شعار سال: اخذ تصمیمات لحظه ای و سلیقه ای ،گویا تبدیل به خصوصیات غیرقابل اجتناب بخش فرهنگی و بعضا ارزشی کشور شده است. ریشه رواج این شیوه نادرست تصمیم گیری ها را باید در خود مرجع پنداری دینی در برخی افراد ، عدم درک جایگاه و اثرات و پیامدهای اقدامات فرهنگی، ناآشنایی با الگو ها و روش های مهندسی فرهنگی، تسلط هیجانات بجای تعقل در برخی از تصمیم سازان و تصمیم گیران حوزه فرهنگ و مواردی همانند دانست. شاخص هایی که به راحتی اثبات کننده کم صلاحیتی حضور این گونه افراد در مناسبات مدیریتی بخش فرهنگ کشور است.
سوال این است که آیا بجای غوغا سالاری های نابجا ، نمی شد با اقداماتی ناپیدا و در عرض شش ماه ، طرح چفیه را از مانتو حذف نمود؟ آیا ناپیدایی و فرصت مطالبه گری عمومی نداشتن مردم از آقایان تصمیم گیر، جوازی می شود برای هر گونه نظری و عملی؟ آیا جامعه در حال گذار ایرانی، تحمل بدخلقی های فرهنگی را دارد؟ عزیزان تصمیم گیر می دانند که حتی با اجرای این کار به فرض درست، چه هزینه ای را بر سرمایه اجتماعی تحمیل می کنند؟
برای نسل های آتی خودتان هم که شده، بس کنید و بخود بیایید. هر کاری راهکار خودش را دارد و آدم تخصصی خاص را طلب می کند. از تجویزهای کلی و فراگیر آب زرشکی و عرق نعنایی برای هر دردی و مشکلی پرهیز کنید لطفا.
توئیت معنادار حسین دهباشی در این خصوص را ملاحظه بفرمائید
اختصاصی پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال