شعار سال: حوادث سال گذشته که از جمله آنها میتوان به سقوط هواپیمای اوکراینی اشاره کرد سبب شده بود تا اعتماد جامعه نسبت به رسانههای داخلی تا حد زیادی از بین برود و مردم رسانههای خارجی را به عنوان مرجع انتخاب کنند، اما حالا به نظر میرسد انتشار اخبار درست و دقیق در خصوص کرونا و همچنین بررسی کارشناسانه این موضوع سبب شده تا حدودی اعتماد از دست رفته جامعه به مطبوعات و رسانههای داخلی باز گردد. از این لحاظ میتوان گفت به قول معروف عدو سبب خیر شده است تا رسانههای داخلی بتوانند یک بار دیگر جایگاه خودشان را به عنوان رکن چهارم دموکراسی احیا کنند.
بازگشت اعتماد چگونه؟
حسین نقاشی از فعالان رسانهای در خصوص احیای دوباره رسانههای داخلی در عصر کرونا گفت: «من در دوران کرونا ارزیابی در این خصوص نداشته ام که بتوانم به صورت دقیق بگویم تا چه میزان این اتفاق رخ داده است، اما مجموعا چیزی که شاهدش هستیم این است که در طول ۳ ماه گذشته ارتباط موثرتر و دو سوتری بین مردم و رسانهها ایجاد شده است، ولی این که تا چه حد این موضوع باعث ترمیم واگرایی و عدم اعتماد گذشته نسبت به رسانههای داخل کشور اعم از روزنامه ها، خبرگزاریها و یا کانالهای رسمی خبری شده است، موضوعی است که باید طی زمان مورد ارزیابی جدی قرار بگیرد. با این حال مجموعا میتوان گفت این شکاف نسبت به گذشته که روزنامهها به دلایلی تحلیلهایی نداشتند، وضعیت فعلی رسانهها با توجه به شیوه انعکاس اخبار تا حدودی شکاف موجود بین مردم و رسانه هارا پر کرده است. در واقع نسبت به آن برهه زمانی این شکاف کمتر شده است.»
او درباره اقداماتی که در خصوص احیای اعتماد عمومی نسبت به رسانه باید صورت بگیرد گفت: «در حال حاضر یک نکته جدی هم وجود دارد و آن هم پر رنگ شدن اطلاع رسانی از طریق شبکههای اجتماعی، مثل اینستاگرام، توئیتر و یا پیام رسانهایی مثل کانالهای تلگرامی است که اینها اساسا تاثیرات بنیادینی بر نحوه کار انتشار اخبار از خبرگزاریها و روزنامهها به شیوههای سنتی گذاشته است که ربطی به آزاد و مستقل بودن رسانه ندارد، بلکه صرفا تحولی است که در مسیر اطلاع رسانی از طریق شبکههای اجتماعی و پیام رسانها اتفاق افتاده و یک پدیده جهانی است و تنها مربوط به کشور ما نیست. با این همه برای اینکه نگاهها از شبکههای اطلاع رسانی خارج از کشور به سوی خبرگزاریها و رسانههای داخلی جذب شود، هیچ راهی جز استقلال رسانهها نیست.»
او در خصوص جلب اعتماد جامعه نسبت به رسانه ملی هم گفت: «متاسفانه به واسطه اینکه صدا و سیما را یک نهاد ملی فرض کرده اند و هیچ گونه نظارتی هم از سوی نهادهای دموکراتیک مثل مجلس و نهادهای این چنینی بر عملکرد رسانه ملی صورت نمیگیرد، البته طبق قانون اساسی نظارت بر آن صورت میگیرد، اما این نهاد در هیچ دورانی نظارت موثری بالای سر خود نداشته است، این موضوع سبب شده تا خیلی از تولید برنامهها و یا هزینههایی که در این رسانه صورت میگیرد شفاف و قابل نظارت نباشد، طبیعتا این موارد اعتماد عمومی را، چه در سطح نخبگان و چه در سطح مردم، محدود میکند. در واقع عدم شفافیت در خصوص راهبرد ها، تولید برنامهها و هزینهکردها که از بیت المال برای آن صرف میشود و ردیف بودجه مخصوص به خود دارد، اعتماد عمومی را کمرنگ میکند صدا و سیما عملکرد قابل دفاعی تاکنون نداشته است چرا که تریبونی برای بیان همه آراء، دیدگاهها و سلایق حتی به صورت مناظره هم وجود ندارد، صدا و سیما برای خودش رسالتی را فرض کرده است و بیشتر مروج یک گفتمان طیف سیاسی و یک نگرش اداره کشور است و از آن جایی که جامعه ما یک جامعه متکثر است، طبیعی است که با یک نگاه ترویجی نمیتوان این جامعه را اقناع کرد. از طرف دیگر یک نکته دیگر هم وجود دارد و آن هم این است که صدا و سیما به غلط و اشتباه و با یک برداشت سطحی سعی دارد با تولید برخی برنامههای زرد و شومنهای تلویزیونی که شناخته شده هستند جذب اعتماد و مخاطب کند، اما متاسفانه این موضوع باز هم به ارزیابیهای غلط رسانه ملی بازمیگردد چرا که در این موارد ممکن است به صورت مقطعی و در یک بازه زمانی محدود تماشاچی پای صدا و سیما و برخی برنامههای خاص آن بنشیند، اما این اعتماد عمومی را برای صدا و سیما موجب
نمیشود.»
سرمایه هر رسانه
اکبرنصرالهی، استاد دانشگاه رشته روزنامه نگاری نیز در این خصوص گفت: «نظر سنجیهای مختلفی که انجام شده است نشان میدهد مردم بعد از تحویل سال یعنی در سال جدید اعتماد به رسانههای داخلی به ویژه صدا و سیما رو به افزایش است و این خیلی چیز عجیبی نیست و قابل پیش بینی است چرا که بحرانها فرصت خوبی برای رسانهها محسوب میشوند که به نوعی آسیبهایی که نسبت به اعتماد آنها در مراحل مختلف کار ایجاد شده است بر طرف شود. رسانههای ما به ویژه صدا و سیما قبل از بحران کرونا تحت تاثیر فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه و همین طور سیاستهای متولیان بحران، عملکرد خوبی نداشتند. در سال گذشته نیز در خصوص سقوط هواپیمای اوکراینی و همینطور ماجرای اعتراضات بنزینی و اطلاع رسانی در خصوص طرح افزایش قیمت بنزین عملکرد خوبی از رسانهها شاهد نبودیم چرا که تحت تاثیر سیاستهای دولت، برخورد خاصی با مردم داشتند؛ بنابراین آسیب جدی به اعتماد مردم نسبت به رسانه ملی و رسانههای رسمی کشور وارد شده بود. از ابتدای اسفندماه تا نیمههای آن هم رسانههای رسمی مثل رسانه ملی مقوله کرونا را کوچک نمایی کردند و آن را در حد شوخی هم تنزل دادند و عملکرد خوبی در این خصوص نداشتند، اما از نیمه اسفند ماه شاهد بودیم که همه رسانهها و حتی دولت هم با تمام قوا پای کار آمدند و انصافا هم عملکرد خوبی داشتند و تا حدی هم سعی کردند که با برنامههای مختلف و متفاوت سونامی اخبار کرونایی را تعدیل کنند. غیر از مطبوعات که در تعطیلات نوروز عملکرد خوبی نداشتند و در این بحران بسیار مهم در کنار مردم نبودند که البته مسبوق به سابقه هم هست و در عید سال ۹۸ هم شاهد بودیم که مطبوعات در زمان سیل در کنار مردم حضور نداشتند، بقیه رسانهها یعنی خبرگزاریها و رادیو و تلویزیون در کنار مردم بودند و سعی کردند که اطلاع رسانی کنند و به آنها آموزش دهند.»
او در ادامه افزود: «افزایش اعتماد عمومی به رسانههای داخلی چیز عجیبی نیست. هر جا که رسانهها به نیازهای مردم جواب دادند و آموزشهای لازم را در اختیار آنها قرار دادند، مردم به رسانههای داخلی مراجعه و به آن اعتماد پیدا کرده اند. صرف نظر از برخی کمیها و کاستیهای موجود، عملکرد رسانهها در این دوره بسیار خوب بود و با تمام قوا پای کار آمده اند. با اینکه نقدهای جدی در خصوص مطبوعات در تعطیلات نوروزی وارد است، اما همچنان شاهد بودیم که روزنامههایی مثل ایران در کنار مردم حضو داشتند و اخبار را پوشش میدادند و نیازهای مردم را پاسخگو بودند. اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم باید بگویم که مطبوعات هم این روزها با مشکلات جدی رو به رو هستند که از جمله آنها میتوان به مشکلات توزیع و مشکلات اقتصادی آنها اشاره کرد. در مجموع این مشکلات سبب شده بود تا مطبوعات نتوانند در تعطیلات عید کنار مردم باشند، اما مردم کاری به این موضوع ندارند که مطبوعات چه مشکلاتی دارند آنها نیاز دارند که در شرایط بحرانی به نیازشان پاسخ داده شود و اگر پاسخ داده نشود اعتمادشان به رسانه سلب میشود.»
او دراین خصوص که آیا ادامه پیدا کردن موضوع کرونا میتواند اعتماد جامعه به رسانهها را افزایش دهد یا خیر گفت: «مردم رسانهها را به شکل روزانه و براساس هر رویدادی ارزیابی میکنند و اعتمادی که به سختی به دست میآید ممکن است به راحتی از دست برود. رسانههای حرفهای از بحرانها برای جذب مخاطب و جلب اعتماد مردم استفاده میکنند و بحران را یک فرصت میدانند. برای مثال اگر بحران افغانستان و یازده سپتامبری نبود الجزیرهای پدید نمیآمد و این اعتبار را نداشت، حضور حرفهای و هوشمندانه الجزیره در ماجرای حمله آمریکا به افغانستان سبب شد که الجزیره اعتبار کسب کند. در خصوص CNN هم ماجرا به همین صورت است و این رسانه در سال ۱۹۹۱ درخصوص حمله آمریکا به عراق اعتبار کسب کرد. میخواهم این را بگویم که اینطور نیست که مردم کارت سبزی داده باشند به رسانهها و اگر بحرانی ادامه پیدا کرد اعتمادشان هم به همان نسبت افزایش پیدا کند. در هر مرحلهای از بحران، چه بحران ادامه یابد و چه در کوتاه مدت تمام شود کافی است که در خصوص یک خبر مورد نیاز مردم رسانهها عملکرد نا مناسبی داشته باشند یا دیر یا غلط اقدام کنند و یا عملکرد غیر صادقانهای داشته باشند، آن وقت اعتماد مردم باز هم به سرعت فرو میریزد و کاهش مییابد. بنابر این ادامه بحران هم میتواند برای رسانهها فرصت باشد و هم تهدید و این موضوع کاملا به عملکرد رسانهها باز میگردد. اعتمادی که به سختی به دست میآید به راحتی از دست میرود. از یاد نبریم اعتماد مردم به رسانه ها، سرمایههای هر رسانه است که ممکن است با یک غفلت از دست برود.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری شفقنا ، تاریخ انتشار 25 اردیبهشت 99، کد خبر: 496506، www.shafaqna.com