چنانچه سیاستگذاری بعنوان حلقه واسط پژوهش با قانونگذاری و نظارت، از این پهنه حذف شود. هر قانونی میتواند تصویب شود و هر برنامهای اجرایی بنام اولویت اجرا شود و هر نظارت سلیقهای، بنام نظارت جامع و موثر پنداشته شود. بنظر شما مشکل دولتهای مختلف و مجالس عدیده تشکیل شده در کشور، چقدر به ضعف سیاستگذاری مرتبط میشود؟ مصوبات مربوط به جمعیت کشور را مگر خارجیها انجام داده اند؟ چرا این میزان تفاوت آرا و اولویت در برنامهها ملاحظه میشود. لطفا بحث سیاستگذاری در قانونگذاری، برنامه ریزی و نظارت را جدی بگیریم.
شعار سال:دوستی می گفت ، دکتر زیاد داریم و محقق کم . اگر محقق مبنا باشد، پژوهشگر زیاد داریم و استراتژیست کم . اگر استراتژی مبنا باشد،استراتژیست زیاد داریم و سناریست کم. اگر سناریو سازی مبنا باشد، سناریست زیاد داریم و متخصص گیم تئوری کم . جالب اینجاست که همه این افراد دکتر هستند ، تفاوت در چیست ؟
بحث سیاستگذاری را می توان شناخت کلیت قابل تصور به همراه تشخیص بهترین مسیرهای حرکت انتخابی متناسب با شرایط و امکانات ، در کنار سازگار مستمر با تغییرات دانست .
اگر سیاستگذاری درستی در بحث جمعیت از دهه هفتاد انجام می شد،آیا واقعا وضع بدین سمت باید حرکت می کرد که کشور را در 20-30 سال آینده ، کشوری دارای متوسط سنی بالا و یا بعبارتی کشور پیرمردها و پیرزن های غرغرو ، تصور کنیم؟
پایگاه تحلیلی-خبری شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از کانال تلگرامی اخبار خاص