شعارسال:دفتر مطالعات زیربنایی این مرکز در گزارشی با عنوان «الزامات تحقق گام دوم انقلاب در بخش محیط زیست» اعلام کرد: در بسیاری موارد دولت با حضور و عضویت در کنوانسیونهای جهانی و مجامع حمایتی منطقهای و بینالمللی رویکرد حفظ محیط زیست را دنبال کرده، اما شواهد امر گویای نتایج خوبی از عملکرد دستگاههای مرتبط در حفظ و پاسداری از محیط زیست ملی نیست.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس؛ در حیطه قوانین، وجود مسائلی نظیر تعدد قوانین و مقررات زیست محیطی، نبود ضمانت اجرایی قوی و محکم، عدم به روزرسانی و تدوین قوانین جدید و استفاده از قوانین قدیمی، عدم تناسب جرائم با خسارات وارده بر محیط زیست و عدم تعیین دقیق ارزشهای اقتصادی عوامل زیست محیطی مشکلات مضاعفی را در نظارت، کنترل و اجرایی کردن قوانین زیست محیطی موجود و عملکرد نهادهای فعال در این عرصه مخصوصاً سازمان حفاظت از محیط زیست پدید آورده است.
یافتههای این گزارش نشان میدهد: با توجه به اینکه الزامات زیست محیطی در نظام برنامهریزی و بودجهریزی کشور تاکنون جایگاه واقعی خود را نیافته است پیشنهاد میشود در گام دوم انقلاب، ملاحظات زیست محیطی به صورت واقعی و با ضمانت اجرایی قویتر در متن برنامهها و بودجه سنواتی ملحوظ و به اجرا درآید.
بر اساس شاخص عملکرد محیط زیست که هر دو سال یک بار در اجلال جهانی اقتصاد در داووس و از سوی دانشگاه بیل و کلمبیا منتشر میشود، وضعیت محیط زیست ایران بدتر شده است. ایران در سال ۲۰۰۶ میلادی، رتبه ۵۳ شاخص عملکرد محیط زیست را داشت و در سال ۲۰۱۶ این جایگاه به رتبه ۱۰۵ از میان ۱۸۰ کشور نزول کرده است.
درخصوص شاخص جهاني عملکرد زیست محیطي سال 2012 ،22 شاخص زیست محیطي مورد اندازه گیری قرار گرفته اند که ایران در بخش استفاده از آب، حفظ منابع آبي، انتشار گاز CO2 و گازهای گلخانهای و انتشار ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون،ضعیفترین عملکرد را در میان سایر شاخصها به خود اختصاص داده است. بهطور کلي شاخص عملکرد زیست محیطي منعکس کننده وضعیت محیط و سالامت انسان در هر کشوراست.
وقتي سطح جنگل بر اثر تخریبها کاهش ميیابد، این به معنای افزایش ریزگردها،تشدید آلودگي هوا و افزایش بیماریهای ریوی است. وقتي تالابها خشک ميشوند به معنای کاهش منابع آبي و بهداشت کمتر است.
از دلایل دیگر کاهش رتبه ایران، اصرار بر خودکفایي گندم بوده است. اصرار بر خودکفایي همراه با کشاورزی فاقد زیرساخت الزم و آب کافي، به حفر تعداد زیادی از حلقات چاه عمیق و نیمه عمیق انجامید که درنتیجه کاهش سطح آبهای زیرزمیني و نشست زمین را در پي داشت. عمق آب زیرزمیني در 70 دشت ایران نسبت به آمار دوره قبل بیش از 2متر کاهش یافت. در جنوب تهران، زمین بیش از 36 سانتیمتر نشست کرد، درحالي که براساس استاندارد جهاني، نشست 4 میلیمتری زمین بهعنوان بحران تلقي ميشود. نتیجه همه این اقدامات، کاهش پایداری اکولوژیکي ایران و افزایش ریزگردها در 22 استان کشور و رکورد جهاني آلودگي تهران بود. مشکلاتي که همچنان با کشور همراه است.
همچنین سدسازی و استفاده از آب ذخیره شده برای توسعه کشاورزی را ميتوان به عنوان یکي از مهمترین علل کاهش رتبه ایران در نظر گرفت. در این سالها حقابه طبیعي اکثر تالبهای پایین دست فدای سدها و مصارف کشاورزی مربوط ميشوند و خشکي بي سابقه تالابها و دریاچه های داخلي از جمله ارومیه، مهارلو، بختگان و گاوخوني اتفاق افتاده است.
چند سالي است که هشدارهای زیست محیطي در سطح جهاني، منطقه ای و داخلي شنیده ميشوند. شاید مسولان به هشدارهای آلودگي عادت کرده باشند، یا بعضي اندیشیدن به افقهای چند ده ساله را فانتزی بدانند؛ اما این افقهای دوردست آرام آرام فرا رسیده و مردم را در تنگنا قرار داده اند. هم اکنون آلودگي هوا، آلودگي صوتي، نابودی جنگلها، فرسایش خاک، آلودگي آب، کمبود آب و انقراض حیات وحش به هشدارهای جدی رسیده اند. این درحالي است که چاره اندیشي برای هر یک از این عرصه ها با امور سیاسي، اجتماعي و اقتصادی متنوعي گره خورده و دشواری مضاعفي را سبب شده است.
براساس مطالعه انجام شده در سال 2002 میالدی خسارات ناشي از تخریب زیست محیطي در ایران در دسته بندیهای آب، زمین و جنگل، هوا، پسماند و نقاط ساحلي درمجموع حدود 8430 میلیون دالار برآورد شده است ، با توجه به عدم توجه مسولان به بخش محیط زیست احتمال افزایش این رقم در سالهای اخیر بسیار زیاد است. این درحالي است که اروپا با اقدامات پیشگیرانه توانسته حدود 300 میلیارد یورو در هزینه های ناشي از خسارت محیط زیستي خود صرفه جویي کند.
درحالي که ایران با توجه به جدول در سال 2002 حدود 5/8 میلیارد دلار به محیط زیست خود خسارت وارد کرده است. در داخل کشور نیز بحران آب ميتواند به تعارضات اجتماعي و سیاسي بینجامد. متأسفانه مصرف آب در کشور به گونه ای است که کمّیت و کیفیت آبهای زیرزمیني و سطحي کاهش یافته است. محدودیت آب همچنین ميتواند سیاستگذاران را به انتخاب بین آب، غذا و انرژی بکشاند، زیرا سدها برای تولید برق به انباشت آب نیاز دارند و کشاورزی به جریان آب.
در شمال و جنوب ایران، آلودگي آب دریا و انقراض گونه های آبزی شگفت آور است. علت اصلي این فاجعه در آبهای خزر، خشکي یا گل آلود شدن رودخانه های شمال کشور عنوان شده است. یکي از عوامل مهم دیگر، آلودگي آب است که از ورود 60 درصد فاضلاب شمال کشور به دریای خزر ناشي ميشود. البته سهم 12 درصدی آلایندگي ایران با سهم 75 درصدی روسیه قابل قیاس نیست. در جنوب کشور نیز از 22 حادثه نفتي خلیج فارس،21 مورد مربوط به ایران بوده است. این پدیده ها در کنار گرم شدن آب دریا، اثر ریزگردها بر آبزیان، اثر سدها برکشند قرمز، اثر ساخت و ساز ساحلي بر جریانهای ساحلي و نظایر آن، نظام درهم تنیده ای از چالشهای سیاسي و اقتصادی را شکل داده اند.
در ایران مصرف آب برداشت شده توسط بخش کشاورزی بین 70 تا90 درصد اختصاص دارد که حدود دوسوم نیاز غذایي مردم را تأمین ميکند. بازدهي آبیاری کشاورزی در حدود 30 درصد است و 89 درصد محصوالت کشاورزی با کشت آبي پرورش ميیابند؛ درحالي که متوسط بازدهي جهاني کشت آبي بیش از 40 درصد است. اگرچه مدتهاست که از کشاورزی بهینه و مکانیزه سخن رانده ميشود، اما فقدان طرحي جامع و پابرجا سبب شکست این ایده شده است.
ضعف در توجه جامع به موارد مذکور موجب بروز برخي تهدیدات جدی در بخش محیط زیست گردیده که اگر تدابیر و اقدامات الزم برای توقف و رفع این تهدیدات، که غالباً زیربنای بخش را هدف قرار داده است، صورت نگیرد، اهداف و آرمانهای گام دوم انقلاب در بخش محیط زیست دچار اختلال شده و به شکل مطلوب محقق نخواهد شد.
متن کامل این گزارش و نتایج به دست آمده از آن را
اینجا بخوانید.
شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی ،تاریخ انتشار: 3 خرداد 1399،کدخبر: 27709،www.eskannews.com