شعار سال: در اختیار داشتن رسانههایی دوربُرد که بتوانند در مقابل ایران هراسی و اسلام ستیزی که از سوی رسانههای انگلیسی تبلیغ میشود بایستد و در عین حال از منافع ملی کشورمان در مقابل هجوم مستمر دولت سعودی محافظت کند یک دارایی ارزشمند است. با این حال تولید محتوا در یک شبکه جهانی تنها مرحله اول کار است نه همه راه؛ مولفه مهم دیگر ابزارهای رساندن آن پیام به مخاطبان یا همان جامعه هدف است. بخشی که به آن توزیع محتوا نیز اطلاق میشود.
شاید سادهترین روش استفاده از ابزارهای سایبری موجود و رسانههای اجتماعی باشد، اما به تجربه ثابت شده فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و ... به راحتی توسط مالکان شان مدیریت محتوا میشوند. طبعا هر محتوایی که مخالف اهداف سهامداران باشد به سهولت حذف میشود.
خبرهای جدید از خرید سهام برخی از این رسانههای اجتماعی مانند توئیتر توسط دولت سعودی حکایت دارد. این به معنای یک سویه شدن کامل فضای مجازی در سطح بین المللی است. هر چند نباید میدان را خالی کرد، اما قدم زدن در زمین دشمن قطعا بدون مخاطره نیست و هر لحظه امکان حذف همه محتوای عرضه شده وجود دارد.
شرکتهای کابلی و ارسال ماهوارهای
دو روش سنتی برای عرضه محتوای رسانهای شبکههایی که فراسوی مرزها فعالیت میکنند تعریف شده که هر دو هزینه بر و کم بازده هستند؛ ارسال ماهوارهای و دوم شرکتهای خدمات کابلی. غولهای بزرگ رسانهای از ماهواره در غرب آسیا و از شرکتهای کابلی در آمریکای لاتین و جنوب آسیا استفاده میکنند آنها هیچ مشکلی در این زمینه ندارند و مردم این مناطق نیز به راحتی میتوانند تماشاگر آن رسانهها باشند، اما برای ایران چنین امکانی نیست.
استفاده از ماهوارههای دیگر کشورها همیشه با خطر قطع شدن مواجه است؛ در آمریکای لاتین عرضه خدمات تلویزیونی کابلی در انحصار سه کلان شرکت قرار دارد که مدیریت و سهام آنها در دست صهیونیستهای آمریکایی و انگلیسی است که با ایران همکاری نمیکنند.
همین روند در شبه قاره هند هم دیده میشود؛ در مناطق مرکزی و پرجمعیت هند مانند شهر دهلی مردم برنامههای تلویزیونی را از طریق شبکههای کابلی دریافت میکنند حال آنکه رسانههای ما مانند پرس تی وی و سحر اردو از خدمات ابر شبکههای عرضه کننده کلان خدمات کابلی محروم هستند.
این در حالی است که هر دو این شبکهها دارای مخاطب بسیاری در هند هستند و جمعیت بسیاری در این کشور پهناور میتوانند انگلیسی زبان و اردو زبان هستند و برنامههای این دو شبکه را دوست دارند. اما یا به دلیل کمبود بودجه و یا به دلیل ممانعت صاحبان سیستمهای کابلی این اتفاق نمیافتد یا بسیار نادر است.
شرکتهای خدمات کابلی اگر هم برای شبکههای ایرانی طرف قرارداد باشند بازهم با خطر دخالت دولت هند و قطع پخش شبکه به هر بهانهای مواجه هستند.
پس چه میتوان کرد؟
قطعا برای عرضه دائمی برنامههای شبکههای برون مرزی که ایمن باشد ما باید بر توان مالی این شبکهها به ویژه پرس تی وی بیافزاییم. این مورد بسیار مهم است. زیرا ما حتی در مواردی که امکان پخش کابلی را به لحاظ سیاستهای سیستمهای کابلی داریم هم، به حیث بودجه و پرداخت مبالغ مربوطه با دشواری رو به روییم. امری که به عنوان نمونه درخصوص شبکه هیسپان تی وی و قرار گرفتن آن در سیستم کابلی کشورهای آمریکای لاتین شایع است.
همچنین در بلند مدت شبکههای برون مرزی ایران باید مالک ماهوارههای اختصاصی برای خود باشند تا نیازی به استفاده از نایل ست، عرب ست، هات بِرد و ... نداشته باشند. این امر، اما ارزان نیست و لازم است مسئولان ارشد کشور به تجهیز شبکههای برون مرزی نگاه راهبردی و کلان داشته باشند.
همین تقویت بنیه مالی معاونت برون مرزی در خصوص زمینه سازی برای ایجاد یک پلتفرم جهانی که بتواند نقش رسانه اجتماعی را برای شبکههای دگر اندیش در همه مناطق جهان ایفا کند نیز وجود دارد.
راه میان بُر در خصوص رساندن پیامهای برون مرزی ایجاد همکاری محتوایی با تلویزیونهای همراستا با جمهوری اسلامی در هر منطقه از جهان است. برای مثال در امریکای لاتین شبکه تله سور با هیسپان تی وی موضعی مشابه دارد و همکاری مشترک برنامه سازی بین این دو شبکه نیز رقم خورده است و هیسپان تی وی حتی با شبکه آر تی اسپانیولی نیز به عنوان مخالفت آمریکا در یک مسیر حرکت میکند.
میتوان بخشی از توزیع محتوای رسانهای را در همکاری با شبکههای محلی انجام داد تا از زیرساختهای آنها بهرهمند شد. البته این راه هم چندان جامع نیست.
تولید محتوا در کشور هدف
تنها روش جایگزین که در عین حال قابلیت اجرای سریع را دارد ایجاد شبکههای بومی در همان منطقه که راهبردهای ما را پیگیری کنند. نمونه موفق این روش را میتوان در شبکه (العالم سوریه) دید. این شبکه متفاوت از شبکه خبری جهانی العالم است.
العالم سوریه تنها به مسائل کشور سوریه در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور سوریه میپردازد.
تفاوتهای دیگری که این روش دارد، تمرکز بر موضوعات مورد نیاز یک کشور و کاهش هزینههای سربار رسانهای است. برای مثال از مدیر شبکه تا خبرنگار و تهیه کنندگان این شبکه همه سوری هستند و کاملا آموزش دیده و با راهبردهای های سیاست خارجی ایران به ویژه مسائل محور مقاومت آگاه هستند. دیگر نیازی نیست که نیرو و کارمند از ایران برای هر اقدامی به آن کشور اعزام شود یا افراد حرفهای از کشورهای هدف به استخدام شبکههای ما در آمده و به تهران بیایند. در نتیجه در هزینهها به مراتب صرفه جویی میشود.
از طرف دیگر نیروهای بومی دارای این مزیت هستند که با کشور خود و زبان و گویش محلی مردم خویش و نیز نیازهای رسانهای هموطنان خود به خوبی آشنا هستند و از این رو یک گام بزرگ جلوتر از سایر رسانههای میتوانند حرکت کنند.
این تحول در کیفیت شبکههای برون مرزی موجب شده تا به گواه کارشناسان فرهنگی ایرانی که در سوریه حضور داشته اند این شبکه بسیار قویتر از سایر رقبای پرخرجی مانند العربیه ظاهر شود. چنین تجربهای میتواند در حوزههای دیگر و سایر مناطقی که برای کشورمان مهم است نیز قابل استفاده باشد.
باید به هدف تمرکز داشت و انتقال مفاهیم که قصد داریم به سرزمینهای هدف منتقل کنیم را به وسیله ترکیبی از روشهای گوناگون و کم هزینه و البته ابتکارات متهورانه هلی بُرن کنیم و از وابستگی به روشهای سنتی و قدیمی که حتی برای شبکههای پرخرجی مانند سی ان ان هم سنگین است دور شویم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات از دانا، تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۹، کد خبر:۱۶۳۸۸۲۲، www.dana.ir