پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۸۴۹۴
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۶
هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، اگرچه از منظر عضو این نهاد در بسیاری از لوایح و طرح‏‌های مجلس بی سر و صدا اعلام نظر کرده، اما موضعگیری‌اش درباره لوایح مرتبط با FATF به محل مناقشه تبدیل شده است. آنچنان که برخی از آن به عنوان «شورای نگهبان دوم» یاد می‎کنند و برخی دیگر آن را خلاف قوانین و رویه موجود می‌‏دانند. غلامرضا مصباحی مقدم ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تعریف از ساختار این هیأت، آنانی که این مرجع را مورد انتقاد قرار می‎دهند «بی‏‌اطلاع» می‌داند.

شعار سال: هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، اگرچه از منظر عضو این نهاد در بسیاری از لوایح و طرح‏‌های مجلس بی سر و صدا اعلام نظر کرده، اما موضعگیری‌اش درباره لوایح مرتبط با FATF به محل مناقشه تبدیل شده است. آنچنان که برخی از آن به عنوان «شورای نگهبان دوم» یاد میکنند و برخی دیگر آن را خلاف قوانین و رویه موجود می‌‏دانند. غلامرضا مصباحی مقدم ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام  با تعریف از ساختار این هیأت، آنانی که این مرجع را مورد انتقاد قرار میدهند «بی‏‌اطلاع» می‌داند. مشروح این مصاحبه را در ادامه بخوانید:

هیأت عالی نظارت مجمع، اگر سابقه فعالیت طولانی‏‌ای هم داشته باشد اما این روزها مورد بحث و بهتر بگوییم انتقاد چهرههای زیادی از سیاسیون قرار گرفته است. ابتدا از ساز و کار این هیأت بگویید که چگونه توانست جای خود را در کنار دستگاه قانونگذاری باز کند؟

بند یک اصل 110 قانون اساسی، سیاستگذاری کلان را از وظایف رهبری نظام جمهوری اسلامی اعلام میکند. رهبری هم برای این سیاستگذاری، از مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام استفاده میکند. بند دو آن هم، نظارت بر حسن اجرای سیاست‏‌های ابلاغی را از وظایف رهبری اعلام می‏‌کند. در آخر همان بند آمده که ایشان می‌‏توانند این وظیفه را به شخص دیگری واگذار کنند. رهبر معظم انقلاب، در ادوار گذشته این وظیفه را به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کرده بودند. از این جهت میتوان گفت که چنین نظارتی، پدیده تازهای نیست. اما در دوره اخیر برای بالا بردن کارایی فعالیتهای مجمع از جهت نظارت، ایشان در ابلاغی دستور فرمودند که مجمع تشخیص هیأتی را از اعضای خود انتخاب کرده و این وظیفه به عهده آن هیأت گذاشته شود. بنابراین چنین تصمیمی کاملاً مبتنی بر قانون اساسی است. طبق بند دو اصل 110 رهبری، وظیفه نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلان اقتصادی را به عهده یک هیأت منتخب از مجمع که عنوان آن شورای عالی نظارت شده، واگذار کرده‌اند. آیین‌نامه نظارت مجمع هم قبلاً به تصویب رهبری رسیده است. آن آیین‌نامه به رئیس مجلس شورای اسلامی تکلیف میکند که همزمان با ارجاع طرح‌ها و لوایح به کمیسیون‌‏های مجلس، نسخه‌ای از آن را برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت ارسال کند.

این آیین‌نامه چه زمانی به تصویب رسید؟

شاید حدود 10 سال از تصویب این آیین‌نامه می‎گذرد؛ در واقع از زمانی که رهبری نظارت بر حسن اجرای سیاست‏‌ها را به مجمع تشخیص واگذار کرده بودند. بند هفت این آیین‌نامه که در حال حاضر مبنای عمل است، برای همان دوره است. براساس این بند، شورای عالی نظارت تمام طرحها و لوایح را همزمان با بررسی آنها در کمیسیون‎های مجلس، از نظر عدم مغایرت با سیاست‌های کلان، رسیدگی کرده و نقطه نظرات خودش را به کمیسیون مربوطه منتقل می‏‌کند. تا در حین رسیدگی در کمیسیون‎ها مورد توجه قرار بگیرد و در مجلس چیزی تصویب شود که با سیاست‏‌های ابلاغی مغایرتی نداشته باشد. اینها حرف امروز و دیروز نیست، حرف دو دوره قبل مجمع تشخیص مصلحت نظام است که رهبری وظیفه نظارت خود را به این مجمع واگذار کرده بودند. آنچه که در دوره جدید اتفاق افتاده این وظیفه را به جای مجمع به یک هیأت منتخب واگذار کردند تا سرعت کار افزایش پیدا کرده و امکان بموقع عمل کردن را فراهم کند که نتایجی هم داشته است. در هنگام رسیدگی به بودجه سال 97، موارد غیرمنطبق با سیاست‌های کلان در هیأت عالی نظارت بررسی و به کمیسیون تلفیق ارجاع شد؛ کمیسیون مربوطه هم موارد را اصلاح کرد و هیچ سر و صدایی هم به وجود نیامد. بعد از آن هم لوایح متعددی از جمله لایحه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در کمیسیون اقتصادی مجلس با ارجاع نظر هیأت عالی نظارت مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم انجام شد و از این جهت که مغایر سیاست‌های ابلاغی نبود مورد تأیید قرار گرفت. موارد متعددی از این دست وجود دارد. سر و صدایی که در مطبوعات و سایتهای خبری به وجود آمده ناشی از بی‏‌اطلاعی کسانی است که اظهار نظر میکنند. البته هم خودم مکرر این پاسخها را دادهام و هم اینکه دبیرخانه مجمع و جناب آقای انصاری توضیحات لازم را داده‎اند و گفتند که این امر جایگاه قانونی دارد و برخلاف قانون اساسی نیست؛ بلکه عین قانون اساسی است. البته کار هیأت عالی نظارت، قانونگذاری نیست. کار این هیأت رد لوایح و طرح‎های مجلس هم نیست. بلکه شناسایی موارد مغایر با سیاست‏‌ها یا موارد غیرمنطبق با سیاست‎ها و اعلام این موارد جهت اصلاح به مجلس است.

درست است که کار این هیأت رد لوایح و طرحهای مجلس نیست اما نظر هیأت عالی لازم‏‌الاجراست. نظر مشورتی که نمیدهید؟

لازم الاجراست. مگرنه این است که طرح و لوایح می‏‌بایستی با قانون اساسی و شرع مغایر نباشد، تشخیص این مسأله با شورای نگهبان است. البته شورای نگهبان علاوه بر این مکلف شده است که اگر در مواردی که خود مصوبات را مغایر با سیاستهای ابلاغی تشخیص می‎دهد، آن را به مجلس ارجاع بدهد تا آن را اصلاح کنند؛ در مواردی که خود چنین تشخیصی نمیدهد و هیأت عالی اینگونه نظر دارد هم آن را به مجلس ارجاع می‌‏دهد.

شما می‎گویید پیش از تصمیم نهایی مجلس و زمانی که طرح‎ها و لوایح در کمیسیون‏‌های تخصصی در حال بررسی است، هیأت عالی نظارت نظر خود را به مجلس اعلام می‎کند. اما در جایی دیگر از تکلیف شورای نگهبان در لحاظ کردن نظر هیأت عالی مجمع و ارجاع مصوبات مجلس به دلیل ایرادات این هیأت می‌گویید. همین موضوع محل اختلاف است. آیا نمیتوان گفت که عملاً دو شورای نگهبان بالای سر مصوبات نمایندگان مجمع قرار گرفته؟ یا نمیتوان با این روند از این هیأت به عنوان چیزی شبیه مجلس سنا نام برد؟

اولاً همزمان با رسیدگی به CFT در مجلس، هیأت عالی نظارت مجمع نقطه نظرات خود را منتقل کرد. ظاهراً در دوره قبل این مواردی که به مجلس ارجاع شده بود، خیلی مورد عنایت نمایندگان قرار نگرفته بود. برای همین مجدداً توسط شورای نگهبان ایراداتی بر آن وارد شد. این ایراد جدید نیست؛ همان ایرادات قبلی است که همزمان با رسیدگی این لایحه در مجلس، ارجاع شده بود اما مورد توجه قرار نگرفت. اما اینکه دو شورای نگهبان وجود دارد، نخیر این گونه نیست. یک شورای نگهبان بیشتر نداریم. یک وظیفه آن انطباق مصوبات مجلس با قانون اساسی و شرع است. آن مصوباتی را هم که خلاف اصل 110 باشد خلاف شرع و قانون اساس اعلام می‎کند. دستگاه دیگری نیست که بخواهد این مسأله را جداگانه مطرح کند. هیأت عالی نظارت به عنوان یک کار پیشگیرانه، طبق آیین‌‏نامه موظف شده قبل از اینکه شورای نگهبان نظر بدهد دیدگاه خود را منتقل کند. اگر هم بموقع نرسد، این اختیار را دارد که نتیجه بررسی خود را به شورای نگهبان بدهد تا این شورا، ایرادات را به مجلس ارجاع دهد. جریان عادی این است که ایرادات را به شورای نگهبان منتقل کرده و شورای نگهبان آن را اعلام کند.

ایراد دیگر به تشکیل این هیأت، تضعیف نهاد قانونگذاری است. همیشه حرف از نظارت شورای نگهبان بر مصوبات مجلس زده می‏‌شد، اما حالا باید نظارت شورای عالی مجمع را هم به آن اضافه کرد.

آیا ‎باید سیاست کلان نظام جمهوری اسلامی در قانونگذاری و اجرا و قضا رعایت شود یا نباید بشود؟ از نظر حقوق اساسی باید رعایت شود. اگر رعایت نشد چه نهادی باید نظر بدهد؟ رهبری باید نظر بدهد. رهبری این تکلیف را به هیأت عالی نظارت واگذار کرده است. خلاف قانون اساسی نیست و کسانی که غیر از این اظهار نظر میکنند، بیخبری خودشان را نشان می‌‏دهند.

فضای مجمع برای رسیدگی به CFT چطور است؟

بنا نداریم با آنچه که میباید از طریق قانونی مشخص شود، به صورت شخصی یا تبلیغاتی برخورد کنیم و نظر بدهیم. اگر به مجمع ارجاع شد، آن وقت نظر میدهیم. البته دیگر در آن زمان بحث هیأت عالی نظارت مطرح نیست. کار از هیأت عبور کرده است. اگر مجلس ایرادات شورای نگهبان را رفع کند، تمام است اما اگر اصلاح نکرد و بنا را بر اصرار گذاشت به حساب اینکه مصلحت چه چیزی اقتضا میکند که باقی بماند، آن وقت جهت حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان به مجمع ارجاع میشود.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 20 آبان 97، کد مطلب: 489102،www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین