شعارسال: این ایده که فارغالتحصیلان علوم اجتماعی تنها به عنوان مددکار اجتماعی یا مدرس مشغول به کار هستند یک باور کلیشهای است. در عوض آنچه گزارش «پیکار برای علوم اجتماعی» نشان میدهد این است کارفرمایان حوزههای مختلف اشتغال در علوم اجتماعی ، چه در بخشهای عمومی و چه خصوصی، مشتاق اند تا دانشآموختگان علوم اجتماعی را استخدام کنند؛ به این دلیل که آنها از مهارتهای تحلیل و برقراری ارتباط برخوردار اند. مهارتهایی که اقتصاد و جامعه بریتانیا به آن نیازمند است.
کارزار برای علوم اجتماعی
Campaign for Social Science تلاشی ارزشمند از سوی جمعی از دانشگاهیان انگلستان است که در ۲۰۱۱ برای حمایت از اشتغال در علوم اجتماعی و خدمت به دولت و مردم راه اندازی شد. این پیکار میکوشد با برگزاری رویدادها، جمع فوری اطلاعات دقیق و نشر آنها در مجامع دانشگاهی، رسانهای و عمومی بر ارزش و اهمیت علوم اجتماعی به عنوان یک رشته تأکید میکنند و با این کار حمایت و اعتبار مالی بیشتری جلب و جذب کند.
مقاصد ترککنندگان آموزش عالی
در اینجا نگاهی میاندازیم به گزارش سال ۲۰۱۳ این کارزار که با تحلیل دادههای حاصل از پیمایش طولی «مقاصد ترککنندگان آموزش عالی[۱]» زیر نظر آژانس آمار آموزش عالی بریتانیا، به وضعیت دانشآموختگان علوم اجتماعی انگلستان پس از گذشت ۳.۵ سال از فارغالتحصیلی از مقطع کارشناسی پرداخته است.
بنابراین اطلاعات دانشآموختگانی را شامل میشود که ورودی سال ۲۰۰۸- ۲۰۰۹ انگلستان اند. یادداشت پیش رو چکیدهای از نرخ اشتغال، انواع مشاغل و مشارکت رشتههای مختلف بهویژه علوم اجتماعی انگلستان در صنعت این قسمت از اروپا ارائه میدهد:
نرخ اشتغال
پس از گذشت سه سال و نیم از فارغالتحصیلی، سهم دانشآموختگان علوم اجتماعی در اشتغال بالاتر از فارغالتحصیلان رشتههای پایه (علوم طبیعی، فناوری، مهندسی و ریاضی) یا هنر و علوم انسانی است: ۸۴.۲ درصد فارغالتحصیل علوم اجتماعی در مقایسه با ۷۷.۸ درصد دانشآموخته علوم پایه و ۷۸.۷ درصد فارغالتحصیل هنر و علوم انسانی.
سهم فارغالتحصیلان علوم اجتماعی که ادامه تحصیل داده اند کمتر از دیگر رشتهها است :۱۰.۱ درصد در مقایسه با ۱۷.۳ درصد در علوم پایه و مهندسی و ۱۱.۵ درصد در مورد دانشآموختگانی که پیشینۀ هنر و علوم انسانی دارند.
همچنین تعداد دانشآموختگان علوم اجتماعی که هنگام ادامه تحصیل شاغل اند از رشتههای علوم پایه، فنی مهندسی و هنر و علوم انسانی بیشتر است. برای مثال یک فارغالتحصیل روانشناسی اجتماعی در دانشگاه ساسکس به خواندن دکترا ادامه داد و در همان حال به عنوان مسئول پژوهشی در دولت اسکاتلند کار میکند. شکل ۱ وضعیت اشتغال دانشآموختگان علوم اجتماعی را در سال مذکور نشان میدهد.
انواع اشتغال در علوم اجتماعی
اشتغال در موقعیتهای شغلی مدیریتی و مقامهای ارشد در میان دانشآموختگان علوم اجتماعی در مقایسه با دانشآموختگان رشتههای علوم پایه یا هنر و علوم انسانی بسیار بیشتر است؛ به طوری که از هر ۱۰ دانش آموخته، ۷ نفر در حرفههای تخصصی یا دستیار متخصص و فنی مشغول اند. مثالهایی از این مشاغل عبارتند از محقق، معلم، حسابدار، تحلیلگر کسبوکار، مشاور جذب نیرو و مدیریت، متخصصان حقوقی، برنامهریز شهری، مددکار اجتماعی و مردمی و واسطهگر بیمه.
به عبارت دقیقتر، سهم دانشآموختگان علوم اجتماعی که پس از گذشت ۳.۵ سال از فارغالتحصیلی به عنوان مدیر، سرپرست و مسئول ارشد مشغول به کار اند از هر گروه تحصیلی دیگر بیشتر است: ۷.۶ درصد دانشآموختگان علوم اجتماعی شاغل، در مقایسه با ۳.۶ درصد فارغالتحصیل رشته مهندسی و ریاضی و در آخر ۶.۲ درصد از فارغالتحصیلان رشتههای هنر و علوم انسانی در شغلهای مذکور فعالیت دارند. شکل زیر، انواع مشاغلی را که دانش آموختگان علوم اجتماعی در آن مشغول به کار هستند به تصویر میکشد:
صنایع
سهم اشتغال در صنایع تخصصی، علمی و فنی و مالی در میان دانش آموختگان علوم اجتماعی بریتانیا بیشتر از فارغالتحصیلان علوم مهندسی و ریاضی یا هنر و علوم انسانی است. به عبارت دیگر عالمان اجتماعی بیش از هر گروه دیگری سهم اشتغال را در فعالیتهای حرفهای، علمی و فنی در دست دارند.
به طوری که از هر ۵ دانش آموخته علوم اجتماعی ۱ نفر سهمی از صنعت را اشغال کرده است (۱۹.۸ درصد) که بسیار بیشتر از سهم علوم مهندسی و ریاضی (۱۰.۹ درصد) یا فارغالتحصیلان هنر و علوم انسانی (۱۴.۲ درصد) است. حتی با در نظر نگرفتن دانش آموختگان حقوق و معماری که شرایط حرفهای آنها را به سمت فعالیتهای تخصصیتر سوق میدهد باز هم علوم اجتماعی سهم بیشتری در صنعت بریتانیا را اشغال کرده است.
از جمله کارهایی که در این مقوله میتوان به آن اشاره کرد عبارتند از پژوهشهای تجربی و تحقیقات بازار، مشاوره مدیریت، تبلیغات، حسابداری، کتابداری، فعالیتهای حسابرسی و حقوقی، طراحی صنعتی و فعالیتهای معماری، جذب نیرو و بسیاری از موارد دیگر است.
نکته قابل توجه دیگر اشتغال دو برابری علوم اجتماعی در «شغلهای مالی و بیمه» است: ۷.۱ درصد در مقایسه با ۳.۷ درصد در میان دانش آموختگان مهندسی و ریاضی و ۳.۹ درصد فارغالتحصیل هنر و علوم انسانی. این شامل کار در بانکها، بیمه و تأمین مستمری و دیگر انواع مدیریت مالی میشود. فارغالتحصیلان مطالعات کسب و کار و اجرایی، مطالعات اجتماعی و حقوق در این میان شاخص هستند. این شکل، صنایع اشتغال را به تفکیک هر گروه رشته تحصیلی برای فارغالتحصیلان ورودی ۲۰۰۸-۲۰۰۹ بریتانیا نشان میدهد:
ردیف اول هنر و علوم انسانی ردیف دوم فنی مهندسی ریاضی و ردیف سوم علوم اجتماعی است.
بازار کار رشتۀ علوم اجتماعی مانند تعریف خود این رشته، در ایران و جهان تفاوتهای چشمگیری دارد. علوم اجتماعی در جهان ترکیبی از رشتههای اقتصاد، انسانشناسی، حقوق، آموزش، برنامهریزی شهری و گاه جغرافیا و تاریخ را شامل میشود اما در ایران هرکدام از رشتههای مذکور بهصورت مجزا هویت مستقلی دارند.
به همین منوال، موضوع اشتغال در رشتۀ علوم اجتماعی نیز نه تنها وارد حوزههای جدیدی در جهان میشود بلکه برخلاف ایران، نهادهایی وجود دارند که با پیگیری، بررسی و بازبینی وضعیت دانشجویان پیشین این رشته به صورت آماری و دقیق، در مورد موفقیت یا ناکامی این افراد در بازار کار پس از فارغالتحصیلی دغدغهمند اند.
توجه به اعداد و ارقام این گزارش گویای این موضوع است که جایگاه علوم اجتماعی در بریتانیا تا چه میزان ارزشمند است و این اهمیت، نه تنها موجب ارج نهادن دولت به جامعه علوم اجتماعی در انگلستان میشود بلکه بازخورد فوقالعادهای برای بازگشت سرمایه و کمک به اقتصاد کشور، برخورداری از وجهه عمومی نزد مردم و بازتابهای رسانهای گسترده دارد.
شایسته است روزی شاهد این باشیم که دانشآموختگان کشور ما بهویژه در رشتههایی که بیشتر مورد غفلت واقع میشوند نظیر علوم اجتماعی، نه تنها پس از فارغالتحصیلی از مقطع کارشناسی رها نشوند بلکه از ظرفیتهایشان برای ایجاد تغییرهای مثبت در جامعهای که با مسائل اجتماعی فراوانی روبرو است استفاده شود.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت بردار ، تاریخ انتشار: 25مهر1397 ، کدخبر: - : www.bordar-ensani.ir