شعار سال: پس از مدتي ديروز براي خريد دارو از خانه خارج شدم. محله ما به طور طبيعي خيلي خلوتتر از گذشته بود و احتمالا از بیشتر محلات تهران هم خلوتتر باشد، ولي هنگامي که وضع خود را با كشورهاي مشابه مقايسه ميكنم، احساس ميكنم كه در ایران مسأله جدي گرفته نشده است. برای این رفتار علل گوناگوني را ميتوان شمرد.
يكي از آنها فقدان شغل و ضرورت تامین درآمد است. ولي گمان نميكنم اين مسأله در محله ما جدي باشد. شايد نوعي شلختگي رفتاري و بیقیدی ما نسبت به وظایف اجتماعی و سلامت خود و دیگران نيز در اين امر بيتأثير نيست. در نهایت به نظر ميرسد كه اقتدار ناكافي حكومت مهمتری علت است. حكومت جاي خودش را با مصلح و معلم اخلاق عوضي گرفته است. چون نميتواند به نحو موثر و پذيرفتني اعمال قدرت كند. به طور مكرر متوسل به خواهش و تمنا ميشود كه اگر مردم رعايت نكنند چنين و چنان ميشود. در حالي كه متوجه نيستند، آنان در حكومت نيستند كه مردم را نصيحت كنند، آنان وظيفه اقدام موثر دارند. اصولاً وظيفه دولت در چارچوب قانون و نه نصايح اخلاقي قرار دارد. وظيفه آن حفظ نظم عمومي از جمله نظم بهداشتي و دفاع از سلامت و حیات مردم است. توصيههاي اخلاقي كار ديگران است.
بظاهر اراده و درک کافی نیز در سطح سیاستگذاران برای این بحران وجود ندارد. هنگامي كه ميبينيم هر روز گفته ميشود به نقطه بحراني رسيدهايم و آن را رد كردهايم، يا به شرايط عادي ميرسيم، متوجه ميشويم كه دستاندركاران اصلاً متوجه عمق ماجرا نشدهاند. هنگامي كه در اين وانفساي رو به صعود كرونا، اتوبان افتتاح ميكنند، بيشتر متوجه اين بيتوجهي ميشويم. هنگامي كه ميبينيم براي قمهزني واکنش تند نشان میدهند ولي نسبت به تجمعات ديني و مناسكي كمتوجه هستند، به طوري كه عدهاي به خود جرأت نقض تعطيلي اين اماكن را ميدهند، متوجه ميشويم كه تا رسيدن به نقطه مطلوب در مبارزه با كرونا راه زيادي در پيش داريم. در حالي كه قمهزني حداكثر ايرادش اين است كه به خود فرد لطمه ميزند، و امری شخصی است. ولي اين تجمعات مردم و جامعه را دچار بيماري و به تعبير ديگري قتل عام خواهد كرد. به نظر ميرسد كه با این وضع ممکن است که زودتر اعلام سهمیه بنزين مجاني كنند تا همه عازم سفر شوند و كلاً مسأله را اين طوري حل كنند.
ولي به نظرم رفتار مهمتر ديگري هم وجود دارد كه متأسفانه آن نيز به حكومت برميگردد. ساختار سياسي در ايران در مورد كرونا دچار يك پارادوكس شده است. از يك سو ميخواهد اوضاع را عادي نشان دهد و از سوي ديگر ميدانند كه وضعيت مناسب نيست. براي عادي نشان دادن اوضاع ميتوانيد به سخنان رييس جمهور و يا غيبت و سکوت بيشتر مسئولين كشور استناد كرد. و مهمتر از همه به نحوه اطلاعرساني نادرست در مورد تعداد مبتلايان و تفاوتی که میان آمار رسمي با آماري كه در واقعيت وجود دارد.
واقعيت اين است كه بيان آمارهاي رسمي به گونهاي است كه گويي روند كرونا در ايران چندان نگرانكنندهتر از جاهاي ديگر نيست. بويژه هنگامي كه با ايتاليا مقايسه ميشود. ولي آنچه كه در عمل مشاهده ميشود، با ابن آمار تفاوت جدی دارد. آخرين اظهار نظر يك مقام سازمان جهاني بهداشت نيز ریشه اين تفاوت را توضيح ميدهد و تعداد مبتلايان در ايران احتمالاً 5 برابر ارقام رسمي میداند، زيرا كيتهاي آزمايش به اندازه کافی در دسترس نيست.
همچنين آمار مرگ و مير نيز كمتر از واقعيت است. براي نمونه بد نيست به مصاحبه معاون دانشگاه علوم پزشكي كاشان مراجعه شود كه تعداد مرگ و مير در این شهر را تا دو روز پيش 213 نفر دانسته بود هر چند او نميگويد به علت كرونا، بلكه ميگويد بيماري حاد تنفسي، زيرا بسیاری از آنان آزمايش كرونا ندادهاند، ولي واقعيت اين است كه قريب به اتفاق اينها را بايد كرونايي محسوب كرد. اين در حالي است كه تعداد مرگ و مير كرونايي در كل استان اصفهان به طور رسمي حدود نصف اين رقم در شهر كاشان اعلام ميشود.
واقعيت اين است كه به احتمال فراوان تعداد مبتلايان و قربانيان چندين برابر ارقام رسمي است. اينها به معناي دستکاری در آمار رسمي نيست، بلكه به معناي ناقص بودن آنها و بیان فقط بخشی از واقعیت است، چون كيتهاي آزمايشي به اندازه کافی وجود ندارد.
تنها راه براي مبارزه موثر با کرونا، كاهش ارتباطات است. متأسفانه دولت ايران نقش خود را در اعمال قدرت برای اجرای این سیاست به كلي فراموش كرده است. بايد آمار تخميني خود از تعداد مبتلايان و فوتيهاي اين بيماري را ارايه كند و به همه بگوید وضع جدیتر از ان است که فکر میکنند، سپس اقدام به قرنطينه جدي خانگي و نجات افراد پرخطر كند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی اسکان، تاریخ 28 اسفند 98، کد مطلب: 26380: www.eskannews.com