شعار سال: اما چند نوشته کوتاه او و دعوتش از جامعه فکری غرب برای بازاندیشی پیرامون مبانی فکری لاییسیته و ضرورت نقد دیدگاههای مدافعان لاییسیته افراطی باعث درگیرهای فکری و سیاسی شد که تا به امروز ادامه دارد. قضیه از اینجا آغاز شد که فرهاد خسرو خاور به درخواست یکی از روزنامهنگاران مجله «پولیتک» نوشتهای کوتاه به زبان انگلیسی برای آن مجله فرستاد که فردای آن روز چاپ شد، اما چند روز پس از آن و بدون مطلع کردنش مقاله او را از صفحه اینترنتی آن روزنامه حذف کردند و در عوض مقالهای از گابریل اتل سخنگوی کنونی دولت فرانسه منتشر کردند که نقدی بر نوشته فرهاد خسرو خاور بود و این نوشته در زمانی چاپ شد که مجله مقاله خسرو خاور را حذف کرده بود. در مخالفت و موافقت با دیدگاههای فرهاد خسرو خاور همچنان بحث در رسانهها و نشریات ادامه دارد. نوشتهای کوتاهی که ترجمه آن در زیر میآید جهتگیریهای کلی این بحث را نشان میدهد. فرهاد خسرو خاور در نوشتهای دیگر نشان داده است که چگونه عدهای برای نبرد و مبارزه با تمامیت خواهی جهادگرایانه و بنیادگرایی اسلامی خود دین و آیین تازه و نوعی بنیادگرایی غیردینی (رادیکالیسم لاییک) آفریدهاند و معیار حق و باطل را برداشت خود از این آیین جدید میدانند که خسرو خاور نام نو-لاییسیته به آن داده است و مومنین و ایمانآورندگان این دین تازه فرمان ارتداد این و آن را صادر میکنند و حتی حق پاسخگویی از مخالفان را میگیرند. مقام علمی خسرو خاور بالاتر از آن است که در تواناییهای علمی، صلاحیت فکری، استواری کلام و آزاداندیشی او بتوان تردید کرد، اما صحنه سیاست آزمون درگیریهایی است که جستوجوی حقیقت آخرین دغدغه سیاستمداران است. امید که برگردان این چند صفحه کمکی به روشن کردن برخی از جنبههای این بحث کند و دیگران نیز با برگردان دیدگاه مخالفان او بتوانند به فهم بهتر این قضیه کمک کنند.
دلایل قوی باید و معنوی
نه رگهای گردن به حجت قوی/ محسن متقی
از لاییسیته آرام بخش تا نو-لاییسیته حرمتشکن
حال و هوای بیمارگونه بر جامعه فرانسه سایه افکنده و عدهای لاییسیته را دستاویزِ جنگی اعنقادی کردهاند بدون اینکه ضرورتی برای آن وجود داشته باشد. این کشور مشکلات جدی بسیاری در مواجهه با ویروس عالمگیر کرونا از یکسو و از دست دادن تدریجی قدرت رقابت صنعتی در اروپا و در جهان از سوی دیگر داشته و بر چنین مشکلات باید شکاف میان ثروتمندان بزرگ و دیگر اقشار جامعه را نیز افزود. مبارزه ایدئولوژیک به نام لاییستیه باعث سرگرمی و غفلت جهت پرداختن به مسائل واقعی شده و نوعی قطبی شدن را پدید آورده است که نتایج آن در تضاد با انتظارات مدافعان و پدیدآورندگان این صحنه است.
در اینجا میخواهم به دو پدیدهای بپردازم که منشا و خاستگاه حملات تروریستها در چند هفته گذشته بوده و شوربختانه فرانسه قربانی اصلی آن در اروپا است. این دو پدیده یکی انتشار دوباره کاریکاتورهای مربوط به پیامبر اسلام و دیگری حق توهین و کفرگویی در باب مقدسات است.
ضربالمثل معروف چینیان میگوید که انسان عاقل دو بار در همان چاه نمیافتد (به قول ما ایرانیها آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود). باری مجله شارلی هبدو بار اول با انتشار نخستین کاریکاتورها باعث مرگ ۷ روزنامهنگار و ۵ فرد عادی به دست جهادگرایان خشکاندیش و متعصب شد و باردوم با انتشار مجدد این کاریکاتورها چندین نفر در چند سوء قصد جان باختند. حق پایدار توهین کردن و کشیدن کاریکاتور مقدس است، اما انگیزه این عمل را من به شخصه غیر مسوولانه و غیر عاقلانه میدانم.
به مساله توهین بپردازیم: بیتردید حق توهین به مقدسات به رسمیت شناخته شده است آیا این حق امری قدسی است و نباید آن را به نقد کشید و در باره آن، چون و چرا کرد یا به نام همین آزادی آن را به پرسش کشید؟ آیا ما بدون هیچ قید و شرطی آزادیم تا به دیگران، مسیحی، یهودی و مسلمان بتازیم و با لذتی کژروانه به نام آزادی آنان را مسخره کنیم. آزادی من زمانی که سد راه آزادی دیگران شود پایان مییابد. باری کاریکاتورها برای توهینشدگان جای انتخاب جهت پاسخی احتمالی باقی نمیگذارد: کدام مسلمان قادر است تا با کشیدن کاریکاتور به نقد لاییسیته بپردازد بدون اینکه در معرض تحقیر و تنفر در ملاء عام قرار نگیرد و کدام روزنامهای با آگاهی به این وضعیت توانایی چاپ آن نوشته را خواهد داشت.
نقادیهای من در باب شکل تازه لاییسیته که من نامش را نو- لاییسیته نهادهام و در تقابل با لاییسیته پدران بنیانگذار آن در فرانسه است، مرا در معرض بدترین ناسزاهای نژادگرایانه و نفرتآور کسانی قرار داد که حرفهای مستهجن خود را بدون هیچگونه هراس از نتایج آن در شبکه اجتماعی فیسبوک گذاشتند.
با این وجود من ناسزا نگفته و تنها استدلال کردم و شاید استدلال من درست نبود، اما دلیل را باید با دلیل و نه ناسزا پاسخ گفت. وقتی چنین بیرحمانه به من توهین میشود دیگر نمیتوان به نام آزادی از برابری استفاده از حقی که هیچ قدسیتی ندارد سخن گفت. آزادی در کشور فرانسه که خود را سرزمین بردباری و مدارا میداند، باید مستدل، متعادل و آرام باشد. کاریکاتورهای بسیار افراطی زیر پا گذاشتن چنین بردباری و مخالف کرامت دیگران است. البته در گذشته کاریکاتورهایی در باره کاتولیکها منتشر شد آیا خود این کار دلیل مشروعیت این عمل است و آیا نباید قانونی بودن (قانونیت) آن عمل را در نظر داشت؟ هر کس در عالم نظر و در سراسر اروپا میتواند بیش و کم از این حق استفاده کند، اما موقعیت خاص فرانسه را در این وضعیت باید در نظر آورد. آیا تعادل و خویشتنداری را نباید فضلیتی بزرگ دانست که معنی آن همانا مسوولیت هر کس در مقابل چنین موقعیت تنشزایی است. هرکس، شاید به جز حرمتشکنان شارلی هبدو، میداند که اسلامگرایی بنیادگرا خطری مرگآور برای دموکراسی است. دیگر دموکراسیهای غربی این مساله را نه فقط در سطح دولت بلکه در سطح شهروندان هم در نظر گرفتند. به جای این کار فرانسه به نام آرمان توهین کردن چنین عقل سلیم را زیر پا گذاشت و نه تنها به انتشار مجدد این کاریکاتورها پرداخت بلکه آن را عملی قهرمانانه پنداشت که سرانجام آن و در این وضعیت هیجانزده باعث مرگ چندین نفر شد. اینکه باید به مبارزه آشکار و نبرد بیامان با اسلامگرایی بنیادگرا چه در صحنه اعتقادی و در چه در زمینه نظامی پرداخت آشکار است، اما تحریک کودکانه بنیادگرایان و مردمان مسلمان سراسر دنیا با نشان دادن این کاریکاتورها نشانه فقدان عقل سلیمی است که دکارت مدعی بود که میان همه به بهترین وجهی تقسیم شده است. مبارزه با جهادگرایی که تنها اقلیتی را در بر میگیرد، راهحل نظامی دارد، اما توهین کردن روح و دل تعداد زیادی از مسلمانان را جریحهدار میکند و نمیتوان از آنان انتظار داشت تا مانند کاتولیکهای قرن ۱۹ عمل کنند چرا که آنان در فرانسه اکثریت مهمی بوده و توانایی دفاع از خود را داشتند، اما مسلمانان در کشورهای غربی اقلیتی هستند که در روح و روان آنان هنوز نشانههای سلطه غرب و استعمار برجاست. مسلما فرد فرانسوی لاییک و سکولار، به درست یا غلط، عمل قدیسشکنانه خود را در بافت تاریخی در نمییابد، اما بسیاری از مسلمانان چنین حرکتی را نشانه تحقیر خود و نوعی سلطه نو- استعمار میدانند.
قوانین در باب آزادی توهین برای تقدس بخشیدن به سنت بتشکنانه را نگه داریم، اما این قوه حرمتشکنانه را با روشنبینی و خویشتنداری اعمال کنیم.
هر بار که این کاریکاتورهای لعنتی را دوباره در ملأ عام میگذاریم از یکسو فریاد دفاع از آزادی مجرد و بیقید شرط به آسمان میرود و در سوی دیگر شاهد مرگ انسانهای بیگناه هستیم. سه حمله تروریستی را کسانی مرتکب شدند که در فرانسه به دنیا نیامدهاند؛ یکی در پاکستان، دومی در چچن و سومی در تونس و این نشان میدهد که افراطگرایی اسلامی چهره عوض کرده است. از این پس پدیده آزردگی محدود به مسلمانان نسل دوم یا نودینان در غرب نبوده بلکه مسلمانان را در سراسر دنیا در بر میگیرد و جهانی شدن این امر و جهانی کردن آن بسیار خطرناک و علاوه بر آن بیفایده است. به قطعیت میتوان گفت که بدون انتشار مجدد این کاریکاتورها بیگناهانی که جان خود را از دست دادند با چنین پایان غمانگیزی مواجه نمیشدند و نمونه دیگر کشورهای اروپایی اثبات مدعای ماست. با این وجود همچنان شعار میدهیم که باید به مبارزه علیه اسلامگرایی بنیادگرایان پرداخت و فضلیتهای لاییسیته و مخصوصا آزادی درباره حق توهین و کشیدن کاریکاتور را رسما اعلام میکنیم. هر چه بیشتر و با شور و شوق به این تمرین خطرناک ادامه دهیم باعث گسترش شعلههای آتش این بازی خطرناک خواهیم بود و غمگینانه شاهد تکرار نوعی مناسک خواهیم بود که همانا مرگ بیگناهان، تظاهرات عمومی، اعلامیههای رسمی سیاستمداران، تاکید بیقید و شرط و تاییدِ حمایت بیوقفه نسبت خلقیات لاییک و دفاع از آزادی بیان است. اما در فرادی این مناسک قربانیان در ماتم و عزا و جامعه آماده صحنه غمانگیز تازهای میشوند تا کاریکاتور تازهای چاپ شود و بیمسوولیتی مدنی با فضیلتهای نوعی قهرمانگری آرایشگر صحنه تازه شود.
تا کی منتظر روشناندیشی در استفاده از آزادی؟ تا کی در انتظار بازگشت به لاییسیتهای آرامبخش همانند گذشته که پذیرای همه بود؟ تا کی باید در انتظار کنار گذاشتن نو-لاییسیته بود که با قدسیت بخشیدن به خود و با شور و شوق به نقد کافران دین مخالف خود میپردازد. چنین کاری را از این پس کاریکاتورهای توهینآمیز در شکلی دینی و با نشانه رفتن مسلمانان همچون مرتدان تازه انجام میدهند. تقدس در برابر تقدس، بیخیالی نو-لاییک در مقابل خشکاندیشی و تعصب اسلامگرایان. چشم فرونبستن نسبت به زیادهرویهای توهینآمیز نه نشانه ضعف بلکه بلوغ آدمی است. باید از کاریکاتورها در حد همان- درمانی (هموپاتیک) و در نه در شکل افراطی استفاده کرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اعتماد، تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۵۸۰۵۰، www.etemadnewspaper.ir