پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۱۵۸۴
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۲

روایت يونسي از نقش حَكميت در پرونده زهرا كاظمي

پرونده زهرا كاظمي از آن‌دست پرونده‌هايي است كه پس از سال‌ها هنوز محل بحث و نظر است و هر چند وقت يك‌ بار يكي از مسئولان نكته جديدي درباره چگونگي نقش سعيد مرتضوي، افراد مرتبط با پرونده يا چگونگي مرگ زهرا كاظمي سخن مي‌گويند. چنين فضايي در شرايطي شدت گرفته است كه مرتضوي نه‌تنها قدرتي ندارد بلكه با حكم قضائي حبس خود را سپری می‌کند.

شعار سال: اخيرا علي يونسي، وزير اطلاعات دولت اصلاحات ضمن استقبال از رياست ابراهيم‌ رئيسي بر قوه قضائيه به ذكر خاطره‌اي از نقش حَكميت او، غلامحسين محسني‌اژه‌اي و غلامحسين الهام در پرونده زهرا كاظمي اشاره كرده است: «وقتي پرونده زهرا کاظمي مطرح و بين دولت و قوه قضائيه اختلاف بالا گرفت و مرتضوي اصرار داشت و مدعي بود که اين خانم توسط وزارت اطلاعات به قتل رسيده است و چون قدرت را در دست داشت ملاحظه چيزي را نمي‌کرد لذا من، به عنوان وزير اطلاعات براي ‌حل نزاع سه ‌نفر را به‌عنوان حَکم خدمت مقام معظم رهبري معرفي کردم. اين سه نفر، آقايان رئيسي، محسني‌اژه‌اي و الهام بودند كه هر سه از مخالفان اصلاح‌طلبان و دولت محسوب مي‌شدند ولي من، آنان را به‌عنوان حَکم پيشنهاد کردم. در ابتدا براي رئيس وقت قوه ‌قضائيه سخت بود زير بار چنين پيشنهادي برود، ولي مقام معظم رهبري دستور دادند پيشنهاد وزير اطلاعات پذيرفته شود و حتي وقتي که من آنان را معرفي کردم معاونان من در وزارت اطلاعات هم متعجب شدند و معتقد بودند که اين ترکيب، وزارت اطلاعات را از پيش محکوم مي‌کند اما من چنين اعتقادي نداشتم و مي‌گفتم که اين‌طور نيست. بر اساس شناختي که از اين‌ آقايان داشتم، مطمئن بودم که حتي اگر مرتضوي را مقصر نشناسند و محکوم نکنند، اما وزارت اطلاعات را تبرئه مي‌کنند و اين اتفاق هم افتاد». وي ادامه داد: «اين گروه آمدند حدود 40 روز تحقيق و بررسي کردند، اسناد را ديدند، ‌حرف‌ها را شنيدند و بعد صريحا نوشتند که اين حادثه مطلقا هيچ‌ربطي به وزارت اطلاعات ندارد و وزارت توسط همين سه نفر تبرئه شد». زهرا کاظمي، دوم تيرماه سال ۱۳۸۲ هنگام گرفتن عکس از تجمع خانواده‌هاي تعدادي از زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد و ۱۸ روز بعد يعني در تاريخ ۲۰ تيرماه همان سال در بيمارستان بقيه‌الله اعظم تهران جان باخت.

روايت آرمين از مرگ كاظمي
محسن آرمين اخيرا با اشاره به نقش سعيد مرتضوي در مرگ زهرا كاظمي گفته بود: «سعيد مرتضوي در پرونده زهرا کاظمي هزينه بسيار سنگيني را به کشور تحميل کرد که نظام هنوز درگير آن است. عملکرد مرتضوي در اين پرونده کشور کانادا را به يک‌ نيروي فعال عليه جمهوري اسلامي ايران در صحنه بين‌المللي تبديل کرده است. تازه‌ترين اقدام کانادا پيشنهاد قطع‌نامه نقض حقوق بشر عليه ايران بود که به تصويب رسيد. مي‌گويند بعد از دستگيري بلافاصله ضربه مغزي شده است که نمي‌تواند اين‌طور باشد. چون فاصله بين دستگيري تا مرگ مغزي او زياد بوده است. البته ظاهرا هنگام دستگيري وقتي به محوطه زندان اوين منتقل مي‌شود، همچنان اعتراض مي‌کرده است و مي‌گويند در همين درگيري زمين مي‌خورد. خانم کاظمي از نظر جسمي هم قوي بوده و مقاومت مي‌کرده است. تا موقعي که به کما مي‌رود حدود دو روز طول مي‌کشد؛ يعني اين ضربه احتمالا مربوط به دقايق اول دستگيري نيست. تا آنجا که من مي‌دانم هيچ تحقيقي هم در مورد اين ادعا صورت نگرفت». آرمين در ادامه گفت: «ايشان شب دستگيري چهار ساعت پشت درهاي بسته مورد بازجويي قرار مي‌گيرد. اين بازجويي ظاهرا تا ساعاتي پس از نيمه‌شب طول مي‌کشد. آقاي مرتضوي هم در اين بازجويي حضور داشته است. هيچ‌کس از محتوا و اتفاقات آن شب و اينکه در آن جلسه چه گذشته است خبري ندارد. منتها براساس گزارش‌هايي که در همان زمان دريافت کردم بعد از بازجويي خانم کاظمي وقتي به نيروي انتظامي تحويل داده مي‌شود هم بيني‌اش، هم انگشتانش ضربه خورده بود. تا آنجا که يادم هست ظاهرا بازجويان نيروي انتظامي از او مي‌خواهند که اين موارد را در بازجويي خود بنويسد و او نيز مي‌نويسد. اين موارد بايد در پرونده زهر کاظمي موجود باشد».آرمين درباره نحوه مواجهه وزارت اطلاعات وقت با مرتضوي گفت: «مرتضوي از وزارت اطلاعات مي‌خواهد که متهم را تحويل بگيرند. وزارت اطلاعات مي‌گويد ما او را جاسوس نمي‌دانيم. ايشان را به هتلش بفرستيد. آنجا اگر قرار باشد از ايشان بازجويي مي‌کنيم. بنابراين خانم کاظمي تحويل نيروي انتظامي مي‌شود. در نيروي انتظامي ايشان مي‌گويد که مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و آن را مکتوب هم مي‌کند. مرحله بعد مرتضوي به وزارت اطلاعات دستور مي‌دهد شما بايد خانم کاظمي را تحويل بگيريد اما وزارت اطلاعات قبول نمي‌کند. مرتضوي تهديد مي‌کند و وزارت اطلاعات هم به‌اجبار زهرا کاظمي را تحويل مي‌گيرد. او در سلول وزارت اظهار سردرد و تهوع مي‌کند. او را به بهداري مي‌برند نمي‌توانند بفهمند مشکل چيست؛ فکر مي‌کنند مشکل معده دارد. چون بهداري زندان امکانات زيادي ندارد. بعد حال خانم کاظمي وخيم مي‌شود. وقتي او را به بيمارستان خاتم‌الانبيا مي‌برند ديگر به کما مي‌رود. چند روز بعد مرتضوي به خانواده‌اش مي‌گويد ما کاري به دخترتان نداريم بياييد او را ببريد. خانواده‌اش به بيمارستان مراجعه مي‌کنند و مي‌بينند دخترشان مدتي است مرگ مغزي است».آرمين در ادامه از فشارهاي مرتضوي بر افراد مختلف پس از مرگ كاظمي گفت: «پس از گذشت يکي دو هفته از مرگ مغزي زهرا کاظمي، آقاي مرتضوي آقاي خوشوقت مديرکل وقت مطبوعات خارجي وزارت ارشاد را احضار و مجبور مي‌کند که اطلاعيه‌اي نادرست را بنويسد و از همان دفتر مرتضوي مخابره کند. او همچنين خبرگزاري ايرنا را تحت فشار مي‌گذارد که خبر کذب را مخابره کند».آرمين درباره دفن جسد زهرا کاظمي در شيراز اظهار كرد: «مرتضوي مدعي بود خانم کاظمي مننژيت مغزي گرفته است. همان ادعايي که چند سال بعد در مورد قربانيان کهريزک کرد. ظاهرا او به اين بيماري خيلي علاقه دارد. به هر حال زهرا کاظمي سريع بايد دفن مي‌شد. مرتضوي خانواده ايشان را خواسته بود و مادرش را مجبور کرده بود که رضايت بدهد تا به سرعت جسد دفن شود. براي اينکه اصلا نشود ماجرا را پيگيري کرد.»

روايت خوشوقت از مرگ كاظمي
در دي‌ماه سال جاري محمدحسين خوشوقت كه در سال 82 مدیرکلی مطبوعات خارجي وزارت ارشاد را عهده‌دار بود، زواياي ديگري از مرگ خبرنگار ايراني-كانادايي ارائه داده بود. او در گفت‌وگو با «ايرنا» گفته بود: «ايشان [زهرا کاظمي[ از همان ابتدا با مأموران در چند مورد درگير شده بود. بعد از آنکه در اختيار نيروي انتظامي براي بازجويي قرار مي‌گيرد آنجا ناراحتي و ناآرامي‌هايي از خود نشان مي‌دهد. آنها مستأصل مي‌شوند و به اين جمع‌بندي مي‌رسند که بازجويي را ادامه ندهند. تصميم مي‌گيرند ايشان را به زندان اوين عودت دهند. طبق گزارش‌هايي که به هيئت ويژه رئيس‌جمهور ارائه شد، ايشان تصور مي‌کند آنجا [اوين] سفارت کاناداست اما شخصي که در شب اول، به خاطر نا‌آرامي‌هايش، با ايشان برخورد فيزيکي داشت با خانم کاظمي برخورد مي‌کند و سيلي به ايشان مي‌زند تا دوباره آرامش کند». خوشوقت ادامه داده است: «خانم کاظمي از صداي آن مرد مي‌فهمد که آنجا نه سفارت کانادا، که زندان اوين است. داد و فرياد و بي‌تابي مي‌کند که آنجا سيلي به ايشان زده مي‌شود و تعادلش از دست مي‌رود و به زمين مي‌افتد و سرش به جدول جويي که کنارش ايستاده بوده برخورد مي‌کند. بدين سبب، شکاف کوچکي در جمجمه ايشان ايجاد مي‌شود. مقداري بي‌حال مي‌شود اما به ظاهر بهبود مي‌يابد». بر اساس گفته‌هاي خوشوقت چند روز طول مي‌کشد تا نشانه‌هاي ضربه مغزي آشکار شود و زهرا کاظمي از هوش برود: «گزارش‌هايي که در کميته رئيس‌جمهور داده مي‌شد بيان مي‌کرد که ابتدا هم در بهداري و هم در بيمارستان بقيه‌الله تصور بر اين بوده است که ايشان ناراحتي گوارشي دارد. اما وقتي ايشان به کما مي‌رود متوجه مي‌شوند مشکل مغزي بوده است. ايشان در بيمارستان حالت تهوع و بي‌حالي داشته است. آقاي مرتضوي گفت كه اين خانم اعتراف کرده که جاسوس آمريکا و انگليس است و علاوه بر جاسوسي، در پوشش کار خبري آمده‌ تا ببيند آيا اصلاح‌طلبان، آن يک‌ميليون‌دلاري که سي‌آي‌اي به آنها پرداخته، درست خرج کرده‌اند يا نه؟ با اين مطلبي که مرتضوي گفت بعيد هم نيست مي‌خواسته به اصطلاح، فيلي هوا کند.»

روايت صحفي از مرگ كاظمي
محمد صحفي، معاون مطبوعاتي اسبق وزارت ارشاد و رئيس کميته تحقيق پرونده مرگ زهرا کاظمي در آذرماه امسال درباره روند پيگيري اين پرونده در آن زمان و نيز واكنش دولت اصلاحات به مرگ زهرا كاظمي به «ايرنا» گفت: «آقاي خاتمي بلافاصله طي دستوري وزارت ارشاد را موظف به رسيدگي و تهيه گزارشي از اين موضوع کرد. ايشان قاطعيت به خرج داد و با جديت به‌دنبال روشن‌شدن و تعيين تکليف اين حادثه بود. خانم کاظمي با مجوز وزارت ارشاد فعاليت مي‌کرد و به اصطلاح ميهمان اين وزارتخانه بود. طبعا مرگ مشکوک وي در زندان براي دولت خيلي گران تمام شد و معلوم بود که ماجرا نمي‌تواند يک اتفاق ساده باشد؛ به‌ويژه اينکه در دولتي که به‌دنبال تنش‌زدايي با ديگر کشورها بود حال به‌وسيله برخي تبديل به تنش‌زايي و سبب يک واکنش منفي جهاني عليه ايران شد. به دنبال حکم رئيس‌جمهوري وزارت ارشاد به همه دستگاه‌هايي که در اين قضيه مرتبط، مطلع يا مسئول بودند فراخوان داد و کميته‌اي متشکل از نمايندگان اين وزارتخانه‌ها (در سطح معاون وزير) از وزارت دادگستري، وزارت امور خارجه، وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نيروي انتظامي را تشکيل داد. وزير ارشاد، من و آقاي خوشوقت هم حضور داشتيم. معاون وزير دادگستري به عنوان رابط بين قوه مجريه و قضائيه عمل مي‌کرد، نماينده نيروي انتظامي هم براي اين در جلسه حضور داشت؛ چون اين نيرو ضابط دادگستري و قوه قضائيه است و مرحوم خانم کاظمي مدت کوتاهي را در بازداشتگاه اين نيرو به سر برده بود. جلسات خيلي طولاني و خسته‌کننده بود. وزير ارشاد مديريت جلسات کارگروه را به من سپرد تا اين پروژه را پيگيري و به سرانجام برسانم.»
صحفي ادامه داد: «بر اساس نوشته مأموران مراقب متهم اتفاق غيرعادي در زمان حضور وي در بازداشتگاه نيروي انتظامي نيفتاده مگر اينکه از وي شخصيت شلوغ و‌ پرخاشگري توصيف شده بود. به‌هرحال آثار ضعف و بحراني‌شدن حال وي پس از انتقال به زندان اوين آشکار مي‌شود. از سوي معاون وزير دادگستري وقت جناب احمدي ميانجي که اتفاقا همشهري و آشنا بوديم و مرتب به جلسه مي‌آمد درباره نحوه رسيدگي پزشکي پس از مشاهده اولين نشانه‌هاي ضربه مغزي توضيحاتي به کميته تحقيق ارائه شد. وزارت اطلاعات هم توضيحاتي به کميته تحقيق رسيدگي به ماجراي فوت زهرا کاظمي داد و معلوم شد که اتهام جاسوس‌بودن وي بايد به تأييد کارشناسان اين وزارت مي‌رسيده که ابتدا کارشناسان وزارت اطلاعات پس از بررسي‌هاي فني، نظر منفي راجع به فرضيه جاسوسي متهم مي‌دهند و‌ بعدا اين پرونده توسط خود آقاي سعيد مرتضوي‌ مديريت مي‌شود. نقطه غبارآلود پرونده نحوه بازجويي، زمان وقوع حادثه و رسيدگي‌هاي پزشکي بعد از مشاهده آثار خون‌ريزي مغزي بوده است. به همين علت نظر پزشکي قانوني نيز براي تکميل گزارش اخذ شد که گزارش مفصل کارگروه را نقطه پاياني باشد. آن موقع دکتر صدر، رئيس پزشکي قانوني بود و آقاي خوشوقت اين مأموريت را پيدا کرد که همه نظرات و اسناد اين حادثه را جمع‌بندي و گزارش نهايي را ارائه دهد. اين گزارش تکميل و‌ براي رئيس‌جمهوري ارسال شد. پزشکي قانوني در نامه خود علت مرگ خانم کاظمي را برخورد سر ايشان با جسم سخت عنوان کرد. پاسخ پزشکي قانوني اگرچه در حد اختيارات قانوني بود، اما ابهامات را برطرف نکرد و انتظار اين بود دستگاه قضائي حرف آخر را بزند. اگر موضوع فوت وي بر اثر سهل‌انگاري يا اقدام اتفاقي مأموري بوده، زواياي مسئله براي افکار عمومي توضيح داده شود. بديهي است پزشکي قانوني محکمه نيست و از نظر وظايف قانوني خود بيشتر از اين هم نمي‌توانست ورود پيدا کند. خاطرم هست که در گزارش بهداري زندان هم آمده بود رسيدگي‌هاي پزشکي در مورد خانم کاظمي انجام شده ليکن در وضعيتي که وي به بهداري منتقل شده اقدامات پزشکي نتوانسته وي را از مرگ نجات دهد.»

رد ادعاي جاسوس‌بودن كاظمي
در نهايت كميسيون اصل90 مجلس شوراي اسلامي در گزارشي اعلام کرد كه سندي مبني بر «فعاليت جاسوسانه» زهرا کاظمي در دسترس نيست و اين خبرنگار با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي جمهوري اسلامي به ايران سفر و فعاليت کرده است. اين در حالي است كه در آن زمان سعيد مرتضوي مدعي شده بود که کاظمي به اتهام جاسوسي دستگير و زنداني شده و به علت سکته مغزي درگذشته است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 6 اسفند 97، شماره: 3375


خبرهای مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین