فرض کنیم قصد سفری داریم. میتوان کمال را همان مقصدسفر وبرنامه هدایت را علائم راهنمایی ورانندگی به حساب آورد. خب همانطورکه دیدید درمثال، مقصد سفر به هدف وغایت و همچنین علائم راهنمایی ورانندگی به برنامه هدایت بشر که قرآن وسیره اهل بیت است تشبیه شده است.
اما درمورد تشبیه ابزار کار کمی سخت است. برای انجام این سفر واستفاده از علائم راهنمایی ورانندگی مطمئناً به یک وسیله رانندگی (خودرو) نیازداریم. اگر انسان را به خودرو تشبیه کنیم می توان نتیجه گرفت همانطور که اجزای کوچک خودرو سبب تغییر در نحوه حرکت خودرو می شوند درانسان نیز تغییر اجزای کوچک مانند اقتصاد، فرهنگ، هنر و... سبب انحراف از مسیر می شود. طبق این سخن وبا توجه به سرچشمه و ریشه بودن خداوندمتعال می توان گفت تمام انحرافات انشعابی از حقیقت یا سرچشمه است.
اما موضوع این یادداشت مرتبط با جزء یا فرصتی به نام اقتصاد است.
ببینید عزیزان هم می توان از اقتصاد نمودی برای اسلام ساخت وهم می توان پشت نقاب اسلام دست به بورژوازی و سرمایه داری زد. به این راحتی هم می توان فرصت سازی کرد وهم می توان فرصت سوزی کرد که در هر 2 حالت خیر و شرش به خود انسان باز می گردد.
اما یک سوالی که به ذهن انسان خطور می کند اینست که آیا ما انقلاب کرده ایم تا تمام مفسده های رژیم فاسد را پشت نقاب اسلام تکرار کنیم؟ آیا هدف از انقلابمان تنها تغییر رژیم سیاسی بوده است و یا اصلا قیاممان برای چه بوده است؟
مطمئناً تا به حال متوجه منظور بنده شده اید...
قصدم ازاین همه مقدمه چینی رسیدن به قضایای اخیر اقتصادی افشای فیش های حقوقی برخی مدیران است. این وضعیت خارج از دستگاه دولتی ما چندین سال است که اتفاق افتاده است. شاید می پرسید کدام وضعیت؟ منظورم کمونیزه کردن اقتصاد ایران اسلامیست. متاسفانه این فتنه پشت نقاب اسلام به سرعت در حال رشد است وباید باآن مقابله کرد البته مقابله اصولی. نه اینکه شخص متهم به پولشویی و اختلاس را مسئولش کردن.
در مورد عقاید کمونیست ها ابتدا باید عرض کنم که آنها معتقدند به غیر ازیهود؛ دین، افیون توده هاست.
برایشان فرقی هم ندارد دینت چه اسلام باشد وچه سایر ادیان...
حال خودشما مقایسه کنید که آیا بازتاب منفی افشای حقوق های جذبه ی دین اسلام است ویا دفعه آن وخواسته کمونیزم؟
در وهله دوم باید عرض کنم کمونیست ها اعتقاد دارند برای رسیدن به هدف جایز است از هروسیله ای استفاده نمود؛ لذا درراه رسیدن به هدف خویش از هیچگونه کاری، هراندازه که خراب باشد، امتناع نمی ورزند. برای مثال لنین دراین مورد می گوید: "ازبین رفتن وهلاک شدن سه ربع عالم (75%) کار مهمی نیست ولی مهم آن است که یک ربع باقی مانده آن کمونیست باشند".
حال قضاوت با شماست. عقاید را ببینید ومقایسه کنید. اسلام معتقداست هدف وسیله را توجیه نمی کند. دقیقا نقطه مقابل این سخن کمونیست.
اگر هدف را خدمت به ملت بگذاریم و وسیله را انتخاب هرراه به سلیقه ی خود تجسم کنید چه اوضاعی شود.
شما کمونیست اقتصادی را ببینید. حال خارج از ترویج نظام سرمایه داری و فئودالی در زیر پوست نظام اسلامی به ابعاد پیامدهای اجتماعی این قضیه نگاه کنید.
مگر دین ما نمی گوید تمام انسان ها بایکدیگر برابرند وفقط تقوا ملاک برتری شان هست؟
آیا این انصاف است که یک مسئول که (تازه درریشه یابی واژه مسئول هم به پاسخگویی و خادمی مردم میرسیم) حقوق طول عمر اکثرا مردم را دریک ماه دریافت کند؟
همانطور که کمونیست ناخواسته روبه سرمایه داری می رفت هرچند سرمایه داری حزبی، دین مدیران نیز به سوی سرمایه داری می روند وریشه اش از تجمل دوستی و تجمل طلبی برخی سران نظام است. به قول حضرت آقا کسانی که توان ادامه انقلاب ندارند و ازراه انقلاب برمی گردند مثل کسانی هستند که اصلا انقلابی نکرده اند و رابطه اش باانقلاب قطع می شود. این مدیران وسران باید تکلیفشان را مشخص کنند.
اما در آخر با داستانی از امیرمؤمنان علی (ع) درباب بیت المال شمارا با دریایی از تفکر تنها می گذاریم:
حضرت امیرالمؤمنین (ع) پس ازفتح بصره، گروهی از قاریان و خزانه داران را فراخواند ودستور داد درهای بیت المال را گشودند. امام بادیدن اموال آن فرمود:
"ای زردها وسپیدها (طلاها ونقره ها) غیرمرا بفریبید. مال پیشوای ستمگران و من پیشوای مومنانم.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی ایلام بیدار، تاریخ انتشار: چهارشنبه 5 آبان 1395، کدخبر: 21908، www.ilamebidar.ir
ا.ح75
ن.ف83
ن.ف83
ا.ح75
ا.ف75
م.ص76
اصلا بحث برابری نیست که اون دوستمون داره صحبت میکنه راجبش! عادت داریم همه چیو به دین ربط بدیم