پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۵۱۱
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۲
در این مقاله، نویسندگان مسئله‌ای که محققان تازه کار با آن روبرو هستند را مطرح می کنند. نوعی دوگانگی و انشعاب، که در بسیاری از متون و مقالات تحقیقاتی میان روش تحقیق کیفی و کمی مطرح شده است.

شعار سال: با وجود اینکه متون و نوشته جات قابل توجهی وجود دارند که استفاده ترکیبی از این دو روش را توصیه می کنند. نویسندگان ان مقاله، متون تحقیق رایج را مرور کردند و برخی ادبیات‌های تحقیق را مورد بحث قرار دادند که می تواند باعث سردرگمی محققان تازه کار شود و برای اساتید و مشاوران تحقیق مشکل ساز باشد. آنها استدلال می کنند که مباحث روش تحقیق در کتب و متون دانشگاهی باید شامل روش ترکیبی باشد و دوگانگی میان روش های کیفی و کمی را دقیقا نشان دهد.

مقدمه

دانشمندان علوم اجتماعی به این نکته رسیده اند که منازعه بیهوده میان داده های کمی و کیف را رها کنند. آنها بیشتر ترجیح می دهند که روی ترکیب این دو روش و استفاده از مزایای هردو آنها تمرکز کنند مشخصا منازعه میان روش کمی و کیفی برای نیم قرن در جریان بود و سوالات شما در این خصوص به یک مقاله دیگر با همین عنوان نیاز دارد. به هر صورت، بسیاری از کتب و متون دانشگاهی در زمینه تحقیق (Research) به استفاده از عبارات "روش کیفی" و "روش کمی" ادامه می دهند. وقتی تحقیق با این عبارات توصیف می شود باعث سردرگمی محققان تازه کار و دانشجویان می شود. فرآیند تحقیق، بدوا، یک منظره هولناک برای محققین بی تجربه است و منازعه مداوم و اطلاعات متناقض به سردرگمی آنها اضافه می شود؛ و وقتی مردم عادی از محققیقن سوال می کنند که تحقیق شما کمی است یا کیفی، مسئله بغرنج تر نیز می شود. نویسندگان با نوشتن این مقاله، محققان تازه کار را راهنمایی می کنند تا درباره نوع تحقیق، فرآیند تحقیق و ادبیات تحقیق که چارچوب نظری آن را پشتیبانی می کند، تصمیمات حساب شده ای اتخاذ کنند. تعاریف و سازه های مرتبط نیز مورد بحث قرار گرفته است.

این مقاله با بحث درباره پارادایم های (Paradigms) تحقیق شروع می شود، تعریفی از پارادایم و بحث درباره نقش آن در تحقیقات آموزشی ارائه می شود. پارادایم ها توجه زیادی را در کتب و متون تحقیقی طلب می کنند. نقش پارادایم ها در تحقیق تا حدودی مبهم است؛ اولویت این مقاله آشکار کردن نقش آنها در تحقیقات است. در برخی تحقیقات روش شناسی (Methodology) به عنوان محور مرکزی و حتی تاثیر بالعرض پارادایم شناخته می شود. در این مقاله نویسندگان بحث می کنند که چگونه پارادایم ها و روش شناسی با همدیگر یک تحقیق را شکل می دهند. روش های کمی و کیفی و ترکیبی به عنوان عواملی که به تصمیمات محقق وابسته هستند مورد بحث قرار می گیرند. نموداری در انتهای مقاله ارائه شده است که مسیر تحقیق (Research journey) را نشان می دهد، هر چند نویسندگان مقاله به این نظر که فرآیند تحقیق یک چرخه است نه مسیر خطی احترام می گذارند. در نوشتن این مقاله بیشتر از 40 متن و کتاب در زمینه تحقیق با توجه ویژه به رفتار پارادایم، روش ها و روشناسی موورد مطالعه قرار گرفت.

پارادایم های تحقیق

تحقیق (Research) به عنوان تجسس سیستماتیک توصیف شده است (Burns، 1997) و جستجوی که به موجب آن داده ها به صورت روشمند و در تلاش برای فهمیدن، توصیف کردن، پیش بینی کردن یا کنترل کردن یک پدیده آموزشی یا روان شناسی جمع آوری، تحلیل و تفسیر می شوند؛ یا برای کسب قدرت در زمینه ای خاص انجام می شود (Mertens، 2005) اولری در سال 2004 مطرح کرد که، استدلالالتی که سی یا چهل سال پیش نسبتا ساده تعریف می شدند اکنون به دلیل ازدیاد روش های تحقیق به سختی تعریف می شوند. مخصوصا در علوم کاربردی و اجتماعی (همان) در هر صورت، توصیه شده است تعریف دقیق تحقیق تحت تاثیر چارچوب نظری محقق قرار دارد (Mertens، 2005) با استفاده از نظریه، رابطه بین سازه هایی که در توصیف و تشریح پدیده ها استفاده می شوند با تلاش برای کشف ارتباط بین وقایع مشابه، بنا نهاده می شود. چهارچوب نظری، شکل خاصی از نظریه است که گاهی اوقات به پارادایم اشاره دارد (Mertens، 2005 و Bogdan , Biklen، 1998) و بر روش درک و تفسیر دانش تاثیر می گذارد. پارادایم انتخابی نشان دهنده نیت، انگیزه و اهداف تحقیق است. بدون تعیین یک پارادایم در ابتدای تحقیق، هیچ اساسی برای انتخاب های بعدی در خصوص روش شناسی، ادبیات و طرح تحقیق وجود ندارد. در متون تحقیقاتی، بعضا پارادایم مورد بحث قرار نمی گیرد و درجه اهمیت مختلفی در تحقیقات برای پارادایم قایل می شوند و گاهی اوقات تعاریف مختلفی از پارادایم ارائه می گردد. در برخی تحقیق ها پارادایم در ابتدای تحقیق مورد بحث قرار می گیرد، در حالی که برخی تحقیقات شاید فقط اشاره ای در پاورقی و مراجع تحقیق به پارادایم بکنند یا اصلا منبعی برای آن ذکر نکنند. برای برخی محققان تازه کار باعث تعجب و سوال است که کجای طرح تحقیق درباره پارادایم بحث شده است و سوالات مربوط به آن کجای تحقیق، مطرح شده است. واژه "پارادایم" می تواند به این صورت تعریف شود که "مجموعه ای از فرضیات، مفاهیم و قضایای منطقا مرتبط به هم که روش تفکر را جهت دهی می کنند" (Bogdan , Biklen، 1998) یا مقاصد فلسفی و محرک های مطالعاتی که اتخاذ شده اند (Cohen و Manion، 1994). علاوه بر این، مک ناتان، رالف و سراج-بالچفورد در سال 2001 تعریفی از پارادایم ارائه دادند که شامل سه عنصر اصلی است: عقیده ای درباره ذات دانش و طبیعت، روش شناسی و معیاری برای سنجش صحت. برخی نویسندگان ترجیح می دهند به جای پارادایم به نوعی چارچوب تشریحی تحت عنوان "ادعای آگاهی" (Creswell، 2003) قایل باشند؛ نوعی معرفت شناسی، هستی شناسی یا حتی روش شناسی (Neuman، 2000). تعدادی از پارادایم های نظری را مورد بحث قرار می دهیم مانند: اثبات گرایی و پسا اثبات گاریی (Positivism و Postpositivism)، ساختارگرایی (Constructivism)، تفسیرگرایی (Interpretivism)، تحول طلبانه (Transformative)، آزاد (Emancipatory)، انتقادی (Critical)، عمل گرایانه (Progmatism) و ساختار شکنانه (Deconstructivism). استفاده از واژه های گوناگون در متون و مدعاهای مختلف راجع به پارادایم های تحقیق، گاهی اوقات باعث سردرگمی برای محققان تازه کار می شود. تعریف برخی پارادایم ها رایج در ادامه ذکر می شود.

اثبات گرایی و پسا اثبات گرایی (Positivism و Postpositivism)

اثبات گرایی که گاهی به "روش علمی" یا "تحقیق علمی" اشاره دارد بر خرد بشری و تجربه گرایی بنیان نهاده شده است که توسط ارسطو، فرانسیس بیکن، جان لاک، آگوست کنت و امانوئل کانت پایه گذاری شده اند (Mertens، 2005). و به فلسفه ای منتج می شود که علل احتمالیِ پیامدها و اثرات را شناسایی می کند (Creswell، 2003). اثبات گرایی می تواند در علوم کاربردی و اجتماعی مورد استفاده قرار بگیرد به شرط اینکه این فرض را قبول کنیم که "علوم اجتماعی می توانند مانند علوم طبیعی مورد مطالعه قرار بگیرند، و روشی مستقل از ارزش های اخلاقی و اجتماعی وجود دارد، و این توضیحات علی و معلولی قابل مهیا شدن هستند" (Mertens، 2005). اثبات گرایی با مشاهده و اندازه گیری به منظور پیش بینی و کنترل نیروهایی که مار ار احاطه کرده اند، به آزمایش نظریه ها و توصیف تجربیات جدید کمک می کند (O,leary، 2004). بعد از جنگ جهانی دوم پسا اثبات گرایی جایگزین اثبات گرایی شد(Mertens، 2005). پسا اثبات گرایی بر این فرض استوار است که هر بخشی از تحقیق تحت تاثیر نظریات معتبر و توسعه یافته هستند که به خوبی آزمایش ده اند و جواب پس داده اند (Cook و Campbell، 1979). همچنین توماس کوهن در سال 1962 عنوان کرد که اعتبار و پذیرش نظریه ها باید مشروط باشد زیرا یافته های جدید ممکن است چارچوب نظری آنها را به چالش بکشد. در مقابل، اولری در سال 2004 تعریفی از پسا اثبات گرایی ارائه داد که آن را هم تراز ساختارگرایی قرار می داد به این صورت که پسا اثبات گرای جهان را به صورت چندلایه و چند وجهی (ambiguous) مشاهده می کند و "چیزی که برای شخصی یا گروهی و فرهنگی حقیقت شمرده می شود ممکن است برای دیگری حقیقت نباشد". اولری توصیه می کند که پسا اثبات گرایی امری ذاتی، کل نگرانه، قیلسی و اکتشافی در نظر گرفته شود که با داده های کیفی سر و کار دارد. این تعریف از پسا اثبات گرایی با تعریفی که مرتنز (2005) از پسا اثبات گرایی ارائه کرد به کلی متفاوت است. اثبات گرایی و پسا اثبات گرایی معمولا با داده ها و روش های تحلیل کمی سرو کار دارند.

ساختارگرایی (Constructivism)، تفسیرگرایی (Interpretivism)

پارادایم های ساختارگرایی و تفسیرگرایی بر بستر پدیدارشناسی ادموند هوسرل، ویلهلم دیلتی و دیگر فلاسفه آلمانی که به مطالعه تفسیر (که به هرمنیوتیک معروف است) می پرداختند، رشد یافته است (Mertens، 2005 و citind Elchelberger، 1989). پارادایم های ساختارگرایی و تفسیرگرایی ما را به تحقیقاتی که به درک تجربه های بشری می پردازند رهنمون می کند (Cohen و Manion، 1994) و می گوید "واقعیت در ساختار اجتماعی متبلور است" (Mertens، 2005). پارادایم های ساختارگرایی و تفسیرگرایی بر دیدگاه های اشتراکی در مطالعه وضعیت ها تکیه دارند (Creswell، 2003) و تجربیات و گذشته را در تحقیقات در نظر می گیرند. ساختارگرایی با نظریه شروع نمی شود (برعکس پسا اثبات گرایی) و در عوض به روش قیاس یک نظریه یا یک الگوی معنایی را تولید می کنند یا توسعه می دهند (Creswell، 2003). محققان ساختارگرا بیشتر بر روش های جمع آوری داده و تحلیل کیفی یا ترکیبی (کمی و کیفی) تکیه می کنند. داده های کمی به منظور پشتیبانی و بهبود داده های کیفی و عمق بخشیدن به توصیفات و تعاریف مورد استفاده قرار می گیرند.

پارادایم تحول طلبانه (Transformative)

بر اساس آراء مرتنز (2005) پارادایم تحول طلبانه در دهه 80 و 90 میلادی یه دلیل نارضایتی از پارادایم های تحقیق رایج در آن زمان و همچنین به دلیل درک این نکته که بیشتر نظریه های اجتماعی و روان شناسی که بر اساس پارادایم های رایج توسعه داده شده بودند بر اساس "انسان مذکر سفید پوست و سالم" بود پا به عرصه گذاشت (Mertens، 2005). محققان تحول طلب احساس می کردند که پارادای های ساختار گرایانه و تفسیر گرایانه به اندازه کافی به عدالت اجتماعی و افراد دور افتاده توجه نمی کند (Creswell، 2003). محققان تحول طلب معتقدند که تجسس و کاوش باید با سیاست و اهداف سیاسی گره بخورد (Creswell، 2003) ]...[ محققان تحول طلب از روش های کمی و کیفی جمع آوری و تحلیل داده ها بیشتر از محققان ساختارگرا و تفسیرگرا بهره می برند. در هر صورت، رویکرد ترکیبی در استفاده از روش های کمی و کیفی به محققان تحول طلب اجازه داد تا نشان دهند "تصویر جامع و کامل از اجتماع ما با استفاده از روش های ترکیبی، اجازه فهم و درک گوناگونی ارزش های اجتماعی و حالات مختلف را به ما می دهد" (Somekh و Lewin، 2005).

پارادایم عمل گرایانه (Progmatism)

پراگماتیسم به هیچ یک از مبانی فلسفی وابسته نیست. محققان پراگماتیست بر "چه" و "چگونگی" مسئله تمرکز می کنند(Creswell، 2003). پراگماتیسم اولیه این تصور که کاوش اجتماعی می تواند با تکیه بر فقط یکی از روش های علمی به حقیقت دست یابد را رد می کرد (Mertens، 2005). در حالی که پراگماتیسم به چشم پارادایمی که از روش تحقیق ترکیبی پشتیبانی می کند مشاهده می شد (Tashakori و Teddlie، 2003 و Somekh و Lewin، 2005) برخی محققان هوادار روش تحقیق ترکیبی فلسفه خود را با پارادایم تحول طلبانه منطبق دانستند (Mertens، 2005). شاید به نظر برسد که روش ترکیبی با هر پارادایمی می تواند اجرا شود. پارادایم عمل گرایانه مسئله تحقیق را به عنوان محور مرکزی قرار می دهد و به سوی فهم مسئله رهنمون می کند (Creswell، 2003). با محوریت قرار گرفتن مسئله تحقیق، روش گردآوری و تحلیل اطلاعات با توجه به بینش و دانایی که از سوالات تحقیق به دست می آید و بدون وفاداری و تعصبی به هیچ یک از پارادایم ها، انتخاب می شوند.

ادبیات پارادایم ها

وقتی نویسندگان و محققان در متون تحقیقاتی از واژگان متعدد و متفاوتی استفاده می کنند، می تواند باعث سردرگمی شود. جدول شماره 1 با استفاده از دامنه وسیعی از متون تحقیقاتی و منطبق با پاردایم های فوق الذکر تهیه شده است. مادامی که پارادایم های اصلی، دارای چارچوب کلی استوار بر تعاریف فوق الذکر داشته باشند، هر پارادایمی ویژگی های خاص خودش را دارد که به وسیله آن با دیگر پارادایم های یک گروه تفاوت پیدا می کند. برای مثال، مادامی که تحقیقات فمینیستی و نئو مارکسیستی تحت پارادایم تحول طلبانه باشند ویژگی های خاص خود را دارند که منحصر به رویکرد خاص خودشان است.

عمل گرایانه

تحول طلبانه

ساختارگرایانه/تفسیرگرایانه

اثبات گرایی/پسا اثبات گرایی

پیامد محور

مسئله محور

تکثر گرایانه

عملیات محور

مدل ترکیبی

نظریه های انتقادی

نئو مارکسیسم

فمینیست

نظریه های نقد قومی و نژادی

Freirean(اشاره به تکثرگرایی زبانی)

آزاد

تدافعی

Grand Narrative

Empowerment is sue Oriented

تغییر محور

اختلاطی

نظریه اعجاب

نژادی

سیاسی

طبیعت گرایی

پدیدار شناسانه

تاویل گرایانه

تفسیر گرایانه

قوم نگاری

اشتراکی (Multiple Participant)

معنی گرا

ساختار اجتماعی و تاریخی

نظریه پردازی

بازخورد متقابل

تجربه گرایی

شبه تجربه گرایی

همبستگی

تقلیل گرایی

نظریه آزمایی

علی-قیاسی

تشخیصی

هنجاری

اقتباس شده از (Mertens، 2005) و (Creswell، 2003)

جدول1: پارادایم ها

روش شناسی و پارادایم ها

در زمان نوشتن این مقاله نویسندگان، از حجم بالای متون تحقیقاتی که واژگان "روش شناسی" و "روش" را تعریف نکرده بودند، تعجب کردند. برخی از آنها تعریف دقیقی ارائه نکرده بودند و برخی تعاریف متفاوتی ذکر کرده بودند. بر اساس دیکشنری مکنزی (ویرایش سوم) روش شناسی یعنی:

علم روش ها؛ مخصوصا: الف) شاخه ای از منطق که در ارتباط با اصول منطقی استوار بر ساختار علوم و کاوش علمی است ب) شاخه ای از آموزش و پرورش که با تحلیل و ارزیابی روش های آموزشی در ارتباط است

تعریف فوق استوار بر اکثر ادبیات و پیشینه روش شناسی است (Leedy و Ormrod،2005 و Scharm، 2006) ]...[ سامک و لوین در سال 2005 روش شناسی را با دو مشخصه تعریف کردند: "مجموعه ای از روش ها و قوانین که مربوط به بخش خاصی از تحقیق هستند" و "مجموعه ای از اصول، نظریه ها و ارزش ها که رویکرد خاصی را برای تحقیق پشتیبانی می کنند" در حالی که والتر در سال 2006 بیان داشت که روش شناسی قالبی برای ارجاع به پارادایمی است که دیدگاه نظری ما قرار دارد. تعریف رایج تر این گونه بیان می شود که "روش شناسی" رویکردی عمومی است در ارتباط با پارادایم یا چارچوب نظری، در حالی که "روش" به حالت سیستمی، فرآیندها و ابزارهای گردآوری و تحلیل اطلاعات اشاره دارد.

انطباق پارادایم ها و روش ها

بر اساس متون تحقیقاتی، یک تحقیق، در صورتی که پارادایم اثبات گرایی یا پسا اثبات گرایی را اعمال کند، قطعا گرایش به استفاده از رویکرد (روش های) کمی برای گردآوری و تحلیل داده ها دارد، هر چند که نه الزاما و انحصارا؛ در حالی که پارادایم های ساختارگرایانه و تفسیرگرایانه غالبا از روش های کیفی استفاده می کنند (Silverman، 2000 و Wiersma، 2000 و Bogdan و Biklen 1998 و Mertens، 2005 و Burns، 1997 و Cohen و Manion 1994 و Glesne و Peshkin 1992). پاردایم عمل گرایانه فرصتی برای استفاده از روش های ترکیبی، جهان بینی های گوناگون و مفروضات متفاوت ایحاد می کند، درست مانند اشکال متنوع گردآوری و تحلیل داده در روش های ترکیبی(Creswell، 2003). به علاوه، پارادایم تحول طلبانه امکان استفاده از هر دو روش های تحقیق کمی و کیفی را فراهم می کند. تحقیق های ساختارشکنانه و پسا ساختار گرایانه خاص با استفاده از روش گردآوری و تحلیل داده های کیفی در پی درک پویاییِ رابطه بین دانش/معنی، قدرت و هویت هستند (Mac Nughton et al، 2001). ساختار شکن ها به ویژگی های ذاتی هر بخش از علم اهمیت می دهند و محدودیت های سخت گیرانه ای برای سنجش صحت و اعتبار دانش تولیده شده و گردآوری شده دارند (Mac Nughton et al، 2001). جدول شماره 2 نشان دهنده روش های تحقیق بر اسا پارادایم هاست.

پارادایم

روش

ابزار گردآوری داده ها

اثبات گرایی و پسا اثبات گرایی

کمی "همچنین روش های کیفی نیز می تواند مورد استفاده قرار بگیرد اما روش های کمی غالب است..." (Mertens، 2005)

تجربه

شبه تجربه

آزمایش

مقیاس گیری

ساختار گرایی و تفسیر گرایی

روش های کیفی غالب تر هستند هرچند روش های کمی نیز می تواند مورد بهره برداری قرار بگیرند

مصاحبه

مشاهده

مرور اسنادی

تصویرگری و تحلیل

تحول طلبانه

روش های کمی و کیفی و ترکیبی می توانند مورد بهره برداری قرار بگیرند. "عوامل و زمینه های تاریخی توصیف شده، مخصوصا آنها که با ظلم و بی عدالتی در ارتباط هستند" (Mertens، 2005)

طیف متنوعی از ابزارها مخصوصا ضدیت با تبعیض ها مانند: جنسیت گرایی، نژاد پرستی و ضدیت با همجنسبازی

عمل گرایانه

روش های کیفی و یا کمی می توانند استفاده شوند. روش ها با سوالات و اهداف تحقیق منطبق هستند.

می تواند شامل ابزارهای اثبات گرایی و تفسیر گرایی باشد مانند: مصاحبه، مشاهده و آزمایش و تجربه

جدول شماره 2: پارادایم ها، روش ها و ابزارها

این جدول نشان می دهد که این پارادایم و سوالات تحقیق است که تعیین می کند چه روش گردآوری و تحلیل داده ای برای مطالعه مناسب است.با این روش محققان، محقق کمی، کیفی یا ترکیبی نیستند، بلکه بر اساس هر تحقیق خاصی روش مناسب با آن را می تواند اعمال کند. در واقع، برای هر پارادایمی، می توان به جای محدود شدن به یک روش که ممکن است ظرفیت تحقیق را کاهش دهد و عمق و غنای تحقیق را محدود کند، از روش های ترکیبی استفاده کرد.

روش تحقیق کیفی یا کمی؟ روش یا روش شناسی؟

در ادبیات تحقیق، واژه های کمی و کیفی در دو زمینه متمایز استفاده می شوند. اول چیزی که معمولا بیشتر رایج است پارادایم تحقیق است و دوم اشاره به روش تحقیق. این نکته تعریف زیر را روشن می سازد:

در یک سطح واژه های کمی و کیفی به تفاوت برداشت ها از ذات دانش اشاره دارد: چگونگی درک جهان و اهداف نهایی یک تحقیق. در سطح دیگر، واژه ها به روش تحقیق اشاره دارند چگونه داده ها گردآوری و تحلیل می شوند و چگونگی تعمیم و نمایش اطلاعات.

سر در گمی محققان تازه کار از آنجا شروع می شود که اشاره های غیر رسمی محققان به عنوان محقق کمی یا کیفی یا تحقیق کمی یا کیفی انجام می شود. این مسئله زمانی که در متون تحقیق این واژه ها را بدون عناوین درست به کار می گیرند، بغرنج تر می شود. ارائه یک تعریف خالص و دقیق در تحقیقات اجتماعی غیر ممکن است. اولری در سال 2004 راه دیگری برای تفکر درباره این واژگان ارائه داد، با تعریف کمی و کیفی به عنوان:

صفت هایی برای نوع داده ها و روش های گردآوری متناظر با هر کدام، بدین معنی که داده کیفی داده ای که با کلمات، عکس یا نمادها نمایش داده می شود و با اکتشاف موضوعی تحلیل می شوند؛ و داده کمی داده ای که با اعداد نمایش داده می شود و با استفاده از روش های آماری تحلیل می شوند.

طبق این تعریف، واژه های کمی و کیفی به روش های گردآوری داده ها، تحلیل و گزارش دهی اشاره دار به جای اینکه به رویکرد نظری تحقیق بپردازد. تا زمانی که، محققان استفاده از واژه های کمی و کیفی برای اشاره به نوع پارادایم ها، تایید بکنند، نویسندگان از این واژه ها برای بیان روش گردآوری، تحلیل و گزارش دهی داده ها استفاده خواهند کرد.

آیا روش های کمی و کیفی می توانند با هم ترکیب شوند؟

همان طور که قبلا مطرح شد، استفاده از واژه "پارادایم" در این مقاله، اشاره به نیت فلسفی یا اساس چارچوب نظری و انگیزه محقق دارد. با توجه به ترکیب روش های گردآوری داده ها، یک محقق معمولا تحقیق خود را با نگرش فیلسوفانه، با یکی از پارادایم های موجود هم تراز می کند، از یک فرضیه اصلی شروع و تا جستجوی نتایج مختلفی پیش می رود (Wiersma، 2000). بر اساس نظر مرتنز، در سال 2005، جهت گیری نظری یک محقق، بر تمام صمیمات او در فرآیند تحقیق شامل انتخاب روش دلالت می کند.

تحقیقات آموزشی به طور سنتی و تاریخی با مدل عینی و تجربی علم دنبال می شد (Burns، 1997) که در آن روش های کمی گردآوری و تحلیل و گزارش دهی داده ها مورد استفاده قرار می گرفت. در دهه 60 میلادی چرخشی به سمت رویکرد ساختار گرایانه انجام شد که روش های کیفی، طبیعت گرا و ذهنی در آن مجاز بود. و به صورت منازعات فلسفی در خصوص معرفی و ارائه روش های گردآوری اطلاعات ظهور و بروز داشت. این منازعات تحقیقات آموزشی را بر سر دوراهی دو روش رقیب قرار داد: مدل تجربه گرایانه علم و حالت پدیدار شناسانه طبیعت گرا (Burns، 1997).

کمی بعدتر، با استفاده از روش های ترکیبیِ قابل قبول و رایج، رویکرد تحقیقات پیچیده تر در طراحی تحقیق و انعطاف پذیرتر در کاربرد روش ها شدند. استفاده از روش ترکیبی در تحقیق شامل گردآوری هر دو نوع داده عددی و متنی است به طوری که پایگاه داده نهایی شامل اطلاعات کمی و کیفی خواهد بود (Creswell، 2003).

بر اساس نظر، گُراد، سال 2004، روش ترکیبی به عنوان عنصر کلیدی در بهبود علوم اجتماعی شامل تحقیقات آموزشی شناخته شده است. با انجام تحقیقاتی که با استفاده از روش های متنوع، تقویت شده است. گُراد عنوان می کند که روش تحقیق ترکیبی نیاز به سطح مهارت بالاتری دارد و می تواند به کاهش اتلاف اطلاعات مفید منجر شود و محققانی با توانایی بالا در نقد روش های تحقیق تربیت کند. و معمولا تاثیر بزرگتری هم دارد ، زیرا، از آنجا که داستان ها راحت تر به یاد سپرده و تکرار می شوند، اشکال و اعداد برای سیاست گذاران به منظور بیان اهداف مشخص و روشن خوش آیندتر است.

بسیاری از محققان مانند کرسول (2003)، توماس (2003) و کاتوول (1993) اکنون به روش های تحقیق کمی و کیفی به عنوان مکمل های یکدیگر به منظور انتخاب روش تحقیق مناسب برای تجسس می نگرند. تا زمانی که پارادایم ها ]فقط[ برای هدایت محققان به منظور انتخاب روش تحقیق کمی یا کیفی مورد علاقه محقق عمل کنند، هیچ کدام از پارادایم ها، هیچ رویکرد ]نظری[ را برای تحقیقات تجویز یا منع نمی کنند. نشست و برخواست با محققانی که فقط از یک نوع خاص از روش تحقیق استفاده می کنند خیلی کار راحتی نیست! تقریبا تحت هر پارادایمی، اگر تحقیق اثربخش است ناچار ز هر دو روش استفاده شده است. این نوعی تضعیف نا روای تحقیق است که از استفاده از ترکیب روش های تحقیق کمی و کیفی اجتناب کنیم. ]...[(Creswell، 2003).

فرآیند تحقیق

]...[ گام ها و تصمیمات گرفته شده توسط محققین چیزی شبیه شکل شماره 1 است، که برای شکل گرفتن پارادایم ها، روش شناسی و گردآوی داده ها، استفاده می شود. با وجود اینکه شکل شماره 1 به صورت خطی نشان داده شده است ولی فرآیند تحقیق به صورت واقع گرایانه تر یک چرخه است که محقق به گام های اول باز میگردد و مجددا به سمت گام های پایانی حرکت می کند. همچنان که تحقیق به پیش می رود تغییرات آن را قابل توجه تر و دقیق تر می کند.

بحث و نتیجه گیری

در این مقاله نویسندگان رویکردهای مختلفی که محققین اتخاذ کرده بودند را مرور کردند که به این نتیجه رسیدند که بسیاری از آنها در تعریف واژگان تحقیق موفق نبودند و گاهی اوقات از تعاریفی استفاده کردند که با مقاصد تحقیق هماهنگ نبود، از ارائه مفاهیم مشخص اجتناب می شد و خوانندگان را تنها با یک شکل تنها می گذاشتند. گاهی متون تحقیقاتی طوری تنظیم می شوند که هیچ اطلاعات روشنی از واژگان ارائه نمی دهند ]...[. فرآیند تحقیق برای محققان تازه کار می تواند بسیار پیچیده باشد، مخصوصا در متون درسی و دانشگاهی که معمولا در نشان دادن سختی های تحقیق ناموفق هستند همچنین در نشان دادن نقش پارادایم ها، نمایش تضاد های موجود و دوگانگی بین روش های کمی و کیفی علی رغم ازدیاد تحقیقات انجام شده با روش های ترکیبی نیز ناموفق عمل می کنند. نقش پارادایم در تحقیق از انتخاب روش شناسی برتر است و هنوز این نکته در متون درسی و دانشگاهی به خوبی بیان نشده است. استفاده وسیع از روش های تحقیق ترکیبی می تواند به غنی تر شدن و قوی تر شدن تحقیقات بیانجامد و باید به روشنی در متون درسی توضیح داده شود. روش ترکیبی باید مادامی که مورد استفاده قرار می گیرد با نگاه نقادانه نقد شود. متون درسی تحقیق برای کمک به محققان نوشته می شوند اما بیشتر باعث مغشوش شدن ذهن خواننده و ایجاد سوءتفاهم می شوند.

نولا مکنزی و سالی نایپ - دانشگاه چارلز استیورات

ترجمه : شعبانعلی بهرامی

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی گلستان ما ، تاریخ انتشار 20 شهریور 95 ، کد مطلب: 37634: www.golestanema.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین