شعار سال: چندی پیش که به یک فرهنگسرای معروف رفته بودم یکی از هنرمندان تجسمی را دیدم که میخواست نخستین نمایشگاهش را در یکی از گالریهای این فرهنگسرا برگزار کند. مسئول گالریها به او گفت، بعد از اینکه کارشناسان ما کارهای شما را بررسی و صلاحیت آثار شما را تأیید کردند، باید مبلغ 2 میلیون تومان بپردازید تا شش ماه دیگر آثارتان در گالری شماره 2 به نمایش گذاشته شود. نه من و نه این هنرمند جوان باور نمیکردیم 2 میلیون تومان باید به یک فرهنگسرا(و نه یک گالری خصوصی) بپردازد.
این هنرمند مستعد اما بینام و نشان برای چاپ 33عکس و تهیه قاب آنها 2 و نیم میلیون تومان هزینه کرده بود و به گفته خودش، از پس هزینه دو میلیون تومانی این فرهنگسرا برنمی آمد.
پرس و جوها نشان میداد که فرهنگسراهای دیگر هم ورودیای 500 هزار تومانی دارد و فرهنگسرای دیگری هم اولاً نمایشگاه انفرادی برگزار نمیکند ضمن اینکه اصولاً حاضر نشدند قیمت را تلفنی اعلام کنند.
نگاهی به روند کار فرهنگسراها نشان میدهد، غالبشان تنها نمایشگاه گروهی برگزار میکنند و از هر یک از افراد گروه 150 تا 200 هزار تومان پول میگیرند که این در نهایت رقم درشتی ازآب درمیآید. این در حالی است که از آنها انتظار میرود فرصتی را فراهم کنند تا مردم از نمایشگاههای هنرمندان مستعد و تازه کار دیدن کنند؛ هنرمندانی که بیشتر به حمایت نیاز دارند و طبعاً راهی بهگالریهای خصوصی که قطعاً نگاهشان اقتصادی است، ندارند. به چند گالری خصوصی که سرزدم قیمتهای ورودی یا حتی هزینه تبلیغاتشان از رقم یک میلیون تومان شروع میشد تا 3 میلیون و 5 میلیون و بعضاً 8 میلیون تومان.
آیا گرفتن مبلغ ورودی از طرف گالریها قانونی است؟ در اینکه تبلیغات هزینهبر است، شکی وجود ندارد، اما این همه تفاوت نرخ بین گالریها از کجا نشأت میگیرد؟ سؤالی که در وهله اول به ذهن خطور میکند این است که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص قیمت و هزینه تبلیغاتی که گالریها میگیرند، نظارتی ندارد؟
دولت نباید در جزئیات دخالت کند
هادی مظفری، مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این سؤال به «ایران» میگوید: «بر اساس آییننامه اداره گالریها، مدیران گالری اجازه دریافت هزینه از هنرمند قبل از برگزاری نمایشگاه را ندارند و باید طبق توافقی که بین هنرمند و گالری و قراردادی که بین آنها صورت میگیرد، رقمی از سود فروش به گالری اختصاص پیدا کند. اگر در بعضی موارد گالری قبل از اینکه آثار یک هنرمند را به نمایش بگذارد، مبلغی از هنرمند دریافت کند، این مسأله نه اساس آییننامهای دارد و نه مورد تأیید ماست. اما با توجه به اینکه آیین نامه گالریها در حال بازنگری است در آیین نامه جدید پیشبینی شده است که بعضاً هنرمند و مدیر گالری به این نتیجه میرسند که تبلیغات کاملتر و کیفیتری را برای نمایشگاهشان پیشبینی کنند که هزینههای بیشتری دارد. اگر توافق بین هنرمند و مدیر گالری برای چگونگی تبلیغات و چاپ بروشور و کتاب صورت بگیرد، به استناد ماده 10 قانون مدنی که این توافق مورد تأیید طرفین باشد از نظر ما مورد قبول است و منافاتی ندارد.»
او در پاسخ به این سؤال که «هنرمندان با استعداد و جوانی که گمنام و در ابتدای راه هستند و نیاز به حمایت دارند، چگونه باید حمایت شوند؟ تصریح کرد:«در خصوص گالریهای دولتی یا متعلق به نهادهای عمومی مثل شهرداری، بر اساس قواعد سازمانی آنها اجازه برپایی نمایشگاه داریم، که نوعاً نه گالریهای شهرداری و نه گالریهای دولتی هزینهای بابت اجاره دریافت نمیکنند. خود هنرمند شاید برای دیده شدن بیشتر بخواهد تبلیغات گسترده تری برای نمایشگاهش صورت بگیرد، که این هم به توافق دوطرف بستگی دارد.»
او در پاسخ به اینکه یک فرهنگسرای معروف 2 میلیون تومان هزینه برگزاری نمایشگاه میگیرد و سایر فرهنگسراها هم مبالغ دیگری دریافت میکنند، قول بررسی و متعاقباً اعلام نتیجه داد.
در هرحال روشن است که قیمتها برای هر گالری یا فرهنگسرا تعریف شده نیست و هرکس هر چقدر میخواهد میگیرد. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعرفه خاصی در این خصوص تعیین کند، طبعاً با قیمتهای متعادل تری روبهرو خواهیم بود و هنرمندان هم از بلاتکلیفی درخواهند آمد. اما مظفری در این باره تأکید کرد:«اینکه دولت قرار باشد در تمام جزئیات توافق هنرمند و مدیر گالری ورود پیدا کند و روی تک تک اینها نظارت کند ،این یک روش است و روش دیگر هم اینکه بر اساس آییننامه، گالریدار و هنرمند تکالیفشان معلوم است. گالریها که در شهر تهران و استانها وجود دارند بسیار باهم متفاوتند. هم از نظر فضا و هم از نظر موقعیت جغرافیایی و هم از نظر سابقه و پشتوانه نامی. نباید در توافق بین هنرمند و گالری دار دخالت کنیم. ما معتقدیم اگر تخلف یا تعدیای صورت بگیرد، آن موقع است که باید نقشمان را ایفا کنیم. در کشور ما هنرمندان بسیاری هستند که میخواهند کارهایشان را به نمایش بگذارند. هنرمند درجه یک به سمت گالریهای برتر میرود و هنرمند درجه دو به سمت گالریهای متوسط و هنرمندی هم که هنوز شناخته نشده، سراغ گالریهای ناشناخته تر. این چرخه موجب میشود تا هنرمندان ما راهشان را پیدا کنند و دست کم بیش از 80 درصد هنرمندان راهشان را پیدا کردهاند. من اعتقادم این است که دولت نباید در جزئیات توافق هنرمند و گالریدار دخالت کند.»
او میافزاید: ما راجع به نحوه برگزاری نمایشگاه دخالت نمیکنیم. شاید گالریای با خود هنرمند توافق کند که تبلیغ تلویزیونی هم داشته باشند، یا بیلبورد در سطح شهر نصب کنند یا کتاب با کیفیت بالا چاپ کنند و... طبعاً این یک بازی برد- برد است. ما باید بگذاریم هنرمندان و گالریدارها همدیگر را پیدا کنند.»
بیلبوردی در سطح شهر ندیدهام
اما سهیلا طیبی هنرمند نقاشی که تاکنون 12 نمایشگاه برپا کرده و اخیراً نیز یک اجرای کانسپت در فرهنگسرای نیاوران داشت، هزینه تبلیغات گالریها و فرهنگسراها را در حد تبلیغات تلویزیونی یا حتی بیلبورد در سطح شهر نمیداند و میگوید: «من قبلاً به گالریهایی مراجعه کردهام که تنها هزینه ورودیشان -و نه تبلیغاتشان- بین 5 تا 8 میلیون تومان بوده است.»
او که دل خوشی از گالریها ندارد، میگوید:«بازار ما آلوده است. به شخصه دیگر توان ورود به بازار را ندارم، مگر اینکه بخواهم در یک بیینال شرکت کنم. همه هنرمندان این حوزه نیازمند حمایت هستند.من وقتی به گالریها برای نمایشگاه مراجعه کردم 90 درصدشان وجهه اقتصادی برایشان مهم بود نه هنری. خیلیها اصلاً شما را به گالریشان راه نمیدهند و میگویند که ما اعضای گروه خود را داریم. حالا در این بین چه اتفاقی برای یک هنرمند قرار است بیفتد؟ آن هم هنرمندی که دغدغهاش تنها هنر است.»
او در ادامه با اشاره به بحث نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد میگوید: «به صراحت میگویم، هیچ نظارتی بر گالریها وجود ندارد. یک گالری 300 هزار تومان میگیرد و یکی 8 میلیون تومان و دیگری 3 تا 5 میلیون و... هر کس رقمی میگوید.»
گالریدار هم حرفهایی برای گفتن دارد
این یک داستان کاملاً آشنا در دنیای امروز است. داستان گالریهایی که ورودیهایی با مبالغ بالا میگیرند و فقط هم با چند هنرمند چهره و برند کار میکنند. وقتی مناسبات اقتصادی اولویت پیدا کند -همانطور که درکشور ما اتفاق افتاده- نقش فرهنگی دیگر در اولویت نیست. گرچه این بخش مهمی از این داستان است، اما همه داستان نیست. در این میان هستند گالری دارهای باسابقه و حتی گالریهای تازه احداثی که به حمایت از هنرمندان میپردازند.
یکی از این گالری دارها که علاقهای به طرح اسم خود ندارد، در خصوص اقدام حمایتی برخی گالریها از هنرمندان تجسمی میگوید: «نگارخانههایی هستند که خیلی پویا و فعالند و حتی در مناطق خوب تهران هم قرار دارند و ورودی هم نمیگیرند. چون قدمت بسیاری دارند و بیش از 20 سال است که در این عرصه شناخته شدهاند و دستشان در فروش آثار بازتر است. برای همین برایشان به صرفه است که تعداد زیادی هنرمند آثارشان را در گالریشان به نمایش بگذارند و بالاخره از هر ده نفر آثار یک یا دو هنرمند در حدی هست که مجموعه دار آن را بخرد. گاهی هم آنقدر آثار نفیس هستند که هزینههای نگارخانه با فروشش تأمین میشود. معمولاً شما در نظر نمیگیرید که برگزاری یک نمایشگاه برای یک گالری دار حداقل یک تا یک و نیم میلیون تومان هزینه دارد. معمولاً هنرمندان التفاتی به این مسأله ندارند.»
اما او هم حرفهای ناگفته بسیاری در دل دارد: «من هم اول با یک میلیون تومان شروع کردم اما وقتی دو تا نمایشگاه برگزار کردم و کارها فروش نرفت، خودم حس بدی داشتم. چون هنرمند برای یک قاب عادی که بخوهد اثرش را در آن قاب بگیرد کلی باید هزینه کند. بدون هیچ امیدی که آیا کارش فروش خواهد رفت یا نه؟ برای همین تصمیم گرفتم یک سری هزینههای اضافی را حذف کنم و حداقل هزینه مثل هزینه پوستر و کارت دعوت و پذیرایی را درحد 600 هزار تومان میگرفتم. 300 هزار تومان برای ثبتنام و 300 هزار تومان دیگر بعد از نمایشگاه اما هدفم این بود که اگر آثار فروش رفت مبلغ اولیه را برگردانم. حتی اگر آثار فروش هم نمیرفت، خودم کاری از هنرمند برمی داشتم و در حقیقت آن سیصد تومان را اینگونه به او بازمی گرداندم و در نهایت او فقط 300 هزار تومان بابت نمایشگاه پرداخت میکرد. حتی بابت این حداقل هم خیلی از هنرمندان از ما شکایت داشتند. همین هم هست که بهدنبال تغییر کاربریام.»
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار 9اردیبهشت 98، کد خبر: 509452، www.iran-newspaper.com