شعار سال: فروردین ۹۸ بود، درست همان زمان آغاز سال جدید، که سیل به یکباره گلستان، فارس، لرستان و خوزستان را در بر گرفت و خسارات زیادی را متحمل ساکنان این استانها کرد. شدت این سیلاب آنقدر بالا بود که خیلیها خانه و محل زندگی خود را از دست دادند، بسیاری کسب و کارشان به زیر آب رفت و نابود شد و عدهای در جریان این سیلاب غرق شدند.
مثل همیشه، مدیریت بحران در این شرایط به موقع وارد عمل نشد و تا به خودش آمد، حجم خسارات بیشتر از پیش شده بود. ناچارا مردم به صورت گروههای مجزا به میدان آمدند و شروع به تخلیه خانهها و نجات یکدیگر از سیلاب و جابجایی به محلهای امن کردند.
برعکس دستگاههای مسئول در این جریان، گروههای جهادی مردمی، دانشجویی، محلی به موقع دست به کار شدند و سریعا فعالیتشان را آغاز کردند و تا جایی که میشد به امدادرسانی به هم نوعشان پرداختند. پس از آن، مدیریت بحران، فرمانداری، استانداری و سایر نهادها کم کم فعالیتشان را آغاز کردند، هر چند که دیر شده بود...
با اینکه شدت خسارات لرستان و حتی خوزستان بیش از سایر استانها بود، در همه شبکههای خبری فقط شاهد بازگویی اخبار مختلفی در مورد وقوع سیل در استانهای گلستان و شیراز بودیم. هیچ مسئولی هم حرفی از سیل لرستان و خوزستان نمیزد و بعد از اینکه مشخص شد، شدت خسارات سیلاب در این استانها نیز بالا بوده، کم کم توجهها به این سمت جلب شد.
در همان ساعات ابتدایی وقوع سیلاب در لرستان، در شهرستان چگنی راه ارتباطی سه روستا قطع ارتباط شده بود و آب به داخل حدود ۱۲۰ خانه راه پیدا کرده بود. در شهرستان کوهدشت حدود ۲۰ خانواده دچار سیل زدگی شدند و در شهرستان خرم آباد هم آب به داخل ۲۵۰ خانه ورود پیدا کرده و آسیب زده بود.
در شهرستان پلدختر آب به داخل ۳۰۰ خانه ورود کرد و حدود ۴۰ روستا هم از لحاظ راه ارتباطی دچار اختلال شده بودند و فقط با هلی کوپتر برنامه امدادرسانی به آنها صورت میگرفت. در شهرستان الیگودرز راه ارتباطی دو دهستان به تعداد ۲۵ روستا قطع شده بود و به ۱۷۰ واحد مسکونی آسیب رسیده است. حدود ۱۲۰ اصطبل تخریب شده و حدود ۷۰۰ تن ماهی پرورشی از بین رفته بود و ۲۰ هکتار زمین زراعی و ۱۵ هکتار زمین باغی آسیب دیدند.
در مرکز سپیددشت نیز راه ارتباطی دو دهستان قطع شده بود که حدود ۷۰ روستا داشت و ۲۰ اصطبل آسیب دیده بودند... روستای بابازید نیز با مشکل آبگرفتگی شدید مواجه شده بود و بخشی از منازل آن تخریب شده بودند و مدرسه این روستا نیز دچار تخریب شد؛ و بسیاری خسارات دیگر که از این محل، به لرستان وارد شد، اما با این وجود، آنطور که باید به این استان و مردم سیل زده اش در فروردین ۹۸ توجه نشد...
اواسط فروردین و بعد از موج دوم سامانه بارشی در لرستان، باز هم سیلاب خسارتهای شدیدی در شهرستانهای استان لرستان بوجود آورد و باعث به زیر آب رفتن بخشهای دیگری از درود، خرم آباد، معمولان و پلدختر شد. به دلیل تخریب راهها بخصوص در پلدختر امدادرسانی زمینی با مشکل مواجه شد و همچنین به دلیل شرایط بد جوی، امکان امداد هوایی هم در برخی از نقاط وجود نداشت. اما با این حال نیروهای جهادی و دانشجویان لرستانی و غیرلرستانی دست روی دست نگذاشته و آماده اعزام به مناطق سیل زده شدند.
با این وجود، مردم لرستان با معضلهای دیگری نیز دست و پنجه نرم میکردند و یکی از آنها نبود امکانات اولیه بود. با شروع فصل گرما لرستانیها به امکانات سرمایشی نیاز داشتند و در کنار آن، در خطر ابتلا به بیماریهای رودهای و قارچی بودند چرا که آبهای راکدی که در گوشه گوشه مناطق سیل زده جمع شده بود، منبع ویروس بودند و به محل تخم ریزی حشرات ناقل تبدیل شده بود.

ناگفته نماند که در جریان این سیلاب، انارستانها و انجیرستانهای لرستان در معرض نابودی قرار گرفتند و بخاطر گل و لای که دور تنه درختها و در باغات انار و انجیر جمع شده بود، این درختان خفه شدند و خیلی از آنها نابود شدند. لرستان که قطب انجیر سیاه کشور بود و معیشت حدود ۱۰ هزار نفر از اهالی پلدختر را تشکیل میداد، به همین راحتی زیر گل و لای رفته بود و انجیرها در معرض نابودی بودند.

تلاشهای زیادی برای نجات این انجیرستانها از سوی گروههای جهادی صورت گرفت که در آخر هم با بی توجهی، فقط بخشی از این انجیرستانها نجات پیدا کردند.
البته بعد از اینکه تب سیل در لرستان خوابید، در مرداد ۹۸ بود که برخی از مسئولان استانی و کشوری شروع به ارائه آمارهایی کردند که برای امدادرسانی به سیل زگان لرستانی انجام داده بودند. این در حالی بود که هنوز برخی در چادر به سر میبردند و گرمای طاقت فرسای هوا را تحمل میکردند و همچنان منتظر اتمام پروژههای امدادی پسا سیلی.
اما اوایل اسفند ۹۸ همزمان با شیوع کرونا در کشور، بار دیگر شاهد وقوع سیل در لرستان شدیم، اما اینبار همه گروهها و نهادها با آمادگی کامل، به استقبال این سیل رفتند چرا که هشدارهای وقوع سیل از قبل داده شده بود و مردم استان و مسئولان نیز به نسبت فروردین ۹۸ تجربه به دست آورده بودند.

سیلاب جدید باز هم خساراتی به دنبال داشت و شهرستانهای نورآباد، پلدختر، معمولان، دورود، کوهدشت و... را درگیر کرد، البته در کل مدیریت خوبی برای جمع شدن سریعتر خسارات صورت گرفت که کافی نبود!
در خوزستان نیز بعد از وقوع سیلاب، ساکنان اکثر شهرها با بحران آبگرفتگی منازل و زمینهای کشاورزیشان درگیر شدند. شهرستانهای باوی، سوسنگرد، حمیدیه، روستاهای اطراف دزفول، مناطق حاشیهای اهواز و بسیاری دیگر از مناطق این استان در جریان این سیل خسارات زیادی متحمل شدند.
به محض ورود سیلاب به این استان، گروههای جهادی دست به کار شدند و شروع به فعالیت کردند و حتی مسئولیت اسکان سیل زدگان برخی از شهرها به بسیج دانشجویی خوزستان محول شد؛ برخی دیگر از مردم نیز توسط نهادهای دیگر اسکان داده میشدند.
شدت خسارات سیل در خوزستان به پای خسارات لرستان نمیرسید، اما همین میزان هم زیاد بود و مردم استان را درگیر کرده بود. بیشترین مسئلهای که خوزستانیها با آن درگیر شدند از بین رفتن زمین هایشان و تلف شدن دامها و از دست دادن منابع غذاییشان بود. بحران کمبود مواد غذایی در این استان جدی شده بود. گروههای امدادی و جهادی استانهای معین تا جایی که در توان داشتند به کمک سیل زدگان این استان آمدند تا بعد از حدود ۲ ماه توانستند بخش عظیمی از خسارات سیل را جبران کنند. البته در جریان این سیلاب، پیشنهادهایی برای آبگیری حوضچههای هورالعظیم داده شد تا سیل به این سمت هدایت شود و این حوضچهها آبگیری شوند، اما اینکار نتیجه چندان موثری نداشت.
در جریان وقوع سیل در خوزستان، بسیاری از مسئولان از این منطقه دیدن کرده و یکسری وعدهها به سیل زدگان دادند. حتی گفتند که معوقات سیلاب پیشین را پرداخت میکنند؛ هر چند که این وعده هنوز هم این وعده ها به طور کامل محقق نشده است.
در کنار این مسئله، بودجهای نیز برای ترمیم سیل بندهای خوزستان در نظر گرفته شده و به این استان اختصاص داده شد تا هر چه سریعتر اقدام به بازسازی و نوسازی و ترمیم این سیل بندها شود تا در صورتی که وقوع مجدد سیل در خوزستان، از خسارات احتمالی کاسته شود.

خوزستان سال هاست با مشکل آبگرفتگی فاضلاب مواجه است و با بارشهای متعدد دچار آبگرفتگی میشود و سیل بندها نیز جوابگوی بارشهای شدید در این استان نیستند، اما هنوز بودجه ای برای رسیدگی به وضعیت سیلابها هزینه نشده؛ به گفته خوزستانی ها، معلوم نیست چه بر سر این بودجه آمده است؟!
اکنون با گذشت حدود ۱۲ ماه از وقوع این سیلاب و حتی تخصیص بودجه برای ترمیم سیل بندها، تشکلهای دانشجویی استان همچنان پیگیر این جریان هستند و با ارسال نامههایی به مسئولان اجرایی استان، خواستار پاسخگویی مسئ.لان هستند.
گلستان اما نقطه آغازین سیل بود. خسارات سیلاب فروردین ۹۸ بسیار بود و مردم را دچار مشکلات بسیاری کرد. در آق قلا مردم با آبگرفتگی منازل آن هم در نخستین روزهای سال مواجه بودند؛ آن هم درست زمانیکه همه در دیدو بازدید سال نو به سر می بردند و مسئولان هم در مسافرت! طغیان رودخانه ها و برف آب شده از رشته کوه البرز و این حجم از آب در کوچه پس کوچه های شهر باعث نگرانی مردم شده بود.. زمین سیرآب شده بود و دیگر توان دریافت آب را نداشت. به همت مردم، سپاه و جهادی ها کانالهایی برای خروج آب در نظر گرفته شد. کمک های مردمی رسید و کم کم مسئولان از خواب بیدار شدند.
نیازهای پزشکی و بهداشتی در مناطق سیل زده گلستان، بیشتر حول پیشگیری از بروز بیماریها و همچنین جلوگیری از بروز بیماریهای موجود میچرخید. به عقیده کارشناسان بهداشتی، پس از فروکش کردن سیل بیش از آنکه به تجهیزات پزشکی نیاز باشد، افرادی دلسوز باید حضور داشته باشند که خطرات پزشکی را به مردم گوشزد کنند و راهنماییهای لازم را به آنان بگویند. بیماری خاصی که پس از وقوع سیل ممکن است سلامت مردم سیل زده را تهدید کند، «وبا» یا «التور» است که به گفته مسئولان دانشگاه علوم پزشکی گلستان، مواردی مشکوک به این بیماری گزارش شده بود ولی پس از انجام آزمایشهای لازم، مشخص شده وبا نبوده است. به هر حال در این حوزه نیز به گلستانیها رسیدگی شد تا از حجم خسارات کاسته شود.
در جریان این سیل، به گلستانیها نیز یکسری وعدهها داده شد و برخی دستگاهها اجرایی قول رسیدگی به خساراتی که برای مردم پیش آمده، را دادند و گفتند به زودی بازسازیها و جبران خسارتها آغاز میشود.
استان فارس نیز از سیل نود و هشت در امان نمانده بود وعدهای در ورودی شهر شیراز یعنی دروازه قرآن، همان روزهای نخست سال جان خود را از دست دادند. این سیلاب علاوه بر خسارات جانی، خسارات مالی نیز به مردم و ساکنان این شهر وارد کرد. کم کاری مسئولان در این منطقه نیز به چشم میخورد و مردم گلایهمند از این قصور و سهل انگاری بودند. با این حال جهادگران در صحنه بودند و به مردم امدادرسانی و خدمت رسانی کردند.
داستان سیل ۹۸ محدود به فصل بهار نشد. گویا این داستان باید در پایان سال هم تکرار می شد. دی ماه نیز شاهد سیلی به بزگی سیل فروزدین در خطه جنوب شرقی ایران رخ داد. این بار، سیستان و بلوچستان، و کمتر کرمانو هرمزگان هدف این سیلاب قرار گرفتند. جمع کثیری از ساکنان کپرنشین سیستان محل سکونت خود را از دست دادند و آواره شدند. دامهای زیادی تلف شد و همان اندک راه امرار معاش مردم از بین رفت.
باز هم یاوران همیشگی سیل زدگان در کنارشان بودند. حالا همه ایران بسیج شد و به کمک مردم نجیب سیستان آمد. کمپینهایی در سراسر کشور تشکیل شد و اقلام ضروری و اساسی مردم تامین شد.
قصه پر از غصه ۹۸ با سیل شروع و با تقریبا با سیل تمام شد؛ آزمونی سخت که وحدت و همدلی مردمان را بیشتر کرد و به مسئولان آموخت که مدیریت بحران را باید از جهادیها بیاموزند!
شعار سال، با اندکی تخلیص و اضافات بر گرفته از خبر گزاری دانشجو، تاریخ ۲ فروردین ۱۳۹۹، کد خبر:834343،www.snn.ir