شعار سال: احسان دلبندی، فعال هنری و مدرس فن بیان:
تلاش میکنی. شکست میخوری. بلند میشوی؛ دوباره و دوباره. قوی و قویتر ادامه میدهی. بهدست میآوری. اهداف برنامهریزیشدهات را در آغوش میکشی. عاشق میشوی. دل میبندی. دل میبندد. زندگی به رویت میخندد. روزگار به کامت میرقصد. دریای خوشحالی درون دلت موج میزند. با تو مخالف میشوند؛ برای بههمرسیدنتان. نه برای شغلنداشتنت، نه برای تحصیلنکردنت، نه برای موفقنبودنت؛ و نه برای بیعُرضه بودنت، چون تو همه را داری. یعنی بهدست آوردهای، اما طرد میشوی؛ تنها بهدلیل اینکه نابینایی. حالا میخواهی موفق باش یا نه...
میخواهی مستقل باش یا وابسته...جایگاه تو هم برایشان فرقی ندارد؛ با هر جایگاهی، برچسب نابینابودن را روی تو میچسبانند و با چشمانی خیره و وامانده فقط به آن مینگرند...
و اینگونه است که اطراف تو پُر میشود از سرهای خالی از منطق، گوشهایی پر از نشنیدن و چشمانی مملو از نادیده گرفتن.
تو میمانی با عشقی که قربانی کردهاند و برچسبی که به روح زخمی تو چسباندهاند؛ که مبادا دلیل زخمی بودنت را از یاد ببری.
بهراستی این مدرک دانشگاه تهران، این دانِ یک بینالمللی کاراته، این موفقیت در شغل و هنر من چه فایده دارد؛ وقتی که از تو فقط چشمهای نابینایت را میبینند؟!
آنچه بدتر از کرونا میتواند به روح و جسم هر معلولی آسیب بزند، همین بیتوجهیها و بیمهریهاست.
راستش را بخواهید، بدجور دلم تنگ شده برای منتظر بودن جلوی در دانشگاه تهران؛ تا از راه برسد و دست در دست تا انتهای همه خیابانهای تهران را قدم بزنیم.
افسوس، افسوس که اگر کرونا هم تمام شود، نه آن عمر رفته بازمیگردد و نه معشوقی که از من گرفتند.
با این همه مجبورم باز هم قوی باشم؛ هرچند سخت... هرچند خسته... هرچند دلشکسته...! من محکوم به قوی بودن هستم.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از امتداد