شعارسال: سوم خردادماه ۱۴۰۴ مرحوم دکتر ناصر قفلی خیر مدرسه ساز کشور، که در یک سال اخیر دچار بیماری قلبی بود در سن ۸۹ سالگی به دیار باقی شتافت. مراسم تشییع «ناصر قفلی»، روز دوشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۴ از مقابل ساختمان جامعه خیرین مدرسه ساز کشور برگزار شد و مسعود پزشکیان بشکلی اعلام نشده در این مراسم حضور یافت. «ناصر قفلی»؛ رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز کشور که علاوه بر ساخت بیش از ۴۰ هزار کلاس درس با مشارکت مردم، از منابع شخصیاش بیش از ۸۰ مدرسه بزرگ و کوچک نیز احداث کرده است.
حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری معاون حقوقی رئیس جمهور، علیرضا کاظمی و احمد میدری وزیران آموزش و پرورش و تعاون، کار و رفاه اجتماعی و محسن حاجی میرزایی رئیس دفتر رئیس جمهور، فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت و استانداران فارس و اصفهان از جمله شرکت کنندگان در این مراسم بودند.
ناصر قفلی در یکم بهمن ماه سال ۱۳۱۵ در خانوادهای هشت نفره در مشهد متولد شد. پدرش مرحوم عبدالحسین قفلی از معتمدان مشهد بود و مادرش بی بی سلطنت نام داشت. قفلی بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و تحصیلاتش را تا مقطع دکتری در رشته کشاورزی ادامه داد. وی در سال ۱۳۴۳ با مدرک دکتری در رشته دامپروری و تخصص مرغداری همراه همسرش به ایران بازگشت و بعد از مدتی با همکاری برادرش قدم در راه مدرسهسازی گذارد. آن مرحوم نقش مهمی در تاسیس جامعه خیرین مدرسه ساز کشور و به تبع آن ساخت و توسعه مدارس در سطح کشور به خصوص مناطق محروم ایفا کرد.
قفلی از بنیانگذاران جامعه خیرین مدرسه ساز کشور در کنار دکتر حافظی پدر مدرسه سازی ایران بود و از سال ۱۳۹۸ رییس جامعه خیرین مدرسه ساز کشور شد و از منابع شخصی خود و خانواده بیش از ۸۰ مدرسه بزرگ و کوچک ساخت.
توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از خبر:
همسر مرحوم قفلی آلمانی بوده و پزشک هستند. رزماری قفلی؛ همسر ناصر قفلی در مصاحبههای قبلی خود با بیان اینکه در اوایل جنگ جهانی دوم در آلمان به دنیا آمدم، عنوان داشت که جنگ ما مانند جنگ هشت ساله ایران نبود. ما حتی غذا نداشتیم. پدرم بسیاری از بیماران را بدون گرفتن هزینه، درمان میکرد. من در بچگی اینها را میدیدیم و وقتی بزرگ شدم بیشتر متوجه شدم و از کار پدر خوشم آمد. با آقای دکترقفلی آشنا شدم و میترسیدم که والدینم مخالف ازدواج من با یک ایرانی باشند به خصوص که من تک فرزند خانواده بودم. وقتی دکتر به خانهمان آمد، پدرم عاشق او شد و قبول کرد ما ازدواج کنیم. اوایل ازدواج، همسرم درآمدی نداشت و مشکلات زیاد بود به خصوص اینکه من پرحرف بودم و فارسی هم بلد نبودم.
همسر مرحوم قفلی بیان میکند که ساخت مدرسه برای هما امری عادی بود، زیرا از یک طرف بچهها برایمان بسیار مهم بودند و از طرفی میدیدیم که در برخی مناطق بچهها یا مدرسه ندارند و یا با تعداد بسیار در مدارس دو شیفته درس میخوانند. از سوی دیگر او پدری خیّر داشت که از بچگی شاهد کمکهای او به بیماران نیازمند بود. در چنین شرایطی رزماری نهتنها مخالف مدرسهسازی همسرش نشد، بلکه با او همراه شد و در نقاط مختلف ایران مدرسه ساخت. سال ۱۳۷۰ تنها دختر دکتر قفلی به خانه بخت رفته بوده و تنها پسرش نیز رخت دامادی به تن کرده بوده است، از طرفی گشایشی هم در کار مرغداری که در آن زمان ۲۷ سال از تاسیس آن میگذشت، وجود نداشت و در چنین شرایطی دکتر قفلی تصمیم به ساخت بیمارستان میگیرد. اما برادرش که رییس جامعه خیرین کشور بود پیشنهادی به او میکند که مسیر زندگیش تحت تاثیر قرار میدهد.
قفلی خاطرنشان کرد: به فکر ساخت بیمارستان افتادم و موضوع را به برادرم گفتم. برادرم گفت: «در مشهد منطقهای به نام قاسمآباد است که در آنجا ساختمانسازی شده است، اما مدرسه ندارند.» به آنجا رفتم از میدانی رد شدم که «میدان مادر» نام داشت، مادر برایم تداعی شد و اولین مدرسه را با نام «بیبی سلطنت قفلی» ساختم. مدرسه دوم را با نام پدرم «عبدالحسین قفلی» تاسیس کردم و همین طور تا تاسیس مدارس سوم و چهارم و پنجم در آنجا پیش رفتم.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون