمان مطرح میکردند تأکید او بر مسأله منابع آبی بود. هر بار که از عیسی کلانتری در یکسال حضورش در سازمان محیطزیست درباره تنوع زیستی سوال شد، گفت آب، هر بار که از او درباره حیات وحش پرسیدند گفت آب، و حتی هرگاه درباره یوزپلنگ ایرانی که نماد محیطزیست ایران است از او پرسیدند گفت آب! اما به راستی سازمان محیطزیست در حوزه آب چه کرده است؟ دبیر انجمن مهندسان صنعت آب خوزستان در اینباره گفت: مصوبه دقیق هیئت وزیران این است که تعیین حقابه تالابها با سازمان حفاظت محیطزیست است و تخصیص حقابه تالابها با وزارت نیرو است؛ یعنی آن عددی که سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان حقابه یک تالاب تعیین میکند آن خیلی در زنده نگه داشتن آن تالاب تعیینکننده است. حالا کافی است سازمان محیطزیست در یک جایی و بنا به یک مناسبتی، مثلاً بر اساس توافقی که با دستگاهی صورت داده، آن عدد را پایینتر اعلام کند. حمیدرضا خدابخشی تصریح کرد: جالب است که با وجود تمام حساسیتهایی که روی بزرگترین تالابهای کشور در استان خوزستان یعنی شادگان و هورالعظیم وجود دارد سازمان حفاظت محیطزیست برای محاسبه حقابه آنها اصلاً قرارداد نبسته است و زمانی که دلیلش را پرسیدیم جوابی نداشتند بدهند. فکر میکنم مراوداتی بوده و به هر حال برنامههایی برای بالادست این تالابها وجود داشته که به اصطلاح فشاری به سازمان حفاظت محیطزیست آمده تا برای اینها مطالعه رسمی انجام ندهد که بعد قابل استناد باشد و دیگر آن طرحها و برداشتهای بالادستی ممکن نشود. اگر این را تعیین میکردند عددی میشد که آن وقت بحث انتقال آب از کارون دیگر قابل طرح نبود. هومان خاکپور، کارشناس آب و منابع طبیعی عضو شبکه تشکلهای محیطزیستی استان چهارمحال و بختیاری، نیز در این باره گفت: حقیقت این است که هیچ اتفاقی در بخش آب نیفتاده و تازه در همین مدت شاهد این هستیم که مجوز پروژههای انتقال آب هم صادر شده است. رئیس سازمان بهعنوان متولی محیطزیست کشور پیشنهاد میدهد که آب حاصل از صرفهجویی در کشاورزی را به جای محیطزیست به طرحهای انتقال آب به سمت فلات مرکزی اختصاص بدهیم که این کاملاً با وظایف و مأموریتهای سازمان حفاظت محیطزیست مغایرت دارد. عضو شبکه تشکلهای محیطزیستی استان چهارمحال و بختیاری تأکید کرد: نه تنها مشکلی از حقابه زیستی تالابها و رودخانهها حل نشده؛ بلکه مجوز یک بارگذاری جدید هم بر این حقابهها تحمیل شده است. هیچ اتفاقی هنوز در بخش کشاورزی در بخش صرفهجویی در مصرف آب، مدیریت آب یا بهره وری آب اتفاق نیفتاده و آنچه مسلماً اکنون شاهد هستیم این است که این برداشتها و بارگذاریها همه از محل حقابه زیستی تالابها و رودخانهها هستند که اتفاقاً بهشدت در شرایط بحرانی قرار دارند. به این ترتیب به نظر میرسد عیسی کلانتری که بارها مسأله آب را «برند» شخصی خود و اولویت اول سازمان محیطزیست عنوان کرده نه تنها وظایف ابتدایی خود در این حوزه را دنبال نکرده که تصمیمات مخربی هم در این زمینه گرفته است. به این ترتیب با نیمنگاهی به دیدگاه کارشناسان حوزههای مختلف محیطزیست میتوان گفت وی که اعلام کرده بود «محیطزیست در برابر فشارهای بیرونی نمیتواند زیاد مقاومت کند» خود یکتنه فشاری بیرونی بر محیطزیست به شمار میرود!
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه سبزینه تاریخ انتشار -----، کدمطلب: 54980، www.sabzineh.org