پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۵۵۹
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۶
« پزشک » اسم یک فیلم آلمانی است که سال گذشته به نمایش جهانی درآمد. هزار سال پیش، سال ۱۰۲۱ میلادی در قرون وسطی اروپا در جهل و بیماری به سر می‌برد. فیلم، قلب لندن را نشان می‌دهد که مردم با فقر و آلودگی و بیماری دست و پنجه نرم […]

شعار سال : هزار سال پیش، سال ۱۰۲۱ میلادی در قرون وسطی اروپا در جهل و بیماری به سر می‌برد. فیلم، قلب لندن را نشان می‌دهد که مردم با فقر و آلودگی و بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند و تنازع بقا در جریان است. هیچ کس از طبابت چیزی نمی‌داند. فقط سلمانی‌های دوره گرد، اندکی کارهای طبی می‌کنند، در حد کشیدن دندان و جاانداختن استخوان‌ و قطع انگشتان سیاه شده ومیزان زیادی اوراد و خرافه به جای درمان به خورد مردم می‌دهند.سلمانی دوره گردی با گاری‌اش ـ که در آن زندگی می‌کند ـ به محله‌ای در لندن آمده است. مادری بیوه که سه فرزند کوچک دارد، دچار حصبه‌ می‌شود. بچه به دنبال سلمانی (طبیب) می‌رود و او اصلاً بر بالین مریض نمی‌آید. می‌گوید این درد درمان نمی‌شود.

مادر می‌میرد و کودک یتیم به همان سلمانی پناه می‌برد که گمان می‌کند از طبابت چیزی می‌داند. چند سال بعد آرایشگر دچار آب مروارید می‌شود و بینایی‌اش را از دست می‌دهد. جسی او را به نزد یک کحال یهودی می‌برد. کحال او را عمل جراحی آب مروارید می‌کند و چشمانش شفا می‌یابد. جسی می‌پرسد چنین طبابت شگفتی را چگونه آموختی. کحال می‌گوید از بزرگترین دانشمند کره زمین. جسی می‌گوید هر طور که هست باید به افتخار شاگردی او نائل شوم. کجاست؟ نامش چیست؟ می‌گوید نامش «ابن‌سینا»ست و تو باید به اصفهان بروی. جسی با مصائب بی‌شمار و خطر کردن جان، خود را به اصفهان می‌رساند.آنجا با شهری مواجه می‌شود که بر خلاف لندن، عظیم و مدرن است.برج و بارو دارد و ابوعلی سینا، در یک مسجد بزرگ که رواق‌‌های فراخ دارد،صبح‌ها طب درس‌ می‌دهد، عصرها فلسفه و شب‌ها بر بام مسجد درس نجوم و هیأت. جسی از این همه دانش و تمدن شفگت‌زده می‌شود

شاید مهم‌ترین صحنه فیلم آن جاست که بوعلی به جسی می‌گوید در باب عفونت گوش مقاله‌ای ارائه بده. جسی از مسئول کتابخانه می‌پرسد کتابی در باب عفونت گوش وجود دارد؟ او جواب می‌دهد آن قفسه را ببین. وقتی جسی قفسه را باز می‌کند می‌بیند پر از کتاب است. می‌گوید کدام کتاب مربوط به عفونت گوش است؟ مسئول کتابخانه می‌گوید: همه‌شان!

بیننده خود شاهد استزمانی که در قلب اروپا برای درمان بیماری‌ها به اوراد و جادو متوسل می‌شدند، در کتابخانه اصفهان یک قفسه کتاب فقط مربوط به عفونت گوش بوده است.

این تفاوت دانش در ایران و غرب یک هزار سال پیش از منظر یک فیلم صددرصد غربی است

هزار سال بعدتر، اعلام شد که دو دانشگاه برتر ایران، شریف و تهران، در رتبه حدود ۶۰۰ رده‌بندی دانشگاه‌های دنیا جای گرفتند وجالب است که نظام آموزش عالی از کسب چنین رتبه‌ای ابراز شادمانی کرده است.

درباره علل نزول علمی ایران در قرن‌های اخیر، بحث‌های مختلف و دیدگاه‌های گونه‌گونی ارائه شده که خارج از چارچوب این نوشتار است. اما، وقتی از همه عوامل اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سخن می‌گوییم،نقش و تقصیر مدیریت را نمی‌توانیم در کنار همه آنها نادیده بگیریم.

در بخش آموزش عالی، دست کم از سه دهه پیش‌ یعنی از زمان تاسیس دانشگاه آزاد به این سو، «رویکرد کمی» بر نظام آموزشی حاکم شد. پس از دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور، غیرانتفاعی، علمی ـ کاربردی، پردیس و غیره چنان با سرعت نظام آموزش را گسترش داد که دانشگاهی که هر سال چند صد هزار صندلی کم داشت، طی چند سال چند صد هزار صندلی اضافه آورد و اکنونتبلیغات جلب دانشجو برای این نظام آموزش در حد تبلیغات ماکارونی و شامپو تنزل کرده استو این کمی‌گرایی که به فروریختن کیفیت و شان علمی نظام آموزش انجامید اکنون نه سخنان منتقدان بلکه فصل مشترک و ترجیع بند سخن مسئولان آموزش کشور، از وزیر و وکیل و رئیس شده است اما مشکل چنان در هم تنیده شده و با منافع صاحبان آموزشگاه‌های کم بضاعتی که نام دانشگاه گرفته‌اند، چنان آمیخته است که به آسانی برای آن نمی‌توان کاری کرد.

قطعاً همه دانشگاه‌های جدید‌‌التاسیس الزاما ضعیف نیستند و در بین آنها واحدهای خوبی هم هست اماموج تاسیس دانشگاه با کمترین امکان و بنیه، به حیثیت همه نظام آموزشی کشور ضربه سهمگینی زده است و این موضوعی است که همه اهل فن به آن اذعان و تأکید دارند.

حاصل این شیوه گسترش دادن نظام آموزش عالی این می‌شود که فارغ‌التحصیلانی از بخشی از آنها بیرون می‌آیند که دانشی کمتر از فارغ‌التحصیلان دبیرستانی دارند، جلوی دانشگاه یک سره تبلیغ علنی و آشکار فروش پایان‌نامه حاضری و مقاله علمی و است و وارد شدن وزارت علوم و رئیس جمهوری و قوه قضائیه به موضوع هم کارساز نیست ودر یک سو ماشین‌های تکثیر یک سره مشغول تکثیر پایان‌نامه و در دیگر سو ماشین‌های دیگری یک سره مشغول چاپ مدرک تحصیلی هستند و به جای گسترش علم، به گسترش کپی رو آورده‌اند.

حاصل گسترش بی‌محابای این نظام آموزشی، آن می‌شود که بزرگترین و پرهزینه‌ترین سد کشور، در جایی ساخته می‌شود که اکنون معلوم شده از اساس اشتباه بوده است. حاصل این نوع نظام آموزشی آن می‌شود که هر چه فارغ‌التحصیلان آن روش‌های مقابله با ناهنجاری‌ها از جمله اعتیاد و فساد و بزهکاری و طلاق و را بررسی می‌کنند و نسخه می‌پیچند،نتیجه معکوس می‌‌شود و ناهنجاری‌ها تشدید.

حاصل این نظام آموزش عالی آن می‌شود که دانشگاهی‌اش محاسبه می‌کند که جمعیت کشور تا یک صد سال آینده به ۳۱ میلیون نفر می‌رسد و جالب آن که چنین محاسبه‌ای مورد پذیرش دولت وقت قرار می‌گیرد!.

به هر حالاز چنین نظام آموزشی دیگر بوعلی سینا بیرون نمی‌آیدکه جویندگان دانش از دوردست‌ترین قاره‌ها خود را به آب و آتش بزنند تا در کلاس درسش بنشینند.

مدیریت نظام آموزش عالی باید به این بیندیشد که با شیوه‌های جاری دیگر از این تنور، نانی و نامی و آوازه‌ای بر نخواهد خاست و استعدادهایی هم اگر می‌جوشد و فوران می‌کند نهایتاً دانشگاه‌های بزرگ غرب نام و آوازه‌اش را خواهند ربود.

نظام آموزش عالی به یک غربال بزرگ و نوسازی بنیادین نیاز دارد

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از وبسایت روناش، تاریخ انتشار 12 آبان 1394 ، کد خبر - www.rounash.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین