شعار سال: "دروغ، سخنی است که از نظر منطقی بِلا اشکال است (سخن دروغ از نظر دانش منطق بلااشکال است نه اینکه دروغگویی کاری منطقی و عقلانی است) و به همین دلیل هم تشخیص آن از ظاهر سخن ممکن نیست. اگر مغالطه را مطابق تعریف «شکل غیرمعتبری از استدلال» بدانیم (خندان، ۱۳۸۴: ۲۳)، میتوان گفت که سخن دروغ، از نظر استدلال لزوماً نامعتبر نیست. از این رو، میتوان گفت که دروغ نمیتواند مغالطه باشد. برعکس، دروغگوی ماهر کسی است که سخنان خود را بهنحو منطقی بیان میکند و استدلالهای معتبری عرضه میکند، بهنحوی که بتواند حداکثر باورپذیری را در شنونده پدید آورد.
اگر این مدّعا صحت داشته باشد، آیا نمیتوان گفت که ابزار منطق برای دروغگویان سود بیشتری دارد تا برای شنوندگان دروغ که باید به کمک آن دروغ را تشخیص بدهند؟! بهنظر میرسد پاسخ مثبت است، امّا بیتردید این عیبی برای منطق نیست. دروغگو و راستگو به یک اندازه میتوانند به ابزار منطق مجهّز باشند.
نکته دیگر آنکه برخلاف نظر خندان، دروغ نشانهای از «لغزش اندیشه» نیست (همان: ۹۰-۸۹)، بلکه لغزش «صاحب اندیشه» است. دروغگویی خطایی در اندیشهورزی و نحوهی اندیشهورزی نیست بلکه اگر اجتنابناپذیر یا اخلاقی نباشد، خطای دروغگو است (چون گاهی دروغگویی امری اخلاقی است)؛ یعنی خطای کسی است که اندیشه و زبان خود را صرف فریب دیگران میکند."
این روزها در حال تکمیل کتاب "درآمدی بر جامعهشناسی دروغگویی" هستم و برای نگارش بحث مربوط به دروغگویی در رویکرد منطقی سراغ منطقشناسان و منطقدانان رفتهام و در حال خواندن کتاب مغالطات آقای خندان هستم. در این کتاب انواع مغالطات به زبان ساده و همه فهم مورد بحث قرار گرفته است. حیفم آمد که این کتاب خوب را به شما معرفی نکنم.
متن فوق (متن داخل گیومه) بخشی از نوشتهی من در بارهی دروغ در رویکرد منطقی است. در نگارش این قسمت از کتاب از آقایان کاوه بهبهانی و دکتر علیرضا معینی کمک گرفتهام و از هر دو بزرگوار بسیار سپاسگزارام!
حسن محدثی گیلوایی
پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی جامعه شناسی