- اولتیماتوم ایران به عراق: ۱۰ روزه فرصت دارید تا نیروهای تروریستی مسلح را خلع سلاح کند
- حاضر جوابی یا دهن کجی سخنگوی وزارت صمت به انتقادات پلیس در خصوص کیفیت خودرو داخلی
- بازی با اعصاب مردم با تمدید و عدم تمدید طرح تقسیط خلافی خودرو، چرا دائمی نمی کنید!
- تامین امنیت به معنای سرکوب نیست، قبل از اعتراض چه کرده اید؟
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 
یک کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به موضوع توییت محسن رضایی درباره عملیات کربلای ۴ و حاشیه‌های آن پرداخت.
شعار سال: یک کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به موضوع توییت محسن رضایی درباره عملیات کربلای ۴ و حاشیه‌های آن پرداخت.
سعدالله زارعی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به توییت اخیر محسن رضایی پیرامون عملیات "کربلای 4" در دوران 8 سال دفع مقدس و حاشیه‌های رخ داده در پیرامون آن پرداخته است.
متن کامل یادداشت سعدالله زارعی به شرح زیر است:
واقعیات جنگ از جمله عملیات کربلای چهار را نمی‌توان در چارچوب اظهارات یک فرمانده ولو یک فرمانده ارشد تحلیل کرد.
برای تحلیل یک عملیات که به اهداف خود نرسیده است، باید کارشناسان نظامی بنشینند و ابعاد مختلف موضوع را بررسی کنند، از جمله دلایل زمانی اتخاذ تصمیم به عملیات، وضع یگان‌های عمل‌کننده و اینکه کدام یگان و چرا به هدف محوله نرسیده است، یگان‌های پشتیبان چگونه عمل کرده‌اند، وضع حفاظت اطلاعات عملیات چگونه بوده است، میزان توان عملی ما در لو نرفتن نقشه عملیات چقدر بوده است و اصولا" عملیات‌های ما در جنگ با توجه به گستردگی توان اطلاعاتی دشمن که در گزارش‌های انعکاسی هم به گستردگی توان کشف دشمن اشاره شده، تا چه میزان قابل حفاظت بوده است و ده‌ها مسئله دیگر...
الآن چه نفعی می‌بریم از به میان کشیدن تعلل فرماندهانی که در شرایط کاملا" نابرابر و در عین حال جان بر کف در صحنه‌های حساس عملیاتی بوده‌اند و در کنار مدیریت موفق و افتخارآمیز ده‌ها عملیات در چند عملیات هم ناموفق بوده‌اند؟ اگر مبنای ارزیابی فرماندهان موارد عدم موفقیت باشد، در اکثر جنگ‌ها باید فرماندهانش را مستوجب سرزنش دانست و حال آنکه در همان موقع بسیاری دیگر برای دوری از داوری دیگران و پیامدهای احتمالی، کُنج عافیت گزیده و بعد از هر عملیات، داد سخن سر داده‌اند که بله، در فلان عملیات که به پیروزی رسید، ما بودیم که مشاوره دادیم و بله، فلان عملیات شکست خورد، چون دست‌اندرکاران راه دیگری رفتند!
و دیگر اینکه الآن از رسانه‌ای کردن پاره‌ای از اشکالات جنگ، چه بهره‌ای نصیب کشور و مدافعان جان برکف آن می‌کنیم؟ جز اینکه اولا" مردم را نگران کرده و اعتمادشان به فرماندهان نظام را سلب می‌کنیم و ثانیا" خانواده‌هایی که فرزندانشان را خالصانه به میدان خطر فرستاده و تبعات آن را با افتخار پذیرفته‌اند را خدای نکرده تا سرحد پشیمانی نگران می‌کنیم؟ که البته آنان که با خدایشان معامله کردند، هرگز پشیمان نمی‌شوند.
متأسفانه سخن ناصواب یک فرمانده، کار را به طرح مباحثی کشانده که سوداگران عرصه سیاست، پایه‌های امنیت کشور را نشانه بروند.
ما روزانه از کنار ده‌ها اظهارنظر ناصواب که گاهی از قضا خیلی هم برای کشور مضر است، به راحتی عبور می‌کنیم و در این مواقع حساس، سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می‌دهیم! حالا چرا از یک اظهارنظر، طوفان می‌سازیم؟ در این طوفان کدام ارزش‌ها بر باد می‌روند؟
آیا قبیله‌گرایی ارزش خون به دل کردن خاندان صبور و سترگ شهیدان عزیز را دارد؟
سعدالله زارعی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به توییت اخیر محسن رضایی پیرامون عملیات "کربلای 4" در دوران 8 سال دفع مقدس و حاشیه‌های رخ داده در پیرامون آن پرداخته است.
متن کامل یادداشت سعدالله زارعی به شرح زیر است:
واقعیات جنگ از جمله عملیات کربلای چهار را نمی‌توان در چارچوب اظهارات یک فرمانده ولو یک فرمانده ارشد تحلیل کرد.
برای تحلیل یک عملیات که به اهداف خود نرسیده است، باید کارشناسان نظامی بنشینند و ابعاد مختلف موضوع را بررسی کنند، از جمله دلایل زمانی اتخاذ تصمیم به عملیات، وضع یگان‌های عمل‌کننده و اینکه کدام یگان و چرا به هدف محوله نرسیده است، یگان‌های پشتیبان چگونه عمل کرده‌اند، وضع حفاظت اطلاعات عملیات چگونه بوده است، میزان توان عملی ما در لو نرفتن نقشه عملیات چقدر بوده است و اصولا" عملیات‌های ما در جنگ با توجه به گستردگی توان اطلاعاتی دشمن که در گزارش‌های انعکاسی هم به گستردگی توان کشف دشمن اشاره شده، تا چه میزان قابل حفاظت بوده است و ده‌ها مسئله دیگر...
الآن چه نفعی می‌بریم از به میان کشیدن تعلل فرماندهانی که در شرایط کاملا" نابرابر و در عین حال جان بر کف در صحنه‌های حساس عملیاتی بوده‌اند و در کنار مدیریت موفق و افتخارآمیز ده‌ها عملیات در چند عملیات هم ناموفق بوده‌اند؟ اگر مبنای ارزیابی فرماندهان موارد عدم موفقیت باشد، در اکثر جنگ‌ها باید فرماندهانش را مستوجب سرزنش دانست و حال آنکه در همان موقع بسیاری دیگر برای دوری از داوری دیگران و پیامدهای احتمالی، کُنج عافیت گزیده و بعد از هر عملیات، داد سخن سر داده‌اند که بله، در فلان عملیات که به پیروزی رسید، ما بودیم که مشاوره دادیم و بله، فلان عملیات شکست خورد، چون دست‌اندرکاران راه دیگری رفتند!
و دیگر اینکه الآن از رسانه‌ای کردن پاره‌ای از اشکالات جنگ، چه بهره‌ای نصیب کشور و مدافعان جان برکف آن می‌کنیم؟ جز اینکه اولا" مردم را نگران کرده و اعتمادشان به فرماندهان نظام را سلب می‌کنیم و ثانیا" خانواده‌هایی که فرزندانشان را خالصانه به میدان خطر فرستاده و تبعات آن را با افتخار پذیرفته‌اند را خدای نکرده تا سرحد پشیمانی نگران می‌کنیم؟ که البته آنان که با خدایشان معامله کردند، هرگز پشیمان نمی‌شوند.
متأسفانه سخن ناصواب یک فرمانده، کار را به طرح مباحثی کشانده که سوداگران عرصه سیاست، پایه‌های امنیت کشور را نشانه بروند.
ما روزانه از کنار ده‌ها اظهارنظر ناصواب که گاهی از قضا خیلی هم برای کشور مضر است، به راحتی عبور می‌کنیم و در این مواقع حساس، سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می‌دهیم! حالا چرا از یک اظهارنظر، طوفان می‌سازیم؟ در این طوفان کدام ارزش‌ها بر باد می‌روند؟
آیا قبیله‌گرایی ارزش خون به دل کردن خاندان صبور و سترگ شهیدان عزیز را دارد؟
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار: 8 دی 1397، کدخبر: 1910740 ، www.tasnimnews.com
برگزیده ها